- 6 days ago
زندگی یلدیز با ملاقات با اندر آرگون تغییر میکند. خواهرش زینب کار در شرکت علیهان، شریک خلیل، را آغاز میکند. در حالی که یلدیز در تلاش است تا به آرزوهایش برسد، زینب به دنیای جدیدی وارد میشود که با اتفاقاتی روبرو خواهد شد که هرگز تصور نمیکرد...
یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار میکند و زینب نیز در یکی از شرکتها به عنوان کارمند فعالیت میکند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر میکند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز میگوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگیاش است، میپذیرد. شرکتی که زینب در آن کار میکند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری میشود. علیهان و زینب تفاوتها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوتها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل میشود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمیدانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آنها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر میگذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترکسور کیوانچ کسابالی
سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM
یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار میکند و زینب نیز در یکی از شرکتها به عنوان کارمند فعالیت میکند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر میکند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز میگوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگیاش است، میپذیرد. شرکتی که زینب در آن کار میکند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری میشود. علیهان و زینب تفاوتها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوتها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل میشود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمیدانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آنها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر میگذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترکسور کیوانچ کسابالی
سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM
Category
📺
TVTranscript
00:00این در می گفتی خونه نیست
00:02هلو
00:03دوبله شده در استیدیو جم
00:07تو چقدر پروی
00:09زیاد نمی مونم عزیزم
00:14ببینم تو به چه جرعتی پا تو می زاری تو خونه من
00:17اول شوهرم بعدم برادرم
00:20نمایشت تو بیمارستان کافی نبود
00:23تموم شد
00:24نه خیلی تموم نشد
00:25نه دلم می خواد ببینم
00:27نه می خوام با هات حرف بزن
00:28می دونم
00:29حق داری عزیزم
00:31پس چرا اومدی
00:32زرین
00:36آدم اشتباهی رو انتخاب کرد
00:38از نظر تو قطعا این جوریه
00:41فکر نکن خبر ندارم مغز برادرم
00:44و چطوری شسته شددی
00:45ببین اندر
00:52اگه هیچی نمی گم
00:56به خاطر احترامیه که به حالی توزرم
00:59زرین جوریه کاملا درک میکنم که می خوایی در حق حالیت خوبی کنی
01:08هرچی باشه یه عمر آشقش بودی
01:10اما
01:11اما فکر نکن چون همچین کاری کردی
01:14حالی دوباره با تو ازدواج میکنه
01:17این چه حرفیه میزنی؟
01:19اوه سری
01:20شنیدی که میگن ما همه مثل همیم هممون همدیگر خوب میشناسیم شنیدی آره؟
01:25لازم نکرده واسه من زربول مثل بگی
01:28چون امکان نداره بتونی منصرفم کنی
01:30من و حالیت میخواییم تو رو نابود کنی
01:34آره اینو خوب میدونم که نمیتونم تو رو منصرف کنم
01:39اما فقط میخواستم
01:41اینو یاداوری کنم که بی خودی داری خیال بافی میکنی زرینجون
01:45فقط
01:45فقط بدون با این کارایی که داری میکنی حالیت ازت قردانی نمی کنه
01:50متاسفانه
01:51تو هم اینو میدونی امکان نداره بتونی این رابطهی که من با حالیت دارم
01:55و یه بار دیگه داشته باشیم اگه نه
01:57شاید من و حالیت از هم جدا شده باشیم
01:59اما تنها زنی که حالیت خیلی براش عرضش غایله منم
02:02چون که پول داری
02:07چون پدرت از معسسین هولدینگه
02:10آخ سری
02:11بهت نمیاد که انقدر احمق باشی دارسته
02:15هیچ کدوم اینا ارتباطی به تو نداره عزیزم
02:19اگه حالیت برای تو عرضش قائله
02:22به خاطر پولته
02:23همین الان از خونه من برو بیرون
02:25مغز برادرمو شستشو دادی بس نبود
