- 5 hours ago
Category
🎥
Short filmTranscript
00:00Transcription by ESO, translation by —
00:30Doctor.
00:37Do you have to do it?
00:41No.
00:44It's not a problem.
00:47Why? Why are you doing this?
00:50What are you doing?
00:53It's a problem.
00:55It's a problem.
00:57It's a problem.
01:00It's a problem.
01:03You have to do it.
01:06You have to do it.
01:08You have to do it.
01:11Tell me what you have to do.
01:14You have to do it.
01:17You have to do it.
01:20I don't want to do it.
01:22You have to do it.
01:23You have to do it.
01:24You have to do it.
01:25You have to do it.
01:26You have to do it.
01:27You have to do it.
01:28You have to do it.
01:29You have to do it.
01:30You have to do it.
01:31You have to do it.
01:33You have to do it.
01:34You have to do it.
01:35You have to do it.
01:36Do you know why I had all my life in the end of the year?
01:40It's not because of the doctor.
01:43It's because of them.
01:45It's just something.
01:47My daughter is a good one.
01:49My daughter is a good one.
01:51My daughter is a good one.
01:53My daughter is a good one.
01:55My daughter is a good one.
01:57My daughter is a good one.
01:59Listen, she's a good one.
02:02You can't do it.
02:04I don't want to do it.
02:07You should do it, I can't do it.
02:11You can't do it.
02:13And you can't have a daughter.
02:15And you can't do it.
02:17I'll do it again.
02:19You can't hear it.
02:20You can't do it.
02:33And you are the only one who lives in your life.
02:40He did it. He did it. He did it.
02:44I can't do it, but I can't do it.
02:47I can't do it, but I can't do it.
02:56What do you mean?
02:58Amir Demirhan Khabhafosh.
03:03What did you mean?
03:05Do you mean it?
03:08Absolutely.
03:11Let's see.
03:13What happened to me?
03:15How do you do?
03:16How do you feel?
03:17How do you feel?
03:18I'm feeling it.
03:19wow
03:20You have a problem.
03:21Now do you have any problem?
03:23I do understand.
03:25Can I have any problem?
03:26Is it possible that you have to be a problem?
03:28I'm telling you that we have a problem.
03:30We are very very very powerful.
03:32If you can tell me that you will be able to see him.
03:37No, but...
03:39Do you want to tell him what he is doing?
03:41I can't tell you anything about this.
03:47The issue is...
03:49Is he...
03:50Is he...
03:51Is he...
03:52Is he...
03:53Is he...
03:54Is he...
03:55What do you mean?
03:57He...
03:58Is he...
03:59Hello?
04:08Asli...
04:09I actually want to give up the wine, welcome.
04:11Bye bye...
04:13Oh...
04:14Is it...?
04:14What was that like?
04:15What?
04:16Is it or what's there?
04:17Is he really Lucid?
04:18Is it...
04:19Who said he was there?
04:20Euh...
04:21Is it?
04:22I thought I was all in clinic and I 就epherdit it was me too.
04:24Ya know I wasn't interested.
04:26The clinic...
04:27She is staying...
04:29No, I don't know. I don't know. I don't know.
04:33I don't know if he was a friend of mine. He was a friend of mine.
04:36No, I don't know. I don't know. I don't know if he was a friend of mine.
04:43Bapá.
04:48Béat, béat, béatou.
04:52Zoubash.
04:59Béat, béat, عزیزم. Béat, آماده ی اتاق کارمونو ببینی؟
05:08بله. سربیل خانم.
05:11خب.
05:12فقط من دارم یکم میترسم.
05:14چرا؟
05:14دقیقاً چی توی اتاقه؟
05:15چرا میترسی عزیزم؟ نترس.
05:17من تمام تدابیر امنیتی و رایت کردم.
05:20قرار کارمونو مخفیانه پیش ببریم.
05:23این گفلان واسه همی باشه.
05:24بیا ببینم.
05:30بیاتو, بیاتو, بیاتو.
05:31باورم نمیشه سرپیل خانم.
05:34شما اینجا آزمایشگار رو انداختیم.
05:38اینجا با تو کلی کرم درست میکنیم.
05:41اینایی که میبینی فقط واسه شروعه.
05:43خب.
05:44هستی؟
05:45من که خیلی دوست دارم سرپیل خانم.
05:48اما هنوز دانش جوی سال آخر هم.
05:50مگه میشه؟
05:51من میدونم.
05:52ها، فهمیدم.
05:54ماجرهای مشابه رو این حرفا.
05:56من همه شنو ردیف میکنم.
05:57باشه.
05:58تو اصلا نگران نباش باشه.
06:00اما من کسی رو میخوام که بگیر اخبار روز باشه.
06:02با عبوشو خلاق باشه.
06:03و از همه مهمتر راز نگهداره خوبی هم باشه.
06:06نظری چیه؟
06:07بعد از گرسانی این پیشناد رویایی سرپیل خانم معلومه که بله.
06:11بای خیلی حیاجان زدم.
06:12ببین الان هر چیزی که دنبالشیم که هم باره هست.
06:15اینجا یکی دوتا ایرادو کچیک میبینی.
06:16اما اونارم توی مدت کتار حلش می کنم.
06:20فقط چرا اینا از بقیه قایم کردین؟
06:23مگه قرار نیست یک کرمه ساده بسازیم؟
06:26قرار نیست یک کرمه ساده بسازیم.
06:29ما میخواییم یه برند بسازیم.
06:31برندی که یه روزی که یاد میرهانه گندرم به زانو در میاره.
