- vor 2 Tagen
Kategorie
🎥
KurzfilmeTranskript
00:00Untertitelung des ZDF für funk, 2017
00:30Untertitelung des ZDF, 2017
01:00Untertitelung des ZDF für funk, 2017
01:29Untertitelung des ZDF für funk, 2017
01:59Untertitelung des ZDF für funk, 2017
02:29Amir?
02:45Untertitelung des ZDF für funk, 2017
03:15Untertitelung des ZDF für funk, 2017
03:45Untertitelung des ZDF für funk, 2017
04:15Untertitelung des ZDF für funk, 2017
04:45Untertitelung des ZDF für funk, 2017
05:17Untertitelung des ZDF für funk, 2017
05:19Untertitelung des ZDF für funk, 2017
05:20Untertitelung des ZDF für funk, 2017
05:26Untertitelung des ZDF für funk, 2017
05:32Untertitelung des ZDF für funk, 2017
05:33Untertitelung des ZDF für funk, 2017
05:39Untertitelung des ZDF für funk, 2017
05:41Untertitelung des ZDF für funk, 2017
05:46Untertitelung des ZDF für funk, 2017
06:16Untertitelung des ZDF für funk, 2017
06:18Untertitelung des ZDF für funk, 2017
06:20Untertitelung des ZDF für funk, 2017
06:22Untertitelung des ZDF für funk, 2017
06:24Untertitelung des ZDF für funk, 2017
06:26Ja, ja, ja.
06:56Ich habe einen Moment auf den Fenster.
07:26Ja, wir sehen uns wieder.
07:56Ich habe gesagt, ich habe so gesagt, ich habe es mir vor dem Filiz.
08:01Ich habe ja ich mir gerade wieder mit вам ged� allí.
08:03Ich habe mich mit mir da. Ich habe mir Zeit. Ich konnte es nicht vergeben.
08:07Ich habe mich bewegt, ich habe es in den Augen.
08:09Du hast mir ver意味?
08:11Du hast mir eine Sprache mitgegen?
08:13Ich habe gesagt, ich habe es mit mir gut.
08:19Ich habe mir schick.
08:23Ich habe es mit mir geholfen.
08:24Ich habe mich nicht mehr so gemacht.
08:26Ich habe mich nicht mehr so gemacht.
08:54Ich bin ein paar Jahre alt.
09:24Ich bin ein paar Jahre alt.
09:54Pervین یه مزرعه توی قاضی انتاب داره.
09:56ما میخواییم که شما اونجا برید.
09:59هم جاتون امتره
10:00هم ما خیالمون راحت میشه.
10:03یعنی
10:04تا چند روز دیگه پولیس
10:06بلاخره فیلیزو پیدا میکنه و دستگیرشونه.
10:08قاضی انتاب خیلی دوره.
10:10بله دوره. دوره اما هرچی دورتر باشه
10:13امتر شیری.
10:14اون زن نمیتونه بهتون دسترسی پیدا کنه.
10:17خیالمونم راحت میشه.
10:19افسونم اونجا خیلی ها رو میشتاسه.
10:21جاتون امتر میشه. مطمئن نه.
10:25باشه.
10:26پس آقا تانر کجاست؟
10:27تانر
10:28با همسرش
10:30رفته پیش خانواده همسرش.
10:32یاشار و بینور چطور؟
10:33با بینور صحبت کردم.
10:35اونا داشتن دنبال افسون و امیر میگشتن.
10:37اونا با هم هستن.
10:38افسون و امیر با هم هم.
10:40یعنی
10:40اونا جاشون امنه.
10:42بیاین دیگه من را ناراحت نکنی.
10:48با از این تا.
10:50بریم.
10:52خوبه.
10:53خوبه.
11:10بینار.
11:11بینار بینار بینار بینار.
11:13یه لحظه سب کن.
11:14کجا داریم؟
11:14اینو هم هم هستون نجات برن.
