- 2 days ago
زندگی یلدیز با ملاقات با اندر آرگون تغییر میکند. خواهرش زینب کار در شرکت علیهان، شریک خلیل، را آغاز میکند. در حالی که یلدیز در تلاش است تا به آرزوهایش برسد، زینب به دنیای جدیدی وارد میشود که با اتفاقاتی روبرو خواهد شد که هرگز تصور نمیکرد...
یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار میکند و زینب نیز در یکی از شرکتها به عنوان کارمند فعالیت میکند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر میکند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز میگوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگیاش است، میپذیرد. شرکتی که زینب در آن کار میکند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری میشود. علیهان و زینب تفاوتها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوتها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل میشود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمیدانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آنها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر میگذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترکسور کیوانچ کسابالی
سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM
یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار میکند و زینب نیز در یکی از شرکتها به عنوان کارمند فعالیت میکند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر میکند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز میگوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگیاش است، میپذیرد. شرکتی که زینب در آن کار میکند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری میشود. علیهان و زینب تفاوتها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوتها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل میشود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمیدانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آنها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر میگذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترکسور کیوانچ کسابالی
سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM
Category
📺
TVTranscript
00:00عزیزم چی میخوای؟
00:01میخوام تبلیتم رو بیاره
00:03سب کن خودم برای تویه
00:04با یه لیز عشقم رو داره ورده این همه محبت بسه چیه؟
00:08تو هم نگاه کن یاد بگیر برای شوهرت انجام بگیر
00:10دوبله شده دار استدیو جم
00:13بابا یه سوال دارم
00:14این قضیه هزانت به کجا رسد؟
00:16موضوع چیه بابا؟
00:18اندر رفته برای گرفتن هزانت چی کاریست؟
00:20پس چرا من خبر ندارم؟
00:22من هیچی نگفتم که خبر داشته بشی
00:23اندر هم که نمیبینی از کجا باید میفهمیدی؟
00:25درسته اما خب
00:26میتونه هزانت اریمو بگیره؟
00:30اندر بی خود داره خودشو خسته میکنه
00:32همچی اتفاقی نمیافتد
00:34شما نگرانه هیچ نباشید
00:36چی شده؟
00:37گلدیس
00:39تو میدونستی اندر میخواد هزانت اریمو بگیره؟
00:43آره یه چیزایی میدونستم اما اهمیت ندادم
00:45آخه کی میتونه روبروی پدرتون در بیاد؟
00:48شنیدین دیگه آره؟
00:50اریم تو هم گوسته نم
00:56گوسته نمیخورم من فقط کانچ گفت شدم
00:59پس نگه تمومش کنیم
01:00نمیخوام این بحثتان رویدین
01:02باورم نمیشون
01:11چی شده عزیزم؟
01:15یکی از آشنای خیلی قدیمی فوق کرده
01:17کی؟
01:19چونه نمیشنسیم؟
01:20تونجار
01:21تونجار کارادومان
01:23اولی شریک کاری من بود
01:25بعدش از هم جدا شده
01:26ناراحت شدم تسلیت میگم عزیزم
01:29خیلی اصابان خورجد
01:32خیلی سال بود ندیده بودمش
01:33خیلی خب بیار
01:35من رفتم بچه ها
01:37عزیزم سب کن سب کن
01:38منم تا دم درباهات میام
01:40هی بابا
01:42خب ارجوه میدونی چیه
01:50به خدا دلم برای همچین سبونهی لک زده
01:53تو خونه ما فقط توست و سندویچ پیدا میشه
01:55انقدر توست و سندویچ خوردم
01:56میدم داغون شده به خدا
01:58گروبی ندارم
01:59هر وقت دلت خواست
02:00میتونی بیایی اینجا
02:01اگه چیزی دیگهی لازم ندارین
02:03من برم خرید کنم برگردم
02:05نه
02:05میتونی بری
02:06نوش جونتون
02:09واقعا که
02:17اینه هم که مثل جنازه میمونه
02:19چونه اینقدر خوش که این زن
02:21مثل مومیایی ها میمونه
02:22ای بابا
02:24نزیب و چایی و بریزه رو مون
02:25بلش کن بابا
02:27یه خبر جدید و ناب برد دارم خواهد
02:31من آشق خبره یه ناب و جدیدم