02:28حالا اومدی با پروی این حرفارو به من میزنی
02:30میرم
02:32امون بد نیست
02:35یه بار با دقیقت به حرفام فکر کنیم
02:37به سلامت
02:39بعدم میبینم ات زرینجون
02:42هرچی باشه فامیل شدیم مگه نه
02:45هره
02:46حتی عروض خواهر شوهریم
02:48بابای عزیزم
02:50خدا ازت نکسر این تر
02:57بارا اقا
03:01بارا بارا
03:05چطور دابود خان خوشت اومد؟
03:23ببینم پسر درست اومدیم؟
03:27آره داداش درست اومدیم
03:29بچه ها دیشب از نگهبان ها حرف کشیدن
03:33چی کار کردن؟
03:35آره دیگه بچه ها نگهبان ها حرف کشیدن
03:37بابا خیرست سرمون اومدیم واسه ازخایی؟
03:39اومدیم آدماشو کتک زدیم؟
03:40نه داداش کار خاصی نکردیم که
03:43آه
03:43کتک کاری نشون
03:44خوبه
03:45خوبه
03:45خوبه
03:46زینب خانوم وقتی اومده بودیم
03:48ماشینه رو نگاه کد درسته؟
03:50آوازتا جم کنیم یه بخش هرمندشو نشین
03:52ماره داداش همین ها بوده
03:53خوبه
03:53داره میاد
03:57دیدن
03:58گور که نیسته
03:59باز دعوانه کنیم
04:00ساکت کار کن قربان
04:02خودم میدونم خفشو
04:04اونجور چه خواره گارریه ماشین باز شده جل شرکت ما
04:07زینب خانوم
04:10بعد اون اتفاق نخوشگندی که دیروز بین ما و شما پیش اومد
04:16میخواستم یه جورای جبران کنم
04:18ندونسته یه اشتباهی کردیم
04:20اما اگه شما لطف کنید و این جسارت و بیادبی ما رو ببخشید و همه چی رو فراموش کنید
04:26باید بگم که سه تا ماشین براتون آوردم
04:28هر کدوم که خواستین انتخاب کنید و با دل خوش استفاده کنید
04:32بفرماید
04:33اصلا قابل دارتون نیست
04:34ببینین آقای محترم
04:36داوید خان کچیکتون
04:37ببخشید داوید خان
04:39من اصلاحی شما رو قبول میکنم
04:41اما باور کنین نیازی به این کارا نبود
04:44واقعه
04:44اما من فکردم خوشتون میاد
04:46خوشم نمیاد
04:47خوشم نمیاد آقای محترم
04:49من از اینجور کارا خوشم نمیاد
04:50اگه اینا خوب نیستن
04:52ماشین خودم رو بهتون میدم
04:53من ماشین سفارشی درست کردم
04:55داخلش هم خیلی خوشگل تره
04:57دوست دارین یه تستی با کنینا
04:59ای خدا
05:00ببینید جای این چیزای اینجا نیست
05:02میتونین بفهمید
05:03ببخشید زینب خانم
05:04مشکل پیش اومده
05:05چیزی نیست که به تو مربوط بشه
05:08ففولی
05:08عزیزم
05:09آقا علیحان
05:13حق بایشونه به شما مربوط نمیشه
05:15بفرماییم
05:20این ماشین ها رو سری بردارین
05:22این از خود رازی کی بود
05:26آقای محترم اینجا به اندازه کافی شلوخ شده
05:29شما جلیه در بردیرم گرفتیم
05:31آه
05:32بله بله بله
05:33درسته
05:33میههه
05:34پسته
05:35یه ماشین میفرستم دمه منزلتون
05:38شما زحمت نکشین
05:41من قول میدم خودم یه بار بیام از نمویشه انتخاب کنم باشه
05:44بزم تشکر میکنم خود نگهدار
05:46بس منتظرتون هستم
05:48خدا نگهدار
05:49آه
05:49ماشین ها رو بردارین
05:51عمری باشه
05:56بینم به چی زل زدین
06:03امیر
06:05جانر
06:06بیاین دیگه
06:07زود باشین
06:07زود باشین
06:14بیاین دیگه
06:15بدوین
06:16بیاین
06:20رابی افتیم
06:24نشنیدم در بزنیم
06:41چون در نزدم
06:42اون تازه به دوران رسیده کی بود
06:45به تو چه
06:47یعنی چی زینب
06:48آخه تو با اینجور آدم ها چی کار داری زینب
06:51ها
06:51ماشین ها رو اوورده ردیف کرده جلیه در میخواد چی رو ثابت کنه
06:55بازم به تو ایچ ربطی نداره
06:57تو برو
06:58حواسه به زنیت باشه
07:00پس تو هم به اون آدم به گودفه ی آخرش باشه که میاد جلیه شرکت من نمایش بازی میکنه
07:05چون تو اونجا بودی هیچ کاری نکردم
07:08اما اگه یه بار دیگه تکرار بشه اینجوری برخورد نمیکنم میتونم چی کار کنم
07:11علیهان منم به انرازه تو تو این شرکت حق دارم
07:14تو نمیتونی به من بگی باید چی کار کنم
07:16حالم از این زینب جدید به هم میخوره
07:19آه چرا
07:21خودت این حیولا رو درست کردی
07:23اتفاقا تو بیشتر از هر کسی باید خوشدید
07:25این آدم دیگه حق نداره بیاد زینب
07:27همین که گفتم فهمیدهی
07:29بهش فکر میکنم و جواب قطی و بهت اعلام میکنم
07:34علیهان تشده میر
07:36منتظرم
07:38خیلی خوشم اومد
07:46باشه عزیزا
07:50من تو ده دقیقی اونجا
07:52باشه میبوزم اتبای بای
07:54اصلا نمیفهمم
07:58آخه زینب با این مافیا یه چه زدوندی داره
08:01ولی من فهمیدم
08:03اون پسر خشن رو دیدی
08:05هم مافیاز هم گالری ماشین داره
08:07اونو که منم فهمیدم با حوش
08:09میگم یعنی این آدم رو چرا میخوان به زینب ماشین بده