06:35ما میسازیمش.
06:36فهمیدی؟
06:37امیر.
06:44عبسون.
06:45بابام کجا رفت؟
06:46نمیدونم چیزی نگفت.
06:48چی هست پرسید؟
06:50فهمیده که من دکترم.
06:54منم گفتم که نام زد نیستیم.
06:58گفت چرا دروغ گفتین؟
06:59منم موندم چی بگم؟
07:01گفتم عبسون بیاد با هم صحبت کنیم بهتره.
07:04زنگ زدم جواب نداد.
07:08ببین عبسون بهش فرصت بده.
07:10الان خیلی عصبانیه.
07:11خودش بهت زنگ میزنه.
07:13خب پروین خانوم چی؟
07:14اونو نمیدونه.
07:19عبسون.
07:20تخصیل منه.
07:22اگه نمیگفتم نام زده ایم
07:23هیچ کدوم از این اتفاقا نمیفتن.
07:25نه امیر.
07:26نه.
07:26کسی که از اولش دروغ گفته منم.
07:31وقتی تو رو به بابا معرفی کردم دروغ گفتم.
07:33وقتی اومدم استانبول و اینجا کار کردم هم دروغ گفتم.
07:36همه چی دروغه؟
07:37چرا تحدید پروین خانومو قبول کردم آخه؟
07:40چه تحدیدی؟
07:41گفت اگه استماه اینجا کار نکنیم
07:45از رعه را ازتون میگیرم.
07:46چی؟
07:47آره.
07:47چرا به من نگفتی؟
07:51نمیخواست که بگم امیر.
07:54چی جوری بهت میگفتم؟
07:57واسه هم این بود که میگفتی سه ماه دیگه میری.
08:05من قرار بود سه ماه کار کنم و برم.
08:08بابامم خبردار نمیشد.
08:10مزره همونم دست خودمون میمود.
08:13همه الان.
08:15افسون.
08:16ببین به نظرم روکوراست بهش حقیقت رو بگو.
08:18بگو برای تو.
08:19برای مزره همون.
08:20واسه اسبامون.
08:21واسه کارگره همون این کار رو کردم.
08:23حقیقت رو بش بگو.
08:24امین نمیشه.
08:26نمیشه.
08:26نمیتونم.
08:28بابام از پرویم متنفره.
08:30اونو مقصره همه چی میدونه.
08:32اجازه نداشتیم اسمشو بیاریم.
08:35من چی کار کردم آخه.
08:36چی کار کردم همه چی رو نابود کردم.
08:40افسون.
08:41ببین هر چی هم باشه.
08:42یه پدری داری که خیلی دوستت داره.
08:46حتما دلشو به دست میاری.
08:48تو دل همه رو به دست میاری.
08:51حالا نراحت نباش.
08:52سوید باش بخم.
08:53بخند.
08:56زود باش ببینم افسون.
08:57یه ماردی داریم که باید بررسی کنیم.
08:59بیا.
09:03بیا بیا بیا بیا.
09:04چه جوری میتونی هر دفعه منو بخندونی؟
09:13این یه رازه.
09:15بریم.
09:21نظری چیه بریم یه جایی؟
09:22خسته شدن.
09:23نشستیم دیگه.
09:24تو اینگه ارما میخواییم پاچین کجا بریم؟
09:25شما حسلتون سر نرفته؟
09:31من دیگه دارم میرم.
09:39باشه.
09:40چه خبره؟
09:46چرا برجو اینجاست؟
09:47مکانه باش دوست شدی؟
09:48گخترها رو تو اتاقت دایم کردی؟
09:50چیارت نگو پسر؟
09:52عرف علکی میزنه.
09:53ارتباطی با دختره ندارم.
09:54اومده به مامانم کمک کنه.
09:56یعنی چه کمکی؟
09:57باسه نضافت اومده؟
09:58چقدر سوال میپرسی؟
10:00ببینم اون کیف از کجا گرفته؟
10:02مثل کیف اداست.
10:04کدوم کیف؟
10:05بی خیل بابا حتما بدلی.
10:09نظرتون چیه یه چیزی بخوری؟
10:11آره.
10:12مافقم.
10:13خوبه؟
10:13نسی بخوره.
10:14خوبه.
10:14عبیتر.
10:22افسون.
10:23ببینم خوبی؟
10:25خوبم اصلی.
10:26چند بار بگم؟
10:27بینور کجاست؟
10:28ببینور زنگ زدم.
10:30رفتم اون فردی رو پیدا کنه.
10:32افسون.
10:33میخوای منم به امو فردی زنگ بزنم؟
10:36نه.
10:37بذار یکم آروم بشه.
10:39منم تو این مدت فکر کنم چی بگم و چجوری بگم.
10:45اصلی.
10:46تو نگران من نباش.
10:47من خوبم.
10:48بیت زنگ میزنم باشه.
10:49الان بیمار دارم.
10:50باید بهشون رسیدگی کنن.
10:54باشه.
10:55باشه.
10:56همه حتما زنگ بزنم باشه.
10:57باشه.
10:58زنگ میزنم.
10:58میبینم.
10:58میبینم ترزیزم.
10:59دکتار.
11:00اگه به چیزی نیاز داشتین لطفاً به من بگین باشه.
11:03من اینجا.
11:04ممنون جانم.
11:05ممنونم.
11:06بازم خیلی متاسفم.
11:08میبینم اتون.
11:15شهبال خانوم بفرمایی.
11:17سلام.
11:17خوش اومدی.
11:18سلام.
11:18بفرمایی.
