Skip to playerSkip to main content
  • 3 days ago
زندگی یلدیز با ملاقات با اندر آرگون تغییر می‌کند. خواهرش زینب کار در شرکت علیهان، شریک خلیل، را آغاز می‌کند. در حالی که یلدیز در تلاش است تا به آرزوهایش برسد، زینب به دنیای جدیدی وارد می‌شود که با اتفاقاتی روبرو خواهد شد که هرگز تصور نمی‌کرد...

یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار می‌کند و زینب نیز در یکی از شرکت‌ها به عنوان کارمند فعالیت می‌کند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر می‌کند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز می‌گوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگی‌اش است، می‌پذیرد. شرکتی که زینب در آن کار می‌کند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری می‌شود. علیهان و زینب تفاوت‌ها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوت‌ها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل می‌شود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمی‌دانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آن‌ها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر می‌گذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.

بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترک‌سور کیوانچ کسابالی

سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM

Category

📺
TV
Transcript
00:00بفرما
00:30خب دیگه
00:31من از هفت جده آبادتون متنفرم
00:33ایرمجون چرا به دوست من اینجوری میگی؟
00:36ولشکون امیر
00:37ولشکون من عادت کردم همه از ما متنفرم
00:40حتی من این خاله به اسم فیتنات داشتم
00:41نه فقط احالی محلشون بلکه مردم شهره اطراف هم نفرینش میکردم
00:45دیر فکشون
00:46بخاطر نفرین های مردم که دست و پاش فلش نشده؟
00:49نه فقط یکم چشماش انحراف بیده کرده بود همین
00:52های های ایرم تو رو خودو بیا بریم بیرون دارم دیوونه میشم بیا
00:55دیدی دیگه برفم بستیم
00:57حالا که میری میشه ما تو خونت تلویزی رو نگاه کنیم؟
01:00چرام اگه خونه نداریم؟
01:02نه زینب هنوز سیستم رو بست نکردیم
01:04کانالو اکسرشون قطع زمنم من این شب یه سریال باید ببینم
01:07سحنه حساسش بود که تموم شد
01:09جنر بسته
01:10جنر بسته تو رو خودو بیاین تو هر کاری میکنیم بکنین
01:13حرف نزنیم فهمت
01:14هیرم بیا بودو بریم بریم
01:18زینب با توجه یه سری خریدا شده
01:21اونا این خریدا رو به واسطه چهل تا شرکت انجام دادن
01:24علیهان پسرنه خیلی زرنگی
01:26ما میتونیم برای مقابله باشون همون خریدار بکنیم
01:28آقا حالید متاسفم این کاری که گفتین رو نمیتونیم انجام بدیم
01:31آقا برای چی؟
01:32مشکل مالیمونو که میدونین
01:34اگه بتونیم جاییو بفتوشیم شاید بشه یک کاری بکنیم اینم طول میکشه
01:38آقا باید چی کار کنیم؟
01:40آقا حالیهانم چون میدونه دستو بالتون خالیه وارده این کار شده