08:12آه اونو دیگه من نفهمیدم
08:14های خدا خودت سبر نگره
08:16نبینم از زینب کردش رو گرفتی یا نه
08:18داداش
08:19من این کارم چی فکر کردی
08:22بگیرش
08:23جانه
08:26میشه هوایی منو داشته باشی
08:28میخوام با لیله برم قهوه بخورم
08:29خیلی خوب بابا برو برو
08:32عشق منی بخودم
08:34پای
08:35جانم خواهد
08:41جانه جان تو شرکتی؟
08:43ره چطور؟
08:44خب منم دارم میام اونجا با مجل مصاحبه دارم
08:46میخوام اونجا انجام بدم
08:48چی؟ چرا اینجا؟ جای دیگه اینی سابجی؟
08:51حالی هم خبر داره؟
08:53خبر ندادم یعنی باید اجازه میگرفتم نمیفهمم
08:57خواهد به لطفت زندگیم خیلی خوب به گند کشیده شده نمیدونم اینو میفهمی یا نه؟
09:03جانه جان دارم یام شرکت همسرم
09:06لزومی نداره از کسی اجازه بگیرم اوکی؟
09:09اگه یه موقع زودتر از من اومدن اونجا ازشون پذیرائی کنید حواست باشه ها؟ باشه؟
09:13باشه ها؟ باشه؟
09:14باشه باشه ازشون پذیرائی میکنم
09:16بابای عزیزم سیو
09:17دیوونم کرده به خودم
09:23ممنون
09:26امروز ایکم خسته به نظر میه
09:29اوف نه بابا دیشب به خاطر یلیز خانم دیر خوابیدم
09:34به خاطر یلیز؟ مگه چی شده بود؟
09:36دیشب خانم رفته بود بیرون
09:38بعدش هم که دیر اومد بابام هزار جور حرف بارش کرد
09:41یلیز؟
09:44بله
09:44هرکی ندونه فکر میکنی یه مشکلی داره عاشق شده
09:48از کجا میدونه شاید واقعا عاشقه؟
09:53ولم کن کمال
09:54تو فکر کردی یلیز عاشقه پدرمه
09:57اون فقط عاشق پولاشه
09:58از هیچ که هم خوشش نمیاد
10:00فقط فکر رو ذکرش خریده
10:01اما معمولت تو زنای اطراف شما این رو میبینم
10:04البته نمیدونم شاید من اشتباه میکنم
10:06من حسن اونطوری نیستم
10:08درسته لباس هایی که میپوشن برای مهمه
10:10به خودم میرسم اما
10:12هدف زندگیم اون نیست
10:14ببینم
10:16پس هدف زندگی چیه؟
10:20فکر کنم خوشبختیه
10:23زهرا
10:23پس همین الان بیخیال اون هدفت شد
10:26برای چی؟
10:28ببین
10:29چون تو زندگی چیزی به اسم خوشبختی همیشگی
10:32وجود نداره
10:33یعنی همیشه نمیشه خوشبخت بود
10:34خوشبختی بیشتر در لحظه پیش میاد
10:36خب آره حرفت کاملا درسته
10:40من به اون قسمتش اینطوری فکر نکرده بودم
10:43آره
10:43پس برای همین باید با آدم هایی باشی
10:46که تو رو به هدفت نزدیک بکنم
10:48آره فکر کنم باید همین کار بکنم
10:53جانر
11:12چه خبر؟
11:13خوب هم خبری نیست
11:16گره فیلم برداری نایمدم؟
11:17نا فعلا کسی نایمدم
11:19ببینم
11:25اتاق مدیر جدیدتون کجاستون؟
11:28چی کار داری خواهر میخوای بری تحبیک بگی؟
11:31میخوام برای انرژیای منفی که قراره بفرسته سپر بلا درست کنم
11:36ببخشید مشکلی داری؟
11:38اتاقشون کنار اتاق علیهان خواهر جون
11:41واقعا که؟
11:45معلومه مدیر زرنگیه معلومه
11:48ببین واسه ای خودش کسی بوده و ما ازش خبر نداشتیم
11:54حالا نیست که ما با اون خیلی فرق داریم
11:56جانر
11:57دیگه داری احسابامو به هم میریزین
11:59فکر میکنم آخرش خفت کنم
12:02خیلی خوب من دیگه میخوام برم پیش علیهان
12:05گوره فیلم برداری و ماید ازشون پذیرایی میکنی بهشونم رسیدگی کنم
12:11باش باش چش
12:12مبای
12:18این در خانوم سلام
12:20سلام لطفاً چند دقیقه منتظر باشین الان اشون راه نماییتون میکنن
12:25سلام همسر جان من اومدم
12:33خوش اومدید
12:35خیلی ممنون
12:38خب بعد از آخرین ضربه ای که خوردیم تو چی کار کردی ها؟
12:42اینشان خونه نمیبینم
12:43کاری نکردم
12:45برای چی؟
12:47مسائلی که مربوط به کاره رو بسپر به من
12:50میشه؟
12:52حتما همین کار رو میکنم
12:54اما همین الان حالید داره به این فکر میکنه که شرکت رو تماما بگیره دستش اینو فراموش نکن بسر
13:00من خوب میدونم حالید میخواد چی کار بکنه اون چی کار نمیتونه بکنه
13:03در زمین الان جز اینکه بخواد ببینه تو سرمان چی میجداره هیچ کار دیگه این نمیتونه بکنه
13:08اوکی
13:09گفتم زودتر بهت حشدار بدم
13:11من نیازی به نصیحتهای تو ندارم این در
13:14باشه حالا که اینجوریه
13:16هر کاری که دوست داری بکن
13:19آه راستی
13:22از طرف یه مجلی مد میخوان با من مساهبه کنم
13:25من هم دعوتشون کردم بیان اینجا تو که با این قضیه مشکل نداریم
13:28چرا گفتی بیان اینجا؟
13:30آم اونچون احساس کردم اینجا خیلی به چشمی آد
13:33در زم همه فکر میکنن ما زن و شوهریم
13:36یادت نرفته که این خیلی عادیه که بیامی اینجا درست میگم؟
