- 5 days ago
عشق مشروط
ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.
بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلیاوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آلبایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متکاوعلو و مایا باشول.
ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.
بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلیاوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آلبایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متکاوعلو و مایا باشول.
Category
📺
TVTranscript
00:00نه این اردم میخواد من رو دیوونه کنه
00:02تلفونشم جواب نمیده
00:04هیچ کس جواب نمیده
00:07اردم
00:08از تو کجایی؟
00:11چند ساعته دارم بهت زنگ میزنم جواب نمیدی
00:14همدن جواب ندادم
00:16میخواستم این خبر خوب روبرو بهتون بدم
00:18اردم
00:19شرا حرفو میپیچونی؟
00:21دینیزو پیدا کردی دیر نه؟
00:23پیدش کردی؟ نه
00:24من اتنهایی پیدش کردم
00:26رفتم تو اون پارکینگ زندانیش کردم
00:29چی؟
00:29تو پارکینگ زندانیش کردی؟
00:31دینیزو تو پارکینگ زندانی کردی؟
00:33آره دیگه نمیتونه بیاد بیرونی
00:35اردم
00:36دینیزی که تو پارکینگ زندانی باشه
00:38چه فایده ای میتونه برگه ما دشته باشه؟
00:40مگه بهت نگفتیم اونو بردار بیارگیچم
00:42به خدا من دیگه دارم دیوونه میشم
00:45به اینجام رسیده
00:45اردم اگه نباید بیادی اونجا امزا بزنه
00:48تو چرا اینجوری میکنی آخه؟
00:59منو تحت فشار میذارین؟
01:01داد نزن
01:02مردم
01:04میتونم بکشم اتردم
01:06همین الان میتونم بکشم اتو بابر کن
01:08آنگین به نظرم الان نباید منو بکشین
01:11چون الان فقط من از جای دنیز خبر دارم
01:14آره
01:14ببند فانیتو آردم ببند فانیتو
01:17داد بکشم گنگه دارم آره اگه فرده
01:20یا لرب یا فردگر
01:21تو جا دارین میرین
01:23کی باید امزا کنه من باید ازا کنم
01:25ایدو نیست سرکان نیست دنیز نیست
01:27این کار رو انچام دیم تو سرکان و ایدو رو پیدا کن
01:29ممسود بیریم دنیز رو برمیداریم
01:30باشه
01:31ما رو بخبر نزنیم
01:32فیلو حضاقه تو گوشی تو جواب بده اینطوری نکنی ناطورو خدا
01:37چی کار کنیم؟
01:38در پارکینگ رو بشکنیم
01:39آه خوب
01:44نمیتونیم بشکنیم؟
01:47به نظرم اون شیشه ها رو بشکنیم من از اونجا رد میشم
01:51نه
01:55باشه
01:58رسمان ما رو اینجا زندنی کرد و رفت
02:03چجوری این کار رو کرد آخه دارم دیبونه میشم
02:05دوست توه خوب
02:06دوست توه
02:09میباشی این که قفله
02:15داره میزنه به شیشه انگار منتظره بیاد بگه من اینجا این تو هم
02:19آدا خوب مشخصه که کسی اون داخل نیست
02:21ولی من حس میکنم که هنوزم اون داخله میدونم
02:24خوب الان چجوری بریم تو؟
02:26آی شیشه رو بشکنیم چی کار کنیم؟
02:28قایدان اینجوری نکنیم
02:30نه عزیزم اینجوری نمیشه شما به من بسپارید
02:33میخوایی چی کار کنی؟
02:34کلیتساز قدیمه منم اومد
02:35داری چی؟
02:36آآ یادتو نره که پول هر دریو باز میکنه
02:39آی تو خیلی فین نگاه میکنی؟
02:41فکر میکنه باز میکنه
02:43نه میتونی تو باز کنیم
02:44نه عزیزم غیر امام کره
02:46ببین
02:46ببین
02:47نکنه شارج این تموم شده
02:48آآ
02:48الان دقیقا وقت شوخی های بیمزد
02:50آآ ببین مالا چی طوری دارم میخندم
02:53من همینجوری از طاحت طاحت دلم میخندم
02:55اینا دیگه از کجا پیده شون شد
02:58اون دیوانو داره چیکارم
03:04چقدر خنده داره آخه
03:06شمام خیلی بامزده اید
