Skip to playerSkip to main content
  • 3 days ago
خلاصه داستان
فریحا دختری در یک خانواده فقیر زندگی می‌کند که سرایدار آپارتمانی در یک محله بالانشین در شهر استانبول است. ماجرا از آنجا آغاز می‌شود که فریحا در دانشگاه قبول می‌شود و با ثروتمندترین و مشهورترین پسر دانشگاه آشنا می‌شود. فریحا شروع به دروغ گفتن می‌کند و عاشق امیر می‌شود و وقتی که دروغ‌های فریحا برملا می‌شود امیر از او متنفر می‌شود و…

ازیگران:
هازل کایا
وحیده پرچین
چاتای اولوسوی
متین چکمز
جیدا آتش
صدف شاهین
یوسف آک‌گون
دنیز اوگور

Category

📺
TV
Transcript
00:00ارائه شده توسط رسانه اینترنتی مویباز
00:14جواب بده دیگه افریها
00:30جان سو جان میشه لطفاً بیدارشی؟
00:34اینطوری برای پلینی اولگویه بد میشی؟
00:37آی تمام حرسش از اینه که دختر قبول نشده
00:44موسیقی
01:14گوشیت شکستم واقعا من ذرات میخوام
01:18مهم نیست
01:20میخوای ببرمه دکتور؟
01:23نه ممنون لازم نیست
01:25پس سوارشو بریم برای دیگوشی جدید بخرم
01:28این گوشی محقا دست منه
01:31گوشیمو دادن واسه تعمیر ممنون
01:33خب پس بذار پولشو بهت بدم
01:36ببینم تو واسه چی میخوای به من پول بدی؟
01:38خب چون تلفونتو شکستم باید پولشو بهت بدم
01:42لازم نکرده
01:44ولی باید جبران کنم
01:47اگه میخوای جبران کنی دیگر آنندگی نکن
01:49بفرمایید
02:08ممنون
02:10نوشه جان
02:11باید
02:13بهترین مدرسه
02:18بهترین معلمایی خصوصی رو براش گرفتن
02:21مثل دختر خودم بهش میرسیدم
02:24باباشم به من اعتماد داشت
02:26حال دونو خیلی ازیت کردیم
02:28من به فکر آینده اونم
02:30حال دونو خیلی ازیت کردیم
02:32من به فکر آینده اونم
02:35از این وابستگی راحت میشود
02:38و میتونست یه زندگی جدید و برای خودش درست بکنه
02:42اما
02:43ببین کیا قبول شدن و
02:46پرانسس کچولی بابا نتونست
02:50دانشگاه فری ها چطور پیش میره زهر را؟
03:00خوبه
03:02ممنون
03:04میدونی؟
03:06به زور میاریم اش سر میز
03:08باید ببینیش همش سرش تو درس و کتابه و 24 ساعت درس میخونه
03:12چه خوب
03:14امیدوارم همیشه اینطوری پیش بره
03:16ما تا آخر کارمون را درست انجام میدیم
03:20مره
03:22شهر
03:44مره
03:46تاکسی
03:52ایتیلر لطفا
04:03چشم خونم
04:04میتونم اینجا پیده شم
04:08مگه نگفتی ایتیلر
04:10باید اینجا پیده شم
04:16بفرماییت
04:46خراب شده
05:00نمیشه درستش کرد
05:01کاملا از کار افتاده
05:04باید بره سطل آشقال داداش
05:06چی کار کردی که اینطوری شد
05:09بابا
05:10دستم به در خورد و اینم افتاد زمین
05:12بیاینو بذارو دستت
05:14ممان تو رو خوده بلم کن
05:15گوشت خامه واسه زخمت خوبه
05:17بیازی نستفاده کن
05:20فیلن با این کارت را میفته
05:21من اینو میبرم بدم درستش کنم
05:24شاید بشه درستش کرد
05:26بگیر
05:27نمیشه بابا آخه این خیلی قدیمیه
05:30راست میگه
05:32این چه حرفیه
05:34مگه فرقی میکنه
05:36همونطور که کار من را میدازه
05:38کارتورم را میدازه
05:39بابا دخترتو میره دانشگاه خصوصی
