Skip to playerSkip to main content
  • 2 days ago
عشق مشروط

ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.

بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلی‌اوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آل‌بایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متک‌اوعلو و مایا باشول.

Category

📺
TV
Transcript
00:00دوستان ببینیت
00:01ها سمانترین آدم رو به دونگا داریم صحبت میکنیم
00:04از پیریل داریم میگی من مغزم نمیکشه
00:07اون به کسی زرار نمیرسونه
00:08آخه برگه چی باید اونو دوسیده باشن
00:10بابا من مخم ترکید دیوونه شده میچن
00:13مطمئنن به ذهنتون رسیده
00:15پلاک ماشون رو گرفتین
00:16پولیس ها همه دوربینه ای امنیتی و بررسی کردن
00:19ولی چیزی پیدا نکردن و نمیتونن پیدا کنم
00:21ندوستان من نمیتونم باشیده
00:23اینگیم اینگیم اینگیم
00:24شرطو پرت نگو کجا میخوایی بری هلا
00:26دادهش من میرم اون برنگاه میکنم
00:29این برنگاه میکنم
00:29از دقلش اینجا از بیکار نشستن که بتره
00:31من میرم میگردم دنبالش پیدا کنم
00:33مطمئن باشیده پیدا کنم
00:35اینگیم ازیزم خوبی
00:38حالت خوبه
00:40همه چی رو برن اینجایت که چیزی نشد
00:42من کاملا خوبم اینگیم
00:43من همه چی برای تعریف میکنم
00:45کاری نکردم باشیده
00:46کاری نکردم قول میدم برای تعریف کنم
00:48باشه
00:49باشه
00:49بیا جمشید
00:50بشی ببینم
00:51خوبم دوستان نگران نباشید
00:55ازیزم دستو پام دره میگرسه
00:57چی شد لطفا برام تعریف کن
00:59کی تو رو دوستید
01:00بابام
01:10نمیدونم چجوری بگم و تعریف کنم
01:14راستش بابام
01:16یکم
01:17قبلن آدم خلاف کاری بود
01:21یعنی اونجوری بود دیگه
01:22وقتی هم که از اندان آزاد شد
01:25پلن خلاف رو گذاشت کنار
01:26دیگه از اون کارا نمی کنه
01:28بعدش هم نخواست با اینگین ازدواش کنم
01:31منم مخالفت کردم
01:38گوش ندادم
01:39حرف نزدم
01:40ازدباش کردم
01:41حتما فکر کرده
01:44اگه این کارو کنه من تو رو بل می کنم
01:46پرل قبلن هیچ کدوم از اینا را به ما نگفته بودی
01:50منم نمی دونستم دادش
01:51چجوری همچین چیزی رو می گفتم
01:54مگه تعریف کردن همچین چیزی آسونه
01:57الان چی شد
01:59تونستین بابا باید کنار بیاییم
02:01کاملا نه
02:02بابام می خواهد با اینگین حرف بزنه
02:06باشه پس بابا
02:11میریم یه حرف میزنیم تموم میشه
02:13خیال اطراحت باشه
02:15من میرم جدش باید میستم
02:17نگم اینطوری اینطوری شد
02:19بهش بگم دخترتون رو دوست دارم
02:21اونشگاه زندگی نه
02:22تموم میشه میره پیکر میشه
02:23اینجوری نکنیم
02:25یعنی
02:25الان با هاش حرف نزنیم
02:27یکم اوضا بهترش آروم شیم
02:29بعدش با هم حرف میزنیم
02:31باشه
02:31لطفم
02:32باشه
02:34میخوای الان بهشون بگم
02:38الان وقتش نیست
02:39بگم
02:40ولی نیست
02:41میدم
02:42تو بگو
02:44راستی دوستان
02:46از همتون معذرت میخوام
02:49که اینجور نگران نتون کردم
02:51چیزی که نشده
02:52به نظرم تا هم اصلا نگران نباش
02:54اینگی میره با پدرت آشنا میشه
02:55خیلی هم خوب با هم میسازن
02:57این مشکل هم حل میشه
02:58تو نمیخواد خودتون آراد