11:16دیگه چی که هستن؟
11:16با چی نجاتش میدی؟
11:17با حرف؟
11:18با حرف زدن نجاتش میدی گال من؟
11:19چی بهش میگی؟
11:20دعا میکنی؟
11:21اون دختر اصلاحه داره اصلاحه؟
11:23درسته.
11:24اصلاحه داره.
11:26درسته اصلاحه داره.
11:27ماید افسون را نجات داره؟
11:28میتونه بزنه وسط پیشونیمون.
11:30اصلاحه داره.
11:31میتونه ما را اصبا در بیاره.
11:32تو چی آدم ترسه و بزدلی؟
11:34من میرم خوهرم را نجات برن.
11:36بینار عزیزم.
11:36جایی نمیری شما.
11:37ببین اگه افسون بمیره تو هم میمیری.
11:40اگه تو بمیری من میمیرم.
11:41اگه من بمیرم همه میمیرن.
11:43لطفاً کمی با احتیاط عمل کن.
11:45لطفاً طبق نقش عمل کن.
11:47باشه خواهی شما.
11:48باشه سکه باش.
11:51از اون پشت دور میزنیم.
11:53منطقی اون همینه.
11:55باشه باشه.
11:56یه باشه.
11:57سکه باشه.
12:00اینجا را سر ایلت کن.
12:01برای بیا دیگه بیا.
12:03بشت آروم باشه.
12:09برای برای برای برای.
12:15دقیقا پشتم بینار.
12:17آروم باشه.
12:22بازه.
12:23بازه اما نیافتیم تو تله.
12:24شاید برای این بازه که ما وارد بشیم.
12:27آره.
12:28شاید اینگه تله باشه.
12:29آره اینگه تله از منطقی.
12:31خیلی سکت باش باشه.
12:40اومد اومد اومد اومد اومد.
12:42بکش گرد بکش.
12:54داره وسط داخل خونه رو میگرده.
13:02فکر نمی کنم دنبال چیز خاصی باشه.
13:04آخه اون یه توفنگ داره.
13:06میتونه راحت ما رو بزنه و
13:07با اون پارچه های دورش برمون
13:09چفم به دوسته میخواد.
13:10ما رو پاکش داره.
13:11سکت باشی آشار تو دیگه چه مربیه زندگی هستی.
13:14همه سیناریوی فاجعه باری می نبسی.
13:16سکت باش.
13:26همه چیز عالی میشه.
13:28فراموش نشدنی او ساده.
13:35داره میره.
13:36داره میره.
13:36باشه باشه فرید.
13:37هره ما باشیده هم نگار بیدار.
13:39باشه باشه دیگه.
13:39باشه باره سریره چون سریره.
13:41باشه باشه باشه.
13:44با چفش بریم تو.
13:47باشه برای اینکه صدایی نباشه گفتم.
13:51دقیقا باشه سرت هم خوشید.
13:52باشه باشه باشه.
13:55یعنی نترس.
14:11افزون.
14:12افزون.
14:17افزون.
14:19خوبی.
14:20حالت خوبه.
14:21بینار.
14:22یاشه.
14:23فریز بالاست.
14:24سریره بریست.
14:25سریره نم.
14:25می دونم.
14:26می دونم.
14:26می دونم.
14:27دیدم.
14:27دیدمش بالا داره یه کاری می کنه.
14:29اما من بدونه تا از اینجا نمی ران.
14:30این دیگه کیه؟
14:32اصلا نا دیدم.
14:34واقعا نمی دونم.
14:36از وقتی اومدم همینجوری بیهوشو افتاده.
14:38فکر کنم مرده.
14:38این سن روانی همه را اینجا جمع کرده و بسته می خواد کلکسیون جمع کنه یا قاچاق چیه؟
14:43من باش رو باز می کنم تو دستشو با کنم.
14:45می شه دستاتو باز نکنیم.
14:47چون وقتی پولیس بیاد می گیم دستمون بست از مدرک می شه.
14:49با بازید باش کنم.
14:50باشید باشید باشید.
14:51سکید.
14:52آی.
14:53کسافت یاری دریایی زده باز نمی شه؟
14:56خوش اومدین.
15:00شما رو دید.
