Skip to playerSkip to main content
  • 3 weeks ago
زندگی یلدیز با ملاقات با اندر آرگون تغییر می‌کند. خواهرش زینب کار در شرکت علیهان، شریک خلیل، را آغاز می‌کند. در حالی که یلدیز در تلاش است تا به آرزوهایش برسد، زینب به دنیای جدیدی وارد می‌شود که با اتفاقاتی روبرو خواهد شد که هرگز تصور نمی‌کرد...

یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار می‌کند و زینب نیز در یکی از شرکت‌ها به عنوان کارمند فعالیت می‌کند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر می‌کند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز می‌گوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگی‌اش است، می‌پذیرد. شرکتی که زینب در آن کار می‌کند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری می‌شود. علیهان و زینب تفاوت‌ها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوت‌ها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل می‌شود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمی‌دانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آن‌ها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر می‌گذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترک‌سور کیوانچ کسابالی

سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM

Category

📺
TV
Transcript
00:00امیدوارم زودتر خوب بشی
00:02من منم
00:03دوبله شده در اسمیو جری
00:05من میرم پیش مامانم
00:30زینب
00:36نمیش سرکر
00:37با چی روی اینو ازم میپرسی
00:44ما قرار داد داریم
00:48نمیتونی بری
00:49واقعا
00:50باشه پس برو ازم شکایت کن
00:54چون قصد برگشتن ندارم
00:56قرار داد بی قرار داد
00:58فهمیدی
00:58زینب
00:59برای یه مدت کوتاه متعهل میمونم
01:03لطفا به هم محلت بده
01:04علیخان تو برای همیشه منو از دست دادی
01:07میدونی تو باید چی کار کنی
01:10به زندگی بدون من عادت کنی
01:13چون بد از کاری که با من کردی
01:15برام دیگه مردی
01:16اریم میتونیم با هم حرف بزنیم؟
01:27اریم
01:39میتونیم با هم حرف بزنیم؟
01:41مامان
01:42اریم جون بابات منتظره بهتر بریم
01:45بذار منتظر بمونه
01:47اگه پرسید بگو من نذاشتم
01:49اریم جون
01:53بریم با هم دیگه بشنیم یه جایی دوتایی حرف بزنیم
01:56چرا؟ مخوایی در مورد شوهرت بگی؟
01:58پسرم چرا با من اینطوری حرف میزنیم؟
02:01منگه دروخ میگم
02:02اومدی اینجا با حرفات متقاعدم کنی که کارت درست میده
02:05چه کار میکردم عزیزم؟
02:06یه عمر منتظره پدرت میشستم؟
02:08الکه گفت یلدیزو طلاق میدم اریم منم باید
02:10باید مثل بقیه به زندگیم ادامه بدم درسته؟
02:13میتونستی تنهایی به زندگیت ادامه بدیم
02:15زرین خانیما ببین
02:17اریم
02:19زرین زن خیلی ضعیفیه
02:21زن خیلی ضعیفیه
02:22تمام امرو زندگیش و وقف بابا تو برادرش کرده
02:25میبینی که الانم تو بیمارستانه
02:27من نمیتونم مثل اون باشم
02:29من باید خوشبخ بشم اریم قبول داری؟
02:31باشم اما خوشبخ بشیم
02:32اریم نرو
02:34بریم بشنیم با هم حرف بزنیم
02:36مامان من نمیخوام با هم حرف بزنم
02:37متوجه شدیم؟
02:38اما اریم اریم یه لحظه لطفا
02:51از طرف من باید برم دنبال خونه بگرم
03:04راست میگی؟ منم
03:06آه، تو دیگه چرا؟
03:07یده ته من پیش خوهر زدم میموندم؟
03:09عوضی برگشت بورسا
03:11به خدا بیخونم، تو پیش خوهرت نمیمونی؟
03:15اون میره پیش علیهان، میدونی که با هم دیگه ازدواج کرده
03:18من بیخونه موندم
03:19نمیشه که با آشون موند
03:21زندگی با اونا مثل خابیدن با جراب میمونه
03:23گرمه اما کلافت میکنه
03:25بیا پیش من، ها؟
03:27سرده اما با حاله، با هم خوش میگذرونیم
03:29شهرون میترکونیم
03:31راست میگی؟ معلومه که راست میگم
03:33طبخ خوب، اما چجوری خون را پیدا کنیم؟
03:35با کدوم پول و کدوم نقدی نگیر؟
03:37ببین داداش، دو تامون پولامون رو روی هم میذاریم
03:40و با هم دیگه یه خونه مناسب میگیریم
03:43فکر خوبیه، عالیه، بزن قدش
03:46دردم گرفت
03:49چی شد آقایون؟ خیلی سرحالین، دوتاتونم در حال خنده
03:53آره خوب، زینب نیست اما زندگی ادامه داره
03:57ها، فهمیدم خوبه
03:59زمنان با علیان قهرین، هفته میزنیم، کاریشم نداریم
04:03هر کس رو همونطور که هست باید قبول کنیم