13:40مندر از این به بعد اگه خاصی از این کارو بکنی به منت تلا بده
13:43باشه؟
13:44از زینب جون میترسی؟
13:47در این مورد هزار بار با هات حرف زدم مندر
13:50مگه نم؟
13:51پس دیگه اسم اونو به زبونت نیار
13:54تو هنوز از اون قطع آمید نکردی علیهام؟
13:57به تو چه آخه؟
13:58تو چرا اینقدر برات مهمه؟
14:01معلومه که برای مهم نیزم و بذار
14:04به عنوان یه دوست نصیحتی بهت بکنم
14:06اگه به یه زن خیانت کنی قطعا همون کارو با خودت میکنه عزیز دلم
14:12زنا بدیایی که در حقشون میشه رو فراموش نمیکنن
14:16فقط سعی میکنن وانمود کنن که فراموش کردن
14:19ما زنا اینطوریم ساختارمون اینه
14:21آه
14:23اگه یه روزی زینب تو رو بخشید که البته بعید میدونم
14:27چون خیلی مشکله مطمئن باشد ما با هم خوشبخت نمیشیم
14:32حرفات تمام شد
14:36حالا اگه اجازه بدی میخوام به کارم برسم اندر
14:40باشو به کارت برسد
14:42دوست دارم بگم دیگه چند تا عکس بگیریم اما میدونم که نمیشه
14:44خوبه از این که منم اینقدر خوب میشنسی خیلی خوشالم
14:46پس برو تنهایی عکس بگیر
14:48بهشون میگم که شوهرم خیلی بد اخلاقه
14:50امیدوارم ناراحت نشید
14:52بابای عزیزم
15:02ارم
15:10ارم
15:12سلام
15:14ما میریم تو سالون
15:16وای وای وای ارم چه خونه خوشگل بزرگه پسر
15:20داشم تو خیلی روپور خوابیدی ها ببینم آل
15:26ارم از تو جلو زد
15:28ارم از این به بعد حساب های هممون با تو باشه
15:30حواست باشه ها
15:32من برم یکم بولارا ببینم
15:34بچه ها نبا کنیم تو آینه پنجه ها تا جلال هست
15:36بچه ها یادم رفت بپرسم گرست نه این
15:38معلومه که گشت نمونه این چه سوالیه
15:40آبجی آیسن میشه برای ما یه چند تا
15:42بکش کنار بکش کنار
15:44آبجی ببخشید یشه ای چه 5 همبرگر بر من درست کنی
15:46آخه خیلی برست نمه
15:48بله بله شما بفهمد
15:50همبرگور بی خیال بچه ها بیاین اینجا این жا ببینید
15:54بودهی بitat
15:54بیاین...پسر ببیندا
15:56چه منظره ای داره جون
15:58میده و بپریم توش ناکنید
16:00بابا همبرگرو بی کن بچه بیایند اینجا بیایند
16:04بسر ببیند چه منظره ای داره جون میده و بپریم توش ناکنید
16:06جلال منم همینو گفتم دیگه پسر
16:08ببینم این چیه آینه است؟
16:12نه اون تلویزیونه
16:13تلویزیونه؟ وای وای وای داداش
16:16پس بازن تلویزیون ببینیم دیگه
16:18عجب چیزیه
16:19من برم گیتارم و بیارم براتون چند تا هنگ بزنم
16:22باشه خوبه خیلی هم خوب میشه
16:36اندرخانو باز یه مصاحبه فوقالاده با هاتون داشتیم
16:40هر بار که شما رو میبینم
16:42جوانتر و زیباتر به نظر میایی
16:44میشه راز این همین زیباییتون رو به ما هم بگین؟
16:48راز زیباییمو؟
16:51معلومه که بهتون میگم
16:53اش
16:53میدونیم به تاسکی ازدباش کردم
16:56همسرم علیهان خیلی دوست نداره
16:58من تو چشم باشم
16:59اما چون به شما قول داده بودم
17:01خب با اجازه با هاتون مصاحبه کردیم
17:02بابای علیهان خیلی حساس هستن
17:04حساس هستن؟
17:06این شاید باورتون نشه
17:07اما اصلا نمیخواد من رو با کسی قسمت کنی
17:10خیلی حساسه
17:11میشه این ها رو امزا کنی
17:12البته منم چون دلم نمیخواد رو حرفش حرف بزنم
17:14حتی ممکنه این آخرین مصاحبه ی من باشه
17:17ببخشید
17:18چی شد که یه ها تصمیم گرفتین ازدواج کنیم
17:21پیشناهد ازدواج از طرف کی بود؟
17:23آه من حتی فکرشم نمی کردم
17:25که بخوام ازدواج کنم
17:27اما علیهان جوری عشق خودش رو به من ثابت کرد
17:30که یه لحظه به خودم اومدم و دیدم
17:32جواب بله رو گفتم
17:34وای
17:34هیچ وقت تو زندگیم انقدر کسی رو دوست نداشتم
17:38شاید باورتون نشه
17:39اما من تا این سن
17:41هرگز عشق و تجربه نکرده بودم
17:43چقدر زیبا
17:44تو فکر بچه دار شدنم هستی؟
17:47بچه؟
17:48زینه؟
17:48چرا که نه؟
17:50من عاشب بچه ما
17:51باید شبیه پدرش باشه بچه ما
18:02بله زندگی همیشه پر از ناشناخته هاش
18:07الان انگوشتو بذار اینجا
18:16خب
18:17حالا بذار
18:19حالا بابا خودم بلده
18:21ای بایدادش امروز فوتبال داره
18:25نگاه
18:25بابا کنچولو بذار کنار بی از من عکس بگیر
18:28نمیخواد تو بگیری دوربینر کیفیت نداره
18:31دادش تو میتونی از من بگیری؟
18:32دوربینر اون بیکیفیت عرضش نداره
18:34هم بگیره رسید بیاییم و خونیم تا سرد نشده
18:36بعد که تموم شد نشینید گریه کنید
18:38آبالا شین
18:39اوه اوه
18:40دادش من نمیتونم این روشنش کنم
