- 2 days ago
خلاصه داستان
فریحا دختری در یک خانواده فقیر زندگی میکند که سرایدار آپارتمانی در یک محله بالانشین در شهر استانبول است. ماجرا از آنجا آغاز میشود که فریحا در دانشگاه قبول میشود و با ثروتمندترین و مشهورترین پسر دانشگاه آشنا میشود. فریحا شروع به دروغ گفتن میکند و عاشق امیر میشود و وقتی که دروغهای فریحا برملا میشود امیر از او متنفر میشود و…
ازیگران:
هازل کایا
وحیده پرچین
چاتای اولوسوی
متین چکمز
جیدا آتش
صدف شاهین
یوسف آکگون
دنیز اوگور
فریحا دختری در یک خانواده فقیر زندگی میکند که سرایدار آپارتمانی در یک محله بالانشین در شهر استانبول است. ماجرا از آنجا آغاز میشود که فریحا در دانشگاه قبول میشود و با ثروتمندترین و مشهورترین پسر دانشگاه آشنا میشود. فریحا شروع به دروغ گفتن میکند و عاشق امیر میشود و وقتی که دروغهای فریحا برملا میشود امیر از او متنفر میشود و…
ازیگران:
هازل کایا
وحیده پرچین
چاتای اولوسوی
متین چکمز
جیدا آتش
صدف شاهین
یوسف آکگون
دنیز اوگور
Category
📺
TVTranscript
00:00ببخشید کجا باید کارای ترخیصا انجام بدن؟
00:02نزدیکه ورودی بخش پذیرش
00:04ممنون
00:05جانسون
00:08جانسون
00:10جانسون
00:11فریها
00:12خدا رو شکر ازیزم
00:17فریها
00:22تو من رو نجات دادیم اگه نه
00:24مامانم رو دیدم
00:28انگار منتظر هم بود
00:31عزیز دلم
00:34بعد صدای تو رو شنیدم
00:35فکر کردم مامانمه
00:38جانسون
00:43مذارت میخوام
00:45خیلی مذارت میخوام
00:48میخوام برم خونه
00:50بابام کجاست من بابامو میخوام
00:54بابت میاد عزیزم
00:55با اولین پرواز میاد
00:57پلینم منتظره تو
01:00بیا بریم خونه
01:01حالتون
01:05جانسون به حوش اومد
01:07یه دقیقه گوشی
01:08ببین بابات زنگ زده
01:11بابا
01:12من خوبم
01:16تازه به حوش اومدم
01:19بگو که میایی خونه
01:24بگو که میایی خونه
01:24قصد نباشی آقا رزا
01:35آه سلامت باشی کازم خان
01:38این شب اتفاقی افتاده بود
01:40چون آمبولانس اومده بود دم ساختمون
01:42آره همینطوره
01:45با یه چیزایی شنیدیم
01:46حقیقت داره یا نه
01:48تو چیزی میدونی؟
01:49من نمیدونم
01:50سرم به کار خودم گرمه
01:52دختر واحد شماره هشت
01:54میگن خودکشی کرده
01:56دلیلش چیه
01:58خدا میدونه
02:00استغفرالله
02:01یه کاری نکن که دهانم وا بشه
02:04هرکی باید سرش به کار خودش باشه
02:07بارا به سلامت
02:08خونه که رفتیم
02:15یه صبح خوشمنزه برای درست میکنم
02:17دوست داری دیگه نه؟
02:19تو فقط چند روز صبح میخوری جان سو جان
02:22اما بعدش حسابی تلافی میکنیم
02:26با هم دوتایی میریم بیرون
02:29شبه شب تو رو به کلوپی میبرم
02:31که مطمئنم خیلی دوست داری
02:33هیلز؟
02:35کلوپ امیر سراف اقلوب؟
02:37آره
02:38شماها جمع جور کنید