04:07آه، چون اینجا کار میکنیم، انتظار نداشته باش، ازش خوشمون بیارم
04:10باشه، دیگه به کارتون میرسیم، مزقه رو باز لسته
04:13ممنون
04:18این چیمگه؟
04:19تا رو طرفداریشون میکنم
04:27زرین
04:28زرین
04:37زنی که یه بی هیا
04:40آه، زرینجون تازه داره حالت خوب میشه، هرسا جوش نخور، اصلا برات خوب نیست، اصلا
04:46به خاطر تو اینجا، بلاخره به هدفت رسیدی، ببین حالو رو زمان
04:50ببین چی میگم، شانس آوردی که نمردی، خدا رحمت کرده
04:54با چه روی پاشدی اومدی اینجا؟
04:56آخ، زرین، این چه حرفیه که میزنی؟
04:59بچه همون با هم خوهر برادر هم، از طرفی هم من باعث شدم که اینجوری نزدیک شیم درست میکرم
05:05امیدوارم به خاک سیاه بنشینی، باید هرچی زودتر از برادرم جداشین شنیدی؟
05:12برادر تو دو دستی چسبیده به من، اون به من پیشنهاد داد، این وسط من واقعا بیگناهم، خب چی کار میکردم؟
05:20خدا میدونه چجوری کشیدیش سمت خودت
05:23باور کن که من هیچ کاری نکردم، زرین، میگم دقت کردی که ما همش سر راه هم قرار میگیریم آره؟
05:31اول حالیت، بعدش هم علیهان، فکر میکردم عوض شدی، اما نگو همش فیلمت بوده
05:37لبین تو هم باید قبول کنی، من آدم تنب و طلبیم، نرست نمیگم؟
05:43گمشو اندر، گمشو بارا دیرون، آه، منو باش که اومدم ایادتت، هرچی از زهن در اومد به هم گفتی، باشه، منم میرم
05:52تازه اومدم اینجا چون نمیخواستم به شاهرم بگی، الان به خاطر اندر تو بیمارستانم، اما ایادت من نیمم
05:59میدونی که ما تو ماه اصلیم، نمیخوام دعوا کنیم
06:07بلبای عزیزم
06:08خدا اصلاحت کنه اندر
06:10استراحت کن، بخواب استراحت کن عزیزم
06:29اریم جون
06:38حالت چطوره؟ یکم بهتر شدی؟
06:44چطور میتونم باشم؟
06:46اریم جون، زمان که بگذره همه چیز درست میشه
06:49آخه، ازدواش کردن مامانم چجوری با گذرش زمان درست میشه؟
06:53حق داری اما اریم
06:54اریم، یلیس جون
06:56احتمالا بابام گفته بارو با اریم حرف بزن
06:59اما واقعا نیاز نیست، خودتو عذیت نکن
07:01این چه حرفیه؟ من نگران حالت بودم، اومدم بهت سر بزنم
07:05خوبم
07:08ببینم، تو چرا به کمال زنگ زدی؟
07:10تو این مدت با هم ارتباط داشتی؟
07:12اون یه بار اومده بود، جلو مدرسه دیدنم
07:15گفته بود میتونم بهش زنگ بزنم، برای همین زنگ زدم
07:19چون مامانم ازدباش کرده، کسی ندارم حرف بزنم
07:23تو منو داری، عزیزم هر وقت خواستی میتونی با من درد دل کنی؟
07:27من اینجوری راحت دارم، خودتو عذیت نکن
07:30اریم جون
07:33گلیس جون، لطفا میذاری درست بخونم
07:37باش عزیزم
07:38عزیزم، چشمت روشن، اریم برگشته؟
07:48ممنونم
07:51برگشته، اما حال و حسله کسی رو نداره
07:54کاری نمیشه کرد، باید باش کنار بیان
08:00ببین چی میگم، میشه بعضی وقتها بری پیشش؟
08:04تا بری پیشش؟
08:06ازش بپرسی چیزی لازم داری یا نه؟
08:08عزیزم، میدونی که من همیشه ازش میپرسم، اما ازم خوشش نمیام
08:12الانم پیشش بودم، اما با هم حرف نمیزن
08:14ممکنه یکی دوبار بعد اخلاقی کنه
08:16میدونی که الان میونش با مومانش بده، از فرصت استفاده کن
08:20میونتو دوباره باش خوب کن
08:22فهمیدم عشقم، نگرا نباش حلش میکنم
08:25رستی میخواستم یه چیزی بگم
08:27زینب حالش بده، سر کارم نمیره، همش فکرم پیش اونه
08:31میخواستم مزد خواهش کنم، زینبو برداریم و با همدیگی بریم شام باخوریم
08:37باشه
08:39پس بهش زنگ بزن
08:41خیلی ممنون عزیزم
08:43بهتر بهش خبر نده، ممکنه بگه حسله شا ندارم، همینجوری پاشیم بریم دوباره
08:47خیلی خوبیه
08:49ممنون عزیزم، برم آماده بشم
09:03یکی میره، یکی میاد، نمیذارن تنها بمونم که
09:07زینب، میدونم خیلی از دستم عصبانی، اما خواهش میکنم باور کنی، این دفعه تو این ماجره من هیچ تخصیلی نداشتم
09:13جانر، لطفاً برو
09:15راست میگه، به اینم نگفته
09:17امرتون یکی، اینجا چی کار میکنی؟
09:19گفتم شاید به کمک تیاج بیدو کنم، با خودم آوردمش
09:22برید ببیدم
09:23زینب، زینب، خواهش میکنم، خواهش میکنم، لطفاً بزر دو کلمه حرف بزنم، بعد برم
09:27خیلی خوب، بیایم
09:29هرچی میخوای بگی، بگو، بعدشم زودتر برو، بجو
09:33ببین زینب جون، میدونم از من خیلی خوشت نمید عزیزم، حقم داری که خوشت نید، چون همونطوری که دوتامونم میدونیم کم با یلدیز در نیفتاده بودم، خب، ولی...