01:42دعا کنیم سرمایه گذاری دیگه این نیارم وسط
01:45نگام کن متین
01:46باید اینو حل کنیم
01:48باید راهی پیدا کنیم
01:50خودم درستش میتونم
01:54درستش میکنم
01:58میدینی جنسش ساتنه برای من دوختنش
02:01متین برای چی این وقت شب اومده اینجا؟
02:03از کجا باید بدونیم از پدرت بپرس
02:05آئی مربوط بدونیم نباشه
02:08لیلاجون من چیزی نمیدونم
02:10افف که این کارش تموم میشه
02:13اگه خیلی گشنته برو بالا غذا تو بخور
02:16گشنم نشده داشتم با بابام حرف میزدم که حرفامو نصفه مود
02:21در مورده چی؟
02:23در مورده چی؟
02:24معلومه دیگه بازم برای یه چیزه اجغب اجغب میخواد از بابا اجازه
02:27دقیقا همینطوره
02:28برای یه کاری داشتم ازش اجازه میگرفتم
02:39دوبله شده در افتری اجازه
02:41ممنون که اومدی
02:44خب آمدین فردا تو شرکت میبینم اتر
02:47باشه غربان شبتون بخیر
02:48شب بخیر
02:49زهرا بیا تو اتاقم
03:01ببینم چیزیو که از من نخفی نمیکنم
03:03آیه نه عزیزم حرفی میزنم
03:05یعنی تو هم نمیدونم
03:06واقعا نمیدونم
03:07ممنونم
03:09پس اتمنم بازم زهرا یه چیز چرت میخواد
03:11باشه بکسریم
03:13فقط حالی تو هستبانی نکنه
03:15خوش اومدی
03:25چه خبر؟ ایرم نیستش؟
03:27سلامتی
03:29اونم تو راهه تو چطوری؟
03:31هندر کلاف هم کرد منم از خونه در رفتم
03:34چه نقل پیله میکنه این؟
03:36هنگار فکر میکنه واقعا زن و شوهری
03:39نمیدونم که
03:40اصلا نمیخواد متوجه بشه
03:42ای داده بیداد
03:43خب تونستی با زینب حرف بزنی؟
03:47تا اونجا که میدونم قرار بود با حالیت حرف بزنه
03:50میخوای من ازش بپرسم؟
03:52نیازی نیست ما پیشگیری ها رو کردیم
03:54فعلا سبر میکنیم
03:56حالیهان ما کارمونو خوب انجام دادیم
03:59عمرم بتونه شک بکنه
04:01حالیت خیلی سبلتر از این حرف رو سا کن
04:05آه اومدن
04:09ایرام علیهان اونجاست
04:11آره همه شلمون سبز میشه
04:13من میرم
04:14حب کجا داری میری؟
04:16آروم باش دختر
04:17چرا ازش فرار میکنی ها؟
04:19تو؟
04:20نماد قدرت زنایی هستی که از طرف اینجور مرتا شکست عشقی خوردن
04:24الان نمیتونی همینجوری بذاری بری
04:26حق با تو ایرام درسته نمیرم
04:29آم گفتم شاید بخوای بری یکم گوندش کردم
04:33درست گفتی؟ من چرا برم؟
04:35اون زن داره، اون باید بره
04:37حق داشته، بیا بری، آفرین
04:45خوش اومدیم
04:47نمیدونستم که تو هم قراره بیایی؟
04:49من هم نمیدونستم، بیا بشی
04:51میشی نم اما
04:53یه وقت تو عذیت نشی؟
04:55چرا عذیت بشم؟ خوشحالم میشم؟
04:57اقه نه اینکه تو متعهلی
04:59زنی تمالم تو خونه منتظرته
05:01خب نباید این جورجه ها بشی دیگه
05:03من و تو که با هم قریبه نیستیم
05:05بیا بشیم زینب
05:07بچه ها، لطفاً
05:09بعد اخلاقی نکنید دیگه، شام منو بخوریم
05:11هرچی باشه ما با هم همکاریم، مگه نه؟
05:13بچه ها، لطفاً بعد اخلاقی نکنید دیگه، شام منو بخوریم
05:21هرچی باشه ما با هم همکاریم، مگه نه؟
05:23درسته
05:35بده ببینم
05:37بفرما