15:01شاهد عقد نداشتیم.
15:04خوب شد اومدین.
15:08شاهد عقد؟
15:10گفت شاهد عقد.
15:12کی استباش می کنه؟
15:14نمی دونم.
15:15شاید همین جسمان نمی بینیمش.
15:19آقا دما تشیف ندارن.
15:22داداش سریع تر باره دیگه ایکم گاز بده.
15:27چافا بده دیگه گوشیو بردار.
15:31خوب.
15:33حال همه اینجا هستن.
15:36فقط مونده داماد بیاد.
15:39هیشونم به زودی می یاد اینجا.
15:51کی داره زنگ می زنه؟
15:54کی؟
15:54کی داره زنگ می زنه؟
15:56چطوری می خوایی جواب بدی؟
15:59دست داد بسته هست؟
16:01امیه بود امیه بود.
16:08دیدم امیه بود.
16:10الو؟
16:11الو.
16:12الو بینور کجایی؟
16:13من یکم دیر می رسم اما دارم می آم.
16:16کجایی؟
16:17اصلا نجاله نکن امیر جون.
16:19نمی خواهم اتفاقی برات بیافته.
16:21هنوز روزای قشنگ زیادی با هم داریم.
16:24می گه روزای قشنگی داریم.
16:26یعنی می شه گفت روزایی بد تموم شده؟
16:28ساکت ساکت شجاشر ساکت.
16:30امیر.
16:30امیر ما خوبیم.
16:31تو نگران ما نباش.
16:32مراقب باش.
16:33افسون.
16:34افسون اصلا نترس.
16:35من دارم می آم.
16:36نگران نباش.
16:37باشه دارم می آم.
16:38اما خیلی نراحتم می کنی امیر جون.
16:40وقتی نراحتم می کنی نمی دونم چی کار کنم.
16:42فیلیز.
16:43فیلیز گوش کن.
16:45اگه کوچکترین آسیبی به افسون بزنی.
16:48این بار زندت نمی زارم.
16:50فهمیدی؟
16:51می شننه چی می گن؟
16:53اگه بلاییم سر ما اومد نابودش کن.
16:55ما هم اینجا هستیم.
16:56بینارم پیش منه.
16:58هر وقت تو رو به دست بیارم.
16:59می زارم افسون بره.
17:03فیلیز.
17:07لانت بش.
17:08چا هم پاشه دیگه.
17:12اون مردر هم زده عجب فولاد ذریعه.
17:15این دختر عقلشو از دست داده همه منو می کشید.
17:17اگه می تون استیمون از سهر را ازش بگیریم.
17:20نه قهرمان بازی دارن.
17:22اگر قهرمان بازی ممنون.
17:27آم؟
17:27پاقشو دیگه.
17:31فیلیز خانوم.
17:32جسارته ولی اگر امکانش من یه سوال بپرسم.
17:37می خوام بپرسم.
17:38آیا این آقایی که دستاشو بستین با ما ارتباطی داره؟
17:41چون مار ستار را بستین.
17:43این بند خدا را هم بستین.
17:44برای همین می خواستم.
17:45ایشون آقید مراسمه.
17:47من کارمند دولتم.
17:49حتی اگر بخوایین منو بکشین.
17:50به زور عقد نمی خونم.
17:51پس بمیر.
17:52نه نه نه نه نه نه نه.
17:53نه کسی نمیره لطفا.
17:55مغزش الان میری زمین همه جا کسافت بر می داره.
17:57مگه می شه همچین چیزی؟
17:59من انجامش می دم.
18:00من عقد می خونم.
18:00اینقدر عقد خوندم.
18:02اینقدر عقد های زیاد که اگر بخوام لیست کنم
18:04از اینه تا روستا میره.
18:05چطور ممکنه؟
18:07خب آخه من گواینامه این ناخدایی دارم.
18:09برای همین می توانم روی دریا هم براتون عقد بخونم.
18:11از اونجایی که آدم خیلی خفنی هستم
18:13می توانم روی خوشگی هم عقد بخونم.