11:19آقا همیر.
11:24میخوام خط زندگی ما عوض کنم.
11:28چی؟
11:30بفرمایی.
11:31ببینم چطوری میتونم کمکتون کنم.
11:41میبینم که دوباره غرق حساب کتابی.
11:44آسلی.
11:46این وقت روز خیر باشه.
11:47چی شده؟
11:48منم فکر کنم دیگه هر وقت دلم میگیره خودم و پیش تو پیدا میکنم.
11:54اگه میخویی به یکیو ببینی که از تو گرفتار تره درست اومدی.
11:58بفرما بشین.
12:00پس به نظر میاد.
12:04من درست اومدم.
12:08سار من یه چیزی بهت بگم.
12:10نمیدونم چی میگی یا پیش خودت چی فکر میکنی.
12:13اما من در مورد نجات اینجای سری ایده دارم.
12:17میخوایی باها درمیون بذارم؟
12:18بیخیال خودتو خسته نکنم.
12:22اینطور که پیداست از پاس کارای شریکم بر نمیم.
12:25درستر این کار اینه که اینجا رو واگذار کنم به یکی دیگه.
12:30واقعا؟
12:33ببینم خب برای بعدش برنامه ای داری؟
12:38منطقه تر این کار اینه که برگردم ازمیر.
12:45نمیدونم.
12:46میگم چطوره که امروز های کم بی برنامه باشم؟
12:51باشه.
12:52پس بیا با هم بی برنامه باشیم.
12:55بریم ساحل قدم بزنیم و بستنیم و خوریم.
12:58ببین.
12:59الان زدی تو خواه.
13:00بستنی خط قرمه زنیم.
13:03بریم.
13:05باشه بریم.
13:06من بیریم.
13:09شبال خانم روک و راست بهتون میگم.
13:11تا الان همچین عملی انجام ندادم.
13:13تغییر خط زندگیتون تصمیم سختیه.
13:16شبال خانم.
13:18ببخشید میپرسم.
13:19چرا میخواین خط زندگیتون را عمل کنی؟
13:22خب من یه فال گیره خیلی معروفم.
13:25فال تارود، قهوه، ستاره و حتی کف بینی.
13:28ولی خط کف دست خودم خیلی کتاهه.
13:30به خاطر همین توش گیر کردم.
13:32حتی من قبول داریم وقتی یه جایی گیر بیفتیم.
13:35مریض میشیم. درسته؟
13:37آره دقیقه.
13:38حق با شماست.
13:40فقط چون خط دستتون کتاهه دلیل نمیشه که زندگیتونم کتاه باشه.
13:44شاید.
13:46ولی آخه از کجا ملوم؟
13:49وقتی دستم را نگاه میکنم دوست دارم.
13:52عمر طولانی خودم را ببینم.
13:53نه این که مرگم را ببینم.
13:55بعضی وقتی صورتشون را میبینن نراحت میشم.
13:58ولی من این حساب دستم دارم.
13:59بعدشم.
14:00مگه جراحی پلستیک برای خوشحالی آدمو نیست؟
14:03بله.
14:04میشه بازم دستتون را ببینم؟
14:07البته.
14:08ببینید.
14:09این خط زندگیه.
14:11مال من از وسط قد شده.
14:13میبینید؟
14:13میخوام تو آخر ادامه پیدا کنه آقا امیر.
14:19اگه اینجوری حالتون بهتر میشه امکانش هست که
14:24این خطه را از اینجا تا اینجا بکشیمش.
14:28ولی بعدش میتونم از دستم استفاده کنم بیگه.
14:30معنومی که میتونین استفاده کنین.
14:32این جراحی تقریبا نیم ساعت طول میکشه.
14:34اما خوب شدن زخم دستتون تقریبا یک ماه طول میکشه.
14:37یه ماه طول میکشه.
14:38یه ماه طول میکشه.
14:39باشه پس انجامش بدیم.
14:45جالبه.
14:47اگه بخواین.
14:49میتونم موله شمارم ببینم.
14:50آه نه نه نه.
14:52نه من به این چیزا باور ندارم.
14:54آخه آینده که ترسی نداره بچه ها.
14:57بدیم ببینم دستتون را.
14:58نه نه موضوع ترسیدن نیست.
15:00منم اسمش رو ترس نمیذارم.
15:02تو زن ها دست چپ و تو مرد ها دست راست.
15:05سرنوشت و نشون میده.
15:07آه.
15:08آه.
15:09آه چی؟
15:10آه چیه چیه چی دیدین شما؟
15:12حده یه سرنوشتتون خیلی به هم نزدیکه.
15:14ببین.
15:15هر دوتون مشکله اعتماد کردن داریم.
15:18و همینطور تو روما های کدکی و اعتیاده به کار.
15:22مثل نیمه یه گم شده این.
15:23نکنه عاشقه همین.
15:25نه با با.
15:26شما.
15:27نه ما شریکیم اصلا هم چیز نیست.
15:29نه چیز شریک همه.
15:30توی کلینیک شریک همه.
15:31خیف شد.
15:33آقا امیر این خد قلبته.
15:35خیلی بالا پایین داره میبینی؟
15:37بله.
15:37بالا پایین.
15:39آه این چه معنی داره؟
15:40این یعنی آقا امیر بیشتر را به تایی کتا مدت و غیر جدی رو ترجیح میده.
15:45آه محاله اینشون هم اتا فهمید.
15:48خانوم هم فهمیده.
15:48یه لحظه یه لحظه.
15:49میشه به دست خودتون توجه کن.
