Skip to playerSkip to main content
  • 5 days ago
زندگی یلدیز با ملاقات با اندر آرگون تغییر می‌کند. خواهرش زینب کار در شرکت علیهان، شریک خلیل، را آغاز می‌کند. در حالی که یلدیز در تلاش است تا به آرزوهایش برسد، زینب به دنیای جدیدی وارد می‌شود که با اتفاقاتی روبرو خواهد شد که هرگز تصور نمی‌کرد...

یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار می‌کند و زینب نیز در یکی از شرکت‌ها به عنوان کارمند فعالیت می‌کند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر می‌کند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز می‌گوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگی‌اش است، می‌پذیرد. شرکتی که زینب در آن کار می‌کند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری می‌شود. علیهان و زینب تفاوت‌ها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوت‌ها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل می‌شود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمی‌دانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آن‌ها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر می‌گذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترک‌سور کیوانچ کسابالی

سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM

Category

📺
TV
Transcript
00:00دوگل شده در سیدیو جم
00:30هر کاری زود جا میکنن
00:35مام همونو میکنیم
00:42داوود
01:00امشب
01:02شب ما میشه
01:05حیطا بود
01:11ممنون عزیزم
01:27آ
01:27عشقم علیهانه
01:30جواب بزن
01:31بله علیهان جون
01:33هلو یلدیس تو از زینب خبر داری؟
01:35نه زور باش حرف سدم اگه چیش
01:37گفت مامانم مریضه باید پیشش بمونم
01:40اما هر چیز زنگ میزنم گوشیش خاموشه
01:42آآ
01:43به من چیزی نگفتن
01:45بذاری یه زنگ به مادرم بزنم بهت خبرشو میده
01:47یلدیس من دارم میرم اونورین نگر رو نشون شدم
01:49حتما به ام خبرشو بده فیلم
01:51باشه
01:51چی شده؟
01:53دنبال زینب میگرده
01:55مامانم جواب نمیده
02:08بایی حالیت نکنه براشون اتفاقی افتادی؟
02:11چی میتونی بشه؟
02:12نه مامانم جواب میده نه زینب؟
02:14بی خود نگران نشون
02:15احتمال میدم نشنیده باشن
02:17بذار من به علیهان خبر بدم
02:20علا یلدیس تونستی با شرف بزنی؟
02:23سریع
02:24نه مادرم هم جواب نمیده
02:26یلدیس نکنه رفته باشن بیمارستان
02:28آیی علیهان منم نگران کردی
02:31شکت رفتن خونه یه همسایشون
02:33من علا میرم سمتشون باشه؟
02:35منم بهشون زن میزنم
02:36آیی
02:37علیهان چی میگه؟
02:39آیی دارم نگرانشون میشن
02:41اینا کجا رفتن؟
02:45هداو
02:46هداو
02:49خواهش میکنم دفتن
02:53لطفا این کارو نکنم
02:54ما
02:54دیگه زن شوهریم
02:57میدونم
02:59میدونم ما ازدواج کردیم
03:02و امشبم
03:03شب ما میشه
03:06داود میدونم من که هسن حرفی ندارم
03:11قبول دارم که با هم دیگه ازدواج کردیم
03:14اما میخوای
03:15میخوای شب اول ما اینجوری باشه
03:18اینجوری بشه
03:20همیشه گوشه زهنمون این خاطره بمونه
03:23بازم در میری
03:26نه داود در نمیرم