03:07تو بامزده تری
03:08آه شد
03:09آه
03:10آه
03:11مثل آچار پرنسه میمونی
03:13همیشه باید کنار من باشی
03:15یکم اضافه تر حقوق میدید
03:16دیگه خیلی وقت اضافه نکرد
03:18اینقدر فرصت طلبی که نمیتونم بگم
03:20تو متوجهی که همش داری در مورد پول حرف میزنی
03:22خب چیه ما اگه آیفر خانم شما جلوی در رو بگیرید
03:25ما همه جا رو میگردیم باشه
03:26وزیفه همینه
03:29وزیفه مهمیه
03:30ورود و خروج با شماست
03:32صحفی همه جا رو باید بگردیم همه جا رو
03:35میگم کاش اول صداش میکردیم
03:36دنیز
03:37آره اونم الان جواب میده
03:39آه
03:41قایدان تو داری چی کار میکنی؟
03:42آخه بگه میشه اون زیر باشه
03:44اینقدر آدم مزخرفیه که ممکنه جاهایی مزخرفی هم قایم شده باشه
03:48آه این دنیز هم همه جا رو بسته
03:52آه
03:52آه میگم نکنه اینجا باشه
03:55دنیز
03:56من بیجورم گرد و خاکی کرد
04:02شش من نگاه کن
04:06یه چیز خیلی مهم میخوام بگم
04:08حسش میکنم
04:09مطمئنم اینجاست
04:10آه من فکردم حالا چی میخواد بگه
04:12واقعا چقدر هم حس درستیه
04:14من حسش شوام خیلی قویه
04:16باشه
04:18یادتون نره
04:19من میدونم این همین جا هاست
04:23کجا بیا اینجا ببینم
04:26آه دنیز
04:27گرفتمش
04:29تکون نخور
04:30آه دنیز
04:31گفتم تکون نخور
04:33چرا تکون نمیخوره؟
04:39چرا میخوندی؟
04:41حسابم خورد شده
04:42اینجا توی جایی بزده و خفه
04:44که حتی پنجرم نداره
04:47هوا هم نمیاد
04:48تو همچین جایی گیر کردیم
04:50برای همین باید کم حرف بزنیم
04:52که اکسیجن رو حدر ندیم
04:54تو از حرف زدن من شکایت داری؟
04:57من همچین چیزی نگفتم فقط
04:59اینجوری نبودی
05:00حتما بعد این که یادت اومد اینجوری شد
05:02آه
05:03میخوای بغلت کنم؟
05:11بیخیال، بیخیال، اینجوری نیست
05:13من میتونم یه عمر با تا اینجا بمونم
05:17آه
05:19آه
05:20بعدشم فکرشو بکن الان یه داستان خیلی خوب داریم
05:23که برای بچه هامون تعریف کنیم
05:25بچه هامون؟
05:27یعنی
05:28من بچه میخوام
05:30البته اگه تو هم بخواییم
05:32از اینکه شبیه تو باشن میترسم
05:34رو فرمی
05:37ولی نگره نباش
05:39شبیه تو باشن بهتره
05:41شوخی کردن رو تموم کنیم
05:45به نظرم دیگه حتی یه ساعتم وقت نداریم
05:49چیکار کنیم؟
05:51خب، یک ساعت و چلو پنی دقیقه وقت داریم
05:58منا ببین پسرم، ما جوجاهی درده سرسازیم
06:00حتی نمیتونی فکرشو بکنی که چقدر خطرناک استیم
06:03برای همین تکو نخور
06:04جوجه
06:05جوجه
06:06سعی میکنم، به ترسونم، این چیکار داریم میکنیم
06:08خیلی ترسیدم
06:09آه، منم خیلی ترسیدم
06:11بله، بله، بله
06:13چی شده؟
06:14چی؟
06:16چی؟
06:17چی داره میگه این؟
06:19دنیس، تو حق نداری که چیزی بگی، ساکت شو
06:26خب، هنوزم جواب نمیدن؟
06:28سرکان ها اداد و تاشون هم گوشیشون خاموشه
06:31حالا چیکار کنیم تو وقتی که آقا سرکان نبیان با این آدمت خطرناک یه جا بمونیم؟
06:36آه، فهمیدن
06:38از چیزی که به ذهنت رسیده میترزم، ولی این حقشه
06:42آره درسته دقیقا، به نظر منم
06:44سیفی، الان تو دنیس رو میگیری، بقلتو میبریش تو ماشین
06:47نه بابا، چرا من؟ چرا تنهایی آدم خطرناک رو بردارم؟
06:51خب چی؟ خب برش میداریم یه بریش دیگه؟
06:53نه آیفر خانم، شما یه مدت داری، یه کاری میکنی، همه یکارا بیافته گردن من
06:56خب سیفی، بخاطر اینه که قوی ترین آدم بینمون فقط توی؟
07:00نه دیگه، ببخشید، من یه مدت دقیقت کردم همه چی رو میندوزین گردن من
