Skip to playerSkip to main content
  • 2 days ago
خلاصه داستان
فریحا دختری در یک خانواده فقیر زندگی می‌کند که سرایدار آپارتمانی در یک محله بالانشین در شهر استانبول است. ماجرا از آنجا آغاز می‌شود که فریحا در دانشگاه قبول می‌شود و با ثروتمندترین و مشهورترین پسر دانشگاه آشنا می‌شود. فریحا شروع به دروغ گفتن می‌کند و عاشق امیر می‌شود و وقتی که دروغ‌های فریحا برملا می‌شود امیر از او متنفر می‌شود و…

ازیگران:
هازل کایا
وحیده پرچین
چاتای اولوسوی
متین چکمز
جیدا آتش
صدف شاهین
یوسف آک‌گون
دنیز اوگور

Category

📺
TV
Transcript
00:00فری ها، این مجله ها رو جمع کن بذار جلوی در رفتنی میبریمشون
00:05بابرم نمیشه، تو میخوای منو از خونه خودم بندازی بیرون؟
00:20جانسو چرتوپرت نگو
00:21بابام از این کارا خبر داره؟ میدونه میخوای منو بفرستی امریکا؟
00:26تو دیگه واقعا شورشو در بردی، من برای آیندهی تو تلاش میکنم
00:30رتبت اونقدر کم بود که با کمک دیگرانم نمیشد کاری کن
00:33همه چیو به بابام میگم، این که به خاطر قبول نشدنم چه کارایی که با هم نکردی؟
00:38این که میخوای از دستم روح هست بشی؟
00:40دختره گستاخ، منم مثل مادرتم، منم درست مثل بابات از قبول نشدنیت ناراحتم
00:46تو هیچ نسبتی با من نداری؟
00:49مامانم مرده و تو باعث شدی که مامانم بمیره
00:54چون مامانم مرده تو اینجایی
00:56دیگه داری حوصلم رو سر میبری
00:58به خاطر این بیعدمی که کردی، باباتم حسمن تو رو نمیبخشه
01:02تو پشیمون میشی، بابام تو رو نمیبخشه، تو رو نمیبخشه
01:06بازم جنزو و سنم خانم دواشون شده
01:31آی آی آی آی
01:32میبینی؟ فریها خانم؟
01:38فقط تو نیستی که مشکل داری
01:40دختر همه چی داره
01:42ولی بیچار دست نامادریه
01:45بیچار دلم براش میسوزه
01:47ها میسوزه؟
01:49با ازر
01:49به خاطر یه حرف کچولو
01:52دیدی چجوری با همون رفتار کرد تو درست برای
01:56مامان و بابات نمیسوزه برای اونا میسوزه
01:59آخه چرا دلت باید برای این آدم رو بسوزه؟
02:02فریها؟
02:03میدونی حسن خانی دختر داشت اسمش گلیه
02:06سنم خانم اونو برای کارای روزانه خاسته
02:09مثلا میخواد منو بپیچونه
02:13وای خودوی من
02:15فکر کردن میتونن زهرارو گول بزنن
02:18دیوونه
02:19خوب شد
02:22حد اقل من میتونم یه نفس راحت بکشم
02:28وای اینگار واسه منم خیلی مهم بود
02:31این خونه نشد یه خونه یه دیگه پیدا میشه
02:34چیزی که زیاده کاره واسه من
02:38بابام تو رو نمیبخشه
02:46مامان جون خیلی دلم برا تنگ شده
03:02مامان جون خیلی دلم باید
03:11فری ها دیر نکنی
03:40این مجله هارم بردار
03:41روز بخیر خانم معلی
03:46روز شما هم بخیر
03:47شما خدمتکار جانسو بودین آره
03:49بله چرا چیزی شده
03:51شلاس داشتیم ولی فکر کنم خونه نیستن
03:54وای خدا
03:55شاید تو همون باشه
03:57ده دقیقه از دمه در منتظرم
03:59هم به گوشی سنم خانم
04:01هم به خونشون زنگ زدم
04:02اما کسی جواب نداد
04:04بهشون بگین من اومدم اما نبودن
04:06باش
04:08خست نباشید
04:09خیلی ممنون
04:10وای خدای من
04:13مامان اتفاقی افتده؟
04:16محلم جانسو اومده بود
04:18گفته ده دقیقه در زده
04:19ولی کسی دارو باز نکرده