03:29فرار نمیکنم
03:30برای چی فرار کنم
03:32مخه چند دیگه پیش اخت کردیم
03:33زواج کردیم
03:34تو دیگه شوهر منی کجا میتونم برم
03:36من پیشت میمونم
03:37درستشم امینه
03:40من شوهر تو هم
03:42جایی تو
03:45پیش منه
03:48میتونم
03:50رازه
03:55بعدن که بچه دار شدیم
03:57چی میخوای بهشون بگی؟
03:58اینو میخوای بهشون بگی؟
04:00میتونی بگی؟
04:04میخوای بهشون بگی
04:05اینجوری بهزور با مادرشون زواج کردی
04:07داود مطمئنم
04:10تو نمیخوای به تو
04:11بچه همون ازد متنفر بشن
04:35چه میخوایی؟
04:41داود من میخوایم همین چه خیلی عادی باشه
04:58حالا روزمونو ببین
05:00اینجوری زندت بشم
05:01من نمیخوایم اینجوری حروست بشم
05:04لطفاً به این فرصت بده
05:07بذار خودم رو جمع جور کنم
05:09لطفاً
05:11ببین مطمئن
05:13نمیخوایی
05:14همینجوری
05:16بذار خودم
05:17مطمئن
05:19همینجور
05:21همینجور
05:21ببین
05:23ببین
05:24بود
05:25ببین
05:26ببین
05:27ببین
05:28ببین
05:35راکب
05:36ببین
05:38ممنونم
05:43خیلی هست ممنونم
05:46ما با هم خوش وقت میشیم
05:53هیچ وقت از هم جدا نمیشی
05:58میدونم
06:00اگر ما قبول نمی کردم
06:08امشبا سرعتگان
06:16من تو تاقباقلی میخواهم
06:38نمیدم چی که در بیاد
06:46بشیم
06:48حسما خانم زینب
06:49زینب
06:55صدا در نیاد
06:58حسما خانم زینب
07:01تو که هستی
07:02با که کار داری
07:04مذارت میخواهم من با زینب کار داشتم
07:07فیدنت خانم من اشینو میشناسم
07:09باشه شما برو با من کار داریم
07:10چراغ خونه زینب روشن همه کسی در باز نمی کنه
07:13ای بابا
07:14تو اونجا که من میدونم خونم
07:15زینب
07:20زینب
07:26امیر در بشکنیم
07:38نزاریم فرام کنه
07:49امیر
07:51امیر
07:55همونجا بایزم
07:56بایزم
07:59زینب کجاست؟
08:04من از هیچی خبر ندارم
08:06زینب کجاست؟
08:08من هیچی نمیدونم
08:09تو گردن تو نشکستم بگو
08:11بایزم به من گفتن اینجا بمونم
08:13بگو زینب کجاست؟
08:15نمیدونم
08:16امیر
08:17ولی
08:18چشم از این مردی که بر ندار
08:20باشه
08:21حسما خانم تو خوبی؟
08:25برو
08:26حالیت
08:32شماره بابای داود رو لازم دارم
08:34اسمش یه آشار بود
08:36درسته؟
08:37باید چی کار کنم؟
08:47اینجا گیر افتاد
08:48آتیش رو بندسم
08:53ممکنه جواب بداره
08:57قربان
09:04براتون شام آوردم
09:06داود خان فرستد
09:09ممنون
09:10چیزی لازم دارین؟
09:16نه ممنون
09:17بیبین زنده داشت
09:22قول علکی بدی
09:25واسه خیلی گرون تموم میشه
09:27نه منم میخوابیش باقید
09:29میدونی که خیلی بهش بدی کردی
09:32میدونم
09:34با شخصیتش بازی کردی
09:35بعدش هم خواستی
09:37تو رو ببخشه
09:38من از کاری که کردم
09:41پشیمونم
09:41خب خوبه
09:42فیلم
09:43قربان
09:45چیزه
09:48اون مرد هنوز بیشه
09:50ماما نمه؟
09:51نمیدونم
09:52من
09:53فکر نمی کنم
09:55که داود به مامانم
09:56مصیبی بزنه
09:57من معلومه که هنو
09:59خوب نشداختیش
10:00های ماما
10:11باشه
10:16باشه
10:16باشه
10:17میبینم
10:18خداحافظ
10:19خدا میدونه
10:20مادر و خوهرم
10:21الان تو چه حالی هستن
10:22میشه آرون باشی
10:23لیس
10:23کجا؟
10:24الیهان داره میره