02:59آره بابا همینه
03:00من میره باید صحبت میکنم
03:02رو در رو میشه باید
03:03بشت بگم آقا از ایت ببینید
03:05این کارا اینطوری نمیشه
03:07گمی دختر رو به دوستی ها
03:08اینا اصلا جور دردن
03:09باشه
03:09دو نفر اصلا که همه دوست رو نره
03:11باشه
03:11زیاد کشش نده
03:12با هم حلش میکنیم
03:13خب
03:13ما من و اداهم
03:15یه چیزی هایی رو حل کردی
03:17ببینیم چطری
03:20تو چرا یک خنده ای رو لباد داری
03:22چی شدیم
03:23بگو
03:23تو بگو
03:24من بگم
03:24لطفای خبر خوب بدیم
03:27داریم ازدواج میکنم
03:29چی؟
03:29واقعا
03:31شرکان فاگر داری میتونیم
03:33زیاده اش خودم ایتون
03:34خوشتاد شدم
03:35خب تبریکم بهتون
03:37غیلی تبریک
03:38اگه درچوم تبریک میگم بهتون
03:40تبریک میگم
03:41دوستان خبر فاگو ندی بود
03:43خوبه بابا ازیستم خبش کردیم
03:45تو فردا باید منتظر میموندیم
03:47ولی با همچین موضوعی نشد آخه
03:50چیزی نشد که باباش رفته بیرون دیگه همین
03:54انگینالکی گندش کرده
03:57ببینه دا
03:58من چندین بار بهت گفتم که دوست دارم
04:00عشقمون رو به کل دنیا جهار بزنم
04:03فکر میکنی جدی نگفتم؟
04:05دیدی چقدر خوب شد همه خوشحال شدن
04:08آره
04:08ملو خیلی خوشحال شد وقتی شنید
04:11باید واکنشش رو میدیدی
04:12به ملو که گفتی؟
04:16البته که قبل از پرواز گفتم
04:19قبل پرواز؟
04:21من فکر نمی کردم از پاریس به خاطر این موضوع برگردیم
04:24سر کن فکر کردم یکم دیگه میمونیم
04:26آره
04:26اون یکم بیمزه شد
04:28ولی دیگه موند واسه بعد ازدواج
04:30واسه ماه هستن میری پاریس
04:32البته قبل شادم هایی هستن که باید قانعهشون کنیم
04:38آره
04:40خواه
04:42با کی شروع کنیم؟
04:44تو زهن من یکی هست
04:45باشه
04:50پس...
04:51از من زهی میزنم
04:59سمیه خانم
05:01دشت با سرکان رفتن پاریس آره؟
05:03واسه این که تو هواپیما بهش پیشنهاد داد
05:06پس مجبور شدن که برن پاریس
05:08آه چقدر خورش مزده است
05:10باید یه ظرف دیگه از این بخورم
05:12میخوری عزیزم میخوری کلی میخوری
05:14حتی کل قبل امرو هم میخوری
05:16میخوری
05:18ای بابا آخه این چه کاریه؟
05:20ترگیس
05:21این چندامی باره که اینطوری میکنی
05:22به خاطر تو اسم من بد در رفته
05:24بایستا ببینم یکم پیش آروم تر بودی
05:26و وقتی داشتی قضا میکوردی
05:28من نگفتم
05:29چیو نگفتی؟
05:30من چیزی نگفتم
05:31چیو نگفتی؟
05:32نگفتی؟
05:33نگفتم
05:34تو همه چیو دونه بدونه به ام گفتی؟
05:35دونه بدونه
05:36دونه بدونه
05:38علو
05:39آیدان
05:40با تو باید خیلی خیلی فوری حرف بزنم
05:43یه موضوع مهم یه پیش اومده
05:45باشه
05:46به خدا ادامن رو میکشم جایفر
05:49خب منم ادار رو میکشم
05:51آخه اون کیه که میخواد تا رو بکشه ها؟
05:53ولی جون من با عرضش
05:54آخه یعنیش پیشناده ازده باشت و حقا پیما داد و حلقرم خودش گرفته ها؟
05:57حقا پیما داد و حلقرم خودش گرفته ها؟
05:59خیلی زن مرموزی هستی
06:00آره حلو رو میدی دستم و منو هیدنوتیز میکنی تو چیزایی که میخوای بهت بگم
06:04من دیگه همه چیو میدونم
06:05رفته خودش حلقه گرفته زانو زده پیشنهاد ازدواج هم داده
06:09آخه داره چی کار میکنه این گختره؟
