سریال-عشق-مشروط-قسمت-24

  • 3 years ago


سریال عشق مشروط قسمت 24
‏80 بازدید

Meshki Turki
2.01 هزار مشترک
تاریخ انتشار 23 مارس 2021
سریال عشق مشروط / تو در خانه‌ام را بزن قسمت 24 دوبله فارسی

آدرس کانال مشکی ترکی
https://www.youtube.com/channel/UCmu9...​

لینک کانال تلگرامی مشکی:
https://t.me/meshkimedia​

داستان قسمت آخر سریال وصلت، فصل اول. فریده کشته می‌شود؟ جواب فریده به خواستگاری عزیز؟
https://youtu.be/U5eKB0Osj9U​

داستان قسمت آخر سریال آموزگار. آکیف زنده می‌ماند؟ دانش‌آموزان نجات پیدا می‌کنند؟
https://youtu.be/4Xaf37MxmjU​

داستان قسمت آخر سریال ملک، فصل اول. ملک زنده می‌ماند؟ خانواده‌اش او را می‌پذیرند؟ خلیل عاشق ملک است؟
https://youtu.be/qm0BFX3C1sA​

فیفی برای کمک به ادا تمام جاهایی که ادا رفته و آمده را می نویسد و روی آنها کار می کند. جرن هم کمکش می کند. ادا از دوستانش به خاطر این که هیچ وقت تنهایش نگذاشته اند تشکر می کند.
فرید که فهمیده سلین به خاطر او توی دردسر افتاده و جرن دنبال این است که مقصر را پیدا بکند، به کان زنگ می زند و به او می گوید: «کار تو بود؟ ببین کان به خاطر این که من برای شوخی اون قرارداد رو برات فرستادم سلین توی دردسر افتاده و این اصلا خوب نیست. سرکان ممکن نیست اینو ببخشه. » کان پوزخند می زند و می گوید: «اره اعتراف میکنم که کار من بود! باشه با خبرنگار صحبت میکنم ببینم چی میشه! » و گوشی را قطع می کند و به مکالمه ای که از فرید ضبط کرده با لبخند گوش می دهد و حتی به خودش زحمت صحبت با فاطما را نمی دهد.
انگین و پیرل مشغول کار روی یک پروژه هستند که ناگهان پیرل می پرسد: «تو چرا صبح فرار کردی؟ » انگین خنده اش می گیرد اما وقتی قیافه ی جدی پیرل را می بیند، فورا بحث را عوض می کند. همان موقع سرکان میان کارکنانش می آید و با عصبانیت فریاد می زند که همه باید به کاری که انجام می دهند خوب توجه بکنند وگرنه اخراج می شوند! انگین از این که با رفتن ادا، سرکان هم مثل قبل شده، ناراحت است.
سرکان از انگین می خواهد تا طرح هایی که برای مشتری زده بودند را الان برایش بیاورد. انگین می گوید از آنجایی که آن طرح ها را خودش به ادا سپرده بود، بدون امضای او نمی توانند کاری از پیش ببرند! سرکان هم از انگین می خواهد تا به ادا زنگ بزند که بیاید و کارش را انجام بدهد اما ادا جواب انگین را هم نمی دهد و سرکان هر چند دقیقه یک بار از انگین می خواهد تا با او تماس بگیرد!
سلین از راه می رسد و به سرکان می گوید که مشتری های خارجی شان برای حل مشکلی که پیش آمده قبول کرده اند که اگر نمونه اولیه تا فردا اماده بشود، حاضر به همکاری دوباره بشوند. سرکان قبول می کند اما انگین دوباره یادآوری می کند که امضای ادا برای اسناد لازم است. بعد از اینکه سلین با سرکان تنها می شود، از سرکان که حال خوبی ندارد می خواهد تا بروند و بیرون کار کنند تا شاید حال سرکان هم بهتر بشود. سرکان قبول می کند اما قبل از رفتن دوباره از انگین می خواهد به ادا زنگ بزند. بالاخره ادا گوشی را جواب می دهد و به شرطی قبول می کند اسناد را امضا کند که سرکان در شرکت نباشد.
وقتی سرکان و سلین در ماشین هستند، سرکان سقف ماشین را پایین می دهد اما سلین از او می خواهد سقف را ببندد چون باد موهایش را به هم میزند. سرکان یاد ادا و خوشحالی اش می افتد که وقتی سقف باز میشد روع به رقصیدن میکرد!
فرید در اتاق کار سلین یادداشتی که ادا از طرف سرکان برای سلین فرستاده بود را پیدا می کند و عصبی می شود. او به سلین زنگ می زند و یادآوری می کند که قرار ناهار داشتند. سلین خیلی س