10:26با یاشار حرف بزنه
10:27زینبو پیدا میکنن
10:28نگران نباش
10:29من نمیتونم دست روی دست بذارم
10:30نگرانشون هستم
10:31میرم پیش مامانم
10:32منم میام
10:32هایی سلبود و پالتومو بیار
10:35مانه منم بیار
10:35تو نگو
10:36الان نمیدونم مامانم اونجا تو چه حالیه
10:38برم ببینم چی شده
10:39اگه لازم بود میگم بیایی
10:41هایی خیلی نگرانشون هم برم ببینم چی شده
10:43باشه آرون باش
10:44منو بیخبر نذار
10:46بغیر
10:49داوود بیش شماست
10:50قربان
10:52آهان فهمیدم
10:56ببینین
10:59جایی دیگه ای هست که بتونه بره
11:01جایی که شما بدونین
11:02من میخوام قضیه رو بین خودمون حل کنیم
11:04اگه به پولیس خبر بدن براتون بد تمام
11:06پولیس رو قاطی نکن
11:07خونه پیداش میکنم
11:08الو
11:13از داوود خبری داری؟
11:17آخرین بار که دیدیش؟
11:19چی گفت؟
11:23باشه فهمیدم
11:24الهان
11:25یه خونهی بلا استفاده داریم
11:27حرفا نونجاست بیبریم
11:38کسی صدم رو میشنوه؟
11:59داوود؟
12:01قربان؟
12:03کسی نیست؟
12:05قربان؟
12:07جونم زنده داشت
12:08قربان میشه لطفاً درو باز کنی؟
12:11نمیشه اجازه نرم درو وا کنم
12:13پس برو به داوود بگو میخوام برم دستشوی
12:15ای کدوم طرفه؟
12:21ای کدوم طرفه؟
12:31همینجوری برو
12:46داوود
12:58تنهایی برای چینجو نشستی؟
13:07خوابم نبا
13:10از چرا منو حبس کردی؟
13:22خب با هم دیگه اینجا میشستی؟
13:24داوود
13:34چیزه؟
13:38کش بگی
13:45قربان بره
13:47من پیش اون راحت نیستم
13:50برم دست صورتم و بشورم
13:52بعد میام پیشت
13:53بشه
13:54بخشه
14:06دستشوی اون بره
14:09باشه
14:11قربان
14:17جونم دداش
14:23تباره
14:31دداش
14:33قربان میگم تباره
14:36موسیقی
15:01موسیقی
15:31نمیشه گفم میشه
15:33زینم
15:38چرا یه دفعه عوض شدی؟
15:43علیانو گذشتی کنار؟
15:49چرا بزرمش کنار؟
15:52کجون یکی؟
16:00کجون یکی؟
16:02کجون یکی؟
16:07یکم.
16:08کجون شدیه کردیم
16:13کجون یکی؟
16:15باید نمیشه؟
16:17موسیقی
16:47موسیقی
17:17موسیقی
17:47موسیقی
17:49اما معقد کرد
17:49چی؟
17:50به خودم مجبور شدم
17:52علیان رو سر مامان هم اصلاح گذاشت بوده
17:55علیان تو رو خودو بری پیش مامانه
17:58باشه باشه
17:58هیچی نیست
17:59حسیزم من پیشش بودم
18:00مامانه ایچیش نشد
18:01کی باقی؟
18:01هیچیش نشده
18:02به هیچی فکر نکن
18:04آقای شر
18:04قبل از اینکه پای پولیس بیاد
18:07وست حلش کنین
18:08باشه باشه
18:09خیالتون راحت باشه
18:10بهتون قول میدم درستش میکنم
18:12عدم فسخ میکنیم
18:14نگران نباشین
18:15علیفان بیا بریم پیش مامانم
18:17باشه باشه الان میبرم اتونجا
18:19بذار خبر بدم
18:20دخترم و دوزدیدن
18:23دخترم و بردن با اون دیوونه
18:25اصما خانم گیری نکنین رتفت
18:27یه قده یه قدت براق بس با
18:30مامان تو همینقدر چیزای بد نگو
18:31همینجی روشم نمیتونم آروم بشینم
18:33نگرانشن هم
18:33اصما خانم هاروم باشه
18:38من مطمئنم
18:39اتفاقی براش نمیفته باشه
18:40دارم میگم از لر رو گذاشتن رو پیشونی
18:44به ذره ظلامت عقلی نداره
18:45جب و رازش معلوم نمی کنه
18:47این چیزیش نمیشه
18:49نگران نباشه اینه برمیگرده