06:11ولی خیلی خوشگل شده میدونی
06:13تو یه جبه خوشگل رو تا حلقه گذاشتم بعدشم
06:17بله گوشن با شماست
06:23میخواییم خبر خوبی رو به شما بگیم
06:26خبر خوب؟
06:30ادا؟
06:33داریم ازدواج میکنیم
06:41آره انتظار اینو نداشتم که از خوشحالی جیغ بکشین
06:44ولی یه تبریک هم میتونستیم بگین خوشگخالی
06:46منم میترسیدم این کار رو بکنیم
06:49پس تصمیم داری کار رو سخت درش بکنیم
06:53سمیه خانم
06:54ما تصمیم گرفتیم
06:56تصمیممون رو گرفتیم
06:58هرچی بشه
06:59از هم جدا نمیشیم
07:01دستبر نمیداریم
07:06سمیه خانم
07:08ادا همه چیز رو به هم گفت
07:11شب سال نو دستگیر شدنم دلیل شما بودیم
07:15باشه؟
07:17راستش مهم نیست بران
07:19اگه بخواهیم دوباره میتونین این کار رو بکنین
07:21شرکت رو از دستم بگیریم
07:23یعنی هر کاری که بخواهیم بکنین فرقی برام نداره
07:26بلی همون جوری که ادا گفت
07:28هیچی نمیتونه مارا جدا کنیم
07:30یعنی ازت میخوام اینو درک کنی
07:36قبولش کنی
07:38اینو میخوام
07:40شاید از بینمون بری
07:42بتونیم یه خانواده بشیم
07:44موسیقی
07:46موسیقی
07:48موسیقی
07:50موسیقی
08:12موسیقی
08:14موسیقی
08:16موسیقی
08:20ولی میدونی که منصرف نمیشه
08:23چی میشه مثلا
08:24دیگه ما با همیم
08:26یعنی سمیها خانم هر کاری میخواد بکنه
08:29دستمون از هم جدا نمیشه
08:33الان این خبر خویشو به کی بدیم
08:37منظورت اینه که
08:40اول کیو شکر کنیم
08:43بریم پیشم من
08:46اون یکم بازی سختیه
08:49اول از مامانم شروع کنیم
08:50یکم انرژی بگیریم
08:51بعد پیش آیفر خانم بریم
08:53احساس میکنم که آیدن خانم
08:57این روزا زیاد از من راضی نیست
08:59پزممم شروع کنیم
09:04باشه
09:04اونجوری میکنیم
09:06در نظرم اول
09:08یه گولی شکولت چیزی بگیریم
09:10جوگذر آروم کنیم
09:12الان وقتش نیست
09:14نوبته اونم میشه
09:18این دونسته این کار کرد نگه نه
09:23از شان
09:25الان
09:36از اینجا تکن نخور
09:39چون که من میخوام توی هر نگاه هم تو رو ببینم
09:42از تو همجایی بشین که بتونم ببینم ایت
09:43باشه
09:45صبح خیر بالجا
09:55صبح خیر ادا
09:58کجا بایی نجاله پیش سرکان
10:00آره
10:02یعنی خب با توجه به کنسل شدن کار پاریس
10:05یه سوالاتی ازش دارم
10:06باید بدونم که کارا قراره چجوری حل بشن
10:08آره خب
10:09باید وقتی که نیستش همه چی طبقه اصولش بیش بره
10:13خیر باشه
10:15سفر کاری جدید یا همچین چیزی
10:18نه
10:18سفر نیست
10:19داره ازدواج میکنه
10:22خیلی خوشحال شدم
10:28واقعا بهت تبریک میگه
10:29ممنونم
10:30ببخشی
10:32خیلی باشه
10:34مگه سوال نداشتی
10:35میکنی بکن
10:41فقط مانه این ازدواج شدم
10:43مامان من تو حالا ادارو انقدر خوشحال ندیدم
10:47انقدر خوشحاله که نگواخت چطوری میتونم همچین کاری کنم
10:50ما این کارو به خاطر صلاحون میکنیم
10:54در این که مانه روزای بد احتمالی که در پیش رو داره بشیم این کارو میکنیم
10:59ببین تو مثل مادر اون هستی
11:03ادارو خیلی برای تو عرضش خایله
11:05آره
11:06مثل مادرشم
11:08مثل بچه خودم دوستش دارم میفهمیم؟
11:11باشه
11:11منم همینو میگم
11:13اگر تو به ازدواج نبگی
11:15این ازدواج صورت نمیگیره