18:43این چجوریه؟
18:44اینم که به فکر شکمشه
18:45ببخشه دیلیس خانم
18:55مزهم که نشده
18:56چی شد آیسل؟
18:57این سر و صدا ها چیه؟
18:58زهر باز تنهایی مهمونی گرفته
19:00نه این لیس خانم
19:01ارین دوستاشو دوت کرده
19:03اون از مدرسه اومده؟
19:05چی شده؟
19:08ایدیس خانم دوستاش شکم عجیب غریبن
19:09با کفشاشون میرن رو مبلا
19:12بهتر بیان یه نگاهی بندازین
19:14بیا ببینم
19:16بیا به سرا سوسا بردم
19:19ایرش ایرش
19:20افرین به سر من
19:22با دیگه بیا سوسا خردار
19:24ارین
19:26چی شکست؟
19:29گلدون بود
19:29ارین اینجا چه خبر خبره نیست؟
19:38اینا کی هم؟
19:39سلام
19:40تو دستایی کسیفتو
19:42با روکشو موبر پاک کردی
19:44هرشو ببینم
19:46اینم بذار اینجا
19:47بریم خونهاتون
19:49بریم این خانمه کیه؟
19:50من نامادری ایرمم
19:51اون سوسا بدش به من
19:53الان خونه رو کسیف می کنیم
19:54به چی داری نگاه می کنیم؟
19:56هرشو ببینم
19:57هرشو؟
19:58چی کار می کنیم؟
20:00بلنش هزیزم همتون بری خونهاتون
20:02ایرم جاد
20:04می دونی که پدرت از اینجور رفتارا خوشش نمیاد
20:07عجب نامادریه
20:08رسمان ما رو بیرون کرد
20:10حالا مگه چی شدم؟
20:11مگه خونهتونو خورده؟
20:12اگه یکم دیر می رسیدم می خوردیم
20:14بچه نریم
20:15عزیزم تو شبیه آدم حسابیه هستی
20:17به مادرت سلام برسون
20:18بگو ارجزه ندی با این وحشی ها بگردیم
20:21آیسن
20:23آیسن
20:25یه لیس خانم
20:26جواب این کارتو باید بدی فهمیدی؟
20:30همینجا کسیف شده آیسن
20:35اینا رو جمع کن
20:36آیی بپم یه چیزی چسبه
20:51بسر به خدا زهره ترک می شه
20:55حالا ببین
20:56از ترسکته می کنه
20:59ولی کریدانم از همون می گیره به خدا
21:01یه دونه از رویش زدم
21:03غمه بباشه
21:04آره
21:06باز کن
21:21ببینم خونه رو درست اومدی؟
21:45بله داوت خان درست اومدیم
21:46همینجا
21:47آخایی مادیر چرا باید همچین جایی زندگی بکنه
21:50داداشم اون قسمتشو دیگه من نمی دونم
21:52شاید
21:52آدم خصیصی باشه خود
21:55نمیینم چی گفتی؟
21:56دیگم شاید خصیصه
21:57بست میگی شایدم اینجوری باشه
22:00خب اینو بده ببینم
22:02کدون واحد بود؟
22:04واحد دو
22:05داوت خان میخوای منم بیام
22:08غربان برو تو ماشین بشین
22:12چه خبره
22:13برای چی دو نفر باید برن خون یه مردم
22:15میخوام یه آسقایی بکنم بر کردم
22:16ماشین از اینجا بردار براقب تر پارک کن
22:18باشه
22:19دوبله شده در سلیو جن
22:46دوبله شده در سلیو جن
23:16دوبله شده در سلیو جن
23:46در باز بود؟
23:48در؟
23:49کشون
23:52در باز بود؟
23:56در باز بود؟
23:58در؟
24:00خدا بگم چی کارتون نکنید؟
24:02کشون
24:06در باز بود؟
24:12در؟
24:14کش کجاست؟
24:16کش کجاست؟
24:18کش؟
24:20کش کجاست؟
24:22کش نیست؟
24:24کش نیست؟
24:26خدا بگم چی کارتون نکنید؟
24:28کش کش؟
24:30ایلدیس؟
24:38ایلدیس؟
24:40ایلدیس کجایی؟
24:42چی شده حالیت؟
24:44تو به چه حقی دوستای اریمو از خونه بیرون گردی؟
24:46از خونه بیرون گردی؟
24:48اما عزیزم باید اونا رو میدیدی؟
24:50خیلی تیپایی عجیب غریبی داشتن
24:52خونه رو به هم ریخته بودن، انگار از آپاچو فرار کرده بودن
24:54تو واسه اینجور مسائل تصمیم میگیری؟
24:56ندیدی پسرم چقدر نراحت شده؟
24:58عزیزم، اونا مناسب دوستی با ایرم نیستن
25:00ایرم با اینجور آدم ها چی کار داره؟
25:02بیلدیز، به وقتش تورم مناسب من نمیدیدم
25:07اما من با تو ازدواز کردم
25:14پس اینجوری، باشه مشکل نیست
25:17از این به بعد تو هیچ چیزی دخالت نمی کنم
25:19چون تو این خونه مهمونم
25:20گوش کن، باید با ایرم کاری نداشته باشی، فهمیدی؟
25:25باشه با ایرم کاری ندارم
25:27از اینجا میرم تطوحینای تو رو نشنفم
25:32بسر آمد
25:35کش
25:36کش
25:37کش
25:38کش، بسرم
25:39کش
25:41کش
25:42بیا
25:46داود خان چه خبر شده؟
25:47منم نفهم دیدم به خودم
25:48درخشید آقا، شما یه طول سگی سفید قهوهی ندیدین؟
25:50نه، ندیدم
25:51ای با با
25:54کش
25:56کجایی کش
25:58کش
25:59کش
26:01نیست، پیداش نمی کنم، کجا رفته؟
26:03بخشید، میشه یه نفر به من بگه این کیه؟
26:05سگ منی، سگ من
26:06باشه، خب، پس همه یه مهموته رو به گردیم پیداش کنید، را بیاف غربان
26:15کش
26:16کش، کش کش کجایی؟
26:18الو، شبتون بخیر، با علیهان تاشته می صحبت کنم؟
26:36بله، خودم هم، شما کیسیم؟