18:51حالیت زم میزنه
18:55حالیت
18:56حالیت
18:59چشمتون روشن
19:00علیهان پیداش کرد
19:02پیداش کرده
19:03حالش خوبه
19:04گفت حالش خوبه
19:05حالش کرده
19:07پیداش کرده
19:09آقای اشار
19:13با داود چی کار میکنین
19:16باید ببرینش بیمارستان
19:18خودم حلش میکنم
19:20نگران نباش
19:21میخوام اینو بدونی که دیگه مزاهمت نمیشه
19:25آقای اشار من میدونم
19:26تو دل داود واقعا هیچی نیست
19:28به خاطر کاری که من با اون کردم
19:30اینقدر به هم ریخته
19:31واقعا متاسفم آقای اشار
19:33چرا خودمانو ببخش
19:35باشه
19:35قصدن خور
19:37آقای اشار خیلی ممنونم
19:38من از شما ممنونم
19:41ممنونم که پای پولیس و وسط نکشیدون
19:43اجازه دادین من خودم علش کنم
19:45بیا بریم زینب
19:48دوبلشو ده دار
19:50باشه دیگه
19:51باشه دیگه
19:52موسیقی
20:20موسیقی
20:50موسیقی
21:20موسیقی
21:22موسیقی
21:24موسیقی
21:30موسیقی
21:32موسیقی
21:34موسیقی
21:36موسیقی
21:38موسیقی
21:40موسیقی
21:42موسیقی
21:44موسیقی
21:46موسیقی
21:48موسیقی
21:50موسیقی
21:52مردم شوهر گیرشون نمیاد
22:22مردم شوهر گیرشون نمیاد
22:52مردم شوهر گیرشون نمیاد
23:22مردم شوهر گیرشون نمیاد
23:52مردم شوهر گیرشون نمیاد
24:22مردم شوهر گیرشون نمیاد
24:52مردم شوهر گیرشون نمیاد
25:22مردم شوهر گیرشون نمیاد
25:52مردم شوهر گیرشون نمیاد
25:54مردم شوهر گیرشون نمیاد
25:56مردم شوهر گیرشون نمیاد
25:58مردم شوهر گیرشون
26:00مردم شوهر گیرشون نمیاد
26:02مردم شوهر گیرشون نمیاد
26:04بگیرشون نمیاد
26:06مردم شوهر گیرشون نمیاد
26:08مردم شوهر گیرشون نمیاد
26:10سب کن
26:11راستی
26:15برای یشار خیلی نراحتم
26:18به خاطر پسرش خدا میدونه تو چه حالیه
26:22داودو برمی گردونه زادگاهش
26:24واقعا
26:25باز خوبه کار خوبی میکنه
26:29شاید اینجوری بفهمه
26:31نمیتونه هر کاری دلشخاس انجام بده
26:34حرفت کاملا درستش
26:36همه افرید
26:37سرمه ای خیلی بهت میان
26:41ببین لباس منم سرمه ای داره
26:43امروز با هم دیگه ست کردیم
26:45چی میخوایی یلدیز
26:47چیزی نمیخوام اشخم
26:49اما میگم میشه باهاد بیام شرکت
26:52با هم قهوه بخوریم
26:54نمیتونم ببندمش
26:56این کارا چیه
26:58هر روز که زن رئیس نباید به تو شرکت
27:00عزیزم مزاهمه که نمیشه
27:02فقط یه قهوه میخوریم
27:03یلدیز اصلا نمیتونم درکت کنم
27:06آه این قضیه حالا به کنار
27:09بابا چی شد؟
27:11مامانت با زینب هفته؟
27:12به موقعش حرف میزنه
27:13خودت که شاهدی فرصت نشده
27:15به هم قول داده امروز بهش بکنم
27:16آه امیدوارم که بگه
27:18بذار منم بیام
27:22آه
27:28جانر جان یارو چه آدم درده هاتی و سطح پایینی بوده نمیدونستیم
27:33دختره رو میدازده به زور پایی صفره ی عقد بشونه
27:36مگه اصر حجاره؟
27:39بگذاریم
27:39شانس آوردن علیهان تونست زینب رو نیجات بده
27:42میدونی چی میگم جانر؟
27:44من فکر میکنم زینب و یلدیز این فیلم رو ساختن که علیهان هرچه زودتر با زینب استواج کنه
27:51مطمئنم
27:52آف آب جی دیگه چه خبره پیش خودا چه فکرهای میکنیم
27:56خدایی کی زینب رو میگیره ها؟
27:59تو این دور زمونه کی دختر رو میدازده؟