02:41من برم دکتر رو ببینم و بیام
02:43فریها بیاد میریم
02:45من از بوی بیمارستان خوشم نمیاد
02:47حالا ما بدتر میکنه
02:48بریم پایین منتظر بمونیم
02:50باشه شما برید سوار ماشین شید
02:52اونجا میبینم اتون
02:53من به فریها خبر میدم
02:55بیا دخترم اینو بپوش
02:58از این طرف بیام
03:12خال زهرا همینجا خوبه
03:17وایسیم یکم هوام بخوریم
03:18فریها که اومد میریم
03:20خیلی خواه باشه
03:22آه
03:23امیر سرف اغلو
03:26حالا اون کی هست؟
03:28ولی اهد
03:29ولی اهد چی؟
03:31اخال زهرا اون ولی اهد شب هست
03:34بهترین هوتل استانبول مال بابایی اونه
03:39همی آدم های معروف میرن اونجا
03:42مثل پریس هیلتون و بقیه آدم های معروف
03:45من که نمیشناسمشون
03:46همون هیلسی که گفتن میخوان منو ببرن اونجام
03:49مال بابا شه
03:51وای خیلی خوشتی په
03:56اگه مجله ها رو نگاه کنی حتما میبینیش
04:01خب به من چه؟
04:03خدا به صاحبش ببخشه
04:05اون بچه که کنارشه کیه؟
04:10نمیدونم
04:11نکنه برادرشه؟
04:13فکر نکنم مگه برادرم داره؟
04:15من چه میدونم دختر جون؟
04:16ای بابا دو ساعت که دارم دنبال شما میگردم
04:22فریها بیا بیا نگاه کن
04:24ببین کیا دیدم باورت نمیشه نگاه
04:27امیر سرف اغلو
04:30تو هاسمونو دنبالش میگشتم
04:32اما رو زمین پیدش کردم
04:34خیلی خوش تیپه مگه نه؟
04:37من برم یه سر به سنم خانوم بزنم
04:43کجا میری الان میاد؟
04:46آآ
04:48ماشینشو عوض کرده؟
04:51هفته پیش تو مجله یه ماشینه اسپورد داشت
04:53شاید ازش خوشش نیومده و عوضش کرده
04:57ببین را مندم داره
04:58میبینی؟
04:59خود خودشه
05:16نمیدونم چرا این مردم انقدر دنبال حرف میگردن
05:22چی شده بابا؟
05:25چیزی نیست
05:27از مامان خوهرت خبری نشد؟
05:33تو راهن
05:34دارن میان همه چی به خیر گذشت
05:37نگران نباشین بابا
05:38خوبه خوبه
05:41خدا رو شکر که به خیر گذشت
05:43خدا هیچ کسی رو به این بلا دوچار نکنه
05:46اینا با فرش قرمز پیشوازه بلا میرن
05:48زحمتاشونم میافته گردن ما
05:51این چه حرفیه؟
05:53به خاطر دیوونگی خانوم کچیکه
05:54مامانم نفهمید دیشب و چطوری خوابید
05:56مگه دروغه؟
05:57این حرف رو نزن
05:58یعنی به همسایه چندین و چند سال همون
06:01تو این وضعیت پشت میکردیم؟
06:04مگه اینا همسایه همونن؟
06:06به زور به همون سلام میکنن
06:08اونم وقتی دروغه فریا رو فهمیدن
06:10قطع رابطه کردن
06:11حتی مامان رو رد کردن
06:13چه همسایه ای؟
06:14خب فریه ها نباید همچین دروغی میگفت
06:17تا دیروز سنم خانوم حتی به همون نگاه هم نمیکرد
06:19چون فریه جانسو رو نجات داده
06:21دوباره با همون خوب شده
06:23معلوم نیست تا کجا پیش میره
06:25من دیگه میرم
06:34خدا فوز
06:44به سلامت بسرم
06:55مواظب باش جانسو
07:05باشه مواظبم