05:43ما، الان خوب شد، آفنین بدخار ما
05:47شما دوت هم نگاه کنین، روش درست کردن چیکفتر رو یاد بگیریم
05:51بادامو هم همینجوری درست میکنیم
05:53چرا چرت و پرت دارین میگین، دو ساعت داره چیکفتر رو ورز میده
05:56خوب خودتون میبینین؟
05:57هنوز خسته نشدم، میتونم
05:59خب شما برین موسیقی بذارین، درم خوف کنین کسی نید تو
06:03چشم داود خان، حتما
06:05بادا ببینم
06:09راستیده داشت
06:10نه
06:11نظرت چیه؟
06:12یه روز برای زینب خانمم
06:14اینطوری چی کفته درست کنی ما دوره همدیگه باخوریم ها؟
06:18میخوای ببریمش صفرخونه، نظرت چیه غاربان؟
06:22عالی میشه
06:23عالی میشه، چرت و پرت نگو
06:25رئیس شرکت به اون عظمتی و باحت رو بردارم ببرم صفرخونه یه سنتی؟
06:30شیطونه میگه پاشم
06:32نگاه نگاه کبابا رو سوزوندی، الان اینه چوب پاشم
06:36نگاه نگاه کبابا رو سوزوندی، الان اینه چوب پاشم
06:38تا باشتر اینطوری میگی، ها؟
06:40شاید قبول کنه و بیاد
06:42اره، نه اینکه تو میدونی، تمومش کن
06:45میدونی کی میتونه بهت کمک کنه، اون پسره، همون دراسته، اسمش چی بود؟
06:50جانه
06:51اره، اون میتونه کمکت کنه، از اون بپرس اخلاقشم بیترم
06:55من حلش میکنم، تحت توی همه چی رو در میارم
06:58آفری، تو تحت توش رو در بیار
07:06باشی ها؟
07:08حالا که دوستشه، احترامشو نگاه میدارم
07:24امیرجون، یه چیزی ازت بپرسن
07:27بپرس شنه جون؟
07:28به نظرت این دابودخان و زینب جون به همدیگه میخورن؟
07:32منظور چیه جانه؟ یعنی دوست بشن؟
07:35هی بابا، داداش تو عقلتو از دست دادی؟
07:38کی به هفتیر کش دختر میده؟
07:40داداش، چرا اینجوره میگی؟
07:42اگه رو شخصیتش یکم کار کنیم، سرابرزش هم درست کنیم، یعنی نمیشه؟
07:46خب چجوری این کارو بکنیم؟
07:48باش همیرجون، بخیال، زینب هم تا آخر عمرش شش برای اون قطار فرسوده بماه
07:53منظورت از قطار چیه؟
07:55داداش، قطاری که دیر میکنه دیگه، گایی هم اصلا نمیاد
07:58آه، آه، جانه، واقعا چه تشبیه خوب رو به جلی پت
08:02جانه، درست میگی؟
08:04زینب هم گناه داره، میگم خیلی؟
08:06میگم خیلی؟
08:07میگم خیلی؟
08:16آف، بالاباس خوبه یکی تو این مورد با من هر فکره
08:19جانه، چیزی گفتی؟
08:20نه، چیزی نگفتم، نه، میگم یه زنگ داره
08:22آه، زنگ بزن، زنگ بزن، زنگ بزن
08:36بگو میشنبم، جانه
08:40نه، باید یادش بدیم چجور گوشیش رو جواب بده
08:44شبتون بخیر داود خان
08:46شب بخیر، کاری داری؟
08:48جناب داود خان، ما دو روزی دیگه تو شرکتمون یه جشن قراره بگیریم
08:51خوشحال میشیم شما هم بیهن، هره
08:53جشن؟
08:55هره، جشن تحویل سال نو میخواییم بگیریم
08:58آه، دستتون درد نکنم، اما جماعی شلوخ بلوخ منو خیلی سریع به هم میریزه، بهتره که نگم
09:07آه، فهمیدم، باشه، پس ببینین من چی میگم، روزی که جشن داریم، من یه سر میام پیش شما در مورد مهمونی براتون توضیح میدم، شاید نظرتون عوض بشه، چطوره؟
09:15باشه، بیا، هر وقت خواستی بیا، پس من تو نماشگاه منتظرتم