09:42جانر، حرف تو بزن
09:44باشه، حرف همو میزن زینب، من هیچ وقت نمیخواستم باید نارهتی تو بشتم، همیشه خوشحالی تو رو میخوام
09:49در مورد رفتار گذرستم، نمیتونم چیزی بگم، دهنم بسته است، اما باور کن، من از این قضیه بیخبر بودم، من وقتی فرامیدم، خیلی جا خوردم
09:57اگه میدونستی چی؟ به هم خبر میدادی؟
10:01هی بابا، زینب جون این هم سوال بود تو پرسیدی؟
10:04دیدی، مطمئنم ایچی به هم نمیگفتی
10:07آره، آره، شاید نمیگفتم، اما برای اینکه نارهت نشی، هر کاری میتونستم میکردم، چون میدونم تو علیهان خیلی دوست داری
10:16زینب، تو هم بیخودی مسئله رو کشدار نکن
10:21خیلی خوب باشه، نمون بیا...
10:24ای چانی، بقلم نکن بشین
10:26باشه، بقلت نمیکن
10:28زمنان، با هم عشدی نکردی، تو برای من هنوزم بردر اندری
10:32تو هم برای من خوهر یلدیزی، از آنم گفته باشتم به
10:35بهتر
10:37این از این
10:38زینب، ببین، ما با هم خوبیم، به خاطر خوهرامون افتادیم بجون هم دیگه
10:44خب دیگه، یه چایی برای من بریز بخوریم، آه؟
10:47آه، برای من هم بریز
10:49ای خود، آه، نمیشه از دستشون فلس شد
10:52دفت کاموچه شد
10:54سلام اندر
11:11مرد زندگیم اومد
11:13خیلی مزخری اندر
11:16آه، اگه تو هم مثل حالی توی خونه بد اونقبازی در بیاری، وای به حال من، دیگه خیلی بد بختام
11:25ما زن و شوهر نیستیم، شریکیم
11:28میدونم، اما قرار نیست که زندگی رو برای همدیگه جهنم کنیم، ها؟
11:33حالا که با هم کاری رو شروع کردیم، یک کمی هم میتونیم خوش بگذرونیم، ها؟
11:37اندر، به نظرت من حسل یه این کار رو دارم؟
11:40باید برای جلسه ی حیط مدیرهی که پیش رو داریم، خیلی خوب آماده بشیم
11:44عزیزم، نگران نباشم، تو الان دیگه منو داریم، حالی تو ببین؟
11:50ازم جدا شد، زندگیش له شد
11:53باید همش یاداوری کنم که به خاطر یه هدف مشترک ازدواج کردیم، چون کلافه میشم، متوجه که هستی؟
12:01باشه عزیز دلم
12:03خوبه
12:04خب بگو ببینم، امشب قراره جشن بگیریم دیگه نه؟
12:08الان چی گفتم؟ دو ثانیه پیش چی بهت گفتم؟
12:14علیهان گوش کنم، من با هات قول قراری گذاشتم
12:18اما همه باید فکر کنن که ازدواج ما واقعیه، نباید کسی شک کنه، دلم نمیخواد
12:24ضمنن میخوام به قدرت سابقم با استفاده از اسم تو برگردم
12:29میخوایی چی کار کنین؟
12:31خب باید ما رو با هم دیگه ببینن، تو مهمونیا، مراسما، تو ریستورانا؟
12:36من حوصله یا این کارا رو ندارم
12:38میدونم، تو از جاهای شلوخ فراری، تو رو خیلی خوب میشنسم
12:43اما راستش حالی تو بهتر از تو میشنسم
12:49برای همینم، باید امشب برای به هم ریختن روحیش با هم دیگه دست بکار بشیم عزیزم
12:58باید ازدواجمون رو جشن بگیریم نظره چیه؟
13:02من اینجا منتظرت میمونم
13:23موسیقی
13:39موسیقی
13:43نزاکت خانم
13:56بله بفرمایید
14:00اینا چی هم
14:00لوازم آرائشی همسرتونم قربان
14:05اکس روی پاتختی رو چی کار کرده؟
14:07برداشتیمش
14:08برو زودتر بیارش اینجا
14:10باش
14:10چرا آماده نشدی عزیزم؟
14:33اندر
14:33لوازماتو گذشتی تو اتاقم
14:36من میرم اتاق بغلی
14:37اما اندر حق نداری تو این خونه به لوازماتی که مال من دارید؟
14:40دست بزین
14:41کدوم لوازم؟
14:43هر چیزی که مال من باشه
14:44در حقت خوبی کردم عزیزم
14:50با نگاه کردن به یکز و قصه خوردن نمیتونی زندگی کنیم
14:54به تو چه؟
14:56باشه
14:58دست نمیزم
14:59خوب بگم
15:00از همین روز اول شبیه زن و شعره خسته کننده شدیم علیهان
15:09زینب میداری کجای راه اشتباه رفتی؟