04:20اما جانسو خونه بود
04:23ولشکان عزیزم حتما جایی رفته بیا به
04:27نه اون جایی نمیره
04:29تو پشیمون میشی
04:33بابام تو رو نمیبخشه
04:35تو رو نمیبخشه
04:36مامان کلیده پایی نی؟
04:38چی شده دوختر؟
04:40بگو دیگه
04:42نمیبخشه
05:12فری ها بگو چی شده آرون دختر فری ها سب کن
05:16فری ها یه حجت شد چی شده
05:18یه چیزی بگو دیگه
05:21جانسو
05:23جانسو
05:28جانسو چه شده
05:33دارو خورده
05:37جانسو
05:39جانسو
05:40جانسو دخترم جانسو
05:42جانسو دخترم
05:45آفرین خوبه ادامه بده
05:48نفس بگیر
05:50بده بیرون
05:51دم
05:53بازدم خوبه
06:05مثل همیشه خیلی آقلنه بود
06:07مرسی برای اموز کافی
06:09باشه اما تمریناتت یادت نره
06:11چشم
06:12بی خودی تلاش میکنی
06:17آخرش معلومه چی میشی
06:19گلابی
06:20عزیزم کاریش نمیتونی با کنی
06:22کرای
06:22تو این چه روزه کجایید
06:27زنگ میزنم جواب نمیدید
06:29تمام آخر هفتمو خراب کردید
06:31به تو چه
06:33هر جا بودیم بودیم دیگه
06:35باید به تو جواب پس بدم
06:38باید جواب پس بدی کرای
06:40یالا بگو
06:41هنده تو سال پیش در سای دفاع شخصیتا ول نکردی
06:45کرای
06:47سب کن با تو هم
06:48هنده چی کار کردی
06:52باش عزیزم
06:54هر جور تو بخوای
06:55بیمارستان بودیم
06:57راحت شدی؟
06:58بیمارستان
07:00امیر
07:02اتفاقی برای امیر افتاده؟
07:05نه
07:05واسه امیر اتفاقی نیفتاده
07:08یه اتفاق کچیک برای جان افتاده
07:10فهمیدی؟
07:11چه اتفاقی افتاده؟
07:13جان خوبه
07:14کدوم بیمارستانه؟
07:15یه چیزی بگو دیگه کارای؟
07:17هنده حالا که فهمیدی خواهش میکنم آروم باش
07:19بارا بیرون من واسه در ما
07:21اینقدر حرف نزن سود آمادشو که با هم بریم بیمارستان یالا
07:24هنده
07:26اگه میخواستم بری به تو هم زنگ میزد
07:30نه ماما نمیدونم چیزی به هم نمیگن
07:46تونستی به سنم خانوم خبر بدی؟
07:48نه نه تونستم پیداش کنم
07:50انگار آب شده رفته تو زمین
07:51تلفونشم خاموشه
07:53آه از من رفته گردش
07:55دخترشم چیزی نمیدونه
07:57از مدرسه که اومد فرستادمش خونه یه طولین خانوم
07:59باشه مامان
08:01تو بازم سرکان بهش زنگ بزنی
08:03مامان برای جانسو دعا کن
08:05باشه عزیزم دعا میکنم
08:07خودفز
08:07سلام خانوم
08:17ببینم چه جوابی به باباش میدی
08:21تو این خونه یه به اون بزرگی اون بچه رو نتونستی تحمل کنیم
08:27خوده یه من به خاطر جوانیش بهش رحم کنم
08:31عزیزم تحمل کن
08:39تحمل کن
08:40همه چی درست میشه
08:42عزیزم
08:43یاسمن خانوم جاد تو بهشت باشه
08:48دختری رو که اونقدر واسط عزیز بود
08:50ببین به چه روزی افتاده
08:52داره با مرد دست و پنجه نرم میکنه
08:54عزیزم
09:01زهرم
09:04چیزی نست عزیزم تموم میشه
09:15تمومه یکم دیگه مونده
09:20درد داشت
09:24اصلا درد نداشت
09:26داداش
09:30مگه قرار نبود با هم بازی کنیم
09:33میخواستیم فوتبال بازی کنیم
09:35سب کن عزیزم
09:36آقای دکتر اجازه بده
09:38بازی رو فوری میرم
09:39فردا که مرخص شدی تو خونه بازی کن
09:41باشه پسرم
09:42یعنی میریم خونه
09:44چیه
09:45از اینجا خوشت نیومد
09:47نه
09:47زیاد خوشم نمیاد
09:49بعدا نتجه از ماش میاد