15:51لطفا این دست منم.
15:51سکت کن.
15:52بذار حرفشون بزنم.
15:53داری در قراره این من نظر ده.
15:54خب پس.
15:55به نظرت چرا با آدم های مختلفاش نمیشی آقا امیر؟
15:58آه منم کنچکافم.
16:00به نظرتون چرا؟
16:01به نظرتون چرا؟
16:02یه لحظه یه لحظه.
16:02این دست منم.
16:03من واقعا آجبه این قضیه کنچکافم به نظرتون چرا؟
16:06چونکه آقا امیر میترسه آشق بشه
16:08اما بهش عشق نورزن.
16:13آه ها اگه اینجورو.
16:15تقاطو تقاطو.
16:17این رو میبینی؟
16:17آره میبینم.
16:18میبینمشون.
16:19هر روز این همراه همه.
16:20دارم میبینمشون.
16:21هر روز میبینم آره.
16:24تو از آشق شدن و این حرفا نمیترسی.
16:27تو فقط لجبازی.
16:31بله.
16:32درسته آره درسته.
16:33ببین الان برای اولین بار به کفبینی اعتقاد پیده کردم.
16:36کاملا اعتقاد پیده کردم.
16:38قبولت دارم.
16:39یه لذا بایست هم.
16:41تو در باری احساساتت مطمئن نیستی هفزون خانوم.
16:44یعنی وقتی با یکی روبرون میشی
16:45اگه اون بهت نگه که آشقته
16:47تو هم تا عبد صدا در نمیاد
16:49و آخرشم با هم دوستای معمولی میشی.
16:51احساسات خودتو دفت میکنی.
16:53ولی آخه چرا؟
16:57آره چرا که نه؟
16:58منم میخوام بدونم.
17:00اتفاقا دوست دارم بدونم.
17:02چا نفسون خانوم
17:03از ترد شدن تا وسط عشقش میترسه.
17:06برحال.
17:12به قول قدیمی ها به کفبینی باور نداشته.
17:16باشم این کار رو انجام بده درسته؟
17:18اینجوری میگن.
17:19شهبال خانوم که بیمار منتظر منه.
17:21الان میرم اما بعدم میام میبینم.
17:22به تو مرغب باشید.
17:26خب شهبال خانوم.
17:28دستیارم برنامه هایی ما رو بهتون اطلاع ده.
17:31یه زمان براتون تحقیل کنم.
17:32وای خیلی ازتون ممنونم تا اون موقع لحظه شمانی میکنم.
17:35قابلی نداشت. باعث افتحانی.
17:36دو میده دیدار.
17:42هفته دیگه با ستا کار جدید شروع میکنیم.
17:44انتظارم ازتون خیلی بالاست.
17:46تو شیش ماه گیتار زدن یاد گرفتی.
17:47تو زبانهای لاتینم که متوسطی.
17:50با پیلاتس هم ازولاتتو تقویت کردی.
17:52واقعا حرف ندارین شما.
17:55به لطف شما آقا یاشا.
17:57خواهش میکنم این کاری نکرم.
17:58میدونین من یادم افسرده بودم.
18:00طلاق من رو از پا در رو ورد.
18:02اما به لطف شما خودم رو پیدا کردم.
18:05اصلا اینطوری فکر نکنین.
18:06طلاق در واقع به نفتون شد.
18:08شما اون بار از رو دوشتون بردشتین.
18:11از نظر من باید خدا رو شک کنین که طلاق گرفتین.
18:14راستی لطیفن راجبش هست که...
18:16نمیدونم شنیدین یا نه.
18:18اگه نشدین براتون تعریف کنم شنیدین؟
18:20بفرماین تعریف کنیم.
18:21اصلا و شاگردش داشتن حرف میزدن که...
18:24شاگرد به اصلاش گفت...
18:25اصلا ازدواش چیز خوبیه.
18:27اصلا هم یه نگاهی بهش کرد و گفتش...
18:30معلوم پسارم اگه میشه خوب نباشه.
18:32مشکلاتو تو با زن درمیون میذاری.
18:34پسار گفت...
18:35اصلای عزیز من من که مشکلی ندارم.
18:37اصلای گفت ازدواش کنی مشکل هم برات پیش میاد.
18:40خودم این لطیفه رو خیلی دوستانم.
18:45خیلی با من زرزم.
18:46خیلی خوب برد.
18:47هفته دیگه منتظرم.
18:48به امیدی دیدار.
18:50میبینم اتون.
18:51مراقب خودتون باشین.
18:53کاشی این حرف رو یکم هم به درد خودت میخوردن.
18:56دیگه با حرف کاری ندارم بینار.
18:59با خودم همه چی رو حل کردم.
19:00خالکو بی ای که نتونستم پاکش کنم.
19:02آخر این قطره بود که کاسه سبرمون لبریز کرد.
19:05دنبالم بیار.
19:11همه چیزم بازره.
19:13ببین چی نوشته است.
19:16نداره که طلاق.
19:17اونجا دقیقا اسم من نوشته شده.
19:19من یه امزا به زنم.
19:22تمام شده رفت.
19:24راحت شدم.
19:25اگه طلاق قراره باشه بذار باشه.
19:27طلاق گرفتم.
19:28دیگه آزادم.
19:30دیگه بار اضافه رو دوشم نیست.
19:32قراره مربی زندگی خودم باشم.
19:34خودم رو بالا بکشم.
19:35همین.
19:36یاشار.
19:37بهت افتخار میکنم ازیز.
19:39ما هم بلاخره یه کارایی کردیم.