02:34اون زینب و داود با هم دیگه دوست شدن
02:37چی داریمی؟
02:38چقدر سری
02:40راستش خوهر جون
02:43آدم دیگه این روز رو از هیچ چی تحجب نمیکنه
02:46ببینم یادت میاد من بهت چی گفتم
02:48بهت نگفتم اینه بلاخره از هم خوششون میاد
02:52شما ها زیادی اون دختره رو بزرگش کردین
02:54مگه کیه اون دختره
02:55نه علمته من
02:56هنوزم یه خورده مشکوکم
02:58اما معلوم میشه بلاخره همه چی مشخص میشه
03:00حتماً علیهانم خبر داره
03:04چون دیروز خیلی حالش گرفته بود
03:06یک کلمه هم هم هم هسته
03:08خدا خیلی شوخی بیمسهی بود
03:10حالا نیست که علیهان همیشه در حال خمدیدنه
03:12مرد که چندش
03:13ببینم یعنی
03:15الان قضیه زینب کلن دیگه تموم شداره درسته
03:19پس کارمون راحت شد دیگه نه
03:21راحت چیه خواهر خیلی راحت تر شد
03:23البته یه چیزی تو این داستان هست
03:25وای نه خدا نکنه
03:27امیدوارم که هیچ مشکلی پیش نگید
03:29اصلا برن تا عبد خوش بخشم
03:31من فقط علیهانه لازم دارم
03:33میخواهر جون
03:34میخواهر برای که یه کارت ویزیت چاپ کنم
03:37برای جدایی زوجا با حال میشه
03:39این هم فکر خوبیه ها
03:41ای بابا این حرفو به هرکی بزنه
03:43از غصه دق میکنه بعد تازه تو خوشحال میشی
03:46الان هیچ چی نمیتونه منو ناراحت کنه
03:48پروژه جدیدی دارم
03:50معلومه معلومه
03:52باز کیا میخواه کلپا کنی ها
03:54سورپرایزه
03:55آخرین بار که سورپرایزم کردی
03:58رفتی با علیهان ازدواش کردی
04:00اصلا درم نمیخواه به اینه که
04:01حتی فکر کنم
04:01توی که نمیخواهی برگرده پیش حالی
04:03ای وای چرا انقدر حالی که شلوقش میکنی
04:05ده ده گودی گه چرا دیبونم میکنی
04:06ای بابا
04:07ماشه بهت یه سر نفت میدم
04:10مربوط به زهراست
04:12ای بابا
04:14اینه که اصلا درم جذاب نبود
04:16چون این زهرا انقدر احمق و راحت گول میخوره
04:19که اصلا هیچ چیزی که به اون مربوطه نمیتونه اجانا گیزی
04:21نرسته
04:21حالبته من هم زیاده زحمت نیفتدم هفته
04:24میدونی
04:25اگه واسه احمق بودن زهرا یه نیروگاه بزنی
04:27میدونی چه جریان الیفتیکی میگیری
04:30یه پوتانسیال بابر نکردنی میشه
04:34این شیرین بازیان از کجا تر میاری؟
04:37یه روز نمیمدی شرکت حاله چطوره؟
04:41همیشه رو به راهه؟
04:43حالا خوب نیست هاکان
04:44چی شده؟
04:47خوب نیستم هاکان و این که
04:49نمیدونم از کدوم یکی باید شروع کنن
04:52نه
04:54به ریز بیرون ببینم چه خبره
04:57دیروز رفته بودم غبر سون
05:03و فهمیدم که حالای تو مدت هاست میره سر مزار مادرم
05:08چی داری میگه یلیهان؟
05:11اونی که تو قبر سون کار میکنه به ام گفت
05:13تازه میره سر مزار و مادرم گلم میسره
05:16هلیهان
05:17شایدم با مادرت یه رابطه یه دیگه ای داشته
05:23شایدم
05:24اون کسی که تو دیدی اصلا حالیت نبوده
05:28نفهمیدم
05:28اون آدم با مادرمن چه رابطه ای میتونه داشته باشه؟
05:31چه رابطه ای میتونه داشته باشه؟
05:33این یه واقعیته اون مرد حالیت بود
05:35یه زمان یه ساعت چند تا ممکنه باشه؟
05:39خب اگه
05:41همه این کارهایی که کردیم
05:44فقط برای یه سوه تفاهم بوده باشه
05:45کارهای ما برای هیچ سوه تفاهمی نیست
05:48حالیت هم میدونه مخصره
05:50اما به روی خودش نمیاره
05:52اون همه ساهم بیارزش خریدیم
05:53ولی صداش در نایمت برای چی؟
05:55آره حق با توه
05:57دیگه نمیخوام راجب این چیز رو صحبت کنیم
06:01اصابم به هم میریسه
06:02باشه باشه
06:06هر چی تو بگی من دیگه هیچی نمیگم
06:08احیان بابا علیهان
06:14مشکلات تو هم که تمومی نداره
06:17راستی گفتی نمیدونم از خودم یکی شروع کنم
06:19اون یکی مسئلت که نراحتت میکنه چیه ها؟
06:22باشه بذار باید که گم
06:23بعد قبرستون رفتم کافهی که همیشه با زینب میرفتیم
06:27بعد میدونی با چی مواجه شده؟
06:29دیدم زینب خانم با آقا داوود تشریف آوردن غذا مخواد
06:32خب اونا با هم دوستن چه اشکالی داره؟
06:37آره دوستن شک نکن که با هم رفیق
06:40یعنی چی مگه رفیق نیستن؟
06:41معلومه که نیستن خیلی راحت اومد به ام گفین آقا دوست بسر منه میفهمی؟
06:45خب علیهان شاید میخواد حرس تو رو در بیاره
06:49اینجوری که خیلی بدتر شد
06:50اگه بخواد حرس من را در بیاره خیلی بدتره
06:52چون وقتی میگه دوست بسرمه معلوم نیست طرف چه فکر میکنه
06:55یه چیزی بهت بگم حرس نخوریه
07:02ولی من زیاد این قضیه رو باور نمی کنم
07:04من باور میکنم
07:05ممکنه نراحتش کرده باشم و دیلش رو شکسته باشم
07:09اما حق نداره اینجوری از من انتقام بگیره
07:11خوهر جون میخوام یه چیزی بهت بگم
07:16اما آرامش خودت رو حفظ کن باشه