15:17کجا رو جنیر؟
15:19به نظرم تو خیلی بهش رو دادی
15:20راست میگی به خدا
15:22دقیقا ببین
15:23اگه به جای رو دادن نفسشو میبریدی
15:26دو دستی بهت میچسبید به خدا
15:28آره
15:28خدا یه از دست اینا دارم دیبونه میشم
15:32زینب تو یادم نرفته میخوام یه چیزی بهت بگم
15:36چی میخوای بگی؟
15:37وای صدا داشت
15:38یه دفعه بهش نگوش شکه میشه
15:40باز چی شده؟
15:41نه ترس بابا بابر کن چیز بدی نیست
15:43قصهشو بخوای من و امیر با هم خونه گرفتیم
15:46آآه برای چی؟
15:48نه این که خوهارم رفته پیش علیهان
15:51زینب واقعا مذارت میخوام حواسن نبود
15:55میدونستم خبر داشتم امروز دیدم
15:59تو آب جیمو دیدی؟
16:02حتما نزید شدی
16:03آی میدونم اخلاقش شقد چرت
16:05خیلی خوب رفت زحمت کنین دیگه پاشین
16:10یعنی بریم؟
16:11بی زحمت بریم
16:12پاشین بچه ها
16:14پس حتما با هم در ارتبوت باشیم
16:16بازم بهت سر میزنیم
16:18رسیش نیاین خوشالتر میشم
16:20بریم دیگه
16:21باشم
16:23بریم سریم
16:25زینب جون
16:27امیدوارم بتونی یکی رو پیدا کنی
16:29که مثل خودت خوب باشه دختر
16:31برو جانی برو
16:34بجو
16:34زینب
16:36ببین چی میگم
16:37شرکتم که نمیهای دلم برای تنگ میشه
16:40به سلامت برو امیر برو
16:44برو عزیزم
16:45موسیقی
17:06با چی فکر میکنیم؟
17:09هیچی
17:12نگرار نباش
17:14زینب خیلی سری خودشو جمع و جور میکنه
17:17تو میخوایی چی کار کنی؟
17:19جدن علیهان میخواه تو رو زمین بزنی
17:21هم
17:21هیچ که نمیتونه من رو زمین بزنه
17:23هر دوشون میفهمن که با این کارا به هیچ جایی نمیرسن
17:28حالید چجوری میتونی انقدر مطمئن باشی؟
17:30من حالید آرگونم
17:31برا همین مطمئنم
17:33خوبه
17:37من دوست داشتم این در پاشو از زندگیمون
17:39بکرشه دیرون اما
17:40اینجوریشو دیگه نمیخواستم
17:42زینب
17:52باید کلیدو ازت پس بگیرم این لیست
17:57دیگه چی؟
17:59اینجا خونه منم هست پاشو عزیزم بریم
18:01چی؟
18:03من نمیخوایم جایی برم
18:04بادو حالی تو ماشی منتظرمونه
18:06آبچی چرا بدون این کسان به پرستی برنامه میچینی؟
18:09من جایی نمیام
18:10زینب جو نمیخوایم گوشه ی خونه دیخونه
18:12خوبشهت خودم دوست دارم
18:14تا وقتی من زنده هم نمیذارم
18:16تو دختر قوی هستی
18:17باید پاشی خودتو جمع جور کنی
18:19چون یه بار زمین خوردی
18:22نباید از زندگی دل سر بشی خوهرم
18:24از جد بلند شو
18:25ادامه بده
18:26باید قوی باشی
18:27نباید بذاری کسی تو رو از پا درب گیاره
18:29پاشو عزیزم
18:30پاشو دیگه
18:33آی باشه
18:35آفرین به خوهره خودم
18:36حرف خوهره تو بوش کن
18:38مجموعه
18:39آیا قربونت برم
18:40زودتر آماده شو
18:41یه لباس خوشگل بپوش ببین من چی پوشیدم
18:43ممنون
18:45اندر خانوم
18:45اندر خانوم
18:46یه لحظه نگاه مو کنیم
18:47آقا علیحان
18:49آقا علیحان
18:50من یه نفر دیگه چه فرقی میکنه
18:54هدف من اینه که همه بفهمن
18:56ما با هم ازدواج کردیم
18:58دوست ندارم
18:59اکسم تو روزنامه ها باشه
19:00تو هم با این موضوع کنار بیا
19:01دیگه تکرار نشه
19:03اون دختر زینب انقدر بیحساس بود
19:05که رو تو هم تأثیر گذاشته
19:06اما اگه با من بیفتی
19:08خیلی سریع اجتماعی میشی
19:10حتی ممکنه بعد و با هم پایه باشی
19:12اگه نمیخوای شراکتمون به هم بخوره
19:14هیچ وقت به زینب توهین نکن
19:16باشه عزیزم
19:17فهمیدم
19:18اسمشو نمیارم
19:20آقا علیحان خوش اومدید
19:24بفرمایید از این طرح