28:01اصلا منطقی نیست
28:03اون به نظر من
28:04این دوتا اون دابود بیچاره رو بازی دادن
28:07کاری کردن که زینب رو بدزده
28:09البته مطمئنم یلدیز نخشه رو کشیده
28:11زینب از این کار رو اصلا بلد نیست
28:13خیلی ساده تر از این حرف آزاره
28:15یعنی تو داری میگیی که زینب با این کاراش خواسته بره
28:17تو چه چه علیهان درست فهمیدم آب جی خود وکیلی
28:19چه حرفایی میزنی؟
28:20معلومه عزیزم تو از عشق و عشقی سردر نمیارم
28:23بله همینطوره سردر نمیارم چون اصلا دوستختر ندارم
28:25همش دوم مال کارای تو هم آب جی
28:27به علیهان اینجوری رسوندن که اگر جله نکنی
28:31ممکنه زینب رو از دست بدی
28:33آره همینه
28:34وای آب جی جون مگه ملت بیکارن خودشون رو درگیره
28:36این چیزا بکارن میتونن رو در رو بشنن حرف بزنن
28:38نه به بعضی مردا بعضی چیزا رو نمیشه
28:41مستقیم گفت برادر عزیزم
28:42باید غیر مستقیم بگی
28:44اگر دیدی نمیفهمه
28:46از یه راه دیگهی بهش میفهمونی حسیزم
28:48مثل کاری که این دوتا خواهر کردن
28:50آب جی جون میدونستی تو با این ذهن متفکرد
28:52میتونستی چی جایزایی بگیری
28:54چی چیزایی به زندت میرسن
28:55حالا کجاشو دیدی
28:57من خودم این کارم میفهمی
28:59آره
29:01اون دوتا خواهر میتونن
29:03علیهانو حالیتو گول بزنن
29:05آره میتونن
29:06اما منو هیچ وقت
29:09آب جی لطفا نگوی که میخوایی ثابتش کنی
29:12به خودا من دیگه نیستم
29:13خسته شدم باریدم میفهمی
29:15وای جانه
29:16مسائل اونو اصلا به من چه
29:19زینب راضی علیهان راضی
29:20علیهان برای اون زینب لح لح میزنه
29:23بره با اون کجوله ی زشت امول
29:25ازدواش کنه به من چه
29:26خیلی خوشحال شدم کیمشه میدم
29:28بابر کن
29:29نمیچی میگم
29:30امشب خونه این فرحانینا دوتی
29:32چی؟
29:32میمیم اونجا
29:33آره منم باید بیاییتا
29:36آره باید بیاییتا
29:36آره جی نمیخوام بیام اونجا
29:38یعنی چی من نمیخوام بیام حزیزم
29:40ای وای اگه ولد کنن
29:41میخوای از صبح تا شب پیش اون امیر باشی
29:42آه خیلم خوب میشه
29:44میدونستم مشکلت همینه
29:45اما شرمنده برا دارم
29:46باید بیایی
29:48باشه
29:49باشه
29:51دودش گله موفرین بهت
29:54مامان
29:57بیدار شدی؟
29:59عزیزم
30:00حالت خوبه؟
30:02خوبه مامانچونم خوبه
30:03جاییت که درد نمی کنم
30:05نه نه هیچ مشکلی ندارم
30:07چیزی بی خوری برات بیارم؟
30:08نه مامانچون خودم الان آماده می کنم
30:11حالای قربونت برم خوشگله من
30:13بیایی اینجا
30:15روز بعدی رو گذاراندی
30:17اما میتونی فراموشش کنی
30:20ببین همه چی درست شد
30:21آره همینطوره
30:23راستی زینم
30:25علیهانم دیروز خیلی زحمت کشی
30:26داماد به این میگن
30:28منظور چیه ماما؟
30:30بلاخری که ازدواج میکنی
30:32تونستی در مورد ازدواج حرف زنی؟
30:33مامانچون واقعا که
30:35دیروز چه بله های سرم اومد
30:36نگو تو تو چه آلیمی هستی به خدا
30:38اما اگه کشش بدین به زررتون میشه
30:41خدا نکنه مامان چرای نیشه بد میدی؟
30:44باشه زینم
30:46باشه دیگه حرف نمیزنم
30:48بشین دخترم نمیخواستم ناراحتت کنم
30:50راستی نظره چیه برشم قضایی مورد علاقتو درست کنم