07:20چی؟ یعنی نه میدونی چیه؟
07:23این آرو نگفتن مال زمانی بود که با علیهان بودی
07:26الان دیگه همین چی تمومی شده؟
07:28نیشون نیوم دیگه نیاری علیهان علیهان
07:29ببین میخوای من و داود و نمود کنیم که با هم رابطه داریم
07:35نفهمیدم
07:35بسر بهت بگم
07:36من و داود رفتیم قضا بخوریم
07:39علیهانم اونجا بود ما رو با هم دیگه دید
07:40بعدش دوباره طبق محمود شروع کرد
07:42به گستاخی یه سری حرف زدن
07:44منم اصابم به هم ریخ گفتم داود دوست به سرمه
07:47تو؟
07:50خب چی کار کنم این دیز اصابم رو خورد کرد؟
07:53بعدش هم تصمیم گرفتیم که اینو ادامه بدیم
07:56یعنی در حقیقت داود گفت
07:57گفت این کار رو انجام بدیم به احترامنم قبول کردم
08:00این کاری که کردی به عقل جن هم نمیرسید
08:03اما علیهان اونقد اصابتو به هم ریختی که منم یه جورایی بهت حق میدم عزیزم
08:08راستشه که من اصابه بوشن گرفتم
08:10نمیدونم چطوری باید ادامه بدم واقعا
08:12اصلا موندم چی کار کنم
08:14نه ترسو به اصابت مسلط باش
08:16لزومی نداره به کسی حرفی بزنی
08:18تو هیچ میدونی من تو به امروز چه چیزایی رو به کسی نگفتم
08:21اینو که میتونم حدس بسنم عزیز دلم
08:23به جمعیمون خوش اومدی زینب
08:25تو که خودت قدم اولو برداشتی بقیهش هم به سپر بخواهد
08:30منم دقیقا از همین قسمت یا قضیه میترسیدم ایدیست
08:33اون علیهان حسابی پشیمون میشه
08:35حسابی
08:36امیدفورم فقط برعکس نشه
08:40تسلیه ممنونم
08:53سلام
09:00حالیت
09:01به تصمیق بیام
09:03مدت ها بود که مریض بود
09:10من خبر نداشتم که مریضی
09:12اصلا دلمون نمیخواست از آیوالیک برگردیم
09:15دوستش روزای آخرون جا بمونه
09:17تو از کجا فهمیدی؟
09:20امروز صبح تو بخش آیای فوت دیدم دروز نمه
09:22به بخشت نمیدونستم وگرنه برای خواهی سپاری میومده
09:25این چلی حرفیه؟
09:26خیلی وقت بود همدیگر رو ندیده بود
09:30آره
09:31این خونه رو عوض نکردیم
09:33به خاطر بچه ها نگه داشتیم
09:35کار خوبی کردیم
09:38عزیزم خدا بهت سبر بده
09:42ممنون عزیزم
09:44خدافز
09:45اگه اجرزو بدی منم دیگه برم
09:49امشب مراسم داریم خیلی شلوغ نیز
09:51اما دلم خواهد تو هم باشی
09:53باشه حتما میاد
09:54از این که دوباره دیدمت خیلی خوشحال شد
09:56منم همیتور
09:57بازم تسریت میدم
09:59میبینم ایت
10:02باش میبینم
10:03حالا چرا انقدر نراحتیم اگه دو ازدی کردیم؟
10:12چی کار کنم؟
10:13این گیس آدت ندارم
10:14دو روز دیگه آدت میکنیم
10:16حالا یه خبر دیگه امشب
10:19ما هم دیگه میریم مهمونی
10:20چه مهمونی؟
10:21برای چه من از این خبر ندارم؟
10:23خب الان بهت گفتم دیگه
10:24هیدیس یعنی اجباریه؟
10:27آره حالیت قرار نیست
10:29بیاد گفته باید با تو بیاد
10:30یعنی حتما باید بریم
10:31زینم
10:34حالا که میخوایی بقیه بدونن
10:35با داود وارد رابطه شدی؟
10:37الان بهترین فرصته
10:38چون علیهانم قراره بیاد
10:40تو از کجا میتونی علیهان قراره بیاد؟
10:42خب برای اینکه لیست مهمونه رو
10:44یکی از دوستان بیده
10:45اون به هم گفته
10:46این بهترین فرصته که با داود بیایی
10:48و چشم علیهان رو در بیاریم
10:50نمیدونم کارمون درسته یا نه
10:52خیلی هم کار درستیه
10:54چون علیهان خیلی عذیتت کرده
10:55حالا نوبت اونه
10:57تو زنگ بزن به داود
10:59برای مهمونی امشب دوتش کن
11:01خیله خب باشه
11:02زینب خواهش میکنم
11:06برو یه لیوان آبرمونی
11:07باشی آش
11:08سلام زینب
11:09سلام یه لیس
11:10سلام
11:10بیا بیا بیشی
11:12چی شده؟
11:15بشی
11:15خیر بشه
11:18داود و زینب میخوام بیام مهمونی
11:21خب به من چه؟
11:22چی میخوایی؟
11:23حالا که زینبا خیلی دوست داری
11:25یه خوبی در حقش کن به تیپ این داود برسی
11:27تا هم شروع کردی؟
11:29مگه من تراح لباسم؟
11:30بعدش هم به نظر من تیپ داود به شخصیتش میخواه
11:32ازت خواهش میکنم یه کاری بکن که در حد زینب باشه لطفا
11:36من نمیدونم چرا همه منو گیرو بردم
11:38صبح و شب دارم با مشکلات مردم سرکله میزنم
11:40بابا منگی من دو صفت هم
11:41از خدا روشو آدت داری
11:42بله آدت دارم
11:44ولی مگه یه آدم چقدر بونیه داره؟
11:46تو از پسش برمیه ای جانر فاشو برو
11:48الان زینب میاد بره
11:49خب
11:50من میرم پیش بچه ها
11:52بعدن میبینم اتون
11:53این چی داشت میگف؟
11:56فایی میخواستی چی بگه؟
11:58برای این که بسه خوهرجونش حرف ببره
12:00داشت ازم حرف میکشید
12:01تو به داوت زنگ بزن
12:07باشه حالا بعدن زنگ بزن
12:09فکر نمی کردم بیایی
12:19تازه از مندرسه ترتیل شدم زیاد وقت ندارم