09:20باشه، باشه، میبینم، خدا نگهدار، خدا نگهدار
09:23باشه، خدا نگهدارت باشه
09:30داریم یک کاری میکنیم، اما معلومیست خیره یا شره
09:40چیزی میخوای بگی؟
09:42نه، کاری ندارم
09:44آه، زمنان اگه چیزی میخوایی، بهتره نگی، چون نمیخرم
09:49زمنان زیادا بهخرج نکن
09:52باشه
09:54مدام همینو میگی، اما فقط حرف میزنی
09:57حالیت، حسابتو چکم ببین آخرین باری که خرید کردم کهی بوده؟
10:01خریدم یا برای خونه هست؟ یا اینکه هدیه هست؟
10:03باسه ممانت خونه خریدم، میدونی چقدر پول دادم؟
10:07آخه چرا همچین چیزی میگی؟
10:09مگه من ازت خواستم که براش خونه بخری؟
10:11اگه میخواستی منت بذاری، نمیخریدی؟
10:13خوشت میاد همه چیو گنده کنی؟
10:15یه بارم به هم بگو باشی؟
10:17من باشه رو میگم، اما بعدش یه حرفی میزنی که مجبور میشم جوابتو بدم
10:21یه دیستور خوده تمومش کن، سرم درد میکنه، حوصله بحث ندارم
10:27آراسی، اگه جایی دعوت شدی که باید کاردو ببری، بهتری که اصلا نرید
10:32چند وقت دیگه برای همیشه از زندگیت میذارم میرم
10:47ایرم، فرد تو باره من و تو ایلدیس بریم بیرون بشه
10:50باشه، چرا که نه؟
10:52جرشو به ما هم خبر بدهید
10:54برای چی؟
10:55خودت که میدونی، وقتی ستتون یه ججا جمشین خرابکاری میکنین، آدرسو برامون بفرسین، لاغل بدونیم شما کجا؟
11:01خوب شده یه پیامک بهت فرستادی ما
11:07دوست دارم بدونم ایده ی کی بود؟
11:09بی تو چه؟
11:11هنگار تو هم بریت نایمده
11:13آره؟
11:14درزن یه پیامک معمولی برات فرستاده شده ها تو بریت چقدر خوشحال شدی واقعا برام ساله هم
11:19چون این دوتا با هم فامیلن میشه گفت، ایرم هم تو زبون کمی از زینب نداره تبیر
11:24پس چی فکر کردی ای بابا؟
11:28بیل کنی دیگه
11:30نوشه جهند
11:36من میگفتم شاهرم کجاست؟
11:48اندر تو اینجا چی کار میکنی؟
11:52من باید این سوالو از تو بپرسم
11:54باید اینجا چی کار میکنی؟
12:00باید اینجا چی کار میکنی؟
12:02زینب خانم به نظرت این خیلی عادیه؟
12:04اندر زودتر از اینجا برو
12:06باید اینجا چی کار میکنی؟
12:12هزیرم که منو تنها بذاری و بری دنبال عشق و حال خودت
12:16سبر منم حدی داره
12:18همی چی میگم؟
12:20زینب؟
12:22انگر تو هم دلت میخواد راه خوهرتو ادامه بدی
12:24نکنه تو هم به خونه خراب کردن عادت کردی دختارم
12:27آی من اینو میگیرم میزنم به خدا میزنمش
12:29اندر
12:31بسه باشه
12:33باشو از اینجا برو
12:35زینب
12:36زنی تو بردارو گوری تو از اینجا برو
12:38اینجا برو
12:39خاری هم حدی داره
12:40از هر دستی بدی از همون دست میگیری زینب
12:53هزبان به تو نصیحت
12:55باشه؟
12:57بهتر شوهرم و منتظر نذارم خدا فزه عزیزم
13:01امیدوارم خدا هم تو را همون چهارتو
13:04نمیذار این آدم حرف به زنها بست دیگه
13:06آروم باش دخته
13:07زینب
13:09حالت خوبه؟
13:10خوبه
13:11خوبه
13:12خوبه دیگه معلومه که خوبه چون دیگه عادت کرده درسته؟
13:15باشه دیگه بست همه دارن نگاه اون میکنن