07:09خود رو شد که به خیلی گذرش جانسو جان
07:15خیلی ممنون
07:16همه فهمیدن آبرون رفت
07:20مامونم پلین و برد گوتیک بهتون زن میزنه
07:23ممنون لارا میدونم
07:25خواهش میکنم خودی هفیز
07:27دختران شما برید بالا منم به این کار برسم نیام
07:31باشه
07:32خال زهران
07:33منم الان بیام عزیزم
07:35جانسو خانوم خدا رو شکر که
07:38به خیلی گذرشت
07:40خیلی ممنونم و رزا
07:42بریم فریها سرم خیلی درد میکنه
07:44خوش اومدین سنم خانوم
07:47سلامت باشی آقا رزا
07:49والا با ید از فریها ممنون باشیم
07:51اونجون جانسو رو نجات داد
07:53این چه حرفیه سنم خانوم
07:55آقا رزا
07:57شما میتونین این داروها رو
08:00از دارو خونه بسن بگیرید؟
08:02البته البته
08:03بدینش به من
08:05کار دیگه ای ندارین؟
08:07نه خیلی ممنون
08:08آها
08:09یه چیز دیگه
08:10میشه فریها امشب پیش ما بمونه؟
08:13البته اگه ممکنه
08:14بله البته
08:21اشکالی نداره
08:23با اجازتون من دارم
08:25زهرام
08:30تو میخواستی
08:31سوب درست کنی؟
08:33آره آره درست میکنم
08:35نگران نباشین سنم خانوم
08:36ویسا
08:43یه بالش دیگه هم بذارم پشتت
08:45آف
08:46فریها اینقدر عدای مامانا رو در نیار
08:48همه به قدر کافی دارن عدا در میارم
08:50آآ ساکت باش
08:51چرا ساکت باشم؟
08:53خانوم از این میترسه که من چیزیم بشه
08:55و بابامون از خونه بندازه بیرون
08:56خیلی زود قضاوت میکنی
08:58من تاومه شب با سنم خانوم بودم
09:01هیچ وقت اون طوری ندیده بودمش
09:04خیلی نراحته
09:06از دوایی که با تو کرده
09:09بدجور پشتیمونه
09:10اصلا هم این طور نیست
09:12اون هیچ وقت از کاری که کرده پشتیمون نمیشه
09:14تو خیلی بیانصافی
09:16برای یه مجازات کردنش داشتی
09:19خودتو به کشتن میددی
09:20به هیشکی فکر نکردی؟
09:23نبه خودتو نبه بابات؟
09:24میدونی چیه؟
09:26دارم کم کم از بابامم ناامید میشم
09:28بعد از دو روز میگن
09:30جانسو یه بیچاره میخواست جلبه توجه کنه
09:33خب دیگه
09:34برای منم اکسای قدیمی میمونه
09:37جانسو
09:38به اونه یه فرصت بده
09:42مطمئنم اگه ممونت زنده بود
09:45اونم همینو میخواست
09:46به هر حال
09:49تو هم خیلی خسته شدی
09:51یه نگاه به خودت پنداز به خاطر من مثل روح شدی
09:54با منی؟
09:56اصلا خودتو تو آینه دیدی؟
09:57بگیر ببین
10:00منو نخندون
10:05گلوم هنوز درد میکنه
10:07برو دانشگاه
10:09تطمیم دوستای جدیدت خیلی دلشون برا تنگ شده
10:12من دیگه دانشگاه نمیرم
10:16بفرمایین امیدوارم حالتون بهتر بشه
10:32ممنون سهرون
10:33ببرمش؟
10:45نه بذار باشه
10:47این سردرد داره منو میکشه
10:49درکتون میکنم اتفاق کچیکی نبود
10:52زهرون
10:55ممنون
10:56فریها خیلی به درد جانسو خورد
10:59آمیدوارم درس مهمی تو دانشگاه نداشته باشه