09:51اما فکر نمیکنم چیز نگران کنندهی باشه
09:54فردا صبح مرخص میشه
09:55خیلی از لطفتون ممنون آقای دکتر
09:57خواهش میکنم
09:58خیلی ممنون ما چکرم
09:59داداش
10:04قرار بود از آرنده بخوایی چیزایی بیاره
10:06اکس مامانمو بگو بیاره
10:10اکس مامانو میخوایی چیکار
10:12مگه نینی کچولوی
10:13من نینی کچولو نیستم
10:14به سر قدرتمنده مامانم هستم
10:17چقدر دود منو فروختیم
10:21من هیچ وقت تو رو نمیفروشم داداش
10:24چون مامانم خیلی ناراحت شده
10:26که زخمی شدم
10:27به خاطر همین گفتم
10:29داداش فعلا بیخیال مامانم
10:33تو واقعا یه پسر مامانی شدی
10:35دوامون میشه هاداداش
10:37مامانم که بخواست خودش نرفت
10:39مامانم بدون من حسلش سر میره
10:42مامانم منو خیلی دوست داره
10:44بس دیگه بهتر فیلم نگاه کنیم
10:48ببین همسکم چقدر خوشگله
10:54نه خیرم مال خودم خوشگلتره
10:58فریو
11:06جانسو کجوست؟
11:13من میخوام برم بیمارستان
11:35میخوام پیش امیر باشم
11:37اون الان از دست مامانش نراحت و عصبانیه
11:41نراحت و عصبانیه
11:43مثل همیشه
11:44نمیتونه قبول کنه که
11:46هنوز مادرش به خاطر بدشاش برنگشته
11:49خوب
11:49هر چیزی یه تاوانی داره
11:52اینطوری یاد گرفته اون شوهره رو نگه داره
11:56باشو باید بریم بیمارستان
11:59میخوام امشب پیش امیر باشم
12:02هنده
12:03تو دختره خیلی خوشگلی هستی
12:07هم خوشگل هم خوب
12:11اما میدونی کجا میبازی
12:13هر جایی که خیلی اصرار کنی اونجا میبازی
12:18اصلا بیخیال تو درک نمی کنی
12:29چیو میبازم
12:32هنده
12:40منو نگاه کن
12:43خوب نگاه کن من دیگه باید برم
12:46تو هم فیلمه گرگو میشو بذار برای هفتاد و هشتمین بار
12:50یا هفتاد و نهمین بار نگاه کن
12:52بهت خوش بگذره
12:54من میخوام برم پیش امیر
12:58امیر تو را نمیخواد
13:03این یعنی چی؟
13:06یعنی فقط مربوط به تو نیست
13:11هیچ کسا دورو برش نمیخواد
13:13حتی مادر و ناپدری شو
13:15امیر نمیخواد روابط خونوادگیشو زیر رو کنن
13:18منم باشم نمیخواد
13:20من میرم زیر رو میکنم
13:23وقتی تو میری زیر رو نمیشه
13:26من که برم میشه
13:33هنده
13:34اصلا هر کاری میخوایی بکنم
13:36من دخالتی نمی کنم
13:38اینم بعدا واسط میارم
13:46یعنی تو کدوم بیمارستانه
13:50حالدون
14:02ببین
14:04اگه میخوایی سینجیمم کنیم
14:06بهتر بیایی اینجا این کارو بکنی
14:09نمیدونم باید یه جوری خودتو برسونی
14:13من اینجا تنها
14:15جوز اختر سرای دار
14:17کسا دیگه اینجا نیست
14:36حالدون امشب نمیاد
14:40با پروازه بعدی میاد
14:46فریان
14:55وقتی اونو پیده کردی چطور بود؟
15:00تو
15:05صدای دربامونو شنیدی؟
15:10بهم گفت پشیمون میشیم
15:14میخواست من رو پشیمون کنه
15:18از من خیلی متنفره
15:21سنم خانم
15:28هیچ وقت از سعی دل منو دوست نداشته
15:32هیچ وقت قبولم نکرد
15:34من میخواستم کمکش کنه
15:38من فقط خواستم
15:40مسئله دانشگاشو حل کنه
15:43خیلی سعی کردم رابطمو باش بهتر کنم
15:47واقعا سعی کردم
15:49اما هیچ وقت بایم فرصت نداد
15:52لطفاً این طوری حرف نزنید سنم خانم
15:57من کسی هستم که جای مادرشو گرفته
16:04یه زن بابای بد و فرصت تلم
16:07این هیچ وقت عوض نمیشه