30:53کلسون گفته بازار هفتگی همی پشت
30:55این کلسون با تو هم دوست شده
30:57این زنه کار و زندگی نداره اصلا
30:59چی کار به مردم داری دخترم؟
31:02بگو ببینم چیزی لازم داری؟
31:03نمونجونم من هیچی لازم ندارم ممنونم
31:05پس ما میرم لباسم محبس کنم برم خریم
31:07باشه
31:09مامان گوشی توه
31:10مامان با کی داشتی اینقدر با احترام حرف مزدی؟
31:28همسایی طبق بالایی این توی بورسایه
31:32بلی طبق تازمایی میفروشه میگه تو هم بخه
31:34ای کشی که ازش میخریدی گناه داشت
31:38دخترم من که روی گنج نخابیدم از دست تو
31:41مامان
31:43یاشاجون تو که هیچ تخصیری نداری
31:45من در جریانم که پسر داود با ندونم کاریاش تو رو هم درگیه کرد
31:49واقعا نمیدونم چی بگم
31:50ممنونم حالیت بازم شرمنده هم
31:53امیدوارم اونم متوجه اشتباهش بشه
31:55روان پسشکا گفتن بهتری دوره تو کلینیک بستری بشه
31:58نراحت نباش
32:01خوب میشه
32:02منم امیدوارم که خوب شه
32:04راستی زینب فهمیده بود داود مشکل روحی داره
32:09همه من میدونستیم که
32:11داود پسری نبود که دست به همچی کاری بزنه
32:13خیلی ممنون حالیت جان
32:15این تقدیر ماست
32:17که به عنوان پیدر پشت بچه همون
32:19همیشه محکم وایسیم
32:20و ازشون حمایت کنیم
32:22درسته
32:23حق داری
32:24خدایه کاش خبروی خوبی بشنفم
32:28کاش
32:28اسمایل خبرو خوب بده
32:30الو
32:33آقا اسمایل ببخشت
32:35منشبور شدم قد کنم
32:36چی؟
32:38خونه رو فروختی؟
32:40راست میگی؟
32:42خوبه
32:42راست پولش که میاد دستم
32:44بریم دفترخونه بعدش میگیرم
32:47باشه خیلی ازتون ممنونم
32:48تماس میگیرم
32:49ممنونم
32:50خدایه شکرت
32:52بلاخر فروخته شد
32:53چی شده اسما فالیر؟
32:56مصطفا
32:56تا اینجا چی کار میکنی؟
32:58داشتی دعا میکردی نه؟
33:01خبر خوبی گرفتی؟
33:02بیا رسود رسیدی
33:03خونه فروخته شد
33:03بیا مصطفا
33:04بیا حرف بزنیم
33:05آفرین به تو
33:07آیا خدا
33:18که اون جزای سر؟
33:20هیلیس خانو من بفرمیم
33:21بیا خوشگلم بیا بشی
33:23چه خبر یلدیس؟
33:24خوبم ممنون
33:25تو چه خبر؟
33:26مثل همیشه
33:27هیش خبری نیست؟
33:27مگه میشه خبری نباشه؟
33:29با پسری که مامانت معرفی کرده دوست نشدی؟
33:31راستش رو بخوایی فیلن
33:32تو این استاگرام
33:33همدیگر فعله کردی؟
33:34آآ
33:34پسته همدیگر رو لایک میکنی؟
33:36آره عزیزم
33:37آیی
33:37الان فهمیدم چقدر دلم برای این استاگرام تنگ شده
33:40بگذاریم
33:41وقتی استری میذارین اولین نفر رو نگاه میکنه؟
33:44آآ
33:45تو حاله بهش دقت نکردم
33:47برای چی دقت نکردی؟
33:49تا اونجایی که یادمه چشتو گنده میکردی؟
33:51لبوتو قلوهی؟
33:52گناهات هم اینطوری میدادی؟
33:53تو اکس میگرفتی؟
33:54درسته؟
33:55دیگه اونجوری اکس نمیگیری؟
33:56نمیگیری؟
33:56آی نه نه نه چرا میگیرم؟
33:58اما فقط چند نفر نگاه میکنن؟
34:00همیشه هم اولین نفر امیر استوریومو چک میکنه
34:03امیر خودم؟
34:04آی گناه داره فکرش پیشتی
34:05بذاری یه چیزی بهت بکنم
34:08اولین نفری که استوریتو چک میکنه
34:10یعنی بیشتر از همه دوستت داره
34:11میدونم که دارم خط میگه
34:12راست میگی؟
34:13مثلا
