Skip to playerSkip to main content
  • 5 days ago
خلاصه داستان
فریحا دختری در یک خانواده فقیر زندگی می‌کند که سرایدار آپارتمانی در یک محله بالانشین در شهر استانبول است. ماجرا از آنجا آغاز می‌شود که فریحا در دانشگاه قبول می‌شود و با ثروتمندترین و مشهورترین پسر دانشگاه آشنا می‌شود. فریحا شروع به دروغ گفتن می‌کند و عاشق امیر می‌شود و وقتی که دروغ‌های فریحا برملا می‌شود امیر از او متنفر می‌شود و…

ازیگران:
هازل کایا
وحیده پرچین
چاتای اولوسوی
متین چکمز
جیدا آتش
صدف شاهین
یوسف آک‌گون
دنیز اوگور

Category

📺
TV
Transcript
00:00چه خبره؟ چرا داری با خودت میخندی؟
00:03این دیگه چجور دانشگاهیه؟
00:05چی شده؟
00:08خب نمیدونم اون کیه
00:10ولی دختره برای این که باش آشنا بشه
00:12بلند شد و قهوش ریخ روش
00:14بعدم دستشو دراز کرد و اسمشو گفت
00:17ولی هیچگاری نتونه سنجا بده و برگشت
00:20اون دختره زیادی دلش خوشه
00:22اون عمیر سرف اغلوه
00:25پسر رویایی دانشگاه
00:27با هر کسی نمیگرده فقط کسایی مثل
00:30مودلا
00:31بازیگران
00:32شبای استانبول تو دستای بابای اونه
00:36بهش ولی عهد شبا میگن
00:38مثل عوض کردن پیرند دوست اختر رو عوض میکنه
00:41یه چیزی تو مایه های کولکسیان دوست اختر داره
00:44ببین اونم وارثی میرسه بزرگ خانم هانده
00:47شرکتاشون تو امریکاست خانوادش از اون مایه داران
00:51اون یکی هم کورایه
00:53باباش نماینده مردمو خیلی هم پول داره
00:56نگاه کن از زور خیلی مهربون به نظر میرسن
00:59ولی از نزدیک این طوری نیستن
01:01آدمو به گریه میندازن
01:03خلاصه این طوریان آب زیر کاهن
01:05یعنی برای وارد شدن بین اینا پول دار بودن کافی نیست
01:10اینا تا شهرتتو نبینن جواب سلامتو نمیدن
01:13بچه ها دیشب و بیخیال بگیده امشب قراره کجا بریم و چی کار کنیم
01:18خب امشب پیش امیریم دیگه نه؟
01:20نه من میرم یا خوبم شما هر کاری میخواییم بکنین
01:23نه دیگه نشد مگه بدون تو ممکنه به ما خوش بگذاره
01:25بیخیال ولشکان به نظر میرسه دیشب کار داشته
01:28ما امشب میخواییم بریم بار پس اون چی میشه؟
01:36گریه نکن عزیزم به نگهبانو میگم یک کاری براتون بکنن
01:40گریه نگه براتون بکنین
Be the first to comment
Add your comment

Recommended