11:03فریها دیگه دانشگاه نمیره
11:06چرا؟
11:07مگه شما نمیدونین
11:09واقعیتش اینه که یکی از همکلاسی های فریها
11:13گوشیشو تو دانشگاه جامیذاره
11:15بعد دخترم به خاطر اینکه گوشی همکلاسیش کم نشه
11:18میاره تشخونه که فردا بهش برگردونه
11:20وقتی باباش ازش میپرسه گوشی مال کیه
11:23فریها هم حل میکنه و میگه مال جانسوه
11:27بعدش وقتی من از شما پرسیدم که
11:30شما گوشی رو به فریها دادین گفتین نه
11:32خب رزام اتفاقی حرفای ما رو شنید
11:35برای همینم فریها رو از دانشگاه محروم کرد
11:38هرچی بهش گفتم رزا اینکارو نکن
11:41قبول نکرد که نکرد
11:43باباش گفت فریها دیگه حق نداره بره دانشگاه
11:46زهرون
11:49این هفته منتظرتم
11:51وای
11:52شما گفتین به من زنگ میزنین
11:55ولی زنگ نزدین
11:56منم وقت آزادم و دادم به یکی دیگه سنم خانوم
11:59اما شما برای من خیلی حزیزین
12:06نگاه کنم ببینم وقت آزاد دارم یا نه
12:09بعد بهتون میگم
12:10من برم یه نگاه به سوب بندزم
12:13دیگه نمیرم دانشگاه
12:20تو کارا
12:22به مامونم کمک میکنه
12:24این چه حرفیه
12:26دیوونه شدی میخوای خدمتکار بشی؟
12:28جانسو
12:32سوپت آماده شد عزیزم
12:35خیلی ممنون
12:37آمیدوارم زود حالت خوب بشه
12:38خال زهرا دستت درد نکنه
12:40نوشه جان عزیزم
12:41فریها
12:46حالت خوبه؟
12:48یعنی به خاطر یه گوشیه بیارزش داری آینده تا به خطر میندازی؟
12:51منم نمیخواستم اینطوری بشه
12:53اما چی کار کنم؟
12:56کاریه که شده
12:57دیگه هم نمیخوایم بهشون بگم که منو بفرستن دانشگاه
13:01این چه حرفیه؟
13:02الان بابا تحصابانیه
13:03ببین تو هیچده سالته نمیتونن تو خونه زندانیت کنن
13:07نمیتونن که دستتو بگیرن و هر جایی که خواستن ببرنیت
13:10باورم نمیشه این دیوونگیه
13:12ما الان تو قرن بیس و یکیم
13:14تو خونه ما رفت داره خیلی متفاوته
13:20کار هیچ ربطی به سنو سال نداره
13:24خیلی عجیبه نه؟
13:29فقط چند تا پلز هم فاصله داریم
13:32زندگی واقعی من همینه کارشم نمیشه کرد
13:38فری ها چرا دروق گفتی؟
13:44نمیدونم
13:47بابام داره زن میزنی
13:52بابا؟ داریمی آی؟
13:55خب
13:57کهی می آی؟
14:01فکر کنم اون دختره تو گروه گوتین بود
14:12از در پشت سوار ماشین شدن رفتن
14:14هی با تو هم
14:15حواست کجاست؟
14:18ببین
14:19سلام
14:19بلاخره اومدی؟
14:24پس ماشینت کونه بردیش؟
14:25آره
14:26ماشین من خراب شده
14:27با ماشین بابام هم نخواستم اینجا بیام
14:30بخاطن همین تو کوچه پشتی پار کردم
14:32یه دوست خیلخواه همشب کمکم میکنه که برم ماشینم را بگیرم
14:36خیلی نخواه باش
14:40بلاخره یه کاریش میکنی
14:42فریها تو بیمارستان چی کار داشت؟
14:44ها؟
14:46با من شخید گرفته؟
14:47با تو کارم تموم شد برا تا فریها بیاد
14:50تو با دختر مردم دل میدی و قلوه میگیری؟