19:42ددشتان عراقی کجایی دنبالت بودن بابا.
19:45یاشار جون.
19:46تو به خالکو بی چی کار کردی؟
19:48هنوز با دستمال سر میگردی.
19:49بی خیال شدم.
19:50لا.
19:53هنوز هستش هم.
19:54همه پاکش میکنم.
19:55بیا بریم درستش کنم.
19:56تره خدا؟
19:56آخه تالا کجا بودی تو عزیز دل من؟
19:59کار داشتم دیگه پسر.
20:00حالا بیا.
20:01بیا بریم درستش کنم.
20:02باشه باشه.
20:02خیلی خب.
20:03الان میان پیشت.
20:10بویه یه راز میان.
20:12بویه یه راز بزرگ.
20:15بینور میدونه.
20:17بینور جان.
20:17تو کلینیک همه یه رازایی دارن.
20:20من و تو هم داریم.
20:21هر کسی یه رازی داره.
20:22یه چیزایی هست که نمیشه.
20:24گفت.
20:25دهنه هیچ کس بازده میشه.
20:26یه حساب کتابایی هست.
20:28به نظرم تو شروع هرج و مرجی.
20:32تو برو خالکو بی تو پاک کن.
20:34من یه کاری دارم.
20:36کجا؟
20:36جلوی هرج و مرجو بگیرم.
20:40آفرین به تو.
20:42خدمتش شما.
20:47چه خبر برجو؟
20:49سارب صورتت.
20:50گل انداخته چی شده؟
20:52نکنه در مورد کافه خبری رسیده.
20:54نه وضعیت همونه.
20:56صورت هم همونه اشتباه میکنی.
20:58نه نه.
21:00تو امروز خیلی خوشحالی.
21:02این فضولیه به تو نایمده.
21:03برو سرکارت بینم.
21:04آه یه خانومی.
21:05اومده داره دنبالت میگرده.
21:06میخواد با طرف بزنه.
21:08کی؟
21:08اونجه نشسته.
21:12باشه؟
21:19سلام برجو.
21:25الان میام سفرشتون رو میگیرم.
21:27برجو.
21:28این کارو نکن.
21:30چی کار نکنم؟
21:32من گارسونم.
21:33تو هم به عنوان مشتری اومدی اینجا.
21:35کله روز داشتم بهت زنگ میزدم.
21:38خب زنگ بزنی.
21:38اخه امروز جلوی دوستام اومدی و...
21:44ادامه بده.
21:46از من خجالت کشیدی نه؟
21:48نه چرا بعد از تو خجالت بکشم؟
21:50فقط مزخرت کردن و کلی مزخرف گفتن.
21:52منم خب اون وسط بودم.
21:55تو هم گفتی من با این دختره هیچ ارتباطی ندارم و خلاص شدیه ره؟
21:58یعنی نتونستی بگی این دختره دوستمه؟
22:01وقتی دوستت گفون نزافت میکنه نتونستی بهش بگی درست طرف بزن.
22:05مگه نه؟
22:05حق با توه. من هماغت کردم. باشه؟
22:09مشکلی نیست جم. تخصیر منه.
22:11هرچی لازم بود فهمیده.
22:13برجو نکن.
22:14تصمیم گرفتی؟
22:15نه. من چیزی نمیخورم.
22:18اگه چیزی نمیخوری بی خودی.
22:21اینجا رو اشغال نکن.
22:23کافه داره ورش شکست میشه.
22:27منتظر قسمت بعدی در دی آر ام دراما باشید.
22:30سابسکرایب کنید و نظر خود را در باره سریال های مرد علاقه تان بنیسید.
22:35امو فردی.
22:42امو فردی جون.
22:44ممنونم که اومدی.
22:46برادرت رازی میکرد وگر نه نمیمونم.
22:55خب.
22:57تعریف کن.
22:58ببینم چه خبره.
23:00چون نمیدونم.
23:05نمایش اما با یه تم متفاوت اجرام میکنم.
23:09وقتی شیرین تو رو پیشنهاد داد.
23:11گفتم چرا که نه.
23:12به نظرت نمایش لباس توی رستوران خیلی متفاوت نیست.
23:17خب لباس.
23:18آره خب میشه.
23:19اما چی مثلا.
23:21کهی میتونیم شروع کنیم.
23:24بذار اینجوری بهت بگم.
23:25راستی برای نظراتت خیلی ممنونم.
23:27اما نمیتونم تاریخ مشخصی بدم.
23:29چون دارم.
23:30چون دارم اینجوره باگذار میکنم.
23:32آه.
23:34چرا؟
23:35جای باحالیه.
23:37یعنی.
23:38جای خیلی قشنگیه.
23:40دلشینه.
23:42مشتریاش هم برمیستم.
23:42همه همه خب.
23:44بذار روک بگم که مشکلت.
23:46مال شراکته.
23:48گاهی اوقات دوستی و کار با هم پیش نمیرن.
23:50به نظرم یه باره دیگه به این کار فکر کن.
23:53چون واقعا یه جایی خیلی دنج خوبیه.
23:55شیرنم خیلی تعریفه شکن.
23:57چجایی که فهمیدم اونایی که تو کلینک اصلا اینجا خیلی رفته مدید.
24:00آره آره.
24:00اونا مثل دوستامون هستن.
24:02مشتری معمولی نیستن.
24:05خب.
24:06از این که میخوام اینجا رو بلکنم.
24:07یکم ناراحتم.
24:08اما کاری نمیشه کرد.
24:10یه وقتایی تغییر خوبه.