12:22هنوز از دست من دلخوری؟
12:26نه فقط از تو از همه تون
12:27چون فورکان بایم گفت رفتم ماشین رو گرفتم
12:30اما همه تون پشتم و خالی کردین
12:32هرچی بگی حق داری
12:34من خیلی ترسیدم
12:35خیلی هم نراحت شدم
12:36نمیدونستم چی کار کنم
12:37ترسیدیم به لزم گردن شما
12:39البته که نه
12:40اما همه من ترسیده بودیم
12:42البته من از جانب خودم حرف میزنم
12:45بعد اون اتفاقا با فورکان اینا دعوا کردم
12:47حتی باشون حرف نمیزنم
12:49برای چی؟
12:50خیلی عذاب وجدان داشتم
12:51بهشون گفتم باید به این پیش تو
12:53از دستشون عصبانی بودم اون بحثمون شد
12:57های کاش به خاطر من دعوا نمی کرد
12:58بهشون کن تو فکر کردی من دیگه با اونا حرف میزنم
13:01به خاطر کاری که باز کردن هیچ وقت نمی بخشمشون
13:04به خاطر اونا منم از چشم تو افتادم
13:06منو می بخشیم؟
13:07اصلا مهم نیست
13:08فراموشش کن
13:09ایری
13:11بابایت به خاطر تو پول زیادی خرج کرده
13:14مگه نه؟
13:15تو از کجا می دونی؟
13:16بعد تصادو فهمیدم
13:18بچه ها از این چیزو خوب سردر میارم
13:20می گفتن اگه باباش پول خرج نکنه
13:22ملش نمی کنم
13:23یعنی باید پول خون بده
13:25پول خون دیگه چیه؟
13:26منظورم همون زنی که بهش زدی و پولی که بهشون دادی
13:29آها متوجه شدم
13:30آره یه همچین چیزی
13:32بهش فکر نکن خود روشو که هنشون
13:35من دیگه بده
13:37میشه یک کمیشتر بمونی؟
13:38نمیشه
13:39و یه بهانه ای اومدم بیرون
13:41اگه دیر کنم به خون اومدم زنی میزنم
13:43میشه بعد از مدرسه هم دیگر بگیم؟
13:44نمیشه ای لایدام
13:45بابام هنوز دستم خیلی اصابانیه
13:47بعد مدرسه باید برم خونه
13:49برای مراقب گذاشته
13:51هر کاری کنم به بابام اطلاع میدم
13:53خیلی نراحت شدم
13:54رسمن زندانی شدی
13:56آره یکم اینطوری شده
13:58پس حد دقیق تلفونی حرف بزنی
14:00من گاهی وقتا میام نزدیک خونن
14:01تون همدیگر ببینیم
14:03باشه بعد من حرف روزنیم
14:04ایری
14:04رتفا بهش فکر کن
14:06من همش به تو فکر میکنم
14:08باشه حرف روزنیم
14:24گوش کن
14:25من به چی گفتم
14:27معلومه پسر
14:30دوبار که ببینمه شفتم خونه شد
14:32آآ
14:48خجالتم نمیکشه واسم غیافه میگیره
14:51تو کی باشه که واسم من غیافه بگیری
14:54بچه پرو
14:56یه مقصنگو میندزه توچا
15:09هزار تاقل نمیتونند اش بیارن
15:12چیزی شده داود خواه
15:20خیر باشه
15:21زنب خانم زنگ میزنه
15:23آآ
15:24زنددداش
15:26آره
15:26کدوم زندداش
15:28زندداش خلافی
15:29باشه حالا اون قسمتش حل شدن
15:31یه جواب بده دیگه
15:32الان من بهش چی بگم
15:33جواب بده
15:34جونه
15:40داود خانه
15:42ببخش مزهمیتون که نشدم
15:43چون خیلی بوک خورد
15:45نه نه نه خواهش بکنم بفرد
15:46چیزا یه کاری بایتون داشتم
15:48من میخواستم اون شب برای یه مهمونی دوتتون کنم
15:51مهمونی؟
15:52البته اگه بخواهین ببخشید که انقدر دیر تلا دادم
15:58نه نه نه نه نه میام هرچی نباشه ما با هم چیزیم دیگه یعنی دیگه
16:01اونوش رو که خودتون میدونین
16:03پس من شب میام دنبالتون
16:05باشه خیالتون راحت باشه
16:07باشه باشه ممنون میبینم اتون
16:09داداش مشکلی پیش اومده
16:15شب مهمونی داری
16:17شوخی نکار
16:19خب آخه تو که اصلا اهل مهمونی نیستی
16:22اونو میخوایی چی کار کنی؟
16:23میگم ایکاش یه قرار معمولی بود
16:25دیگه کم کم باید
16:30به این چیز آدت کنی
16:32چاره ای نداری
16:34نوشه جونتون
16:37خیلی ممنون
16:38امیر
16:43صورتت چی شده؟
16:45اگه بدونی چی شد
16:46داشتیم از خونه میرفتیم بیرون
16:49یه هجانر در و کوبید توی صورتن
16:52خوده بد نده
16:54خیلی ممنونم
16:55شیمهده
16:58خیلی ممنونه من چیزی نمیخوایم
17:00امیر
17:11چیزی شده؟
17:14قربونو چشد بشم که همه چیزی زود میفهم
17:17چی شده؟
17:18قبله هر چیزی باید این رو بگم که
17:21لیا
17:22اگه بخوان از زیبایی تو فاکتور بگیرن
17:24به خدا هیچی کم نداریم
17:26خیلی ممنونم
17:27اما خب یه امایی وجود داره
17:31منم همیشه از این اما اگرامو تنفر بودم
17:33امیر هرچی میخوایی بگی بگو
17:35لیلا
17:38ما باید
17:40از هم جدا بشیم
17:42چی؟
17:43الان اگه بهت بگم دنیای ما خیلی با هم فرق داره
17:46ممکنی که لشهی باشه
17:47اما همینطور
17:48من اصلا متوجه نشدم
17:50ها یکی کسی دیگه در میونه
17:51بابا من از این شانس ها ندارم
17:53ببخشید نفهمیدم
17:55یعنی منظورم این بود که ای کاش یه دلیل دیگه داشت
17:58فهمیدی؟
17:59عزیزم ما اصلا توی یه سطح نیستیم
18:02من دارم به تو وابسته میشم و اینم داره من رو دیوونه میکنم