14:54من به هنده هزار جور دروغ میگم که از اومدنه پیش تو منصرف بشه
14:58معلوم هست چی داری میگی؟
15:02میگم قبلنا دروغ بینمون نبود
15:05منو میفرستی؟
15:08دختران را صدا میکنی
15:10منم به خاطر یه دختر سه روزه دارم هزار تا قصص سره هم میکنم
15:13آقایون آروم باشین
15:16تو سب کن
15:17شما واقع نقلتون را از دست دیم
15:19فقط همین مونده بود که به خاطر فریها به جون هم بیفتیم
15:23تنده ادامه نده تو برا
15:24نه نه بذار ادامه بده
15:27نه که الان پونزه ساله
15:29داریم همه چیزمون را به هم دیگه میگیم
15:31بذار بگیم
15:33حسن ببینم
15:36شما هست کجا میدونی فریها تو بیمارستان بوده
15:39آه ببخشید هنده خانم
15:43یه لحظه به تواناییات شک کردم
15:46اما کار خوبی نکردی
15:48من به فریها نگفتم بیاد بیمارستان
15:50اون خودش اونجا بود
15:51ببخشید آقا کرای
15:55که نتونستم این قضیه را همون لحظه بهت خبر بدم
15:58من فقط خواستم ببینمت
16:02چون تنها بودی
16:03وقتی دیدم تنها نیستی
16:05بدونه اینکه مزاهمت بهشان برگشتم
16:08فهمیدهی اونوقع اینه جواب خوبی ها
16:10هنده
16:21فریها تو بیمارستان چی کار داشت
16:24دوستش مریض شده بود
16:26بیشه بود
16:27ای خدا امروز هم نیمده
16:38خاموشم
16:40هنوز بیمارستانه
16:42نمیدارم
16:44اصلا وقت نشد اسم دوستشم و پرسم
16:46حتما فردا میاد
16:48میبینمت
16:50میبینمت
16:52خدا رو شکر بلاخره اومدم خونه
16:58رزا
17:00اینجایی
17:02منم اومدم
17:04فریها با هد نه اومد
17:06نه
17:08سنم خانوم خواهش کرد چند دقیقه دیگم بمونه
17:10منم دیگه اصرار نکردم
17:12ببینم
17:18حال جانسو چطوره
17:20نه پرس
17:22تفلکی خیلی حالش بده
17:24اما میدونی
17:26اصلا به نظر نمیرسه که خودکشی کرده باشه
17:28رفتارش خیلی عجیبه
17:30میخنده
17:32حرف میزنه خب نمیدونم
17:34شاید به خاطر داروهاش باشه
17:36سنم خانوم با دکترش حرف زده
17:38فکر کنم
17:40قراره ببرنش پیش روان پزشک
17:48رضا
17:50وقتی جانسو رو
17:52تو اون وضعیت دیدم
17:54نمیدونی چه حالی به هم دست داد
17:56و نمیدونی چقدر ترسیدم
17:58فکر کردم مرده
18:00مثل گشت سفید شده بود
18:02اگه فریها نبود
18:04ممکن بود الان اون دختر دیگه تو این دنیا
18:06نه نه نه خدا نکنه
18:08خدا نکنه
18:10خدا همچین دردی رو به دشمن آدمم نشون نده
18:14آره
18:16راست میگی خدا غمه از دست دادنه
18:18بچه رو نصیبه هیچ کس نکنه
18:20زندگی اینقدر ارزش نداره
18:22که به خاطرش این همه
18:24دعوه کنیم
18:26بعد برداش نکن منظورم
18:28تو نبودی منظورم
18:30اون سیلی تو نبود خب میدونی
18:32اون شب اصلا خوابم نبرد
18:34هی رفتم و اومدم
18:36رفتم و اومدم
18:38موازه به فریها بودم
18:40که خدای نکرده بلای سر خودش نیاره
18:42خیلی نگران بودم