24:13بگذاریم.
24:13من باید برم.
24:14چون درگیره کارهایی جمع کردن رستوران هم.
24:16عوض بخواد.
24:17حالا سه اینجوری بگم که
24:19نمیتونم زمان مشخصی رو تعین کنم.
24:22خواستی یه جایی دیگر رو بگیم.
24:23اگه خواستی سب کنم.
24:25دیگر خودت میدین.
24:28باشه.
24:29من به گذینای دیگر هم فکر میکنم.
24:32ممنونم.
24:32خواهش میکنم.
24:33نوشه جان.
24:38به امید دیدار.
24:42روز خوش.
24:43خیلی ممنون.
24:44فکر کنم یادت رفته آب بخوری.
24:51واقعا یادم رفته بود.
24:53دستت درد نکنه.
25:00خب چی کار کردی؟
25:02از بدرت خبر داری؟
25:04آره دارم.
25:06مینور هر جور شده پدرم رو بلاخره دیده.
25:09میخواد ببرتش خونم.
25:11منم از اینجور میرم پیشش باش حرف بزنم.
25:13خب اگه پرسید کجا کار میکنی؟
25:19بهش میگی که تو کلینیک پروین خانومو کار میکنی؟
25:22نه، نه.
25:24یه فکر دیگه ای میکنم.
25:26پس میخوای به دور و گفتن ادامه بدی.
25:29امیر خیلی فکر کردم.
25:31نمیتونم.
25:32بابام خیلی از پروین خانوم متنفره.
25:35بله کلم اعتیاد داره.
25:37هگه اینو بفهمه دیگه نمیتونم جمع جورش کنم.
25:41خب پس میخوای چی کار کنیم؟
25:43بابام با مطبوعات و شبکه های اجتماعی و این چیزا سرکاری نداره.
25:48فضول هم نیست.
25:49تو مزرعه تنهاست با کسی هم حرف نمیزنه.
25:53قانش میکنی و میفرستیش قاضی اینجا.
25:55خطیه ماه دیگه اینجا.
25:57اینجا کار کردنم و پروین خانوم هم بهش نمیگم.
26:01چون همه زحمت هایی که تا الان کشیدم هدر میره.
26:04نمیخوام من بابام نرهد شه.
26:09میفهمم.
26:12بگذاریم.
26:13من ده دقیقه دیگه کار دارم.
26:15اگه خواستی سب کن با هم بریم خونه.
26:17اگه به چیزی نیاز داشتی من خونم.
26:22امیر.
26:23امیر خیلی ممنونم.
26:25واقعا ممنون.
26:26یعنی نمیدونم کار درستی میکنم یا نه اما...
26:36تو هر تصمیمی که بگیری من کنارتم.
26:40وقتی یک ماه تماشد واقعا میری؟
26:45چیزی هست که اینجا نگه هم داره؟
26:50من هستم افزوم.
26:53من هستم.
26:58هر چیزی که نیاز داشتی من کنارتم.
27:13منتظرتم.
27:14هنوز وقتی به تصادفی که کردن فکر میکنم قلبم میگیره.
27:28نه نگو نگو نگو دیگه.
27:30هر چی بیشتر بهش فکر میکنم حس میکنم دیوونه میشم.
27:32میدونی هر چیز سننم بالاتر میره بیشتر به اشتباهاتم پی میبرم.
27:39همه فکر کنم واسه اونم دیر شده.
27:43دیر نشده.
27:43واسه هیچی دیر نیست.
27:45اینجوری نگو دیر شده.
27:46اون پسرته.
27:48و تنها چیزی که نیاز داره.
27:49اینه که بدون تو چقدر دوستش داری.
27:54مختایی که کار میکردم یادم رفت که پدرم.
27:57سالا خودم و اینجوری دلداری دارم که نونابر خونه هستم.
28:01در حالی که امیر توسط پدر و مادر هستی خودش رها شده بود و
28:06به یه پدری که واسه خونه نون بیاره نیاز نداشت.
28:10هیچ وقت نداشت.
28:12هممون اشتباهاتی داشتی.
28:15همیشه اشتباهاتی داشتی.
28:16اما همهشون تو گذشته موندن.
28:18مهم از این به بعده.
28:20چیزایی که قراره تجربه کنی.
28:23بگذاریم.
28:24با افسون چی کار کردی؟
28:26انقدر پدرشو دوست داره که
28:30واسه یه همه اشتباهات اون منو مقصر میدونه.
28:35اما به تلاشم ادامه میدم.
28:38یه چیزی بهت بگم.
28:39میدونی افسون مثل علماس میمونه؟
28:41امروز اومد شرکت.
28:43یعنی یه چیز عجیبی داره.
28:45یه انرژی خاصی داره.
28:46یه شادی میاری که اگه ببینی حسابی تحجب میکنی.
28:50اما یه خبر رو بردم بهت بدن.
28:52بابا نه ترس دیگه.
28:53اونجوری نیست.
28:55سرپیل.
28:56ظاهرن دیگه محصولات ما رو بازاریابی نمی کن.
28:59آی چرا؟
29:00اون واسه ما حمایت خیلی بزرگی بود.
29:03چرا؟
29:03چی شد یه؟
29:04نمیدونم.
29:05گفت دلش نمیخواد.
29:07من چی بگم؟
29:08خودت یه کاری بکن.
29:09بشبیش ناده کار بده.
29:10تو شرکت یه اتاق بزرگ براش کنار بذار.
29:12یعنی اصلا اوها خودتو به اون بده.