13:21تو به چه حقی منو تعقیب میکنی یا میایی شهر به پا میکنی؟
13:24من زن تو هم
13:26فقط رو کاغذ زن منی تو
13:28اینش اصلا برا مهم نیست
13:30تا وقتی متعهلم نباید خطایی بکنی من اسمو رست میدارم
13:34من زینبو میبینم
13:35من زینبو میبینم به هیچ کسم ربطی نداره
13:37نمیتونی جلیه منو بگیری
13:38علیهان
13:39یه قول و قرارایی بین ما بود
13:41باید مثل من به قولت عمل کنی همین که گفتم
13:45هندر تون صدا تو بیار پایین
13:47تو هم رفتارتو درست کن
13:49برای بار آخر بهت حوش دار میدم
13:51من حالیت نیستم
13:52من برای مهم نیست مردم در موردم چی فکر میکنن
13:55علیهان منم زینب نیستم
13:57ما با هم دیگه یه قول و قراری گذاشته بودیم
13:59نباید بزنی زیرش
14:01تو خودت شرط و شروطو قبول کردی
14:03الانم باید انجامش بدی همین
14:05من برای تو شرط میذارم نه تو برای من
14:07مرد میذارم نه تو برای من
14:15علیهان
14:17لجبازی نکن
14:19بیا با همدیگه کنار بیاییم
14:21اینجوری به هیچ جا نمیرسیم
14:23من فقط ازاد یه چیزی میخوام
14:25دیگه هیچ وقت مزاهم زینب نشو
14:27هیچ وقت شنیدی؟
14:29هیچ وقت
14:31راستشو بخوای علیهان جون
14:33من دارم بهش درس زندگی میدم
14:35من که بدی اونو ننیخوام
14:37بس کن
14:39تمومش کن داری دیوانم میکنی
14:43ای خدا سبش بده
15:01دارم میرم بخواهم نمی آید؟
15:05آید لطفا نکن
15:07دارم سرما میخوارم یه وقت نگیری
15:09امروز هم همش میگفتی یکم کرخت و بیحالی
15:11یه وقت بدتر میشی
15:13یه وقت مریض نشی ها
15:15زود قرز بخور آخر هفته آصاف دعوتمون کرده
15:17نمیشه نریم
15:19باشه میخورم
15:21خوبه
15:23کاراتو بکن بیا با هم بخوایم عزیزم
15:25کم مونده
15:35آآ
15:37جانر، امیر
15:39بیا، بیا اینجا
15:41شما همیز نرفتین خونی خودتون؟
15:43بیا زینم، فیلمش هشکه بود داره بود
15:45دارم برای شون کواب شون نبیده
15:47کتون حقا همون نکنم
15:49شما حقلتون از دست دادیم؟
15:51کلسومو برای چی آوردین اینجا؟
15:53چی کار کنیم؟
15:55تنایی دیدیم گیگه کردن، حال نبیده کلسوم جونو صدا زدیم
15:57زمنان گشت همون بود، بیا بشین زینم
15:59بیا زینم، بیا بشین همینجا
16:01تنمیده کنم
16:17صبح بخیل
16:31ببینم چی پوشیدی زینب
16:33وایسا نشونت بدم
16:35ببین
16:35باید عنوان زن کاری سال رو بهت بدن
16:39های تو هم عنوان بد اخلاق تنیسن رو باید بگیری
16:42چه رخما تو همه
16:43چیز خواستی نشده
16:44آیا آبجی جون یه مدت به نظرم سرحال نمی آی
16:47چیزی هم به هم نمی گی
16:48چیزی نشده که بخوام بگم
16:50ضمنان مشکلات تو از مشکلات من بیشتره
16:53برای همین نمی خوام بگم
16:54آبجی جون پس یعنی یه چیزی ناراحتت کرده
16:57تو خودتون قد مشکل داری که حد و حساب نداره
17:00من خودم یه جوری حلش می کنم
17:02آبجی جون
17:03اینو می خوام بدونی که تو هیچ فقط مجبور نیستی
17:06کسی رو به زور تحمل کنی
17:07تو منو داری ماهی تیج به هیچ کسی نداری
17:09می دونم بلایی قربونت برم