19:25چقدر اینا به هم میان؟
19:31داره ازدواج کردن
19:33ممنونم
19:42همه دارن ما رو نگاه میکنن
19:50تو هم همینو میخواستی
19:52حالشو ببر
19:54اما تا وقتی که تو اخ میکنی
19:57من چجوری حالشو ببرم
19:58انگار زور زورکی اومدی شوهرم شدی
20:01حتی نمیشه با هات شوخی کرد
20:05علیحان میخواستم یه چیزی بهت بگم
20:08اما راستش روم نمیشد
20:10حالا که شریکیم
20:11میتونم راحت تر بهت این چیزا رو بگم
20:13بگو میشندم
20:15باید برام یه کادوی عروسی بخریم
20:19اندر چی داری میگی؟
20:20یه چیزی که تو دهنه همه بیافته
20:22برو هرچی میخوایی برای خودت بخر
20:28من وقت نمی کنم برم خرید
20:30اونجوری هم میشه عزیزم
20:32میدونستم مثل حالیت خصیص نیستی
20:35من فقط یه چیز میخوام
20:37دیدن بدبختی حالیت
20:39هندرینو همیشه یادت باشه
20:41راسته علیهان
20:44خیلی کنچکاوم بدونم
20:47چرا اینقدر ازش متنفلی
20:49که میخوایینو به هم بگیم؟
20:51به زینب نگفتم به تو بگم
20:52ای وای اسمش که از دهنت نمیفته
20:55خوب همش یه بجب قدش بود
20:57سر رو رزشم که همشهی خدا افتزا
20:59برای خودت الههی ازش ساختی
21:01دوبله شده در استریو جن
21:04انقدر قر نذارم
21:06عشقم چی بخوری؟
21:11میگم ایرم اگه میخوای لباس بپوشی من برم بیرون
21:26نه
21:27میتونی بمونی مشکلی ندارم
21:31ایرم یه سوال ازت بپرسم
21:33بپرس
21:35اتفاق خاصی افتاده؟
21:40نه افتاده
21:41آره افتاده
21:45یه اتفاقی افتاده
21:47شاید یه کاری کردم ناخاسته که دلخورت کردم
21:50هاکان من خیلی ترسیدم
21:53راستشو میگم خیلی ترسیدم
21:56نمیفهمم
22:00وضعیت زینب رو ببین
22:02میخواست علیهان رو سورپرایز کنه خودش سورپرایز شد
22:06ایرم
22:08این اتفاقا به من چه رفتی دار آخه
22:11یعنی تو نمیدونستی
22:13آخه نمیفهمم چرا این کار رو باش کردی
22:20مگی چی کارتون کرده؟
22:22ایرم ببین
22:23علیهان تصمیمشو گرفته
22:26منم به عنوان یه دوست به تصمیمش احترام میذارم همین
22:29یعنی علیهان هر تصمیمی بگیره تو بدون این که حرفی بزنی همینجوری پشتش وای میسی درسته؟
22:35تو چیه علیهان هستی ها؟
22:37دوستشی یا دستیارشی؟
22:39به نظرت یکم زیاد روی نمی کنیم
22:41این کاری که کردین منو به هم ریخته میفهمی چی میگم نمیتونم حضمش کنم
22:44دوست ندارم خودم رو درگیری مسائل کنم
22:47ایرم من منظورت اصلا متوجه نمیشم
22:50حاکان منظورم اینه که
22:52میخوام تو اونجا که میتونم از تو دوستت خیلی دور بمونم
22:55حرفم روک زدم
22:57خیلی خواب من زودتر خودم میرم
23:02اینطوری سنگین ترم
23:04میتونی بمونی به آهنگام گوش بدی
23:08اما در مورد رابطه نمیخوام با تعدامه بدم
23:14مذرت میخوام
23:16فهمیدم
23:18ببینها کن
23:20قبول دارم آره تو با همه متفاوتی میدونم
23:23اما زندگی همون با هم فرق داره
23:26یعنی میگی اختلافاتوی طباقاتیه
23:30یه جورایی
23:34فهمیدم
23:36از خودت موازبت کن
23:40تو هم
23:42موفق باشی
23:59همچنین
24:00موسیقی
24:30زینب
24:32علیهان و اندر هم اینجا
24:34میخوایی برگردی
24:35نه بشینی
24:40باید جلشون قوی بفزن
24:42آفنین زینب
24:43چیزی نشده که بخواییم فرار کنیم
24:45آقا حالید خوش اومدین
24:46بفرمایین از این طرف
24:47آه
24:48عزیزم میبینم که بازنده ها داره هم جم شدن
24:53اندر از بس خود درگیری داری
24:56به همه تیکه میاندازی
24:58سلام خوش اومدین
25:01عجب رویی داری تو هنوزم با همون حرف میزنی
25:06بیا زینب جو
25:08آهالی جان
25:12برای جلسه آماده ای دیگه