18:04امیر
18:05پول اصلا برای من مهم نیست هیچ وقت
18:08بفهم
18:09آره خب
18:10چون تو خودت پول داری مشکل پیش نمیاد
18:12اما من بیپولم برای همین مشکل پیش میاد
18:15آفه چی شد که یه و به همچی نتیجهی رسیدی اینو نمیفهمم
18:19اصلا وارده اون بست نشد
18:20تازه همه دنیا مخالف این رابطه هستم
18:23مگه نم؟
18:24اون همه به مادر دروگ گفتیم
18:26اگه بند خدا فقط یک از دروگای من رو بفهمه دیگه
18:28نمیذاره هم دیگه رو ببینیم
18:29تازه علیهانم هست
18:30تا دلت بخواد مشکل داریم
18:32مشکلاتی که هیچ وقت نمیشن
18:33تو که اینجوری فکر میکنی؟
18:40پس سالان عقلت کجا بود؟
18:42چرا اون همه دنبال من اومدی هم؟
18:43خب من فکر میکردم میتونم
18:46اما نشو نتونست
18:47فکر کردی میتونی؟
18:51نمیدونم به این خارت میگن بیارزگی یا نه
18:55اما به نظر من مزخل هست
18:57ای بابا
19:04عشق نازن اینم گذاشته رفت
19:07قرار نبود آخرش اینجوری تمام بشه
19:09جانم و عزیزم بفرمو
19:18معلوم هست کجای؟
19:19چند ساعت دارم دنبالت میگردم؟
19:20وسط زمین و آسمونگیی کردم دادار
19:22من و لیله هستم چدا شدیم
19:24خدا روش شکر بهتر
19:25تبرید میگرم
19:26گوش کن چی میگم؟
19:27من ایکی دو ساعت نیستم
19:28حوامون داشتم
19:28خدا روش شکر بهتر؟
19:30داداشتا داره از غمه عشق مینیره
19:32بعد تو میگی مبارک که؟
19:33باشم ایرجون باشه
19:35بذار برگردم میگم آرومت میکنم
19:36ولی تو عوامون داشته باشه
19:37گربونت برم
19:38باشه باشه
19:39دارم بیرم شرکت
19:41چی شده بازداری؟
19:41کار رو گا بازی میکنی؟
19:43متاسفانه بله
19:44متاسفانه همینطور همین
19:45خب دیگه وقتم رو نگیر کار دارم
19:46خدا فزی کنم
19:47باشه خدا فزی
19:48ای خدا
19:50اینم که شده جان باند
19:52هنوز کسی نایمده؟
20:06نه نایمدن
20:07یکم دیگه میاد
20:07چیزی شده؟
20:16نه
20:16علیهان به چه حقی واسه من قیافه میگیری؟
20:21من باسه تو قیافه نمیگیرم
20:22رفتارم اصولاً با تو همینجوریه
20:24بچه ها الان میرسم
20:26بهتر اینجا بحث نکنید
20:27نگران نباشت
20:28هوامون نمیشه
20:29چون من با علیهان اصلاً هم کلام نمیشم
20:31با کی هم کلام میشی خانم؟
20:34چیه؟ خوشت بریمه؟
20:35نه عزیزم
20:36اگه خوش اومدنی بود
20:38حتماً خوشم میام
20:39علیهان
20:39آقا علیهان میگم
20:41میشه انقدر خودشیفته نباشیم رتفاً؟
20:43خیلی فکر کردی گفتی نه؟
20:44بچه ها الان میرسم
20:46ما هنوز داریم بحث میکنیم
20:47این حرف رو بزنیم برای بعد باشه؟
20:49دوبله شده در
20:50اصدیو جهی
20:52علیهان میشه به خودتو زنی تهمیت بدی؟
20:54میشه دست از سرم برداری؟
20:56با من کاری نداشته باشه علیهان
20:57میترسم کاری باید نداشته باشم
21:00عذیت بشی
21:01میتونی امتحان کنی
21:04بعد میبینی عذیت میشم یا نه؟
21:08خب دیگه اومدن
21:09اومدن بس کنیم
21:11خیلی خوش اومدیم
21:13سلام
21:14خیلی خوش اومدیم
21:15سلام
21:15آی زرد قناری
21:20آی زرد قناری
21:23آی زرد قناری
21:26جانر
21:29یه این طرف ها
21:31داشتم رد میشدم
21:32گفتم یه سربیم حالتونو بپرسم
21:34یه تبریکی هم بکنم
21:35دبریک بابت چی؟
21:39آخه
21:40چیز شنیدم با زینب خانوم رل زدیم
21:44آره آره آره
21:46منم گفتم
21:47چی داره میگه
21:49بله یه همچین چیزایی
21:52خوبه
21:53امیدوارم به زودی شام عروسیتونو بخوریم
21:56من برم سر اصل منتر و گریزه بدیم
21:58چای؟
22:03نه بابا چای ماییو ویل کن میدونی
22:06میدونی چرا اومدم اینجا؟
22:08چرا؟
22:10اومدم بزرگترین لطف زندگیتو در حقت بکنم
22:13یعنی
22:15یعنی میخوام در حقت یه لطف بزرگ بکنم
22:19چه لطفی؟
22:19نقاد آبود میدونین که شب مهمونی دوتین
22:22اومدم شما رو برای اون آماده
22:24چی؟
22:24یعنی تصور کنین سیندر الله هستین
22:28اما ورژن مرده
22:29چی داره بگی بچه جون؟
22:30نقاد آبود دورت بکردم
22:32شما دوچار سوی تفاهم شدیم
22:34ببینم شما دلتون میخواد که رابطتون باز اینب خانوم به هم نخوره
22:39بله ولی این چه ربطی به تا داره
22:40خب دیگه این تخصص منه
22:43من مدیریت ارتباطات خوندم آقا داود
22:45من که اصلا نمیفهمم چی داری بلگور میکنید جنر
22:50آقا داود
22:53میگم تو رابطه باید فداکاری کرد
22:56به من اعتماد کنید
22:57شما نمیدونین چه کسایی از زیر دست من رد شدن
23:01اوه ولی
23:02غربان
23:04جونم داود خانم
23:07بیا اینجا
23:08خوب گوش بده ببین چیزی میفهمی
23:14تعریف کن
23:18خب ببین دادش خوربان
23:22خوشم اگه ایلیست
23:31خب
23:35ببینم برای شام آماده ای؟
