سریال-سیب-ممنوعه-قسمت-295

  • 3 years ago
سریال سیب ممنوعه قسمت 295 دوبله فارسی

آدرس کانال مشکی ترکی
https://www.youtube.com/channel/UCmu9...​

لینک کانال تلگرامی مشکی:
https://t.me/meshkimedia​

آدرس کانال مشکی ترکیدو
https://www.youtube.com/channel/UC-Bs...​

داستان قسمت آخر سریال دکتر معجزه‌گر، فصل اول. نازلی و علی به هم نزدیک می‌شوند؟ عادل می‌رود؟
https://youtu.be/TXkOxCPDdOE​

داستان قسمت آخر روزگارانی در چوکوروا، فصل دوم. زلیخا و ایلماز به هم می‌رسند؟ مژگان زلیخا را می‌کشد؟
https://youtu.be/kcBp2BUALz0​

داستان قسمت آخر سریال گودال، فصل سوم. راز یاماچ لو می‌رود؟ وارتلو فدا می‌شود؟
https://youtu.be/xszDBYpVIXk​

داستان قسمت آخر سریال زن، فصل سوم. بهار و عارف عروسی می‌کنند؟ عاقبت شیرین چه می‌شود؟
https://youtu.be/PABScOevTfU​

داستان قسمت آخر سریال تردید، فصل دوم. چه بلایی سر ریحان می‌آید؟ راز بزرگ عزیزه چیست؟ پدر میران کیست؟
https://youtu.be/canJbyG5KkQ​

اندر میگوید که بیست درصد از سهام او را نیز میخواهد. حسن علی شوکه شده و سپس میگوید که امکان این کار نیست، زیرا سهام‌های او فقط به اعضای خانواده منتقل می شود و محدودیت دارد . اندر می‌گوید که خودش باید این مشکل را حل کند و به او مهلت میدهد تا تصمیمش را بگیرد. بعد از رفتن اندر، حسن علی محمود و سدایی را صدا زده و موضوع را می‌گوید و محمود را به خاطر سهل انگاری دعوا میکند. محمود آشفته می شود و میگوید که کسی آن اطراف نبوده است. حسن علی از او میخواهد مدتی آفتابی نشود. محمود کلافه شده و سراغ آن مرد که ادعا کرده بود در زندان با قاتل پدر او بوده است می رود، ولی او خانه ش را عوض کرده است. شاهیکا نیز تماس او را پاسخ نمی‌دهد. محمود نگران است که به دردسر بیفتد.
ییلدیز و فریده به مغازه می روند. جانسو نیز به آنجا می رود و وقتی ییلدیز در اتاق پرو است سعی دارد با حرفهایش فریده را نسبت به ییلدیز بد بین کند.
حسن علی با سدایی حرف زده و میگوید که آنها باید یه همه شک کنند زیرا فرستادن فیلم به اندر مشکوک است. او از سدایی میخواهد که محمود را نیز زیر نظر داشته باشد.
دوستان فریده به خانه می آیند و ییلدیز با آنها آشنا می شود. آنها هدایای خود را میدهند و آسمان سریع آنها را جمع میکند. فریده حرصش میگیرد. مهمانان سراغ کادوی فریده را میگیرند و ییلدیز به دروغ از یک سرویس زیبا که هدیه گرفته تعریف میکند. مهمانان می خواهند سرویس را ببینند. فریده یک سرویس جواهر را که از قبل کنار گذاشته برای ییلدیز می آورد.
شاهیکا حیاتی را میبیند. حیاتی از اینکه شاهیکا زنده است خوشحال می شود. شاهیکا حیاتی را به خرید می فرستد. وقتی اندر به خانه می آید، شاهیکا میگوید که میخواهد بیرون برود. اندر می‌گوید که او تا زمانی که سهامها را نگرفته اند نباید بیرون آفتابی بشود. شاهیکا به او نشان میدهد که کلاه گیس و عینک و وسایل دیگر تغییر چهره تهیه کرده و مشکلی پیش نمی آید.
شاهیکا کمی تغییر چهره میدهد و دم خانه زهرا می رود و خودش را از پنجره نشان داده و سریع ناپدید می شود‌. زهرا شوکه شده و اصرار دارد که شاهیکا را دیده است اما کسی حرف او را باور نمیکند.
مرت در شرکت پیش حسن علی می رود و میگوید که در مورد ناپدید شدن شاهیکا و ارتباط این قضیه با حسن علی شایعه پخش شده و او نیز از زهرا شنیده است و ییلدیز به زهرا گفته است. حسن علی از اینکه ییلدیز به ضرر او خبرچینی کرده و همه چیز را به زهرا میگوید کلافه می شود.
سدایی پیش محمود می رود و وقتی می بیند که او استرس دارد، میگوید که بیش از حد خودش را درگیر ماجرای ف

Recommended