26:39سگتون، کش تو خیابون پیداش شده، یکی از دوستان پیداش کردن و وردن اینجا، از اطلاعات روی تصمه تونستیم با شما تماسیم؟
26:46گم شده؟
26:49بله، اما نترسیم، خدا رو شکالش خوبه
26:53من الان میام میگیرمش، شما کجایین؟ میشه آدرستتون رو بگین؟
26:58متوجه شدم
27:00کی گم شده؟
27:02سگم
27:04سگت؟
27:05بله
27:06تو یه خونه که نمیاریش، چون من آلرژی دارم
27:16چی شده یلدیس خانم؟ چرا به افق خیره شدی؟
27:32نکنه کفشی که دوست داشتی به پاد نخورده؟
27:34کفشی که دوست داشتم مندزم نشده، انگار همه یه بد وقت یه یه من فقط نشده،
27:38تو چهت شده؟ چرا هف سرده شدی؟
27:40میخوام تنها بمونم، حسابم خیلی خورده
27:47باز دوا کردین یه لیس؟
27:50آره، دوا کردیم
27:54زود باش دیگه، نمیخوای به هم تیکه بندازی؟
27:57نه
27:59چی شده؟ یه شبه یه های اخلاق دوست شد، دیگه تیکه هم نمیخوای به هم بندازی، ها؟ چی شده؟
28:05آره، دلم نمیخوای تیکه بندازم
28:06کجا میری؟ نمیخوای بپرسی چی شده؟
28:10نه، نمیخوای بپرسم
28:13من تو این خونه خیلی تنها،
28:15آه، سلام، آقا، ببخشید، اینجا یه سکی کچی که سفید رنگ نیاوردن؟
28:17اینجاست،
28:18نمیخوای بپرسی چی کچی که سفید رنگ نیاوردن؟
28:29اینجاست،
28:30نمیخوای بپرسی چی که سفید رنگ نیاوردن؟
28:31نمیخوای بپرسی چی کار میکنی؟
28:32چون شماره من رو تسمه بود، به من زنگ زدن
28:46چی کار میکنی؟
28:47کش از این به بعد با من میمونه
28:49چرا داری مزخرف میگی؟
28:50اون موقع شب وسط خیابون پیدش کردن،
28:52معلومه که نمیتونی ازش مراقبت کنی
28:54علی حان، در باز بوده فرار کرده
28:56اصلا برام مهم نیست، باید ازش مراقبت میکردن
28:58علی حان،
29:01کش
29:06زینب، خانم،
29:08میخوایی آلشو بگیرم، اصلا ازش خوشم نمیاد
29:12آقا داود، چرا پرت و پلا میگی؟
29:15من دارم میرم خونه، شما هم بریم
29:18شب خیر داود خانم
29:24موسیقی
29:32الو، اه اومدی؟
29:36باشه الان منم میم، خیلی خوب
29:40اه اه، کجا میری؟
29:43میرم استراحت کنم
29:44تو، تنهایی
29:46بله، دقیقا همینطوره
29:48به بابام چی گفتی، یلدیس؟
29:50هیچی نگفتم
29:51هم، میری خارج از کشور؟
29:55نه خیر، همین دو رو اطرافم، میخوایم برم سپانجا، سوال دیگه ای نداری؟
30:01بره بابا، منم دارم با کمال میرم پیاده روی
30:06باشه، خوش بگذاره، عقب نمونی
30:08خوش بگذاره، عقب نمونی؟
30:22یلدیس؟
30:28یلدیس؟
30:29میخوایم برای سفر دو روزه برم سپانجا، دلم میخواد تنها بمونم
30:44چی میگرم؟
30:46جانم، حالیت
30:58یلدیس، تو داری قوانین این خونه رو زیر پا میذاری؟
31:02برای چی تنهایی داری میری مسافرت؟
31:04میخوایم تو رو با بچه ها تنها بذارم، مگه بده؟
31:07نمیخوایم جلوی دست و پاتون باشم
31:09خوش کن، همین الان بر میگردی خونه
31:12بر نمیگرد، میخوایم دو روز برم هتل اصابم آروم میشه، خداحافظ
31:25خدای خود سب بده
31:32یلدیس امروز از خونه رف یه چمدونم گرفته بود دستش، نمیدونم این آزا عداهاش که قرار تمام بشه
31:37از خونه رفت؟
31:39آره رفت، واقعا مزخر است، کجا میتونه همچین شرایطی داشته باشه؟
31:43حالا هرکی ندونه، فکر میکنه خیلی بدبخت بیچر است
31:48شاید اتفاق دیگه یفتاده باشه
31:50تو واقعا فکر کردی اون مغزش به اونجه ها میرسه؟
31:54به بابام هیچی نگفت و رفت، مطمئنم این دفعه دیده قیامت بپا میشه
31:58زهرا درست متوجه شدم، یلیز بدون این که به حالیت حرفی بزنه چمیدونشو برداشت و از خونه رف؟
32:03دقیقا همینطوره میبینی چقدر گستاخه؟
32:05خیلی بیعقل و خیره سر شده رفته سا پانجا استراحت کنه، نمیفهمم
32:10ولشکان، عزیزم، هستم بماچه؟
32:11آره، بماچه، ولشکان
32:15بخشکی شانس، زهرا و من یه جلسه مهم داشتم، کلن از یادم رفته بود
32:20باشه، مشکلی نیست
32:22اگر من برم، ناراحت نمیشونی؟
32:24نه، عزیزم، مشکلی نیست
32:25باشه، بهت زنید
32:26خدافز
32:27خدافز
32:35سلام اسمایل، چطوری؟
32:37خوبم من بود
32:39اسمایل، یکی از آشناهای من رفته سا پانجا برای سفر، باید بدونم تو کدوم هوتل اقامت داره
32:44میتونی کمکم کنی؟
32:47یه لیزارگون
32:50باشه، عالیه
32:51من الان میرم خونه تا نیم ساعتی دیگه باید را بیافتم
32:54تو آدرس را برام بفرست باشه؟
32:55دمت کرم داداش
33:13تو اینجا چی کار میکنی؟ برون طرف، برون طرف ببینم برای چی اومدی رو تخت، ای
33:19ای، بران
33:25برو، برو، برو، اون طرف، برو
33:29برو، ای، برو. نیم زکت؟
33:34بیا پایین. برو اون طرف، ای."