05:41باید گوشش دوربیندار و لمسی باشه
05:43اگه نباشه کلاسش میاد پایین
05:46من دوربیندار و لمسی
05:47و این چیزها را نمیفهمم
05:49مگه میخواد فیلم برداری کنه
05:50تلفون فقط برای تماس گرفتنه
05:53با این کارا فقط میخوای خوهرتو عذیت کنیم
06:04چه زود فراموش کردی
06:05مگه تو نبودی که خودتو به در و دیوار میزدی
06:08که گوشی دوربیندار بخری
06:10بیعدب
06:12فریها
06:26چی کار میکنی؟
06:28دارم درس میخونم ممان
06:29دخترم نراحت نباش
06:36تخصیر بابا تم نیست
06:37آدم نگران میشه
06:39باید یه گوشی پیشت باشه که بهت زنگ بزنیم
06:41منو ببین
06:44اگه بین دوستات خجالت میکشی
06:47اصلا تلفونو بیرون نیار حل میشه میره
06:49چه خجالتی ممان
06:52اصلا این طور نیست
06:54سب کن ببینم
06:56وقتی قصد ماشین لباس شوی تموم شد
06:59اون موقع میتونیم یه گوشی برای تو بخریم
07:01لازم نیست
07:02فریها
07:05دخترم
07:07سنم خانوم هنوز داره میسوزه
07:09همینطوری میشینه و میگه
07:11به فکر جانسو و آیندهش بوده
07:13میگه اونو مثل دختر خودش میدونسته
07:15نمیخوام پشت سرش حرف بزنم
07:18ولی خیلی نراحته که دختر قبول نشده
07:21جناب حالدونم به دختر چیزی نگفته
07:24از این جواب خواسته
07:25خب بلاخره اون همه کلاس و محلم خصوصی
07:29نتیجه نداده
07:30اما میدونیم من انقدر خوشحال میشم
07:33و بالدر میارم که نگو و نپرس
07:36بعد شروع میکنم به تعریف کردن
07:38میگم فریها تا صبح درس میخونه
07:40میگم اینطوری کتابارو میریزه جلاش
07:42وای ماما نمیبینی دارم درس میخونه
07:44ای بابا
07:46خیلخ
07:47با تو هم نمیشه دو کلمه حرف زد
07:50بگیر
07:53مجله های لارا رو آوردم
07:55شاید حال و حوات عوض شد
07:58سلام
08:23میتونم از دستریت صفاده کنم
08:25البته
08:26منمون
08:27موسیقی
08:57موسیقی
08:59موسیقی
09:13موسیقی
09:15بفرما
09:15ممنونم
09:16نوشه جان عزیزم
09:17موسیقی
09:19ازت ممنونم
09:22به موقع به دادم رسیدی و به هم کمک کردی
09:24این که کار سختی نیست
09:26فقط کمی با دستامون بازی میکنیم
09:28خیلی خوب شد که این کارا تو خونه شما انجام دادیم
09:30ما پارتمان شما دلبازی ماشالله
09:33خونه ما زیرزمینه و تاریکه
09:35اینم که
09:36همهش ریزکاری داره به خود بزیدی چشم کر میشه
09:40ها اینجا خیلی دلبازه
09:41ولمون کن زیرزمین زیرزمینه دیگه
09:45ببینم مگه اینجا چقدر نور داره
09:47زهرا این حرفو نزن
09:49همین خونه شما در مقابل خونه ما قصره
09:52البته
09:54تو اینقدر تو خونه های شیک با آدموی پولدار کار کردی
09:58دیگه آدت کردی
09:59همه میگن دیگه اتیلرم
10:01واسه زهرا کافی نیست
10:03کم کم میره محله های ببه اکیه نیکوی
10:06نه
10:07قسمت ما هم هرچی باشه همون میشه
10:11چشم نزنی
10:13چی کار میتونی بکنی
10:16باید شکر کنی هرکس نونه بازوشو میخوره
10:19این که با هم کار کردیم
10:25کارمون آسانتر شد و زودترم تموم شد
10:28آره
10:28اگه تونستم بازم سفارش بگیرم
10:30دوباره با هم انجامش میدیم