23:39آره آمادم اما فکر نمی کنم نقشه تو جواب بده
23:42جدی میگی؟
23:43چرا؟
23:44چند بار دیدی نقشه هم جواب نداده باشن ها؟
23:47میخوای برات بشمارم
23:48دوست داری با هم دیگه بشماری؟
23:52آره؟
23:53بگذاریم نایمدیم اینجا که افتخاراتمونو به روخه هم بکشیم درست میگم؟
23:57علیهانو چی کار کردی؟ اونم میاد
23:59آره میاد
24:01تو با حالی چی کار کردی؟
24:03آره
24:04من قدم به قدم دارم میرم جد
24:07نایس
24:07امشب با زینب اینا میاد
24:09آخ
24:09زینب که برای خودش دوست به سر پیده کرده
24:12آره و خیلی هم با هم خوبم
24:14چقدر زود
24:15باید چی کار میکرد؟ ازا میگرف؟
24:18مهم نیست حساسم ولی به کار من نیاد
24:21امیدوارم همیشه با هم خوش باشم
24:23نیازی به دعای شما نده
24:24دیروز وضعیت زهره و کمال چطور بیش؟
24:28بینیشون هیچ مشکلی نبود
24:30اگه ما بودیم قیامت به پایش شد
24:32ولی برای اونا و عذاب تکون نمیخوری نمیفهمم
24:34نمیفهم
24:35کمال فهمیده همه چیزی زیر سر ما بوده
24:38برای همین این کار رو میکنی
24:40مثلا میخواد بگه اگه شما پارودامه من بذاریم
24:42منم همین کار رو بکنیم
24:43مدرک بذار هر قلطی میخواد بکنیم
24:46خودش خواست این طوری بشه
24:48ساما چی میده؟
24:53برای منم یه قهر یه طور
24:54درچش
24:55باید ببینیم امشب
25:07چه قراره به سرمون بیاد
25:09ای اومد اومد
25:11شما این که
25:19گفتیم بیم یه سری بهت بزنیم
25:23چون خوشگر شدی امشب
25:24ممنون
25:26دیگه چیه؟
25:31وای نپرس
25:33ریختشو
25:39چی شده؟
25:41میخواستی چی بشه ها؟
25:43همون کاری که شما خواستی انجاب دادم
25:44فصل جدایی؟
25:46های جدا شدی؟
25:49مگه خودت نگفتی بلش کن؟
25:52حرفت یادت رفته؟
25:54نه؟
25:55خب حالا بسته دیگه
25:56واسه چی ماتم گرفتی؟
25:58چیزی نشده که
25:59اتفاقا کار درستی که
26:00بله درست میگی؟
26:01ببین چرفایی میزنه
26:02واقعا که درد عشق بست جدایی
26:04من چی بگم پس؟
26:05تو دفتر عشق من که
26:06این چی ننوشت سفیده سفیده
26:08باز جای شکلش باقیی که
26:09تو این بلا سرت اومده ناشکل نکن
26:11حالم از این شخیت به هم میخوری؟
26:13باشه بابا باشه
26:14من میگه هیچ وقت حالم خوب نمیشه
26:15باشه
26:16باشه حالا تو مزقر کن
26:18وقتی از بین رفتم
26:19اون وقت میزنی تو سره چون
26:20های حالا گریه نکن
26:22نه ترسی چید نمیشه
26:24دو روزیگه یادت میره
26:25آره؟
26:25آره یادت میره
26:26به زینم نگاه کن
26:27دختر بیچاره
26:28اون همه زحمت کشید
26:30که پیشناهاد ازدواج
26:31طرف رو قبول کنه
26:32و اون همه تداروک دید
26:34بعد یا رو بلند شد
26:35با زنش اومد
26:35اما ببین
26:36صحیح و صالف سر پا مونده
26:38هر کسی دیگه بود
26:39الان زیر سرم بود
26:41الهی بمیرم برای زینم
26:42دست درد نکنه جانه
26:46خیلی ممنون که یاد آوری کردی
26:48ببخشید زینم
26:50بگو ببینم برای مهمونی آماده شدی
26:52یعنی همه چی تمومه؟
26:53حاضرم دیگه
26:54همین جوری میرم
26:55اومد
26:57اومد اومد
26:58من باز نمی کنم
27:00بلند شد دیگه اومد اومد
27:01آنو باش ببای چه خوابیشی
27:02چیست که میگی جانه پیری اومده
27:04شد باش دیگه
27:07داوت خان
27:16شب بخیر
27:17شبتون بخیر
27:19بد شده
27:20نه نه خیلی خوب شده
27:22شمام
27:24شمام خیلی زیبه شدین
27:27خیلی ممنون لطف دارین
27:28من
27:32اصلا طاقت این چیز رو ندارم
27:35بابا
27:36خب باری تو خونه ای خودت گریه کن
27:39من میخوام برم
27:41من حواظم بهش حسنگرم نباشی
27:43ببریش
27:43بیا بیا بیا باری
27:45بباری تو خونه ای خودت گریه کن
27:46زید باش
27:47ایلدیز
27:50عزیزم
27:52داری میری؟
27:54آره
27:54باشه منم لباسم عوض میکنم میرم
27:56کجا میخوای بری؟
27:57مراسم دوستمه
28:01میرم اونجا
28:01آه
28:02من فکر نمی کردم اینقدر نزدیک باشی
28:04اینجوری بود
28:05خیلی عجیبه
28:07چرا من هیچ فقط ندیدمش؟
28:09اونا خیلی سار پیش رفتن آیوالیک
28:11بچه هاشون میخواستن پدرشون اینجا دفن بشه
28:18عزیزم تو خیلی ناراحتی میخوای منم باحت بیاری؟
28:22میخوای منم باحت بیاری؟
28:22نه نه لازم نیستو برو
28:24باشه پس خداحافظ عزیزم
28:27آقا داود من واقعا خیلی ناراحتم که همچین طروقی گفتم ببخشید
28:44منم همینطور
28:45شمام ناراحتی؟
28:46میگه میخوای منصرف بشی ایمان؟
28:49نه منظور من این بود که میخواستم با شما هم نظر باشم
28:54من اصلا
28:56من اصلا ناراحت نیستم
29:00حتی
29:00حتی واسمم خیلی خوب شد
29:03جدی میگی؟
29:08به نظرم شما خیالتون رو هد داشه
29:11و خودتون رو بسپارین به من
29:13باشه خوبه حالا که شما این رو میگین قبوله