25:14یه جوری میپرسین انگاره اولین بارم نه
25:22خوش بگذرم
25:28به شما
25:28ممنونم
25:30یه کاری کرده
25:49مثل چیه؟
25:51ندیدی چقدر آرومه؟
25:55برای جلوی ما بلرسه
25:56حرفه ای رفتار میکنه
25:58نه من حالی تو خوب میشنسم
26:04حت میزنم حالیت پشتش به چیزی گرمه که انقدر راحته
26:09حالیت پشتش به هیچی گرم نیست
26:12داره وانمود میکنه که آرومه
26:15ولی مطمئنم تو دلش آشوبه
26:17امیدوارم که اینطوری باشه
26:20وای نگاه شون کن
26:22همش ما رو نگاه میکنم
26:25باشه بگذاری
26:26شما چطوری؟
26:30خیلی بهتر از تو هم
26:31لاغت باش کنار رو بده
26:33همه از طرفی هم خیلی نراحت هم
26:36علیهان مثل پیسر هم بود
26:38نتیجه رو ببین
26:40به نظرتون چرا یه همچین کاری
26:45با هاتون کرد؟
26:47دلیلش پوله
26:48آی چشمشون سیری نداره
26:50بیمرفتا
26:51علیهان مردی نیست که به خاطر پول
26:54دست به یه همچین کاری بزنی
26:56زینب
26:58علیهان مردیه که
27:00با وجود تو رفت با زن
27:02سابق شریکش ازدواج کرد
27:04معلومه تمع کرده
27:06زینب نراحت نشیاد
27:08رابطهش با تو
27:10برای گمراه کردن من بوده
27:12آی بسته بگذاریم
27:17تمومش کنیم
27:19مذپرشون به خدا
27:20خدا خودش میدونه چی کارشون کنه
27:23دقیقا
27:23تا آوانشو پس میدونه
27:26آیی
27:30هلان دو ساعت منو میگیره به حرف
27:45کلسوم خانو
27:48بله
27:50آه چی شده نکنه با هم قهری
27:52عزیزم منو نگیر به حرف خیلی کار دارم
27:54آه
27:55عزیزم چی شده دیگه منو تحویل نمیگیری
27:57عزیزم همسایه های جدید اومدن
27:59دقیقا واحد روبروی خونه ایتو هم میخوام برم دیدنشون
28:02نیدونم کارتون ها رو تمه در دیدم
28:04امیدوارم آدم های خوبی باشه
28:05آیی بایی باید ببینیشون زینب
28:08اینقدر خوش صحبتن
28:10اینقدر خوش روان
28:11اینقدر خوش اخلاقن باید ببینیشون
28:13جدن کلسوم جون
28:15یعنی دیگه نمیخوی منو تحویل بگیری
28:16زینب تو خیلی بد اخلاقی
28:18باید اخلاق تو درست کنی
28:21ها
28:22اینجور که معلومه مشکل از منه
28:26کلسوم هم ازم فراری شده
28:28همسایی هم چطور آدم هایی هم
28:34خب فیلن
28:35عزیزم موفق باشی امروز روز بزرگی
28:37متشکرم عزیزم
28:38به نظرت اتفاق بدی اونجا میافته
28:40مثلا چی؟
28:42یه وقت زندگیمونو ازمون نگیرم
28:44رستش من
28:45یکم میترسم زندگیمونو به هم بریزم
28:47من هر کاری میکنم تا آب تو دلتون تکون نخورد
28:50مطمئنم همینطور عشقم
28:52عزیزم میبینمت
28:53خدا کنه اتفاق بدی نیفته
28:59این همه زحمت کشیدم به اینجا رسیدم
29:01من نمیفهمم تو چرا اینقدر خون سردی
29:13شرکت رو حواستا نشستی منجله میخونی و قهوه میخوری
29:16دوست دارم به تو چه یلدیس
29:18احتمالا پشتت به کمال گرمی که خیالت اینقدر راحته
29:21یلدیس جو من دختر خالی تارگونم
29:24تا وقتی که باباما دارم به حمایت هیچ کسی احتیاجی ندارم
29:27منو با خودت اشتباه نگیر عزیزم
29:29متوجه که هستی
29:30به خاطر دوستت اندر ممکنه اتفاقات بدی بیافته
29:33و پدرت همه چیشو از دست بده
29:35من از کجا میدونستم که اندر همچین نقشه تو سرش داره
29:38مشکل تو همینه دیگه
29:39حس ششومت زعیفه
29:40اون قسمت از مغز تطیله
29:42سینان رو نشنختی
29:43اندر رو نشنختی
29:45یک عمولم اضافه کن
29:47تکمیل بشه بری
29:48یلدیس
29:49به نظرم تو خیل به من حسودی میکنی
29:53چرا حسودی کنم؟
29:55دارم نصیحتت میکنم
29:56اصلا به من چی؟
29:58اندر خانم حالتون چطوره؟
30:13کمال جون خوش اومدی
30:14خیلی ممنون