29:13من نمیدونم یه کارایی بکن دیگه.
29:15حواست هست چی داری میگی؟
29:17من سرپیل رو سالها تو شرکت را ندادم.
29:19حالا وقتی کارم گیر کرده بگم بیه اتاق من واسه تو من رو میکشه.
29:24یعنی چی سالها اونجا راش ندادی؟
29:27از دست تو این اصول کاریت.
29:32سرپیل زنگ میزنه.
29:34بهتره که بری نبینتت.
29:36چرا داره تصویری زنگ میزن؟
29:37اما زرنگ فقران میفمه که اینجایی.
29:40این روزا به زور داریم رابطه همون رو درست میکنیم.
29:43سویت باش برو دیگه.
29:44خب دیگه من برم.
29:45من برم یه سر به امیر بزنم ببینم حالش چطوره.
29:47شد افسونم دیدن.
29:49باشه از طرف من سلام برسون.
29:51تو هم سلام برسون جگه.
29:52باشه برو.
29:53بعدم بیبیدم اینجا.
29:56بیایی.
29:56بیایی نمون فردی جونم.
29:58بیایی تو.
29:58بفرمایید.
29:59بفرمایید اخری.
30:00بفرمایید.
30:04بفرمایید اینجا بشینید.
30:08راحت باشین خونه دخترتونه.
30:11بفرمایید.
30:12بفرمایید بشینید.
30:19ببینین چه خوب شد اومدین امون فردی جون.
30:22با افسون رو در رو حرف میزنین و درد و دل میکنین.
30:25افسون خودش براتون همه چی رو تعریف میکنه.
30:27چی میخواد بگر؟
30:29آخه امون فردی نمیشه که.
30:31یعنی از قاضی انتا پا شدین اومدین این چه قروری آخه.
30:35باشه.
30:36افسون یه اشتباهی کرده.
30:38اما افسون دیگه درستش میکنه.
30:40من یه چایی براتون بیارم.
30:42نمیخوام.
30:56ببین.
30:57قول نمیدم اما هر لحظه ممکنه برم.
31:00هر لحظه ممکنه.
31:01آه امون فردی.
31:03یه سه از زبون ریختم که بیا اینجا.
31:05باشه خودت میدونی.
31:06من تا وقتی افسون بیاد اینجا کنارتو میشینم.
31:09منتظر میمونم.
31:10خودت میدونی.
31:11منو میشنستی.
31:12من حرف میزنم سرتو میخورم.
31:13خودت میدونی.
31:14خیلی خب باشه منتظر میمونم.
31:16منتظر میمونم.
31:17تو برا.
31:18در ارود خفت بکنم.
31:20آه امون فردی جونم ببینش.
31:22امون فردی جون خودم.
31:24این نگاشی کن.
31:25با اون چشرای آبی تا آبی آسمونی هست.
31:27باشه.
31:27پشه برا.
31:28باشه میرم.
31:29برا.
31:29تو اول گوش بده امون.
31:31بذار اون تعریف کنه.
31:32خودشو خالی کنه.
31:33کوش کن.
31:34بعدش دیگه داد بزن.
31:35من حسابی داد بزن.
31:36من دیگه.
31:36برا دیگه.
31:37اینجا متظر بمونا.
31:38کلیدارو نمیبرم.
31:39همینجا.
31:39ای بابا برا دیگه.
31:40افتن.
31:40افتن.
31:47خوبی؟
31:49دارم تو سرم مدام حرفامو با بابام مرور میکنم.
31:54افسون حل میشه.
31:55نگران نباش.
31:56همیچی درست میشه.
31:59امیر.
32:05چی شد؟
32:08چی شد؟
32:11امیر چی شد؟
32:12خوبی؟
32:13خوبم.
32:14خوبم.
32:16فقط یکم سرم گیشم.
32:17چی شد؟
32:18نگم کن ببینم.
32:23انگوشتم و دنبال کن.
32:26میگم خوبم.
32:27افسون.
32:27گذشنه یران نباش.
32:29تو رو آن اندگی میکنم.
32:30آره آره من میرونم.
32:32باش.
32:32امیر خوبی؟
33:02خوبم.
33:05واقعا میگم خوبم.
33:07فقط میخواستم تو رو در حال ران اندگی ببینم.
33:09خانوم هر مخانم.
33:12بسا کمکت کنم.
33:16خوبه.
33:19بریم.
33:20خوب پدرش اومده اینجا.
33:26و به همه سفارش کردن.
33:28اگه دوباره اومد اول به افسون خانوم خبر بدن.
33:31پدرش چرا اومده؟
33:32من هم نمیدونم اما موضوعی نیست که خیلی به همون مربوط باشه.
33:37میدونی؟
33:38اعتمالا پدرش وقتی خبر تور سنا پخ شده این قضیه نامزدی و فهمیده اینا هم که اصلا نامزد نیستم.
33:46پدرش هم حالا قاضیه این طاوه.
33:48حتما اصابانی شده فاشده اومده اینجا.
33:50از دست این پدره و اموه و دایی ها تو این مملکت خود داره شد که من هیچ کدومو نداریم.
33:56چطور نداری؟
33:57خیلی جالبه.
33:58هیچ فامیلی نداری؟
34:00من چهار تا مادر، سه تا پدر، هفته تا خوهر و برادر، ستا پسرم و دخترم و هزاران فامیل دارم.
34:08بیشتر از اونی که بخوایم و با اشون رفت آمدی ندارم.
34:10یعنی چی؟ یعنی با هیچ کدومشون رفت آمد نداری؟
34:13نمیشناستم اشون.