29:17رسی یه چیز دیگه میگم
29:20میگم میشو هم دیگر رو شما خطاب نکنیم بهتره
29:24چون وقتی اینطوری حرف میزنیم دیگران به همون شک میکنن نه؟
29:28منم منتظر بودم همینو بگی
29:30بله اینجوری خیلی بهتره پس از این به بد زینب و داود هست
29:33بله همینطوره
29:35خیلی خوب
29:36خوش اومدیم
29:43خیلی ممنون
29:44چقدر همه چی خوبه مگه نه؟
29:49وای کارا اوکه فکر خیلی خوبیه
29:51دوستانم تا هم یه آهنگ بخونی
29:53علیه هم خواهش میکنم
29:54ببین اندر
29:54گفتی به خاطر همکارت بیان
29:57منم فقط به خاطر همین اومدم نجا
29:59آهنگ خوندن دیگه چیه؟
30:00بعد ست سال با هم اومدیم بیرون
30:02خب چی کار کنم
30:03آسلام سر میره دیگه مگه بعد میگن
30:05آه
30:07زوج محبوب ما هم رسیدن
30:11سلام
30:12سلام
30:13هاکاین جون
30:14سلام
30:14سلام ایران جون چطوری؟
30:17شماره که دیدم بهتر شده
30:18خوش اومد ایران
30:19خیلی ممنون
30:21امشب شبه کاراوکه از کار خودتها
30:24بله من هم میخوام آخر نفر باشم
30:26چون میدونیم که کارا موزه
30:28آه
30:28آه
30:33آلی ها
30:34دوست بسر زینب اینه
30:36اینا با هم نیستم
30:44به من اعتمادگاه
30:54آره دخترم و پسرم و
30:59هندر میشه ساکه چی؟
31:02ببخشی دلو میم
31:10عزیزم
31:11عزیزم
31:12عزیزم
31:12آن
31:12ها
31:13علیه آن
31:14خبه هم حالی هم حالی
31:16دیگه بهتر از این نمیشه
31:18غیری ببخشی دلو
31:19اما تو حق نداری ناراحت بشی
31:21با این وضیعتی که داری
31:22میفهمی که شی میکم
31:23عزیزم
31:24چیه؟
31:25من میرام بیشو زینم
31:27خب اون داره راست میگه
31:57قرار بود خوهرامم بیاد کجاست
32:06ایزهی نفجون
32:08خوهر جون
32:10اوه کبوترای عاشق و ببین کناره هم
32:14سلام
32:14با دامادمون عاشنا شدی؟
32:17بله عاشنا شدم و اینقدر چوکم که فکر کنم آخر شب بتونم نظرمون
32:21خبرها بمونه برای برد باشه حال بعدن حرف میزنی؟
32:24اینم که یو وقت جا نمونه همین مهمونیم باید باشه
32:34بابام هم که کنرش نیست
32:35فکرده کی؟
32:36زوج نفرت انگیزم تشریفه بود
32:38اینو نذکرای این کمال سر دار نمیارم
32:39اون خواست چیه این دختر خوششنی؟
32:40امش از سر لجبازیه وگرنم اگه اون چی داره؟
32:43سلام
32:43سهر جون
32:44نگو نکونی
32:45سلام
32:46سلام
32:46کمال جون خوش امدیم
32:47سلام
32:47خوش امدیم
32:48بای موزیکم که شروع شد
32:50من میرم آهنگ میخونم
32:51امشب قرار حسابی با هم خوش بکترم
32:54آره
32:54کب داماد شما چیزی بلده
32:57سنتی مدرن چی گوش میدین؟
32:59آقا دابود
33:00آقا
33:01چیزی حواظم نبود
33:04اینجوری لدت کردم
33:05وگرنه دابود زبش میکنم
33:06فکر نکنم
33:07خوشش بیاد آهنگ بخونه
33:09مگه نه؟
33:10من ترجیح میدم
33:11خوش بده
33:11خیلی آلیاف برای اونم خوبه
33:41نشونت میدم
33:45چی داری میگی با خودت؟
33:49یه آهنگی آدم افتاد
33:51جا آهنگی؟
33:52اگه بدونی چی به سرت میارم
33:55این آهنگه
33:56ولی من صدام خوب نیست
33:57تو بخون از طرف من تقدم میکن به یه سریم
33:59باشه
34:00میخونم
34:11بچه ها پدرتون دوست سمیمی من بود
34:24اگه کاری داشین حتما بیین بیشی من
34:26خیلی من
34:27خیلی ممنون همه حالیت
34:28مراقب مادرتون باشید
34:30خیلی آخرتون باشید
34:31خیلی زحمت کشیدی
34:32نورا جون اگه اجازه بدی من دیگه برم
34:37بعد از این همه مدت هم دیگر رو دیدیم
34:38کاش میموندی یکم حرف میزدیم
34:40بعد میرفت
34:41درست میگی
34:42ببخشید
34:43لطفا بشنید
34:46حاله چطوره حالیت
34:51چطور باشم
34:52مثل قبل
34:52اما ظاهرم مثل قبل نیست
34:55حق داریم
34:56طبق عادت کفت
34:58آخرین بار تو مراسم فاسون هم دیگر رو دیدیم
35:03یادت میاد
35:04اون روز یه حالیت دیگر رو دیدم
35:07اون قمی که بعد از فوت فاسون تو چشا دیدم
35:10هنوز از نگاهت نرفت
35:11چون فاسون بهترین دوست من بود
35:13حالیت
35:15من همه چیزو میدونم
35:17فاسون قبل از مرگش همه چی رو به من گفت
35:22البته منم یه فکر رایی تو سرم اومده بود
35:28واقعا نمیدونم باید چی بود
35:31چی میتونی بگی
35:32اتفاقایی که افتاد یه راز نبود
35:35منم میدونستم
35:38اما ترجیح دادم سکوت کنم
35:40در مورد این مسئله با تو انجای اصلا حرف مزدید
35:43به عنوان یه زن قرورم اجازه نداد باش حرف بزنم
35:48درکت میکنم
35:50هشکالی نداره مهمینی که خوش باشی
35:59زیاد خودتو نارهت نه
36:01نگوش کن تو رو خدا
36:02اصلا صداش در نمیاد
36:03کمال رو میگی؟
36:04نه بابا کمال چی کار دارم این در رو میگم
36:06همیشه مثل که هر کس میامد سر میزمون
36:08نگوش کن اصلا نیامد