11:17اون نمیتونه از دست دادن تو رو به جون بخره
11:20مامان من چطور همچین کاری بکنم
11:23تو متوجه هیچی از من میخوای؟
11:26گاهی ممکنه لازم باشه
11:28برای خیل و صلاح فرزندمون با اون خشن رفتار کنیم
11:32برای خیل و صلاحش؟
11:35برای خیل و صلاحش؟
11:41عشقم
11:46تو هنوز داره به موضوع مربوط به بابات فکر میکنی
11:50که اینطور پریشون هستی
11:51بیا پیشم ببینم
11:52بیا ببینم
11:53با تو
11:53اینطور فکر نکن من همه چی رو حلش بیکنم
11:56بهت قول میده
11:56اینگی تو رو خدا هرچی میخواد بگه
11:59بگه تو طرف آروم قضیه باش باشه
12:01اون هرچی گفت تو بهش بگو باشه
12:03لطفا به خاطر من
12:05عشقم
12:05آخه مگه من نمیدونم که کجا باید چه حرفی بسنم
12:08اسیزم من
12:09متخصص ارتباطات هستم
12:12متخصص
12:12باشه تو متخصص ارتباطات
12:14ولی دیروز هممون دیدیم که روش ارتباطی بابای من چقدر متفاوته
12:18عدت خواب من
12:21به خودشان میگم که از اتفاق دیروز اصلا خوشم نگیدم
12:24آخه چیه اون تو
12:25نه بابا اینچم اگه سر کوه دوستیدن و رو بودن مال قدیمه هست نمیشه
12:30نه اینجوری نمیگی
12:32چون دیروز توی دیروز مونده
12:33اون رو میبندیم صفرش میکنی
12:34لطفاً وارد اون موضوعات نشو
12:35لطفاً
12:36عشقم تو خیالت راحت باش
12:38ببین اصلا اینطوری همشی رو تر و تمیز حلش میکنی
12:40ببین بهت میگم به اتفارش به من
12:41ببین بهش میگم که
12:43بابا عزیز
12:45این اتفاق جالب نیست
12:47ما
12:47یه سوچه چفونیم که واقعا همو دوست داریم
12:51دوستیدن و رو بودن راهش نیست
12:53بیا بشینیم به تفاق برسیم اینو که بهش بگم
12:56مطمئن بای سپرش رو میده
12:57بابا
12:58ببین حتی میتونیم این کار بکنیم
13:02تو شماره شو بده من
13:03من بیستنگ اصلا با خودش مستقیم صحبت کنم
13:06چون که من یه ماهی فروشه خوب میشتسم میبرمش میشه
13:09اون با ام دیگه جور میشه
13:09بذار یکم در موردش حرف بزنی باشید
13:11یه می که تو فقط شماره شو بده همین
13:13نه بابا
13:14همچه یک در اجازه میده که ازدواج کنید
13:17تازه به مرس مرسی تونم میاد
13:20صدش خیلی دلخور به نظر میامد
13:23گفته که سرکان باشه من نیستم
13:26یعنی نمیخواد ببینه که با گرفتن این تصمیم خودم رو نراحت بکنه
13:31کاش که بدونه وقتی تو از سرکان جدایی خیلی بیشتر نراحتی
13:36آره
13:37بگو ببینم کی به همزنگ زد
13:41مامانم
13:43چی گفت؟
13:45حتما گفت که موافق نیستش
13:47آره
13:47باید حلش کنم
13:50آره
13:52یله بیا حلش کنیم
13:55باشه حلش میکنیم
14:00ممنون
14:05خواهش میکنم
14:06الو
14:09بفرمایید سمیها خانم
14:11وقت دارم
14:13کجا هم رو ببینیم؟
14:14چرا اینقدر لجوازی میکنم؟
14:16چرا به ما اجازه نمیتر؟
14:21انتظار همچین واکانشی رو داشتیم
14:23برای همین پا پس نمیکشیم
14:25معلومه که هیچ کدوم از حرفای دیروزمون
14:28به درد نخورده
14:28یه چیز دیگر رو امتحاده
14:30چطوری؟
14:30چی کار کنیم؟
14:31چرایی پیده کنیم؟
14:32وقتی که به هم میرسن
14:33مدام با هم دیگه دوا میکنن
14:35بلی راه فرایده از دوا وجود نداره
14:37پیدا کردم
14:41آره فهمیدم
14:43سراشپس الکساندر
14:45آره سراشپس الکساندر میتونه
14:47روی اونا یه اثر آرام بخش به وجود بیاره