10:31پولشم با هم نصف میکنیم
10:33اینطوری که خیلی خوب میشه
10:35میدونی که دختر منم میره دانشگاه
10:37اگرچه دانشگاه گفته دخترتون خیلی زرنگه
10:40ما حزینه یه تحصیلشو میدیم و پول لازم نیست
10:42ولی بازم حزینه یه کتاب و دفتر و چیزایی دیگم زیاده
10:46آفرین به فریها
10:48درس بخونه و برای خودش کسی بشه
10:50شهر صفری عقد اونم مدرس کردیم
10:53دیوونه شدی؟
10:56چه صفری عقدی؟
11:00از من گفتن بود
11:01اونو زیاد راحتش نمیذارن
11:05اگه همسنه پسر من بود
11:08من با کمال میل میامدم خاستگاریش
11:10گلفیدان
11:11تو منو میشناسی نمیذارم دخترم با هر کسی ازدواج کنه
11:15میخوام دخترم با کسی ازدواج کنه
11:17که تو زیبایی و عقل درست مثل خودش بشه
11:20یعنی میگی پسرتو قبول ندارم دیگه آره؟
11:25میگم بچه بزرگ کردن سخت گلفیدان
11:28تو هم حق داری؟
11:33بعد از این که دختر دانشگاه را تموم کرد
11:36حتی بر نمیگرده به ما نگاه کنه
11:38دیدی؟ به نظر تا منطقی اومد
11:40مگه نه؟
11:41تازه ما هم که فیلن عجله نداریم
11:45اون باید یکی مناسب خودش را پیدا کنه
11:49که قدرش را بدونه
11:50حجا که ندارید
12:10موسیقی
12:40موسیقی
13:10موسیقی
13:12بله فریان
13:15روزخوش
13:23هی
13:24هی میشنوی؟
13:25دختره رفت داداش
13:26با تو هم
13:28گفت روزخوش
13:29شنیدی؟
13:30خب که چی؟
13:33نگفت خدافس
13:36خب چه فرقی میکنه؟
13:38میشناسیش؟
13:40فکر کنم ترمولی هم
13:43نمیشناسم
13:45اما انگار باید بشناسمش
13:48آمارشو برا در میارم
13:50کرای
14:00دستت درد نکنه زهر جون
14:02خواهش میکنم عزیزم
14:03آه
14:06رزا خوش اومدیم
14:07آه سلام آقا رزا خوش اومدیم
14:09ممنون ممنون
14:10دست زهر را درد نکنه کمک کرد تمومش کردین
14:15خوب کاری کردین خوب کاری کردین
14:18به کازم سلام منو برسونیم
14:19هست من آقا رزا با اجازه
14:22خوش اومدی خدافز
14:24به سلامت
14:26وای خدای من چشم این زن خیلی شوره باید همین الان اسفندود کنم
14:30واقعا زن حسودیه
14:32نمیتونه پیشرفته یه نفر را ببینه
14:35حساب میکنه که من تو چند تا خونه کار میکنم
14:38خودش حتی نمیتونه از جلوی اون خونه ها رد بشه
14:40وای خدای من
14:42چی شده رزا
14:45از فریها خبر داری؟
14:47نه تو دانشگاه هست
14:49صبح زنگ زدم هر چقدر زنگ خورد جواب نداد
14:53بعدش هم خاموش شد
14:55الان که زنگ میزنم موبایلش خاموشه
14:57عزیزم حتما سر کلاسه بعدا خودش زنگ میزنه
15:01نه نه خیالم راحت نمیشه
15:04سب کن رزا کجا داری میری؟
15:06میرم ببینم این دختره کجا هست
15:08اما تو اون دانشگاه به اون بزرگی چطوری میخوایی پیداش کنی؟
15:12انقد میگردم تو پیداش کنم
15:15اما ببین اینطوری که نمیشه اون حتما سر کلاسه و درس داره
15:21باشه چیزی نمیگم
15:22چیزی نمیگم اما رزا چیزی بهشنگی یا کاری نکنی که جلوی دوستش ناراحت بشه خواهش میکنم
15:29برا دکمه ها تنبه بند برا
15:32به سلامت
15:35وای دخترم پس تو کجایی؟ چرا گوشید خاموشه؟ چرا خاموشش کردی؟
15:40بله بابا