36:10خدا میدونی چی شده
36:11با هم سوهنامه امزا کردیم
36:13آره خواهر خونده شدیم
36:14از این به بعد میخواییم دوست باشیم
36:18اما حواستو جمب کن
36:19اگه این سه دشتر نمیاد
36:20خطمان یه چیزی تو کلش است
36:22ممکنه نقشه ای داشته باشه
36:23باید مراقب باشی
36:24نه بابا از من میترسه
36:26برای همین نزدیک نمیشه
36:27دیگه فهمیده نباید سر به سرم بذاری
36:29امیدوارم همینطور باشه
36:31امروز برنامه ای واسه
36:34یلیز و زینب نداری؟
36:36چه شده؟
36:37نکنه با هم آشتی کردین
36:38من خبر ندارم
36:39هیچ اتفاق خاصی نیفتاده
36:41عزیزم
36:42فقط دلم نمیخواد
36:43انرژی ما برای اونا هدر بدم
36:45همین
36:45اوف کلافه شدم
36:49خب باشه من میرم یا آهنگ میخونم
36:51زینب فکر کنم میرم
36:54میخواد آهنگ بخونه
36:55منم میخواهم برن نوشیدنی بگیرم
36:57نه میگفتین من برای تو
36:59نوشیدنی میعوردم خب
37:00بیا عزیزم بیا
37:01چی شده دختر؟
37:06میخواهم یه لطفی در حقم بکنی
37:07خیلی هم سختی نیست بیا
37:09هیلیس خب بگو دیگه
37:11دختر چه خبر شده؟
37:18ایرام
37:18یه خواهش عزت دارم
37:20چیه؟
37:20خیلی مهمه
37:21به هیچ کسم نباید دیگه
37:22حتی بزن اینم
37:23خب بگو دیگه چیه؟
37:25میشه اینو بدی بکمو
37:27این دیگه چیه؟
37:31نامه است دیگه
37:31نامه عاشقانه است
37:32تو شوهر داری دخترونم
37:34دو سختر داری
37:35این کارا چی خجالت بگیش؟
37:36یه سری حرفاتو دلم مونده
37:37نتونیستم بهش
37:38بگم اونا رو نوشتم
37:39خب میخوای بهش زنگ بزنم
37:41نمیتونم زنگ بزنم
37:42ممکنه حالی تلفانمو کنترل کنه
37:44خیلی خب
37:45مرسی
37:46یه دونه ایتو
37:48مراقب باشدن
37:49کجا موندی نوشیدنیت کپ هست؟
38:03ای آخه پول میخواست
38:05فاسه همین نگرفتم
38:06این روزا خیلی پول خرش کردم
38:08دم میده
38:09چه تزه اینم تو
38:11چرای اینجوری نگاه میکنی؟
38:13هر کاری میکنم به هم شک دارید
38:14اصلا نمیخوایم نوشیدنی بخورم
38:16خیله خب من که چیزی نگفتم
38:19دوستان سلام به همگی من ایرم هستم
38:22خاننده هستم
38:23استعمالم میدونین؟
38:25منم میخوایم یاهنگ براتون بخونه
38:44دوستان نمیخوایم هستم
38:46عُ ن Gym orbital چیزی میري از reception
38:47یب ايز روزی میري بخونه
38:49ne لائش دنده
38:51دوستان نگفتم
38:53خانند مسلا بخونه
38:54بده کردم
38:56نمیخوایم شد ع deserves
38:56دوس furnace
38:57نمیخوایم یع مشمال oilsی بخونه
38:58نمیخوایم یه
39:04کم هست اور مخوایم بخونه
39:07موسیقی
39:37موسیقی
40:07موسیقی
40:09موسیقی
40:13موسیقی
40:19موسیقی
40:21اونجا چه خبره؟ اونا چی کار میکنه؟
40:25چی شده؟
40:26یه لحظی سم کن اینو بگیر اینو بگیر
40:28این چیه؟
40:29بگیره
40:30چی گذاشت تو جیبش؟
40:32چی کار میکنی؟
40:32برو بکارت زد باش
40:33الان این چی بود؟
40:40خوش میکسره؟
40:42نامه بود؟ چی بود؟
40:47انگاری کاغذ بود نمیفهمم
40:48خب دو ساعت کنار همدیگه ایم
40:51اگه حرفی داری چرا جلوی ما بهش نمیگی؟
40:53چرا یواشک کاغذ میذاری تو جیبش؟
40:56خیلی عجیبن
41:12این دیگه چیه؟
41:14این هم گهند شده رو بردن
41:18برم از کمال بپرسم چی بود؟
41:21نمیدونم آخه تازه با هماشتی کردین؟
41:23یه وقت فکر نکنه داری حسادت میکنی؟
41:25نمیدونم درست نیست؟
41:27درسته
41:29اصلا بلش کن شاید چیز مهمی نباشه
41:33خب شاید
41:34اصلا چیز مهمی نبوده
41:36احتمالا اگه چیزی بین خودشون بوده
41:38نمیدونم
41:39شاید
41:39شاید
41:40آره
41:41باشه عزیزم بعدن میبینم
41:43خوش بگذر
41:44میبینم
41:45بابای
41:45دوست پسرت که؟
41:51هیچه زن میشه دیگه
41:53زینبونو نمیگم داودو میگم
41:57های چه میدونم
41:58هنوز عادت نکردم
42:00همین جاها باید باشه
42:02فکر نمی که از دوستو شدید
42:04ولی خیلی به خودش رسیده ها
42:07کیف کردم
42:08نره
42:09کار هر کی بوده دمشگر
42:11خوب شده
42:20دیر کردی عزیزم هم
42:22خیلی شلو بود
42:23نه من رفتم دستجویی
42:25بر همین دیر شد
42:26چیزی شده
42:30چی باید بشه عزیزم
42:33شب عمیگی بخی
42:47آه
42:48این داره چی کار میکنه
42:50آمیتوارم بهتون خوش گذاشته باش
42:54همشب میخوام
42:56برای یه عدم خاص
42:58یه کار خاص بکنه
43:00تو رو میگه
43:02البته که خودشم قبول بکنه
43:09ازم بیا
43:12دوبله شده در سیدیو جم
43:15برهروه شده در جمع کار Thank you
Recommended
43:31
|
Up next
46:13
42:43
3:30
43:15
41:25
43:19
42:06
43:27
40:58
39:14
38:28
41:04
42:08
43:21
43:37
42:18
44:07
45:26
40:41
41:31
43:18
Be the first to comment