17:11مزاهمت نمی شم عزیزم برو به کارت برس
17:14منم می گوسمت عزیزم
17:16آیی زینبم شکه می شه
17:20باز خوبه که تا حدودی به اخلاق من آشناست
17:23کمالم با دیدنم سپرایز می شه
17:28عریم حاله چطور پسرم
17:39خوب اما با
17:41چه خبر
17:43اون بچه ها رو بازم می بینیم
17:46نه نمی بینم اشو
17:48آفریم
17:55صبح خیر
17:55صبح خیر زهر جون
17:58چه لباس خوشگلی پوشیدی
17:59صبح خیر لیلا
18:02صبح خیر
18:03صبح خیر ارین جون
18:04عزیزم صبح خیر
18:07صبح خیر
18:21چیزی شده یلیز
18:23هیچی
18:25دوشتم فکر می کردم چه خانواده خوبی هستی
18:28بای خدا
18:29من انگار از این تریف مهربونی گیلیز
18:31یکم خوشم اومده
18:32سعی کن زیاد آدت نکنی
18:34هر لحظه ممکنه جادوگر بشه
18:37من دارم بیرم دیرم بشه
18:42کجا میری عزیزم
18:44امروز خیلی خوش دیف شدی
18:46خیلی بهت میاد
18:47سر کار
18:49امروز جلسه دارم
18:50بابا جون می بینم ات
18:52میبینم درون
18:54من را هیچی میکنم
19:02یه سوالی داشتم
19:03میدونی سویچ ماشینه رو کجا میذارم؟
19:05تو سویچ ماشینه رو میخوایی؟
19:07جفترم جا مونده میخوام برش دارم
19:08آقایی که میخوایی با هش بری مدرسه برش دار
19:10اون روز با یه ماشینه دیگه رفتم
19:13تو هون مونده
19:14پایین تو اتاق بابا
19:16همونجا تو کشومشوه هستی که
19:18باشه خیلی ممنون
19:19فیلن خودفز
19:22نبینم ات
19:23آب جی
19:28به نظر خیلی خوشحال سرحال میاری؟
19:32چیزی شده؟
19:33دیشتب خوب خوابیدم
19:34خوابای خوبم دیدم
19:36باشه
19:39امروز برامت چیه؟
19:45کاری که خیلی دوست داشتم و انجام میدم
19:47خیلی وقت بود که تو فکرش هستم
19:49واقعا؟ چی هست؟
19:52بهتره که نگم
19:53شب میفهمی؟
19:55باشه
19:55محفظ باشی
19:58حالیت
20:01خداحافظ
20:04میبینم ات
20:09ببینم تو نمیری؟
20:17الان میرم
20:18مراقب خودت باش
20:20دوبه شده در قصدیو جیم
20:41هلو
20:43ها
20:43الان جلوی نموشگاه دابود خانه
20:45خوبه
20:47پس برو رازیش کن و دستشو بگیر
20:50با خودت ببر مهمونی
20:51آخه آبجی جون اینجور آدمارو
20:53مگه میشه دستشونو گرفت و جای برد
20:55ممکنه یه وقت بلا ملای سرم بیاد
20:57تو به کارت خوب واردی عزیزم
21:00تو همیشه با همین جمله ها هندونه میذاری زیر بقلم
21:03بگذاریم
21:04تو چی کار میکنی تو هم میایی
21:06دلم میخواست بیام
21:08اما بعدش گفتم درست نیست منم بیام
21:11هرچی باشه یه کنترل از راه دور دارم
21:13یعنی ای من کنترل از راه دورم باش
21:16آبجی جون واقعا دست درد نکنه
21:18آره عزیزم خودتی
21:20اگه جف خوب بود
21:22مهمونی شوهرم رو از دست نمیدادم و میامدم
21:24تو دایی چه شوهر توفیم داریم
21:26برو ببینم چی کار میکنی برو
21:28آرزوی معفقیت میکنی
21:30باش آبجی من به خطر تو جونم رو گرفتم کف دستم
21:32هیچ اتفاقی برات نمیافته
21:34بابای عزیزم
21:35آه
21:40قربونه صدت برم
21:45بیا اینجا بوست بده
21:46بیا داخترم
21:48صحب زیبا
21:50چون به خیر باشه داود خان
21:52آه بهباد جانر خان