15:50آه، امشب بود؟
15:53باشه، باشه یک کاریش میکنم خداحافظ
15:57آه، امروز سالگرد ازدواج بابا ماما نمه باید هدیه بخرم
16:02چه خوب، پس جشن میگیرم
16:05آآ، نکنه شما جشن نمیگیریم
16:07البته که میگیریم، ولی بابا معمولا فراموش میکنه
16:12من همیشه یدش میندزم
16:14چی بخرم، هر سال این کار میافته گردن من
16:19بابای تو برای مومنه چی میخره؟
16:24آآ، گرچه، ما با شما قابل مقایسته نیستیم
16:28بابای تو حتما یه چیز گرون قیمت میخره
16:31میدونی بابا معلمه، مثل شما تو اتیلرم زندگی نمیکنیم
16:35راستی بابا چی کاره هست؟
16:38خوب، خریحا؟
16:40این اکس دخترمه، کجا میتونم پیداش کنم؟
16:42نمیشناستمش
16:44بابا، اینجا چی کار میکنی؟
16:47بابا، اینجا چی کار میکنی؟
16:49خریحا؟
16:51این اکس دخترمه، کجا میتونم پیداش کنم؟
16:55نمیشناستمش
17:01بابا، اینجا چی کار میکنی؟
17:05از صبح تا حالا، هی دارم زنگ میزنم، جواب نمیدیم
17:08خیلی نگرانت شدم
17:10موبایلتو جواب بده، نذار بیخبر بمونیم
17:13اینجا استانبال دخترم
17:16آه، این چه وضعه؟
17:19این چیه که پوشیدی؟
17:21آه، من صبح خواب موندم بابا، با عجله یه چیزی پوشیدم از لباسه جانسوه
17:27تو خودت کلی لباسه خوب داری؟
17:30چرا لباسه اون دختر رو نگه داشتی؟
17:32وقتی لباسه بدر نخور و کتاه مردم رو نگه داری، خب معلومه که اینطوری میشه
17:37دیگه نبینم از این لباسه بپوشی، فهمیدی؟
17:40چشم بابا مزرز میخواه
17:49کتاب دفترتو جمع کن که بریم خونه
17:53اما من هنوز کلاس دارم
17:58اینجا هم که یه سندلی نزاشتن تا کلاس تموم میشه منتظرت بمونم
18:04بابا، آشخاله روی که جمع میکنه، یعنی
18:08مامانم بهتون گیر میده که امروز تو مرخصیه و باید کاری شما رو انجام بده که نظرم طول میکشه
18:15خیلی خوب، اما زود بیه خونه
18:18درزم شب باید در این مورد با هم حرف بزنیم
18:21چشم
18:23خیلی خوب، حالا باره سر کلاست دخترم
18:25باشه
18:28روز خواش
18:29چشم؟ اون کی بود؟
18:38آه
18:42دیروز تلفنم شکست، میدونم
18:47تلفن خودم هم دادم درستش کنه، اینم میدونم
18:51بابام نگرانم شده
18:56آه
18:58آه
18:59آه
19:00آه، اون بابات بود؟
19:02آه، من فکر کردم راننده تتون تو بهش گفتی خودم میرم
19:12بله، راننده است
19:15بابام خیلی نگرانم شده و اون رو فرستده ببینه حالم چطوره
19:40تو چی کار کردی؟
19:41تو دروخ کنی؟
19:44ببینم خوبی؟ چیزی شده؟
19:47نه، فقط فشارم افتده
20:05میخوای کمکت کنم؟
20:07ممنونم، نیازی نیست
20:09نیازی نیست
20:13من هادم
20:15فریها
20:17آره، میدونم فریها، منم دوست امیرم
20:22کلسم دیر شده، روز خوش
20:39امر، پسرم برو دو تا نون بخر
20:49رضا، اینو بخور آرومت میکنه
20:53بگو ببینم چی شده؟
20:57بگو ببینم چی شده؟
21:03کارمون خیلی سخت شده، زهرا
21:06یاده باشه کهی دارم اینو بهت میگم
21:10چرا این حرفو میزنی؟ باید خوشحال باشی که دانشگاه قبول شده؟
21:14چی کار کرده بچه؟
21:16با لباسی که اون پوشیده، نیموجه پارچه رو به جای لباس تنش کرده، دیگه چی کار میخواد بکنه؟