30:15تبریک میگم
30:16آخرین باری که دیدمتون مجرد بودین
30:19الان متعهلین
30:20چقدر سریع میتونین زندگتون رو تحبیر بدین؟
30:23گفته بودم که آدم خیلی خاصی هستم
30:26با این که خیلی پرمشقله هستین
30:30اما برای دیدن من وقت میذاری
30:32گویا جایگاه من پیش شما ویژه هست
30:35کمال جون تو برای من همیشه عزیز بودی
30:39خب بلدی
30:42چجوری با نیش و کنای حرفتو بزنی
30:44و چون احترام طرف مقابلتو داری
30:47به طرف مقابلت بهر نمیخوره
30:50خوبه
30:51بتره بریم سر اصله مطلب
30:53وقتی گفتیم یه فکری تو سرم دارم
30:56فکر نمی کردم منظورتون ازدواج با
30:58آقا علیهان باشه
31:00مگه میتونستی دستم رو بخونی
31:04اون وقت بین من و بقیه هیچ فرقی نبود
31:06درست نمیگم کما؟
31:08بله درست میگیم
31:09خب اگه شما به هدفتون رسیدین با من چیکار دارین؟
31:13یعنی چرا دوتم کردی؟
31:15امروز جلسه هی حیعت مدیره تشکیل میشه
31:19امروز؟
31:19ها پس یعنی اینقدر سریع جلو رفتیم
31:24اونی که قدرت دستشه برندست
31:27یدت میاد که
31:30گفته بودی که میایی تو جناه من درسته؟
31:33آره گفته بودم
31:34فکر نمی کنم تو این جلسه
31:36سحام من اهمیتی داشته باشه
31:38فیلن سحام تو نمی خواهم
31:39اگه یه وقت کارا خوب پیش نرفت
31:43اون موقع است که من
31:44اندر خانون
31:45نکنه می ترسین
31:46یا من اینجوری احساس میکنم
31:47نه اصلا نمی ترسم
31:51اما اینو خوب می دونم که
31:53کار از محکم کاری
31:54هیچ فقط عیب نمی کنه کمانچون
31:56ولی حق با شما
31:57شنیده بودم پول زیادی تو دستته
32:00اگه ما را حمایت کنی می تونیم
32:05تو هولدینگ آرگون صاحب سحام بشیم
32:07هندر خانون
32:11شما اول جلسه امروز رو برید
32:13بعدش دوباره با هم حرف می زنید
32:15اما اگه زد و
32:16سحام من لازمتون شد
32:18من در خدمتتون هستم
32:20خیالتون راحت
32:21ممنونم
32:23چه می خوایی برات بیارن ها؟
32:26فقط یه قهفه ساده
32:27اوزا چطوره؟
32:41یه کم کلافم
32:43معلومه خب امروز روز سختیه
32:46امروز بگذره آروم می شی
32:48سختر این روز روز رو در روی بازه اینب بود
32:52تصمیم خودست بود دیگه
32:54می دونم
32:55آبجی چطوره؟
32:56بهتره
32:57بهتره
32:58مرخص شده اما نمی خواد منو ببینه
33:01چه جالب ایرم هم نمی خواد منو ببینه
33:04چه؟
33:06به خاطر من؟
33:08راستش نمی شه گفت به خاطر تو
33:11ایرم دختریه که دوست داره راحت زندگی کنه
33:15یعنی
33:16نمی تونه با زندگی من مچ بشه
33:18بذار برم ببینمش
33:20آکا
33:21تو نباید چوب تصمیمات منو بخوری
33:24نه علیه هم
33:25واقعا نیاز نیست
33:26زندگی من خیلی تو هم تو هم شده
33:29تو این شرعه تم نمی تونم وارده یه رابطه جدی بشم
33:32ایرم هم ازیت می شه
33:33این یعنی این که به خاطر من فداکاری می کنی
33:43درست نمی گم؟
33:44ما دوتایی با هم کارو شروع کردیم
33:47من رفیق نیمرانیستم
33:49ممنون
33:52باشه بیه با هم یه نگاهی بشه بندازیم تمومش کنیم
34:00باشه
34:02امروز کارش رو می سازیم
34:12داداش
34:15ببینی تو رو خدا چقدر آشقال در اومد
34:18گر نزن گر نزن برو
34:20داداش
34:21حالا که ما خونه گرفتیم
34:24میگم لیلا رو هم برای نار دوت کنیم اینجا
34:26ای خدا
34:27ای خدای بزرگی که به آمی پا جون دادی چرا به این ایکی مغز ندادیم؟
34:31ای بابا چرا اینجوری می گیده داشت؟
34:34آدم باید
34:35گاهی خوش بگذرونه
34:38ببین امی
34:39ببین امی
34:40این عشق تو
34:41لیلا آخرش به ناکجابات ختم می شه
34:44پسر