18:44پلک رو هم نذاشتم
18:46حالا که فکر میکنم میبینم
18:48خیلی سخت آدم همچین مشکلی داشته باشه
18:50خدا کسی رو با بچه هاش امتحان نکنه
18:52ببین همسای بالاییمون چی میکشه و ما خبر نداریم
18:54حرفای عجیب و غریب نزن
18:56برام عصاب نمیذارید
19:02رضا چرا اینقدر خونه رو به هم ریختین؟
19:06آئی وقتی به هم میریزین خب جمع کنین
19:24چرا فریها امشب غذا نخورد؟
19:30نکنه هنوز قهره
19:32نه عزیزم
19:34بالا شام خورده
19:36خیلی با عرضش رده
19:38باید ببینی سنم خانوم مثل پروانه دورش میچرخه
19:42خب پس چرا اینقدر زود خوابید؟
19:46خستست رزا
19:48تا صبح بالای سر جانسو بیدار بود یه لحظم نخوابید
19:50خب میگی چی کار کنه؟
19:54به شینه درس بخونه؟
20:04فکر کنم محمد
20:06دوباره دیر میاد خونه
20:08من با دادشم قهره
20:10آخه ماشینو به هم نشون نداد
20:12پسرم ماشین مردمو میخوای چی کار؟
20:16اول صبح سیاه و کسیف میاد
20:18اول صبح سیاه و کسیف میاد
20:20معلوم نیست تو تعمیرگاه کار میکنه
20:22یا مدن زغال سنگ
20:24این حرف رو نزن خانوم
20:26به کارش علاقه داره
20:28اگه کاری بود که دوستش نداشت
20:30این طوری تا صبح روش کار نمیکرد
20:32چیش رو دوست داره؟
20:34تا صبح کار میکنه اون وقت
20:36چند درقاز آخر ماه میذارن کف دستش
20:40من چقدر بهش گفتم که
20:44مدرسه رو ویل نکن
20:46چقدر بهش التماس کردم
20:48چه آرزوهی که براش نداشتم
20:52میخواستم دکتور بشه
20:56شایدم مهندس
20:58زهراما که نمیتونستیم
21:02مجبورش کنیم درس بخونه
21:04درس خوندن باید تو وجود امسان باشه
21:08نیست دیگه نمیشه
21:10بازی وقت ها اگرم باشه نمیشه
21:12بازی وقت ها اگرم باشه نمیشه
21:24خب بگیر یا
21:26میذارم تو فیسبوک
21:28خیلی بهت میاد
21:30یار ببینم
21:32مثل این که صاحب این عروسک
21:34نمیخواد پیداش بشه
21:36ممنون
21:42آروم بابا آرومتر
21:44مینا باشه انگار صاحبشه
21:46اوف
21:48ببین چقدر راحته
21:50ای کشمال من بود
21:52مال تو تو خواب ببینی
21:54بس سته دیگه نکنه میخوای توش بخوابی
21:56دود باش بیا پایین
22:02سواشا
22:06ببین چطوری مثل شیر قررش میکنه
22:18خدا میدونه تو جاده چند تا میره
22:20لعنتی عجب صدایی داره
22:22ما در واقع
22:24برای هما فریده شدیم باید تقدیر
22:26از این جدایی خجالت بکشه
22:28میگه محمد
22:30یه دور باهاش بزنیم
22:32اگه استام بود همین کارو میکرد
22:34چند روز زیره دستمونه
22:36مزخرمون میکنن
22:38ببین محمد مثل این دیگه دستمون نمیاده
22:40کسی نمیفهمه
22:42صاحبش نیست استام نیست
22:44دودور بزنیم دو سال جوانتر میشیم
22:46نظر چیه محمد موافقی؟
22:50آفری محمد
22:52بریم دیگه
23:14بفرماین خوش اومدید
23:20خوش اومدید آقا امیر
23:22از گروه ما کینجاست؟
23:24خانده خانوم