33:37خدای من
33:42جیش کرده
33:46نزاکت
33:47بفرمایید خانون
33:49نزاکت جیش کرده
33:50رو لباس خوابم جیش کرده
33:51اینو از اینجا ببرین
33:52علیحان
33:53علیحان
33:54این دیگه چیه
33:56چی شده؟
33:57چرا داده بیداد میکنه
33:58اول سو؟
33:58بیچره از صدایی تو ترسید
34:00وای ترسید که ترسید
34:01اصلا امکان نداره من با سک
34:02بتونم توی یه خونه باشم
34:03رو لباس خوابم جیش کرده
34:05میفهمی چی میگم؟
34:05خب حالا مگه چی شده
34:07به زینب عادت داره
34:08برای همین اینجوری میکنه
34:09آئی به هر که عادت داره
34:10ببرش پیشه همون
34:11برای چی رو بردی
34:12اینجا من نمیتونم
34:13کنارش باشم
34:14نمیتونم
34:14اگه نراحتی ببرمت
34:15هوتل اندر جان
34:16فقط کافیه اراده کنی
34:18نه
34:19اه خب من آلرژی دارم
34:21برای همین میگم
34:22یعنی عذیت میشم
34:23میفهمیم
34:23هر دومون خوب میدونیم
34:25که تو به سگ آلرژین نداری
34:26بهتره به هوتل فکر کنی
34:28بد نیست
34:30خیلی گستاخی
34:34آیییی
34:35به خود خورش گرفتم
34:37صبح خیر
34:40عریم هنوز بیدر نشده
34:42دوستش برای صبونه
34:44دوت کرده
34:45رفته اونا رو بیاره
34:46گفت پدرم اطلا داره
34:48صبح خیر
34:52صبح خیر
34:53چه زود از پیه دروی برگشتیم
34:55دوستم یک کاری براش پیش اومد
34:57واسه همین زود برگشتم
34:58بابا جون
35:00گیلدیس کجاست
35:02نیست
35:03رفته سپانچا
35:04یعنی تنهایی رفته
35:06باره تنها رفت
35:09صبح خیر
35:13صبح خیر
35:13صبح خیر
35:14بابا معرفی میکنم
35:18فورکان
35:19امید و جلال
35:20سلام بچه ها
35:22سلام
35:24ارین بابایت
35:26اصلا شبیه بابایی ما نیست
35:27بابایت
35:28خیلی ترتمیز و اتو کشیدست
35:30بچه ها بشین این دیگه
35:34بچه ها شما برین آشپسخونه پایین
35:37اریم هم الان میاد
35:38آیسل
35:39میشه لطفاً از بچه ها فضیره کنی؟
35:45بچه ها لطفاً از این طرف
35:46آشپسخونه این طرفه
35:48بفرمید
35:49تو بمون اریم
35:53اتفاقی افتاده بابا
35:58دوستات اینا بودن؟
36:01بله اینا بودن
36:02برچه ها خیلی خوبی هم هستن
36:04پسرم اینا نه همسنه تو هستن
36:06نه هم رویل تو
36:07حق باییلیز
36:08حق باییلیز؟
36:09نمیفهمم
36:09چون این بچه ها پول ندارن
36:11باشون اینجوری رفتا میکنی؟
36:11چه رفتا میکنی؟
36:12چه رفتا میکنی؟
36:12چه رفتی به پول داره
36:13مگه تیپاشون رو نیدی؟
36:15مثل ارازل اوباش میمونن
36:16اونا دیگه حق ندارم بین توی خونه
36:18تو هم حق نداری باشون رابطه داشته بشی
36:20متوجه شدی؟
36:21این یعنی حرف آب جیلیز میشه رو؟
36:23این چه رفتی به یلیز داره
36:24پسرم
36:26من تو رو از که آبون پیدا نکردم
36:28دلم نمیخواد با اینا بگردی
36:30همین که گفتم
36:30بشین سبونتو اخور
36:34من میرم
36:35میریم سا پانجا
36:49این چشم آقا حالید
37:00من که چیزی نخواستم
37:24کمال
37:29تو اینجا چی کار داری؟
37:32شنیدم حالت خوب نیستی
37:34یلیز
37:35زهرا بهت گفته
37:37چه اهمیتی داره
37:38من نگران تو بودم
37:40چه جاله
37:41یعنی اونقدر نگرانم بودی که تا اینجا اومدی
37:43میشه بگیه هتلا از کجا پیدا کردی؟
37:45یلیز
37:46بلاخره منم واسه خودم یه آدم هایی دارم
37:48و این که فکر نکن اومدنم به اینجا دلیل خاصی داره
37:55اینجا داره
38:25کش
38:26هایی پسرم
38:30عشقم تو برگشتی
38:32برگشتی پیش خودم
38:33عزیزم
38:34قربونت برم
38:35من دلم برای تنگ شده بود
38:38دلم نیمد از هم دور بمونین
38:43کار درستی کردی