18:15برای همین آدام مناسبی براتون اصلا مگه نبینه؟
18:17بله بله ناخدا یاشار می خونه اصلا یه پاقه داره.
18:21آره ناخدا ها همچین اختیاری دارن.
18:23واسه همین عقدتا خونده می شه.
18:25نگره نباشه یاشار حلش می کنه.
18:26اون از خیلی آره خونده بهشون رحم نکرد.
18:28رحم نکرد.
18:29یاشار می خونه.
18:30می خونه.
18:47فیلیز
19:03فیلیز
19:05امین
19:06فیلیز در رو باز کن.
19:08موهد رو بر اومد.
19:10فیلیز
19:10همسر آیندم هم موهد.
19:15خوش اومدی عزیزم.
19:17بفرما.
19:17خونه ای خودته.
19:20سلام امیر.
19:21سلام.
19:22بخواه.
19:23سلام خوبی.
19:27لطفا بشین.
19:32چقدر منتظره این لحظه بودیم امیر.
19:34چقدر از هم دور بودیم.
19:36هم خودمون و هم بقیه رو فریب دادیم.
19:40فکر کردیم با بقیه خوشبخت می شیم.
19:43اما نشد.
19:44مگه نه؟
19:45من هفته ها سین زن رو دنبال می کنم.
19:47دیگه مثل خودمونو می شنسم.
19:49اگه به درد تو می خورد خیلی وقت بیش بیخیال می شدم.
19:53ارزونم خرسته می شیم.
19:57مثل بقیه؟
19:59چون ما مال هم دیگه ایم.
20:03فیلیس.
20:04می شه اون از ده رو بذاری کنار.
20:05تو با هم حرف بزنیم؟
20:07آها.
20:07اما من که هنوز خوانه نشدم.
20:13می گم.
20:14آخه این افزونو ببین.
20:16فکر می کنی من با این ازدواج می کنم؟
20:19ببین.
20:21گفتیم دوباره امتحان کنیم.
20:22به خاطر تو اومدم.
20:26من می خوام دوباره امتحان کنیم.
20:28لطفا.
20:28منو که گوله می زنی نه؟
20:31فیلیس لطفا.
20:35پس این مرسایه مزقره و تشریفات رو حصب می کنیم و میریم سر اصله مطلب.
20:39مگه نجا نباقه.
20:41بریم.
20:42ایگ وای اصله هیچی میگه.
20:44آها آقه.
20:45بله آقه من بودم.
20:46بله ما اینجا جمع شدیم که ازدواج شما دوتا رو انجام بدیم.
20:53خودکارو برای امزا فراموش کردم.
20:55همین الان می آم.
20:56این الان داره به من میگه آقه.
20:58دیوانم.
21:00اومدم.
21:02خیلی خوب.
21:03ما هم دفتر ازدواجمونو باز می کنیم.
21:05پس
21:06امیر دمیرهان عزیز و فیلیز تارهان
21:10به من درخواست دادید که ازدواج کنید.
21:13حتی با این که خانوم فیلیز به من مشت زد.
21:16خیلی خوب پس...
21:16ساکت شو.
21:17چقدر طولش می دی؟
21:19پس بریم سر سنده ازدواجشون.
21:25بریم.
21:26با اجازه بیام.
21:28بشینم اینجا.
21:33خیلی.
21:34شما
21:35فیلیز تارهان
21:37آیا امیر دمیرهان رو به عنوان همسر قبول می کنی؟
21:40بله بله بله.
21:43خیلی خوب با همون یه دونه کافیه نوشتم دیگه.
21:45شما
21:46امیر دمیرهان
21:47آیا فیلیز تارهان رو به عنوان همسر خود
21:50برای تمام عمر
21:52رو از این به بعد تمام عمر به عنوان همسر خود قبول می کنین قربان.
21:57ایفا
21:59لعنتی های مزاهب
22:06همتی منو گول زدی.
22:14فیلیز
22:16فیلیز
22:16همونیز با اتون کار دارم.
22:18فیلیز
22:19اصول
22:20اصول
22:22اصول خوبی ببینم.