21:55خوش اومدی
21:56حالت چطوره؟
21:58ممنونم شما چطورین حالتون خوبه؟
22:00خوبه ممنون
22:02داود خان من میگم که نظرتون چیه
22:06این رسمیتی که بین ما هست و برداریم
22:08برای مثال من به شما بگم داود
22:10شما به من بگین جانر
22:11واقعا
22:14داره؟
22:17اما بپرسین چرا میگم اینجوری بگیم
22:19باشه پس این کار رو بکنیم
22:22شما به من بگین جانر
22:24اما من بازم به شما بگم جناب داود خان
22:27مثل قرب
22:27خوبه
22:28خوبه
22:29حالیه
22:30بارو برابون چایی بیا
22:32بارو بشین جانر
22:36اونجور که معلومه چایی پایه ثابته اینجاست
22:40همیشه چایی دارین
22:41اینجاست بگم
22:42منم دوست دارم منم خوشم میاد
22:44هر روز بخارم دو تا گوریو خالی میکنیم
22:47حقم داریم
23:02هر سال برای سال نومون میگیریم
23:04البته
23:04بله
23:05من اولی
23:06بابا نویل هم میاد
23:07ها
23:08گفته باشم ها
23:09من از دلقک ملقک بازی اصلا خوشم نمیاد
23:11یکی میخبونم تو گوشش ها
23:13آدر که تون میکنم حقم داری
23:15نه همچین چیزی تو جشنمون نداری
23:16خیالتون راحت فقط علیهان تاشته میرهست
23:18هر چقدر که بابا نویل دوستش دنیه
23:20نه میتونم بگم به همون اندازه علیهانم بی احساس و خوشکه
23:23فهمیدم
23:24دیدمش
23:25میگم که
23:27ازمنام علیهان از طرفیم شوهر خوهر بندستش
23:31واقعا
23:32بله
23:33یعنی دامادتونه
23:34متاسفانه همیتونه
23:36پس شما
23:37با من میاین دیگه درسته
23:39باشه
23:41مشکل نیست میام
23:42خیلی خوب
23:43خیلی ممنون خیلی ممنون
23:48خوب
23:49راستش داود خانه عزیز
23:51من میگم که
23:55نظرتون چیه
23:57یعنی سبکتون خیلی خوبه
23:58اما یکم تغییرش بدیم
24:01ملت
24:02برسیم ملتش
24:04خوبه
24:06چیز سال جدید
24:07سال جدیده
24:10برای سال جدید
24:11چونه دوباره
24:12تنبوه و تحول لازمه
24:13مگه نه
24:14به نظرم
24:14یه دست لباس جدید شاید
24:16برای تون شانس خوبی بیاره
24:17بعد میگه
24:18نه
24:19اینجوری راحت ترم
24:20اینا همش خرافه مرافه هست
24:22بله
24:25راست میگین حق با شما هست
24:27همش خرافاته
24:28ره
24:29چی کار میکنی؟
24:40که چی؟
24:41میفته میفته
24:42میفته
24:43دیدی افتاد
24:43خب دیدی میفته
24:45میومدی کمک میکردی
24:46نمیتونم کمکت کنم
24:48خیلی کار دارم
24:49تو جشت شروع نشده باید تمومیش کنم
24:50آفرین بهت زینم
24:52تو از اولشم نباید منشی میشدی باید رئیس میشدی
24:55بلاخره هم رئیس شدی آفرین
24:57بهت افتخار میکنم آفرین
24:59ممنونم
24:59برای شب دیجای میچه کفتیم بیا
25:01نمیدونم هاکان محصول تدارکاته
25:03من احتمالا برای جشت نمیمونم
25:05کاش بمونی حالا عواد عوض میشه
25:07نه نمیخوام کسی رو ببینم
25:08اصلا دوست ندارم با علیهان چشم تو چشم میشم
25:10باشه برو
25:11فیلن امیر
25:12ای بابا
25:17میگن مار از پونه بدش میاد
25:25در لونش سبز میشه
25:27خوش اومدی
25:28تو اتاق نداری؟
25:30دارم
25:31دیروز تو رو ندیدم