34:14ما خیلی فقیر بودیم.
34:16فقیر واقعی از اون مادل که بنون شبشون محتجر.
34:19اما تو که ظاهر دختره دانشگاهی ها داری؟
34:22واسه همین از اون آدم و یه لوس و شکم پرست بدم میاد.
34:25یه لحظه خیلی کنچکاف شدم.
34:27خب بعدش چی شد؟
34:28بعد پدرم به عنوان کارگر رفت آلمان و چون خیلی آدم سنتی بود مادرم رو ترد کرد.
34:34مادرم هم فوری شوهر جدید پیدا کرد.
34:36بعد پدرم با یکی دیگه ازدواج کرد و بچه های جدیدی و بردن این چرخم ادامه پیدا کرد و تعدادمون زیاد شد.
34:42من از بچهگی مدرسه شبانه روزی بودم.
34:44واسه همین هیچ کدومشون رو نمیشناسم.
34:46مثلا اگه برادرم از کنارم را چه نمیشناسم؟
34:48هرچی تو دلم بود براتون گفتم.
34:51اصلا به این کار عادت ندارم.
34:52نکنه دارم پیر میشم.
34:54آدم که پیر میشه اینجوری پرحرف میشه.
34:56ای وای.
34:58مته یه نگاه به صورتم به این ناز ببین چوروک نشده.
35:00البته.
35:02خیلی خب بزرم اینم.
35:11اینه کلوپاتر زیباز.
35:14چی؟
35:15ماسکی کلوپاتر رو میتونیم.
35:17بعد میتونیم با آمپول تلا تقوییتش کنیم.
35:20این کار میکنم.
35:21چرا اینطوری منمن میکنی؟
35:23خیلی بده راستشو بگو.
35:24نه با عنوان پیشگیری گفتم.
35:26تو اصلا نیاز نداری یا ایز نمست خوبی؟
35:27آه هم برای به هم شدنش عجب بابا.
35:30میبینید.
35:31سلام دوستان.
35:32سلام.
35:33دکتر تانر واقعا آفرین.
35:35به یه آدم غیر قابل تحمل خوبی کردی.
35:37به تبریک میگم.
35:38آفرین.
35:38آلی بود.
35:39نه ره.
35:40ای بابا.
35:40این چه عرفیه.
35:41یاشار تا عجب سر ماست.
35:42میگم دادشتانر برام سوال شده که تو چرا تو طول روز همش قیبت میزنه.
35:47چی شده؟
35:47اتفاقی افتاده؟
35:48مگه چی میخواد بشه؟
35:49برای قهوه و چایی و اینا میرم دیگه.
35:52ساعت چند شده؟
35:54من بیمار دارم.
35:56میبینم اتون.
35:57خسنمشون.
35:57سلامت.
35:57مطمئنم داره به زنش خیانت بانه.
36:02این چه عرفیه؟
36:03بچه معلوم ها این خبر رو نیست.
36:05دادشتانر پونزه سال ازدواش کرد زندگی خوبی هم داره.
36:07اصلا بهش نمیاد علی خیانت کردن باشه.
36:10خدای من.
36:11دکتار این مودل آدم های خیانتکار دقیقا چه شکلی هنگار؟
36:15خیلی روی این موضوع مسلطی.
36:17بهتر بیعدبی نکنیم.
36:18دیگه قیبت رو بس کنین و ادامه ندین.
36:21منم کار زندگی دارم.
36:22با امید دیدارتون.
36:23خوشحال شدم.
36:24چرا حسابانی شدی؟
36:26نا حسابانی نیستم.
36:27مهم نیست اصلا.
36:28چیز رو ماسکو هم انجام میدیم.
36:30خیلی.
36:31باشه.
36:37آقا نزر چطوری؟
36:39ممنونم.
36:40اومدم امیر رو ببینم.
36:41امیر آقا مهمون دارن.
36:42توباق منتظر آقا امیر هم.
36:44کیه؟
36:44گفت زنش هم.
36:49مطمئنی؟
36:49به من اینطوری گفت.
36:51من متوجه نشدم.
36:54باشه.
36:55پس من برم یه سربع افسون بزنم.
37:19موسیقی برم یه سربع اینطوری گفت.
37:25موسیقی برم یه سربع اینطوری گفت.
37:27موسیقی برم یه سربع اینطوری گفت.
37:57موسیقی برم یه سربع اینطوری گفت.
38:00موسیقی برم یه سربع اینطوری گفت.
38:02Do you want me to do it?
38:14You are very good.
38:16Is it right?
38:17Don't you want me to do it.
38:21I don't want to love you.
38:24I don't want to do it.
38:26Switch it.
38:30I'm ready.
38:32Amir, let me go. I'm going to get one of you. I'm going to get one of you and then I'll go to the door.
38:39It's fine. I'm going to get one of you.
38:43But if you want to get one of you, I'll get one of you.
38:50Amir, I'm going to get one of you.
39:02I'm going to get one of you.
39:06If you want to get one of you now, you're going to get one of you.
39:09And that's all.
39:10It's all that is to go, but the answer is to have a question.
39:13I think it's the answer.
39:15I'm going to get one of you.
39:17It's the answer.
39:18It's the answer.
39:20So our question is, will we go after us.
39:24And we will see you next time.
39:26We will see you next time.
39:27I don't know.
39:57I don't know.
40:27I don't know.
40:29I don't know.
40:31I don't know.
40:33I don't know.
40:37I don't know.
Recommended
26:13
26:13
57:24
Be the first to comment