22:24خوبم خوبم
22:24خوبم
22:25فیلیز تارهان اینجاست؟
22:29از اون طرف
22:29از اون طرف
22:30باشه این خیلی خوبه همه چی رو به راهه اما الان ما چی کار کنیم؟
22:43کاش نمیذاشتن اون زن فرار کنه من وقتی حال اون رو دیدم بیشتر ترسیدم.
22:47من رو که نگو قراره همش کابوس دبینم اگر میخوست به اون کفشه پاشدارش ما رو ریزیز.
22:51یاشا
22:52میشه بیشتر دربارش حرف نزنیم لطفاً.
22:54این یعنی چی؟
22:55اون زن اومد شما رو توی کوه هم پیدا کرد.
22:58من میگم شاید به ما جی پی ایس وز کرده بود چی کار کرده بود نمیدونم.
23:04دقیقا موقعیت ما رو از کجا پیدا کرده؟
23:06از اون زن همه چی برمیاد؟
23:08ببینید به نظرم این کار رو کنیم بهتره.
23:34تا زمانی که فیلیز دنباله مونه شما هم در خطری.
23:37آره.
23:38شما برگردین استانبال.
23:40ما هم یه مدت ناپدید میشیم.
23:43این بهترین کاره.
23:46پس جدا بشیم.
23:48آره بریم.
23:49بریم.
23:50بریم.
23:51اما کاش از هم جدا نمیشدیم.
23:53یاشار.
23:54باشه باشه.
23:55برمیگردیم استانبال.
23:56اینگار ممکنه از هر جایی پیداش بشیم.
23:57خیلی خوب.
23:58خیلی خوب.
23:59یکم سریع باشیم.
24:01یه صده ای از این جمعیت جمعه چیزی است.
24:11حتما گربه چیزی است.
24:13انقدر نترس.
24:14منظوره چیه انقدر نترسا؟
24:16این زن دیوانه هنوز بیرونه.
24:18دستگیری نشده واسه همین میترسم.
24:20یه پیام اومده.
24:23شمارش ناشناسه.
24:27اگه امیرو تیه بیس و چار ست پیدا نکنم،
24:31بهتره برای خودتون قبر پیدا کنید.
24:34این فیلیزه.
24:35این فیلیزه.
24:41به منم پیان داده.
24:42این زن شماره یه ما را از کجا آورده ها از کجا آورده؟
24:45انگار مامانم راست میگه.
24:47یعنی بتره تا وقتی که اون زن پیدا نشده،
24:50فیلن بیرون نیاییم.
24:55ببینم تو ترسیدی؟
24:57بی اینجا؟
24:59اصلا نترس باشه.
25:01من همیشه اینجام.
25:02ببین تا وقتی که من کنارت باشم،
25:04کسی بهتی هیچ کاری نداره.
25:06بیت گربه.
25:08چی شد؟
25:09چی شد؟
25:10گربه رج شد از این ترسیدی گربه.
25:12آبام داره زنگ میزره.
25:17جونم بابا.
25:18جم؟
25:20تو توی یک یابونی؟
25:23بسرم بهت نگفتم که بیرون نری؟
25:26باشه بابا الان میرم خونه.
25:28کسی کنارته؟
25:30سلام.
25:31برجو،
25:32دخترم تو هم برو خونه.
25:33بچه ها شما متوجه خطر این ماجرا نیستی؟
25:36اگه اینطوری بیرون باشین،
25:37اون زن خیلی راحت پیداتون میکره.
25:39برید خونه و درم بمنید.
25:41بیرون نرید.
25:42تا وقتی خبر دستگیریش نیمده،
25:44پاتون را از خونه بیرون نذارید.
25:46بابا ناسلامتی خودت هم الان بیرونی یا؟
25:49جم،
25:50به جایین که جواب پدرتو بدی،
25:52کاری که گفتم رو بکن.
25:53برو خونه.
25:54باش، باش.
25:55میبیرمت.
25:57اونجا رو ببینید.
26:00شایی بابا نکن نگید.