38:46لازمی نداشت مراس هم جده کنی
38:49دیروز دشتم دیوونه میشدم وقتی دنبالش میگشتی
38:52دیروز از دستت عصبانی شدم
38:53علیهان تو حق نداری از دست من عصبانی بشی
38:56تو هیچ موردی
38:57یعنی چی؟
38:59شاید فقط برگه همین عصبانی شدم
39:01خیلی خوب
39:02خیلی خوب ممنون که آوردیش
39:05حالا دیگه میتونی بری بیرون چون کار دارم
39:07نمیرم
39:08علیهان حرفی برای گفتن نداریم
39:12داریم
39:12میشه لطفاً بری بیرون؟
39:16نمیرم
39:16خوبه
39:18پس من میرم
39:20زینب
39:21میخوام همه چی رو بهت بگم
39:23اما تو هم باید من رو ببخشی
39:27باشه
39:41بفرمین آقا حالید
39:42آیسل
39:43دوستایی اریم هنوز تو خونه هستن؟
39:44تواش بس خونه هستن
39:46صبونه شون داره تموم بشه
39:47همین که صبونه شونو خوردم بگو برم
39:48چشم آقا حالید
39:49آره راستی
39:50به حسین هم بگو بیاد کناراتون باشه
39:52چشم آقا حالید
39:53کمال کار درستی نکردی اومدی اینجا
40:01آره شاید حق با تو باشه
40:04اما تو منو بلکم
40:05یه لیز
40:07تو بگو برای چی اومدی اینجا
40:09نمیدونم
40:11من خیلی نراحتم اما
40:15حتی نمیدونم چرا نراحتم
40:17من ذهنتو به هم رکدم
40:20تو حالید
40:23بچه
40:25همین چیز تو این دنیا
40:29برام خیلی زیادیه اما
40:30به همون اندازم
40:33خیلی چیزا کم دارم
40:35یه لیز
40:40تو اینجوری نبودی
40:42چه بلای سرت اومده؟
40:44بذار بگم چه بلای سرم اومده
40:46تو بلای منی
40:47اومدی تو زندگی مو آرامشم
40:50و به هم زدی
40:51من قبل از تو خیلی خوشبخت بودم
40:55تو همه چی رو به هم ریختی
40:58یه لیز
41:03ببین
41:04اگه دنبال یه بحانه
41:05برای نراحتی خود تسی قبول میکنم
41:07اما اگه منم نبودم
41:08تو باز با حالید
41:09نمیتونستی خوشبخت بشی
41:10ببین
41:11گاهی وقتا
41:12وقتی یه اشتباهی میخونیم
41:13همون لحظه متوجه نمیشی
41:14دلیل خوشبخت نبودنت
41:16با حالید من نیستم
41:17من یکی از دلائلتم
41:21مذکن دیگه
41:22کمال حسل این حرف رو ندارم
41:24هیچ کدومتون رو نمیخوام
41:25از زندگیم برو بیرون
41:26یه لیز
41:29لطفا گریه نکنم
41:30گوش کن چی میگم
41:31من همیشه کنارتم
41:32اینو فراموش نکن
41:33بلم کن کمال
41:35تو هم با اون هیچ فرقی نداری
41:37یه لیز
41:42هر اتفاقی که بیافته
41:43تحت هر شرایطی
41:45من کنارتو هستم
41:46میفهمیم؟
41:47بیا اینجا
41:54سلام
42:08خوش اومدین
42:09یلدی زارگون
42:10تو کدوم اتاق اقامت دارن
42:11من همسرشونم
42:12یه لحظه اجازه بدید
42:13نگاه کنم
42:13اتاق شماره 104
42:16ممنونم
42:17میشه بگین کدوم طرفه؟
42:19بفرمایین
42:19من راه نمایی تو میکنم
42:24کمال
42:25خواهش میکنم دیگه از اینجا برو
42:28برای چی؟
42:29من حالتو رو خوب نمی کنم
42:30فقط تو حالما خوب نیکنم
42:34و این موضوع خیلی بده
42:35یه لیز من امشب اینجا میمونم
42:40نیمیشه
42:41تو برگرد استانبول
42:42نه
42:43میرم اتاق بغلی
42:44نمیتونم تو این شرایط تنهاد بذارم
42:48اگه بخوایی میتونی منو نبینی
42:51اما اینو بدون که من کنارتم
42:53دوبه شده دار
42:54افصدی و جرمی
42:56چی شده؟
43:09حالیت اینجاست
43:10حالیت اینجاست
43:10در قفره
43:17بیلدیز
43:18چی شده؟
43:23یلدیز
43:24مرمی کشه
43:25یلدیز
43:33مرمی کشه
Recommended
43:31
|
Up next
39:49
16:14
46:13
3:30
40:58
39:14
38:28
41:04
42:08
43:21
42:18
44:07
45:26
40:41
41:31
43:18
43:00
44:22
45:22
41:46
36:53
39:55
Be the first to comment