25:33اومده هم ازت مذارت خواهی کنم
25:36باشه
25:36مذارت خواهی چه کردی؟
25:38حالا میتونی بری
25:39به اندرم تذکر دادم
25:42باور کن دیگه هیچ وقت تکرار نمیشه
25:45علیهان نه تو نه اندر برای مهم نیستی
25:48فهمیدی؟
25:49زیمنان کاری یه اندر ناراحتم نمی کنه
25:51چون برام احساسی نزشتی
25:53بی احساس شدی؟
25:55خب
25:56قرار بود به حالیت در مورد سهان بگی
25:59چرا بهش نگفتی؟
26:01همون روز گفتم
26:04چه؟
26:11بله
26:12همه چی رو گفتم
26:14همه چی رو با جزیتش بهش گفتم
26:17میدونم اعتمالا شما پیگیریاشو کردیم
26:20اما دیگه
26:22نمیتونین سهان بخرین
26:24باشه
26:28فهمیدم
26:29چی شد علیهان؟
26:35نکنه فکر کردی ازت حمایت می کنم
26:37نه
26:37حمایتت برام مهم نبود
26:40اما اصلا فکر نمی کردم با دسته خودت منو به این روزی تو آتیش
26:45اشتباه می کردم
26:51آیی
27:10کش میتونستم همه شونو ببرم
27:14اما به جاش قرار خوشبخت بشم
27:19تو به چه حقی دوستای ایریم رو انداختی بیرون
27:30اما عزیزم تو که اونا رو ندیدی
27:32اونا مناسب دوستی با ایریم نبودن
27:34همه جورو به هم ریختن
27:36همه شون بچه هایی کچه و بازارم
27:38به تو هیچ ربکی نداره
27:39ندیدی پسرم چقدر نرحت شده
27:41عزیزم
27:42دارم نگم اونا مناسب ایریم نبود
27:44الان اونا به درد دوستی با اون نمیخوردم
27:46گلدیس
27:47یه زمانی تو هم مناسب من نبودی
27:50اما من با تهزواش کردم
27:52منظور تر از اینه باید میرفتم
27:55موسیقی
28:02موسیقی
28:09موسیقی
28:16موسیقی
28:18موسیقی
28:20موسیقی
28:21هاکار
28:22چیزی توی آمار توجه تو جلب نکرده
28:27مثل خرید با رقمای خیلی بالا
28:29نه
28:30چی ندیدم چطور نگه
28:32زینب همه چی رو به حالیت گفته
28:37یه لحظه
28:38نکنه داره بلوف میزنه
28:41چون دیدی که اون شب خیلی از دست دستبانی بود
28:43شاید میخواد عذیت هم کنه
28:48اما
28:49شاید هم حقیقت رو میگه
28:53آخه
28:56حالیت هم کسی نیست که اینو بدون و دست رو دست بذاره درسته
29:00احتمالش از حالیت نقشه های بزرگ سری تو سرش داشته باشه
29:10من نمیدونستم میخواییم بریم مسافرت
29:34میکفتین رانندر رو نگه میداشتم
29:37نه نه
29:37با تاکسی میرم
29:38باشه هر جور راحتیم
29:40آیسا
30:01حلال هم کن
30:03آیه این چه حرفیه میزنین
30:05جوری حرف میزنین که انگار میخواییم برای همیشه بنین
30:08نکنه ایدلیس خانم خواب دیدین
30:10تا الان تو خواب رویه بودم
30:12تازه بیدار شدم
30:14خدا حافظ
30:19موسیقی موسیقی موسیقی
30:25موسیقی موسیقی موسیقی
30:31موسیقی موسیقی
30:37موسیقی موسیقی
30:47موسیقی
30:47PYM JBZ
31:17PYM JBZ
31:47PYM JBZ
32:17PYM JBZ
32:47PYM JBZ
33:17PYM JBZ
33:47PYM JBZ
34:17PYM JBZ
34:47PYM JBZ
35:17PYM JBZ
35:47PYM JBZ
36:17PYM JBZ
36:47PYM JBZ
37:17PYM JBZ
37:47PYM JBZ
38:17PYM JBZ
38:47PYM JBZ
39:17PYM JBZ
39:47PYM JBZ
40:17PYM JBZ
40:47PYM JBZ
Be the first to comment
Add your comment

Recommended