26:04یاشار،
26:05میگم فکر نمیکنه یکم داریم یواش بریم.
26:07نه نه، این روش یاشاره.
26:10دوست نداره تون رو ندگی کنه.
26:12من که گفتم خودم برونم.
26:14من که گفتم خودم برونم.
26:15باش، تو خوبی بینار.
26:16تو رو ندگی کن.
26:17اگه فیلیز ما رو نکش، اونوقت تو ما رو ببریمون دنیا.
26:19هایی بابا،
26:20نمیشه بریم قاضی انتاب اونجا امتره به خدا.
26:23منطقیه، این حرفش کاملا منطقیه.
26:25اگه بریم قاضی انتاب پیدامون نمیکنه.
26:27نمیدونه اصلا قاضی انتاب کنجه هست.
26:29نه نه، حرفی که امیرزد خیلی درسته.
26:31ما رو ببریمون دنیا.
26:32هایی بابا،
26:33نمیشه بریم قاضی انتاب اونجا امتره به خدا.
26:36منطقیه، این حرفش کاملا منطقیه.
26:37اگه بریم قاضی انتاب پیدامون نمیکنه.
26:39نمیدونه اصلا قاضی انتاب کنجه هست.
26:40نه نه،
26:41حرفی که امیرزد خیلی درسته.
26:43ما وقتی با هم ازدیم تو خطر میفتیم.
26:45بهترین کار اینه که از اینجا دور بشیم و خودمون رو گم و گور کنیم.
26:48ما خودمون رو گم و گور کنیم.
26:49تلفونامون رو خاموش کنیم و تو خیابون نریم.
26:51میتونه با سیگنال تلفونا ما رو تقییب کنه.
26:53پیدا میکنه کجایی مگه؟
26:54آره، ببینید بچه ها همونطور که گفتم
26:57تا وقتی که با هم باشیم،
26:58خطرش بیشتره.
26:59دقیقا.
27:00آره درسته اما خب...
27:02ما هم میریم یه جایی دیگه.
27:04خودمون رو ناپدید میکنی.
27:05میریم یه جایی دون.
27:06شمارم یه جایی مناسب پیاده.
27:08آره، زنگ میزنیم؟
27:09اما...
27:10بینور.
27:11زنگ میزنیم.
27:12باشه.
27:13آخ، آخ...
27:14الان یه اتفاق خیلی مهم هستر.
27:15چی؟
27:16آخ، آخ...
27:17الان دستشوییم گرفته.
27:18من همیشه تو لحظات بوهرانی دستشوییی میکنه.
27:20و اگه یه جا دستشویی پیدا نکنم
27:22نمیتونم هیچ کاری بکنم آملا بلا استفاده ایستوام.
27:24Ja, ja, ja, ja, ja.
27:54Aber ich habe einen Biste zu wirst du Du hast de dir.
27:57Du wirst du in diesem Vizio?
28:01Ich kann wahrscheinlich nicht ein bisschen weiter aniochen.
28:06Ich werde über Adrenalin nicht.
28:09Ich habe eine Oxytocine nicht.
28:10Ich kann mir jetzt vernieuwen.
28:12Ich kann jetzt sagen.
28:15W Version!
28:16Ich habe wirklich einen Mann.
28:19Ich habe das schon mit meinem Verdacht.
28:21Ich bin ein Feig.
28:51Ich bin ein Freund.
29:21Ich freue mich.
29:51Was das?
29:53Wir wollen den Schweren.
29:55Wir wollen den Schweren.
29:57Oh, mein Schweren.
30:01Wir kommen aber in der ersten Zeit, etwas zu kaufen.
30:05Das ist doch sehr.
30:09Wir wollen uns mit einem Schweren.
30:11Wir wollen uns mit einem Schweren.
30:13Wir wollen uns mit einem Schweren.
30:15Ich bin jetzt hier.
30:37Ich bin jetzt hier.
30:41Ich bin jetzt hier.
30:43Ja, ja, ja, ja, ja, ja.
31:13آقا کایا گفته باشه حله.
31:15حرفش منطقیه.