34:14وقتی اون موقع ها استوری میذاشتم
34:16یادش بخیر
34:17اولین نفری که چکم میکرد زینب بود
34:19بکسری من دیگه باید برم
34:22باشه به سلامت
34:23منو ببین
34:24یه چیزی میخوام بپرسم
34:25این پسره که باهاش دوست شدی
34:27رو کسی تو خونه نمیشنسه مگه نه؟
34:30نه هیچ کس اونو نمیشنسه
34:31خوبه
34:32عالیه
34:33خوش بگذر عزیزم
34:34ممنون عزیزم
34:35تو این خونه از بس همه همدیگر رو میشنسن
34:39چشم بر جور ترسیده
34:41آیسل
34:42بیر یه فال قهوه برام بگیر
35:01میگه دو هزار و دو
35:03وقت داری؟
35:07ها طول این گیتو
35:08حالت چطوره؟
35:16خوبم ممنون
35:17کایا
35:19من اون روز به حرفام خیلی فکر کردم
35:23واقعا ازت منذرت میخوام
35:25باور کن یه دفعه ناخاسته از دهنم پرید
35:28امیدوارم منو ببخشی
35:30آه طولین چیزی نشده بخوایی منذرت خواهی کنی
35:32چون بعدشم دیدم همش تو خودتی
35:34خیلی به هم ریخدم
35:36گفتم که طولین حرفتو اصلا به در نگرفم
35:38خودتو ازیدت نکن
35:39خوبه خوشحال شدم
35:41بهت قول میدم دیگه در مورد اندر حرف نزنم
35:44باور کن انقدر ترسیدم که با من قهر کنی
35:47مگه بچم که قهر کنم
35:49اما خیلی ممنونت میشم که موضوعات گذشتارو بی خودی مطرح نکنی
35:52بحثشو باز نکن باشه؟
35:54باشه خیالم راحت شد
35:55اما در مورد آدم های دیگه میتونم قیبت کنم درسته؟
35:57طولین
35:58باشه باشه من رفتم
36:01چه زن خوششانسی هستی تو
36:22سه سوته برا خونت مشتری پیدا شد
36:25خدا دلش سوخ فهمید یه ظالم افتاد جونم
36:29خدا دلش واسه تو نمیسوزه
36:30تو یکی شیطانو هم درست میدی
36:32پولش که میرسه دسته اصلا خانومی اینو بگو
36:36باید برم کارای سندشو انجام بدم
36:38از طرفی هم باید به خاطرتو برم کلانتری برگه امزا کنم
36:41یه حساب باز کن پولو بریزم به حسابت
36:43باشه حسابو باز میکنم بعدش میرم
36:48کجا؟
36:48به تو ربطی نداره
36:49پولمو که گرفتم خودم میدونم
36:52نخترامو راحت میذاری فهمیدی؟
36:54دیگه واسه لیه هیچ کدومتونو ندارم
36:58این همه وقتی کشیدم
36:59میخوام با این پول یکمم خوش بگذرونم خانو
37:02راست میگه یعنی میخوای بری؟
37:05من با هیچ کدوم از شما کاری ندارم
37:07خدایا حسابو برده بشک
37:14بعد از این حواستو جمع کن
37:17باشه؟
37:19میتونی برید
37:20آه خوش اومدی کاری
37:23سلام آقا حالیت
37:24چطوری؟ حالیت خوبه؟
37:25خوبم ممنونم
37:26بیا بشین
37:26شنیدم دیروز اتفاقی افتاده نرات شده
37:29آه ما هر روزمون پر ماجره هست
37:32اران مشکل هر شده درستی؟
37:33آره آره قضیه ختمه بخیر شده
37:35میتونی جلسه را بدون من شروع کنی؟
37:38باشه پس من هر تصمیمی که گرفته شد بهتون اطلاع میدم
37:41آلی میشه
37:41راستی من و اریم از وقتی تو هواپیمو با هم آشنا شدیم
37:45با هم در ارتباطیم در مورد موسعی هف میزنیم
37:47میدونم میدونم
37:48منو که میشنسین
37:49علاقه شدیدی به موسعی دارم
37:51برای فردا میخوام بیدید کنسرت بگیرم
37:54گفتم برای اریمم بگیرم
37:56ممنونم که بفکرش بیدید
37:57از نظر من ایرادی ندار
37:58مطمئنم اریمم خیلی خوشحال میشه
38:00کهی دونم
38:00بعضی وقتا به این میگه بابا بیا بریم دوتایی کنسرت