16:12اونه هنوز منو با عنوان مادرش قبول نکرده
16:18و هیچ وقتم نمی کنه
16:20و ما هیچ وقت مثل یه دختر و مادر نمیشیم
16:25اونه هر وقت یاده مادرش میفته
16:27بیشتر از من متنفر میشه
16:38جانسو دلش برای مامونش تنگ شده
16:40کیه که دلش تنگ نشه
16:43ببینیم
16:47اون چیزی که اون میخواد مادری شما نیست
16:50میدونید اون
16:57خیلی تن هست
16:59فقط سعی کنید یه دوست خوب برش باشید
17:05خیلی ممنون فریحو
17:10برای همه چیز
17:14خبری نشد
17:19هنوز به حوش نایومده
17:21نه
17:23من یه چند دست لباس براتون آوردم
17:28نگران پلینم نباشین سپردمش دست طولین خانوم
17:34محمد و رزا تو خوننو برای سلامتیش دعا میکنن
17:37خیلی ممنون زهرا
17:39خواهش میکنم
17:43خالدون
17:50چی شد؟
17:53چرا باباش هنوز نایومده؟
17:55به پرواز نرسیده؟
17:57همه هنوز پدر دختره نایومده
17:59ببین سنم خانوم چطور ترسیده
18:02سپران شما جواب این کاراتونو تو آخرت به یاسمان خانوم پس میدین حالا میبینی
18:09مامان
18:10مگه حال روزشو نمیبینی؟
18:12خب چیه؟
18:17من برای دخترت هر کاری که تونستم کردم
18:20اما وقتی نیستی من به تنهایی نمیتونم کاری بکنم
18:27داره تابان کاراشو پس میده
18:29آره آه مظلوم اینه دیگه خودت یه نگاه بنداز
18:33دستیو که پس میزدی؟
18:38الان مجبوری اینجوری بگیری
18:40زشته مامان زشته خب راست میگم
18:43خواهشن یه راهی پیده کن و زود بیا
18:47من نمیتونم حتما بیا
18:49فریها عزیزم تو برا خونه
18:58من نمیتونم جانس رو تنها بذارم
19:00سنم خانوم
19:01بهتر شما بریم یکم استراحت کنین من کنار جانسو هستم
19:05اصلا نگران نباشیم
19:07باشه
19:08برو برو
19:10اوف بازی آوانتج رو از دست دادم
19:14نراحت نشو
19:16وقتی تو بچه بودی ما آتاری بازی میکردیم
19:19حلکی که سوپر ماریو رو تموم نکردم
19:22اوه سوپر ماریو؟
19:24تو تترسم بازی کردی
19:27فکر کردی من بچه هم؟
19:36چی؟
19:37تو که هنوز بازی رو شروع نکردی
19:40بازی هنوز استافه
19:42منم آدمم دادشی
19:44بلاخره خست نمیشم
19:46صدای حوش رو شنیدیم
19:51باید بخوابی
19:53فردا دوباره بازی میکنیم
19:54داداش
19:55ساعت گوشی تو کوکی میکنی برای هم؟
19:58گفتم که صبح بازی میکنیم
20:00چرا ساعت کوک کنم؟
20:01برای زنگ زدن به مامانم
20:03من خوب میدونم اونا چرا نیومدن
20:06دنبال آخرین با کوگان هستن
20:08ولی نتونستن پیدا کنن
20:09باشه
20:12ساعتم رو کوک میکنم
20:14تو بخواب عزیزم
20:15بیفا نوی
20:42حالش چطوره؟
20:49هر تغییری که تو وضعیت بیماری جد بشه
20:51دکتر برای توضیحات میاد اینجا
20:53الان برای شما یه آرام بخش تذریخ میکنم
20:55لطفا کمی استرحت بکنین باشه
20:57اما
20:58من نمیخوام بخوابم
21:01من میخوام منتظر بمونم
21:03باشه میتونین منتظر باشین
21:05بفرمائین
21:05وقت یه آرام بخش ضعیف میزنم
21:08دکتر حتما سر میزنه ولی زمانش معلوم نیست
21:17دکتر حتما سر میزنه ولی زمانش معلوم نیست
21:31هر وقت چیزی احتیاج داشتین کافی این دکمر رو پشار بدین
21:35باشه؟
21:35باشه
21:36خیلی ممنون
21:37خواهیش میکنم
21:38وای خودوی من
21:46بیمارستانشونم مثل قصر میمونه
21:49هرچند وقتی مریض باشی قصرم به دردت نمیخوره