14:49که این کار بدون دوا حل میشه
14:51سراشپس الکساندر؟
14:53سراشپس
14:55غذاهای سراشپس
14:57الکساندر
14:58غذاهاش یعنی
14:59غذاهای سراشپس الکساندر چیزه
15:01میدونی؟
15:02یه آدمیه که از غذاهای خوشمزه خوشش میاد
15:06آیدان خانمم همچه خسلتی داره
15:08اونم دوست داره
15:09خوردن غذاهای خوشمزه رو دوست داره
15:11دوستای
15:13خوشمشربی هم داره
15:16خوشمشرب آره
15:17میشه
15:19به نظره به درد میخوره؟
15:21چیزی که شما واقعا میخوایین
15:25مگه این نیست که بتونین
15:26ساکت و آروم حرفتون رو بیان کنین
15:28مگه درست کردن همچنین محیطی رو نمیخوایی؟
15:30اصلا اونجا مثل بره رام شما میشن
15:32به من اعتماد کنید
15:34ولی باید
15:36جوری رفتار کنید که انگار اونجا با هم روبرو شدید
15:39به من اعتماد کنید
15:42باشه؟
15:44آره
15:45رستش وقتی که فهمیدم
15:51قراره ازدواج کنن داغون شدم
15:53اما بعد از اون تماس آخر
15:54معلوم بود دوتاشون ناراحت شدن
15:56فکر میکنم که خانواده ها دارن
15:59به این کار اعتراض میکنن
16:00عجبه آزیر سایه کی؟
16:04سر صحبی یه سخنرانی
16:05برای آیفه رو آیدان کردم که
16:08دیگه غیر ممکن این ازدواج رو تایید کنن
16:11اگه اعتراضا بالا بگیره به این معنیه
16:14که از این ازدواج دست بر میترن
16:16منم امیدوارم همین جور بشه
16:18ولی تو اصلا پاپس نمی کشی
16:20چشمت همش بهشون باشه
16:23نمیخوام حتی یه فرصت کوچی که هم از دست بدی
16:25سمیحا خانم
16:28میدونین من در واقع فقط میخوام
16:29یه عشق واقعی رو تجربه کنم
16:31هنوزم باوردارم که سرکان آدم درستیه
16:35اما اگه ازدواج کنن
16:37ببین
16:37حتی اگه ازدواجم بکنن
16:39ما اصلا دست بر نمیداریم
16:41نقشهای خیلی قشنگی برای اونا داریم
16:43مثلا چه نقشه ای؟
16:47خواهی فهمید
16:48نظر در برای یه چیز که چیه
16:51عالی میشه
16:52خوبه
16:53جونم سرکان
17:02مامان باید با تحرف بزنم
17:04خیلی خوب هرچی میخوای بگی شب با هم حرف میزنیم
17:07نمیشه همه جون شب خیلی دیره
17:09یعنی خیلی دیر میشه
17:10نمیتونم سب کنم
17:11تو از خرف هموده تو دلم
17:13به نظر ما تنهایی
17:15امه و برادرزاده یه قضایی بخوریم
17:17نظر چیه؟
17:18توی رستوران سرشبازالکساندر
17:20رستورانالکساندر؟
17:21فقط من و تو
17:22امه
17:23بره
17:24باشه
17:25باشه بریم
17:26باشه بریم
17:27خوب
17:31ببخشید آقا عزیز
17:36سلام آقا عزیز
17:37من انگین استم
17:38انگین سسگی
17:39همسر پیری
17:40تا اونجای که شنیدم
17:43میخواستید با من اشنا بشید
17:44و ملاقات کنید
17:45راستش منم میخوام
17:46که با تون اشنا بشم
17:47خواب چی کار کنین
17:48کجا ملاقات کنین؟
17:50میخواید این کار رو بکنیم
17:51من یه ماهی فرشه خیلی خوب میشنستم
17:52خیلی هم مشهوره
17:53نونه و ماهی خیلی خوبی هم درست میکنن
17:55اونجا حرف بزنیم
17:56رودر رو هم همو ببینیم
17:58آقا انگین
17:58یه لحظه دارم حرف بسنم
18:00آقا انگین شما باید با همون بیاید
18:02با شما دو نفر کجا؟
18:04آقا عزیز منتظرم
18:05بفرمایید
18:06بفرمایید آقا انگین
18:08ببخشید چیستی شده؟
Be the first to comment
Add your comment

Recommended