21:21من که باورم نمیشه، رضا
21:24من اینو با چشمای خودم دیدم
21:28من که فکر میکنم
21:30برای خودمون درد سر درست کردیم
21:35رضا، تو نگران نباش من خودم باهاش حرف میزنم، دیگه تکرار نمیکنه، ها؟
21:42اما به محمدم راجب این موضوع چیزی نگو، باشه؟
21:46اون همینطوریشم دنبال بحان از که عذیتش کنه
21:48برای قهوه درست کنم؟
21:51برای قهوه درست کنم؟
22:18زود باش بیا تو
22:20سود درد نخبری
22:24ساکت باش، سوال نکن، برا دیگه
22:28برا
22:31زود باش نختر
22:33فریها خدا بگم چی کارت کنه؟
22:35با این کارات من رو دقمرگ میکنی، انقدر بابات احصابم رو خورد کرد که نفهمیدم روزم چطور گذشت
22:40در بیار این لباسا رو این دفع محمدم به جونم ننداز
22:43چرا بابا ما فرستادی دانشگاه؟
22:46چی؟
22:47اونجا دانشگاه مدرسه که نیست
22:50پدر و مادره کی میاد اونجا؟
22:52من دیگه بزرگ شدم، ماما
22:54کافیه، داد نزن دختر
22:56بزرگ شده، بزرگ شدن به حرف نیست فریها خانم، اینطوری گوشت و جونت میپوسه
23:01حالا بزرگ شو من میبینمت، وقتی بزرگ شدی میفهمی، وقتی بزرگ شدی
23:05ببینم دخترتو، بابا تو نمیشنسی؟
23:08آخه چرا تلفونتو خاموش کردی؟
23:12هرچی از ذهنش در اومد به هم گفت، گفت به اسم دانشگاه دخترم هرچی دلش میخواد میپوشه
23:17چی میپوشیدم؟
23:20این لباسا رو بپوشم؟
23:22الانش هم دارم لباسگاه های جانسی رو میپوشم
23:26فریها، فریها، دخترم، خوشگلم، تو میتونی هرچی رو که میخوایی بپوشی، اما ازت خواهش میکنم اینا رو قایم کن، بذارشون یه جا که بابات نبینه
23:50آفرین دختر من، آفرین عزیزم، آفرین دختر خوشگلم عزیزم، فریها، اینا رو قایم کن باشه
23:59فریها
24:00بودو برو، زود باش برو، برو برو
24:06دارم نیام بابا
24:07بابا بابا درست برخورد کنی، اجل کن دختر
24:12بله بابا
24:17واحد هشت با تو کار داره
24:19الان میرم
24:21زود برگردی خونه
24:23چشم
24:37خوب، دانشگاه شطوره
24:39دعاهای مامانه جواب داد، من هم دفعه بعد اصلا درست نمیخونم و از روش تو استفاده میکنم
24:44تو به درست خوندنت ادامه بده
24:47من هم به مامانه میگم برات دعا کنه
24:49جانسو
24:53برات کتابا یه تست جدید آبردم
24:55وای، چطوری فریها، خیلی وقتا ندیدمت
24:59دانشگاه چطوره؟
25:01خوبه، سنم خانوم
25:03چه خوب؟
25:05من هم قراره برم یه کلاس جدید و قراره بابام کلاس جدیدم رو انتخاب کنه
25:09خوب من تنها تون میذارم
25:15اما نباید زیاد وقت فریها رو بگیری
25:17بلاخره دانشجوه دیگه
25:19حتما درست داره
25:21درست داره
25:27دیگه نمیتونم نفس هم بکشم
25:29از هر فرصتی استفاده میکنه که به هم متلک بگه
25:31قرار بود شریک موفقیت هم بشه
25:33اما برعکس شد
25:35با پدرم هم حرفش شده
25:37هم یه دردش اینه
25:39فلش کن
25:43به این فکر کن که قبول میشی
25:45بابام کاملا بیخیال شده
25:47گفته درست بخونم که سال بعد قبول بشم
25:49میبینی تنها تفریح من این مجله هاست
25:51بذار یکی رو بهت نشون بدن
25:55ببین