07:03تو اون متوجه ای که خدایی چونه بهت داده، دیگه هیچ چیز دیگه ایم نداده؟
07:07شما دارید یه کاری میکنی که کارات رو من انجام بدم، منم انجام میمیدم
07:10سیفی، چرا باید به نظام گردن تو؟
07:12اگه من دستجارو شمام آیفر خانو اگه میخوایین کاری بکنید، برید برای خودتون دستجار بگیرید
07:16خودشم همش در مورد پول حرف میزنی، آتو چرا اینقدر بهش پول میدی؟
07:20نه، لکی از خودتون دفع نکنید، یه لحظه ایچی نگید، یه لحظه، شما دارید از عمد اینجوری میکنید
07:26بلند شده، داره میره، داره میره، داره میره، داره میره، داره میره، آخه
07:30اگه شما حقوق من رو میبید که همه اکاناتو من انجام بدم، اه؟
07:33ای خدا از دست شما چی کار کنم؟
07:35آم، مرش پول
07:36دوسước
07:58الان میفهم این با کی طرفی متیکه؟
07:59ژینیس؟ خدا لیانتت کنه
08:01برید منوکاریت صوره؟
08:03دیگه تمومه
08:04باز شو دیگه
08:05دیگه تمومه
08:06ایدا
08:08ملو
08:09سرکان
08:10انگین
08:10آقا سرکان
08:12شما اینجا چی کار میکنین
08:15واقعا شما اینجا چی کار میکنین
08:18دنیز ما رو انداخت اینجا
08:19نه نه
08:20دنیز شما رو ننداخت اینجا
08:23آخه من از کجا باید بدونم که شما تو ماشین دنیزین
08:27من از کجا باید اینو بدونمه
08:29ساکت شو آردم
08:31ساکت شو الان ساکت شو باشه
08:33بعداً با ما حرف میزنیم
08:34بعداً حرف میزنیم، هرداً ما جلد داریم
08:36من بهت گفتم اونجا ولش نکنیم
08:38خب چی کار کردین؟ تونستین دنیزو پیدا کنیم؟
08:40نه
08:41توا به درباقه فکر میکردیم پیدا کردیم ولی
08:43فقط یه ساعت مونده آخه تو این یه ساعت چی کار کنیم؟
08:47سرکان الان چی کار کنیم؟
08:49آیدان خانوم دارو زهنگ میزنه
08:50چی؟
08:51حالو، آیدان خانوم
08:56میگه دنیزو پیدا کردن
09:03باشه، باشه، اومدیم
09:05یه حالا با ماشین امن بریم، بودو
09:07سرکان بودو، بودو
09:14واقعاً میخواینی این کارو کنی؟
09:27آخه، نمیشه که
09:29من استباهی نکردم که این استباهیه که شده
09:31چرا این کارو میکنید با من آخه؟
09:40ایشون آزمایششون مصبته، ایشون حامله هستن
09:42ملو، خوبی؟ کته؟
09:45ملو
09:47حالت خوبه، خوبی؟
09:49خوبم، چیزم نیست
09:53اینجا زیادی گرمه، اعتمالاً به خاطر همونه که حالم خراب شده
09:58نکنه تو مریض شدی، عشقم، میخوای ببرمت بیمارستانی چیزی؟
10:03نیازی نیست، عردم همش داره حرف میزنه، شاید واسه اونه
10:10بعدش از روی ماشین پریدم، به طور باور نکردنی قایم شدم
10:14همزمان شد البته، خوب دنیزم اصلاً هیچی حس نکرد، دقیقاً مثل جاسوس بودم
10:20یعنی از من جاسوس خوبی در میومده اگه این کارا رو ادامه میدادم
10:24ایوالا، حلال بشه، عردم
10:26من واقعاً اینجا دارم حیف میشم، پسر
10:28خوب، جاسوس میشدی، کی جلو تو گرفت؟
10:32آخه، خب، از یه طرف هم ببین، اگه من جاسوس بشم، آقا سرکان بدون من چی کار میکنه
10:37ها، تو رو خدا چی کار میکنه
10:38از یه طرف من عشقشو نجات دادم، چون اگه من نبودم، دنیز و ایدا با هم میرفتن
10:43دیروز آقا سرکان به این پیام در، خوبی تو میگم، چی که ببینم، میگه، اردم خوابیدی، دوست عزیزم، یه ذره سب کن
10:50گفتم نه خوابیدم، آقا سرکان خیل باشه، چکتو، شرا اینطوری، ها
11:00در مورد چی داشته حرف میزدیم؟
11:02آقا سرکان، آن، در مورد کار حرف میزدیم
11:06مبادا اردم، نه
11:13باشه؟
11:14داشتم میگفتم که با این که من رو تو پارکینگ زندانی کردین، ولی چقدر آدم خوبی هستیم
11:20کی اولکی رو زندانی کرد، ها؟
11:22من هم دینه کرد، مهم نیست
11:25دیا، دی元 selfish
11:34در مورد...