34:44ممکنه
34:44وضعیت زینب و علیانو ببین
34:46ساکت
34:47ساکت
34:47همش تقصیر خوهرم
34:48هرچی می کشم به خاطر اونو
34:50دوتا چیز فقط تو دنیا ندیدم
34:51یکی حمله فضایه ها
34:52یکی حمله زامبیه ها
34:53اون دوتا هم ببینم با خیال راحت می ده
34:55جانه جون نگاه بس از کجا به کجا کشم
34:58بیا بریم لواز ما رو جا بید
34:59آقایون
35:02آقایون خوش اومدی
35:04خیلی ممنون
35:06که هم براتون دلمه درست کرده
35:07راستی اصمیان پیشتون
35:09شما چایی بذارین
35:11می خوام بهتون بگم
35:12تو محله چه خبره
35:13کی چی کار کرده
35:14کجا رفته
35:14با کی رفته
35:15کی چی کار هست
35:16دلمه هم نوش جونتون باشی
35:18دستتون درد کنه
35:19هندر خانم
35:26خیلی وقت بود نایمده بودین
35:28خیلی خوشحالم که می بینم اتون
35:30یه مدت سرم خیلی شلوق بود
35:32زمنم هم برای مناسبت های خاص میام اینجا
35:36احتمالا شنیدین
35:39دوباره ازدواج کردم
35:42و اومدم انگوشتر بخرم
35:44بله
35:45شنیدم تبریک میگم
35:46ممنونه
35:48میدونین که نسبت به جواهر
35:51زهف دارم
35:52میخوام برام یه انگوشتر خیلی بزرگتر
35:54و خوشگلتر از انگوشتر قبلم
35:56آماده کنید
35:57در این مورد خیالتون راحت
35:58میدونین که تمام جواهرات ما
36:00تک و خاص هستم
36:01اما اگه بخوایین میتونم
36:03یه نمونه نادر که دست هیچ کس نیست
36:05رو براتون بیارم
36:06جدی میگی
36:07من بی سبرانه منتظرم تا ببینمش
36:10بابای عزیزم
36:18این چیه؟
36:31یه تراحی جدید
36:32که منتظر صاحبشه
36:34یعنی من
36:37واقعا ایجان زدم
36:46توی این شرائط نباید خرید کنم
36:56اما نمیتونم جلوی خودمو بگیرم
36:59چه کار کنم زنو با خریدارون میشن دیگه
37:02یه اینکشو نگاه
37:08داره با پولای علیهان خوش میگذرونی
37:11آآه
37:16یلدیس
37:18ایندار
37:19تقت کردی جدیدن همش هم دیگر رو میبینی؟
37:23تسیفونه همینطوره ایندار
37:24اومدی برای روز مبادا خرید کنی
37:27بذاری کنار درست میگم
37:28حقم داری
37:29یلدیس جون قدره این روزارو خوب بدون
37:32چون قراره مفلس بشین
37:34اینم برای روز مبادای توه
37:38من تازه زباش کردم عزیزم
37:42طبیعیه که شوهرم برام خرید کنه
37:45البته علیهان مثل حالیت اصلا خصیص نیست
37:48پولاشو گذاشته در اختیار من
37:50میدونستی برای تو هم خیلی دلم نیسوزه
37:53اگه حالیت بی پول بشه
37:54خیلی بد اخلاق میشه
37:56خدا به دادت برسه
37:58هر کاری از دستتون برمیاد بکنین باشه
38:00نمیگفتیم همین کارو میکردم
38:03بگذاریم عزیزم
38:06جلسه خیلی مهم میدارم
38:07بعدا میبینمت باشه
38:09با بای
38:10خوهر چلمنگ من فقط یه دونه کتاب ازش کار دادیم
38:16زن اینه که جواهر گرفتیم
38:18خب بفرمید لطفا
38:32با پنج درصدی که از سحام این در خانم گرفتیم
38:43مسلمن سحاممون توی شرکت بیشتر شده
38:45متوجه شدم
38:46خیلی زیرکار است
38:49فقط یه نکته ای رو انگار فراموش کردیم
38:54زری
39:21زری
39:21زرین خانم میخوان یه موضوع مهم رو بهتون بگم
39:33میخوام بدون این سحامی که از پدرم به من به عرص رسیده رو
39:41میخوام به حالیت واگذار کنم
39:51تازه داریم میریسیم به جای جالبش
40:00میخوام شرکت ها دو تا رئیس داشته باشن
40:04میخوام شما رو با رئیس دیگه شرکت فارکون هواجیلیک آشنا کنم
40:12زینب ایلماز
40:18دوبله شده دا افترین اوجه
40:21میخوام شما رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو با رو ب
Be the first to comment
Add your comment

Recommended