21:52وای اینجا چقدر گرمه
21:56منم میرم یکم هوا بخورم
21:58نمیخواد بگیر بشین
21:59ممن میرم تو حیات
22:01الان مگه میشه
22:05باشه برو فقط زود بیا
22:35نمیخواد بگیر بشین
23:05نمیخواد بشین
23:35نمیخواد بگیر بشین
23:37اومده
24:01از هایت چیدید
24:02اونا رو بذارید تو مشین
24:04میریم بیماره سان انده های خیابونه ببکیم
24:26ساعت یازده شبه خانم میخواد بره ملاقات بیمار
24:29ما هم باور کردیم
24:30تو خونه اتفاق افتاد
24:36جان موقع بازی افتاد تو از سخر
24:40وای چقدر بد
24:42چطوره الان خوبه؟
24:44خوبه
24:45سه روزی هستش که اینجاییم
24:47رسش روز اول خیلی به هم سخت گذاشت
24:50فردا مرخص میشون
24:53جوابه آزمهششو گرفتم
24:55حالش خوبه
24:56حتما مامان بابات خیلی نرهت شدن
25:00آره مامان و بابام خیلی نراحت شدن
25:04مامانم و بابای جان اینجا نیستن
25:16یعنی جان از ازدواج دوم مامانمه
25:20اونا امریکان
25:22داستانش ما فصله
25:23بابای دوستم هم امریکاست
25:27هنوز نتونسته برگرده
25:30یعنی میگه این اتفاق ها پیش میاد
25:35آره پیش میاد
25:37مطمئنم مامانه هم خیلی نگرانه و دلش شور میزنه
25:42همش به فکر شماست
25:44زیر چشم چی شده
25:50چی اینو میگی
25:55یه اتفاق ساده بود
25:59آخه من یک کمی دستو با چلفتیم
26:02جمعه شب تونستی به ماقع برسی خونن؟
26:08آره رسیدم
26:12پس ارزش رفتن تو بارونو داشته
26:18ماجرای افتادن جانو
26:21بعد از رفتن تو فهمیدن
26:23درد سر پشت درد سر
26:25خراب شدن ماشین
26:28بارون
26:28بعدشم تو شب جمعه تاکسی پیدا کردن
26:31و بقیشو خود دیگه تصور کن
26:33پس برای همین ماشین تو بیر کردی
26:36چیزی گفتی؟
26:38ماشینو چی کار کردی؟
26:40پیش اون تمیرکار گذاشتمش
26:42اصلا یادم رفت شمالشم بگیرم
26:44بذار
26:47ماجرای بیمارستان تموم بشه
26:49میرم دامالش
26:51بخونه یا شمام
26:53خیلی نزدیکه
26:54میتونم راحت پیدش کنم
26:56تو با داداشت
27:00با داداشت تنهایی کسی دیگهی نیست پیشتون
27:02کرای هم هست
27:04سه روز اون بیچارم از کار رو زندگیش مونده
27:08اون دوست سمیمی مین
27:12تو نمیشنسیش به سر خیلی خوبیه با معرفته
27:16یعنی یه جورایی
27:18مثل
27:20مثل تو
27:22مثل من
27:24آخه
27:27تو هم تا این موقع شب به خاطر دوستت اینجایی
27:30تو هم قوانینتو زیر پا گذاشتی
27:35و تا این موقع شب اینجا موندی
27:38دوستی یعنی این
27:43حد اقل خودت حق انتخاب داری مگه نه
27:49زهنمو خوندی
27:50بگذاری مطمئنم ممانت همان خیلی نگرانتونه
27:57مادرها همیشه همینطوری هست
28:00همیشه نگرانه بچه هاشونه
28:03خیلی وقتا کم میارن
28:07اما سعی میکنن قوی باشن
28:11تو
28:16واقعا خانواده خوبی داری فریها
28:20سردت شد
28:31نه نه لازم نیست ممنون
28:36نمیشه که اینطوری
28:37بیا
28:41باورم نمیشه
28:56باورم نمیشه
28:56منو ببر خونی
29:02نه هم بریم بریم کلو
29:05بگیش اینا رو هم بده بزنج
29:24موسیقی
29:50PYM JBZ
30:20PYM JBZ
30:50PYM JBZ
31:20PYM JBZ
31:50PYM JBZ
32:20PYM JBZ
32:50PYM JBZ
33:20PYM JBZ
33:50PYM JBZ
34:20PYM JBZ
34:50PYM JBZ
Be the first to comment
Add your comment

Recommended