11:40در مورد نیست super
11:42سرکان شایش
11:44شخص اورکان چکارش
11:47شخص شخص
11:49پرخروب جیب
11:50ی eventual about power
11:52سر Hé sıy
11:53صبح خیر
11:57صبح خیر اده خانم
11:59ای بابا
12:04باید یه چیزایی از سلین بپرسم
12:06اصلا گوشی رو جواب نمیده
12:08دو روزه نمیتونم بهش دسترسی پیدا کنم
12:10استفاده ده چی شده
12:11من اصلا فکر نمی کنم استفاده
12:14درسته
12:15حتما بازم داره با وجدان سرکان بازی میکنه
12:18راست میگی
12:18دقیقا همینچوره
12:19من اصلا اجازه نمیدم سلین حالم رو خراب کنه
12:22برای مهم نیست
12:23شاید این بار واقعا داره میره
12:26واقعا استفاده میده
12:27شاید واقعا از زندگیمون داره خارج میشه
12:30تو از کجا میدونی ملو ها
12:33من
12:34یه جوری حرف زدم انگار
12:36چیزی میدونم نه چیزی نمیدونم
12:39اصلا نمیاد نمیره
12:41این برای دیده نمیشه
12:43رو این حساب گفتم آره
12:45به این دلیل بود
12:46خب این دلیل خوبی نیست براش
12:50ببینم تو خوبی
12:51آره خوبم
12:54چیزه
12:56دو کلمه در مورد سلین حرف زدم منو دیوونه
13:00فرض کردینا
13:01نه ملو به خاطر اون نیست
13:04تو از صبح یه چیزیت هست
13:05حرف بزن ببینم چی شده
13:07یالا ملو بگو چی شده
13:10هدا
13:12قهوه ی صبحگاهی انرژی آدمو میاره سر جاش
13:17انرژیتون الان پایینه
13:18میگم یه قهوه بخوریم
13:20وقتی آدم صبح قهوه میخوره
13:22خیلی خوبه
13:23انرژی مصبت
13:24به دست میاره
13:26آقا آتشینا دارن میان آماده این؟
13:29آماده این منتظری
13:30باشه پس منم میرم به استقبالشون
13:31یالا شب حرف میزنیم
13:33البته شب حرف میزنیم درسته
13:36بشه پس منگیم
13:46باشه پس منگیم
13:48ترخمان درسته
13:49هم
13:51سلام آقایی از سلام
14:04چطورین؟
14:06ممنونم شما چطورین؟
14:07حالتون خوبه؟
14:08تنها تشریف آوردیم
14:09آقا کمال؟
14:13سلام
14:14خوش اومدید
14:15خوش باشید
14:16از خان اومد دیدن دوبارتون خیلی خوشحاله
14:20مو هم هم اینطور نمی دونستیم شما شریک شرکت شدیم
14:23اینجوری نیاز شد
14:25ولی بازم آقا آتش همونجوری کار رو ادامه می ده
14:29منم از دور برشتی می کنم
14:30وقتی فهمیدم قراره با شما هم کاری کنیم
14:32خواستم که حتما بیا ما نزیگ ببینم اتون
14:35بعد از دیدار اتفاقی اون روز
14:38نتونستیم
14:40پیشنهاد آقا کمال رد کنیم
14:42آه چقدر به صورت اتفاق افتاده
14:45اچقدر قشنگ بفرمید
14:46بله بفرمید
14:48گفته بود این زندگی پر از اتفاقای تصادفی
14:55واقعا همینجور بوده
14:56وقتی اون جمله رو گفتم
14:57واقعا فکر نمی کردم زندگی اینقدر با صورت بارد عمل شد
15:00آه آنه
15:01وقتی اینقدر اتفاقات تصادفی پشت سر هم افتاد
15:04راستش رو به خود یک کم تحجب کرد
15:06بله واقعا دیدر دوباراتون خوشحالم
15:08وقتی فهمیدم قرار رو با هم همکاری کنیم خوشحالتر شدم
15:11آقا کمال
15:12از کارهای شما تو پروژه بازتازی خیلی رازیگه
15:16میخواییم شرکت بزرگتری با ارت لایف داشته باشیم