38:04اما آهنگای مورد علاقهش باعث سردرد من میشه
38:07مطمئنم بهش خوش میگذره
38:08مسلمن خیلیم ممنون
38:10خواهش میکنم
38:11بعضی وقتا میگم این بچه به کی رفته
38:15اصلا شبیه من نیست
38:16نه اخلاقش و نرفتارش به من که نرفته
38:19به ممانشم نرفته
38:20بگذاریم
38:22آمید دارم که به داییش نرفته باشی
38:24باشه پس من بریتا رو با اجازتون بگیرم
38:29ممنونم
38:29با اجازتون خسته نباشی نقا حالیت
38:31های ماما
38:44بده پمکت کنم
38:45بلش کن دخترم خودم میبر
38:47خیلی خوب
38:47تو کجا میری؟
38:51یکم استراحت میکردی
38:52نه مامان
38:53خسته شدم از وستو خونه درست کشیدم
38:56میخوام برگردم به حالت آدیم
38:58میخوام با حالی هان بریم با همدیگه دنبال خونه بگردیم
39:01امروز کالی خونه میبینیم
39:03چقدر خوب بریم دنبال خونه بگردیم
39:06شروع شد
39:07حقم دارم شروع کنم
39:09مامان شروع نکن
39:10فیلن من رفتم
39:12بسر آمد دختر خوشگلم
39:13خود داری
39:15خیلی مراقب خودت باش
39:16باشو مامان جون نگرن نباش
39:22باز که تیپ زدیم
39:24کجا میریم
39:25با حالی هان میخوام بریم خونه ببینیم
39:27میخوام به خطرت بمونم
39:28نه نمون برو سرگرم میشیم
39:30بایش آب جی جون
39:31حالی هان اینجاست
39:32نه آب جی جون با هم قرار بازشت
39:35منم با هات بیام
39:36آب جی جون من خودم میتونم برمه
39:38ای بابا بهتون سنگ میزنم
39:39امروغه به خودتون قدام درست
39:40خاش باش خدا فیس
39:41خاش باش میرم
39:43ایلیز خوش اومدیم
39:45بیاد دفتر
39:46یه لحظه بایسا
39:46بذار ببینمش
39:47آیی
39:53تو چی کارا کردی؟
39:54رفتی خرید؟
39:55وای ایلیز
39:56نمیدونی چی شد
39:58باز چی شده مامان
39:59با بابا ترف زدم
40:03دیگه مزاهم ما نمیشه میره
40:05یعنی چی؟
40:07بابا تگفتی که نمیخواد ما رو ببینه
40:09چی شد که یه دفعه بیخیال ما شد؟
40:12من خونه رو فروخدم
40:14با پولی که از ما میگیره
40:16میخواد بره عشقا حال کنه
40:17من فردا میخوام برم بورسا
40:19کارای نقل و انتقال سند رو انجام بدم
40:21شب دوباره برگردم
40:22یعنی همه چیز تمومه؟
40:24آره دخترم
40:25این مرده که یه دختر دیگه هم داره
40:28نمیخواد اونو ببینه؟
40:29هیلیز جان
40:30هنوز اونو نشناختی
40:31اون آدمی نیست به فکر بچهاش باشه
40:34باشه مامان
40:37گروشو گم کنه
40:39منو ببین مامان
40:42باز که دروغ نمیگی مگه نه؟
40:44چرا باید دروغ بگم حرف زدین
40:46خودش کاف میره راحت باش
40:48چیزی ها که مخفی نمی کنی
40:50آی هیلیز
40:51دوبله شده در
40:59سیدیو جم
41:00تولین خانم
41:01سلام اندر خانم عزیز
41:04چون دوست قدیمیتون برگشته
41:07امیدوارم کارتونو پشتگوش نه اندازین عزیزم
41:10اگه آقا حالیت از کارم رازی نباشن
41:12خودشون حتما به ام تذکر میدن
41:14متاسفانه تو این شرکت
41:17همه کار آقا حالیت نیستن
41:18منم سهمداره اینجا هستم
41:20و مخالف هم که پرسانل تو اتاق همکاراشون
41:24وقتشونو علکی تلف کنن
41:26متوجه این؟
41:27خیلی خوب درکتون میکنم
41:29بهتون حق میدن
41:31دیگه این موضوع تکرار نمیشه اندر خانم
Be the first to comment
Add your comment

Recommended