31:16ما هم بریم پس اتحادی قدرت میاره.
31:18بینون.
31:18گفتن هر جا جمعیتی باشه.
31:21برکت هم هست.
31:22بریم.
31:23ما همونجا باشیم.
31:24باشه بریم.
31:25اما چطوری؟
31:26آره وسیل نداریم.
31:27این سختش می کنه.
31:28ولی را بیافتیم تو را وسیل هست.
31:30بیاد.
31:31ببین من جلال کسی رو نمیگیرم.
31:32آسوار هر ماشینی هم نمیشم.
31:43Absohn, Absohn, Absohn.
32:13Absohn, Absohn, Absohn, Absohn.
32:43Absohn, Absohn, Absohn, Absohn.
33:13Absohn, Absohn, Absohn, Absohn.
33:43Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn, Absohn
34:13Ja, ja, ja.
34:43Ja, ja, ja.
35:14شنستمت گرفتی نه؟
35:15گرفتم.
35:19جم, واقعا میخوایی با من بیایی قاضی انتاب؟
35:24با این که پدرت حسابی سفارش کرده بود تو خونه بمونی؟
35:28میدونی که هایگه به فهم خیلی عصبانی میشه؟
35:30خب عصبانی بشه.
35:32تا وقتی اون فیلیز دیوونه پیدا بشه؟
35:35با همیم تنهات نمیذارم.
35:40باشه رستی من بخواهم چیزی در باره یه فیلیز و قاضی انتاب نمیگم.
35:43یعنی نمیخوام نگرام بشه.
35:46چرا واقعا؟
35:47چه مشکلی داره؟
35:49خب بگیم دیگه.
35:51به برادرم، به افزون، به خالت.
35:54ببین وقتی من اینطوری یواشه که کار میکنم
35:56یه حس خفگی به هم دست میده.
35:58جم جون من بعد برگشتن از قاضی انتاب بهش میگم باشه.
36:02فیلن یه جوری قایمش کن.
36:05پس مثل دوتا دوست رفتار کنی؟
36:07دارین میریم قاضی انتاب.
36:08مردم حرف میزنن و سوال میپرسن.
36:10میان خونه ی آدم و سایت بیرون رفتنمون هم کنترل میکنن.
36:14اصلا لازم نیست. بیخیان.
36:16پس وقتی بریم قاضی انتاب،
36:19تو میخوایی مثل رستایی رفتار کنی؟
36:21چه بخوایی، چه نخوایی؟
36:23تو هم همینطوری رفتار میکنی عزیزم.
36:26کسی که میره قاضی انتاب اینجوری میشه.
36:34شوخی میکنی؟
36:35نه با شوخی چیه؟
36:37واقعا همینه.
36:38مشکل منو توضیح داریم.
36:39شوخی کجا بود بچه ها؟
36:41خیلی راحت ما را انداخت بیرون.
36:43بدون این که حرفی گوش کنه.
36:44وقتی هم که ما را از در بیرون انداخت
36:46ما هم از همون در برگشتیم و گفتیم
36:47آقا کایه ما را فرستده.
36:49وقتی اینو شنید اصابانه چا.
36:50توفنگی چا در بود.
36:51بقیه شم نمیگرد پاییم باز الان بود.
36:52همین کارو کرد.
36:53داشتیم از یه دیوونه فرار میکردیم
36:54وسط را یه دیوونه دیگه خفته میکرد.
36:56ببخشید افسون مادر بزرگ تمستا.
36:58خیلی ماما بزرگی من اینجا چی کار میکنه
37:01اصلا نمیفهمم.
37:02بعد از این که پدرت رفت اومده
37:03تو مزرعه مونده که پروین خانم نیاد.
37:05اینجا وقتی مارم دید
37:06کارگراشو بیرون کرد
37:07چون نمیخواست زندگیشونو به خطر بندازه.
37:10حالا ما رو جای کارگراش به کار گرفته.
37:13افسون مادر بزرگ واقعی ته
37:14چون وقتی من اومدم نبود.
37:16نه رو هره.
37:17مادر بزرگ واقعیمه.