15:20آتش جان خیلی داریم زود وارد بحث کاری میشیم
15:24به نظرم زمان داریم به اندازه کافی
15:26البته برحال وقت هم داریم
15:30البته
15:31آیدان خانم
15:39چی شده؟
15:44کار تو آقا کماله میخوایی با آقا کمال زنگ بزنی؟
15:46میخواییی واقعیتو بگی؟
15:47آره زنگ میزنم درباره یه چیزی حرف زنم
15:49بله درستش همینه زنی مثل شما نباید عشق رد کنه
15:52شما دوتا خیلی به هم نیایید
15:53خیلی آدم شیرینه جفتتون خیلی فاقلاده اید
15:56کجا هم دیگره میبینی؟
15:57چقدر داری حرف میزنی توی خونه آخه
15:59آلیه من میرم توی خونه یه چیزایی آماده کنم
16:02واقعا گوش نمیدم
16:02به حرف باتون شما راحت حرف بزنید
16:04واقعا گوش نمیدم
16:05لیلا من دارم میره
16:16آقا اینگین
16:17این پرونده رو چکار کنم؟
16:19خواسته بودینش
16:20بذاره شروعی میسنم
16:21بعدیم به اشلیستی دیگی میکنم
16:22باشه آقا اینگین
16:23عشقم
16:26اینگین تو رو خودو کجایی بیه دیگه؟
16:29چشاد بدون من حسلت سر رفته فراپاچینو
16:32اصلا هم همچین چیزی نشده
16:33چون یه آلمه خرید کردم
16:35اقتصاد خونه ما داره به بعد تدی؟
16:36همچین چیزی باقی نمیمونه انگینجون
16:38دیگه اونو فراموش کنیم باشه
16:40بعد میگردم شرکت میبینم
16:41بیریم
16:44بیریم
16:46بیریم
16:48به کی ماشین کورد؟
16:49اونجا چه خبر؟
16:50خواهش میکنم یکی گوشی رو جفب بده
16:55الو
16:55هلی شما چه نصفتی با این آدم دیگه؟
16:58من شوهرشم چه خبر اونجا؟
17:00دو داشتیم ماشین به ایستد
17:02میبریم ایش پی مارستن؟
17:03خود اگه من ماشین بشکورد
17:04کدوم بیمارستن؟
17:05باشه دارم میام
17:07باشه
17:08فهمیدیم که با یه جلسه سرسری نمیشه
17:11حالبت موضوعی که داریم همکاری بزرگیه
17:15نمیشه با اجلسه ازش رد شد
17:16نمیشه لایکشی داریم
17:18بالد
17:18یعنی شما مطمئنین که میخوایین همچین شرکتی داشته باشین؟
17:25مطمئنم فکر میکنم
17:26برای شرکتم سود بزرگی خواهد داشت
17:29و مهمتر از اون فرصت آشنایی با خانواده قشنگی مثل شما رو به دست میارن
17:34انسان همیشه با آدم های صادق و قشنگی مثل شما رو به رو نمیشه آقا سرنا
17:39بله حق دارید
17:41خیلی خوب درکتو میکنم
17:42پس این کار رو میکنیم
17:44آقای فرید تاریخ ها رو تنظیم کنید لطفا
17:49خب پس اگه میخوایین سری تاریخ ها رو چک کنیم
17:55بس حضور آقا کمول نراحتی؟
17:58عجیب به نظر میاد
18:01خیلی متفاوته
18:02یکم راحت باش سرکان
18:06به نظرم آدم خوبیه
18:07ببین جون من رو نجات داد
18:09به آدم رو فرصت آشنایی بده
18:12یکم هم بخند
18:13لازم نیست روبوت باشی
18:15با آمید دیدار در تاریخ های که مشخص کردیم
18:20بازم مچکر
18:21آسرکان ادا خانوم
18:23روز به خیلی با آمیده بیگاه
18:25آقایاتش میبینم اتون
18:26یعنی فرید
18:30تو خندیدی آقای روبوت؟
18:37آه
18:37سیستم یک کم تسالی داد
18:40آخه روبوت هم
18:42ولی خندیدن بهت میاد
18:45آخه روبوت هم
Recommended
44:07
|
Up next
36:53
39:55
46:13
42:43
16:23
Be the first to comment