23:26کورایی چی؟
23:28نه اون نایمده
23:34خسته نماشی
23:36ممنون آقا امیر
23:42امیر
23:44چقدر زود داری میدی؟
23:46اومدم دیدن دوستم اما اون نایمده
23:48بریم یه چیزی با هم بخوریم
23:50نه نمیتونم
23:52با یک برم پیش داداشم منتظرم نم
23:54مادرت هنوز بر نگشته؟
23:56چرا اینقدر دیر کرده؟
23:58خب فردا شب بیا با هم یه چیزی بخوریم پسرم
24:00جان بیمارستان بود بابا
24:02دیروز تازه مرخز رو
24:04جدی میگی؟
24:06خبر نداشتم
24:10تلفونی بهت گفته بودم
24:12واقع؟
24:14یادم نمیاد
24:16اصلا یادم نیست
24:18وگرنه برایش گل میفرستدم
24:26چرا از این ماشین استفاده میکنی؟
24:28روزی که جان مریض شد اونم خراب شد
24:30من از پستان گرفتم
24:32تو نمایه اندگی کسی چیزی بهتن گفت؟
24:34یه جای دیگه است
24:36فردم اینم دومالش
24:38ماشین از پاپازی نیست که هر جایی ورش کنیم
24:40به جز نمایه اندگیش جایی دیگه ای نبر
24:42ممکنه به جایی که درستش کنن خرابترش کنن
24:48باشه
24:50من دیگه وقتتون رو نمیگیرم
24:52دوستتونم حسلش سر رفت
24:54خوش بگذرم؟
24:55خدافیم
24:56به جان سلام برسون
25:26موسیقی
25:56موسیقی
26:26موسیقی
26:28موسیقی
26:42موسیقی
26:46موسیقی
26:48PYM JBZ
27:18PYM JBZ
27:48PYM JBZ
28:17PYM JBZ
28:47PYM JBZ
29:17PYM JBZ
29:47PYM JBZ
30:17PYM JBZ
30:47PYM JBZ
30:49PYM JBZ
30:51PYM JBZ
30:53PYM JBZ
30:55PYM JBZ
30:57PYM JBZ
30:59PYM JBZ
31:01PYM JBZ
31:03PYM JBZ
31:07PYM JBZ
31:09PYM JBZ
31:11PYM JBZ
31:13PYM JBZ
31:17PYM JBZ
31:19PYM JBZ
31:23PYM JBZ
31:25PYM JBZ
31:27از این طرف
31:38ببخشید
31:41محمد یلماز اینجاست
31:42من پدرش هم
31:44یه دقیقه
31:45ببینم اجون
31:47از این پله ها بریم پایین
31:49انتهای راه روی یه اتاقه
31:50اونجا منتظر باشین صداتون میکنن
31:53چیزیش نشده که سالمه
31:55امو جون مگه اینجا بیمارستانه
31:56بریم پایین منتظر بمونین
31:58همکارام صداتون میکنم
31:59باش
32:00این چه بلایی بود که سرمونو مر
32:02چیزی نیست بابا نگران نباش
32:03این کارت اصلا منطقی نیست
32:05یکیو که اصلا نمیشناسی پیدا کردی
32:07بعد ماشینو بهش داری
32:09مگه میشه
32:09ای بابا
32:15گوشی رو تو خونه جا گذاشتم
32:17میخواستم به ویسل زنگ زنم
32:20که به او سالی خبر بده
32:21با گوشی من زنگ بزنی
32:23باش
32:24یه لحظه سب کن خاموشه
32:30بگو
32:33سه
32:35نو
32:36شیش
32:37سه
32:39شیش
32:40ای خدا
32:42یادم نمونده
32:44این دیگه چیه
32:45بده ببینم چیه
32:52ای بابا
32:54واسه من که حواس نمونده
32:56شمارش رو یادم رفته
32:57موسیقی
32:59موسیقی
33:03موسیقی
33:05موسیقی
33:09موسیقی
33:11موسیقی
33:13موسیقی
33:23موسیقی
Recommended
34:25
|
Up next
1:22
Be the first to comment