25:57خیلی خوشتی پنه
25:59امیر سراف اغلو
26:01ولی عهد شبها
26:03شب بخیر
26:13شب بخیر
26:15سلام شگر
26:17شگر مریضه هلان از دامپزش که اومدیم
26:19چشه؟
26:21سر ما خورده
26:23اما من بهش خوب میرستم
26:25مگه نه؟
26:27فریها تو یا باباد هر کدوم برای بردن آشقال اومدین
26:29زنگ و نزنین
26:31تامپزش به شگر دارو داده باید بخوابه
26:33باشه
26:47بیا دخترم اینم بذار تو کیفت
26:49وای مامان اینقدر اصرار نکنین
26:51من اینو نمیخوام
26:53داری لج میکنی؟ دیوونه شدی؟
26:55میخوای بابات باز بیاد دانشگاه؟
26:57مامان خواهش میکنه
26:59باشه
27:01امروز خونه رومیسا خانومم
27:03کارم زود تموم میشه و زود برمیگردم
27:05خونه سر باباتو گرم میکنم
27:07ولی بقیهش با خودت فریها
27:09آخرش باید با همین گوشی سر کنیم
27:11چیه ها؟ خب گوشیه دیگه
27:13اینقدرم اخم و تخم نکن
27:15مامان از گوشی فقط برای حرف زدن استفاده نمیشه
27:17گوشیه چیزیه مثل امزا
27:19نشون میده کی هستی و چی هستی؟
27:21قبلن طرز معاشرت مردم بود که نشون میده شخصیت اونا چجوریه
27:31مامان؟ بله
27:33آقا ارهان هنوز با مامان اشتندگی میکنه؟
27:35آره
27:37خدا جداشون نکنه همیشه کناره هم میشینن و کتاب میخونن
27:41ببینم محمد بهش چی میگفت؟
27:43روشن فکر
27:45روشن فکر
27:47او تو وست ها اومد دخترم برو
27:49برو دخترم برو
27:51میبینم اتو
27:55فریها شب دیر نکنی باباتو بندازی به جون من
27:58باشو
28:01خدا سید
28:15موسیقی
28:21موسیقی
28:23فریها
28:25حالت چطور است؟
28:27ممنون خوب است
28:29خوش شکنم
28:31بیا این ملتو این چیه؟
28:32به نظر تو چیه گوشیه دیگه؟
28:34خوب
28:35درست است
28:37مثل گوشی خودت نمیشه اما کارت را میندازه؟
28:41تو داری مزخرت میکنی؟
28:45این یعنی چی؟
28:47یعنی چی که مثل گوشی خودم نمیچه
28:49کی گفت بازم گوشی بخری؟
28:52تو چی هستی؟
28:53واقعا که
28:54من مزخرت نکردم
29:11اون یادگاری مادر مرحوم همه
29:25اونو به هم حدیه داده
29:26ببینم داستان اینو برای تحریف کرده بودم
29:30بله تحریف کردین
29:32مامان بزرگتونم به مامانتون حدیه داده بود
29:34کجا خراب کاری کرده؟
29:38چی؟
29:40فکر کنم درباز مونده
29:42و اون گربه اومده تخونه خراب کاری کرده
29:45نه نه حدیه رو گفتم
29:47اون رو حدیه خراب کاری کرده
29:49حد؟
29:51آهان ببینم شما سمعکتون رو نزاشتین؟
29:54هان؟
29:55سمعک
29:56آهان فراموش کردم
29:58آهان راستش خیلی عذیتم میکنه
30:07آره؟
30:08به خاطر همین خوشم نمیاد بذارمش
30:10الان هم فراموش کردم
30:12آهان
30:13ولی من بدون اینم میشنوم زهراجون
30:15ببین داریم کلی با هم حرف میزنی
30:17وقتا خیلی تون حرف میزنی و من نمیتونم متوجهی حرفات بشم
30:22درسته
30:24خب من این جاها رو تمیز کردم
30:27حالا باید برم اتاقه آقا ارهان و کتاب خونه رو تمیز کنم باشه؟
30:32واقعا ازت ممنونم زهران
30:34خواهش میکنم
30:35با اجازه
30:36خواهش میکنم
Be the first to comment
Add your comment

Recommended