37:18ظریفه.
37:20آدمیو نمیشناسم که اینقدر با اسمش در تزاد باشه.
37:23قبلن هم بد اخلاق بودم
37:24و الان خیلی بدتر شد افسون.
37:25از صبح دارم گوجه رنده میکنم.
37:28دستام خسته شد.
37:29این ظلمه به خدا.
37:30هر روز دارم میرم
37:32که موردونی خسته شدم.
37:33خود به اصله این کارو میکنه.
37:35از من متنفره.
37:42چرا؟
37:42چرا بعد از من متنفر باشه؟
37:44آیه چون گفتی که باب فروشی
37:46ولی بد دکتر شدی.
37:47شاید با سمونه.
37:48اما اون که دروغ من نبود دروغ تو بود.
37:50باشه حالا هرچی.
37:51اگه اینجوری خوشش میاد.
37:53از همه طور خوشش میاد.
37:54تو رو اصلا دوست نداره.
37:55اصلا دوست نداره.
37:57چون ظریف خانم تو این دنیا
37:58فقط من رو دوست داره.
38:00این رو راست میگه.
38:05آمد.
38:07آمد.
38:07آمد.
38:07آمد.
38:08آقا برید سر کنی.
38:11کجا فرار میکنی؟
38:13بیاین اینجا.
38:14ماما بزرگ.
38:16ماما بزرگ.
38:23ماما بزرگ.
38:26این کیه با حاطه؟
38:28یه بار دختر.
38:33یه بار کباب فروش.
38:35یه های نامزر.
38:36یه های دروخو.
38:38این مرده همون مرده؟
38:40ماما بزرگ.
38:42امیر را مرد.
38:42اون باید بری ها.
38:46من نمیخوام این مرد تو مزرعه من باشه.
38:48ماما بزرگ خواهش میکنم به خاطر من.
38:51تو دیگه.
38:51اصلا حرف نزن افصال خانه.
38:56یه هاشکی رفته پیشی مادرت.
38:59مادرت هم بیمارستان رو بهد داده.
39:01روش هم مزرعه رو بهد داده.
39:03تو هم پدرتو فرخته.
39:05نه؟
39:05ماما بزرگ بعدن حرف بزنیم.
39:10همه چیز رو برای تعریف میکنم.
39:11البته که حرف بزنیم.
39:13حرف بزنیم.
39:14منم باید یه چند کلامه با حد حرف بزنم دیگه.
39:20دستات گفتن جونمون در خطر من دلم سخت.
39:23آوردم سنتو.
39:25اما این مرده باید بری ها.
39:27زریف خانون.
39:29ببخشید.
39:29اما جون افصال در خطره.
39:31نمیتونم تنهاش بذارم.
39:33اوپ اوپ.
39:34اوشه.
39:35آقا زم.
39:38اینگار تو نمیفهمه.
39:40اینزا رو نگاه.
39:41افصال دختر خانه.
39:43اینزا هم گازی انتابه.
39:45هیچ کس نمیتونه به صدمه بزنه.
39:48فهمه بید؟
39:49آها.
39:49باشه ماما بزرگ.
39:51به اونا هم آسیبی نرسه.
39:52پولیس اون زن رو پیدا میکنه و دو شب اینجا میمونن.
39:55مهمون خدا هم گناه دارن زشته عیبه.
39:58زریف خانم جون بعدش کلش هر پرشت سرتون حرف میزنه ها که مهمونش رو بیرون کرده.
40:02چقدر بعد.
40:04تو ساکت باش.
40:05ساکت؟
40:06من از بچه یه من تو یه نفر خوشم نمیامد.
40:09وقتی از بچه هم خوشد نمیاد چیمه دادم.
40:12خیلی خب باشه ماما بزرگ.
40:14چند شب بمونه دیگه باشه.
40:16چند روز دیگه میره.
40:17خب؟
40:18تو باخ بخوابه.
40:20اگر از این رسمت لذت بردید.
40:23لطفا سابسکرایب کنید و از ماه حمایت روید.
Schreibe den ersten Kommentar