Skip to playerSkip to main content
  • 20 hours ago
عشق مشروط

ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.

بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلی‌اوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آل‌بایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متک‌اوعلو و مایا باشول.

شرکت تولید کننده: ام اف یاپیم
تهیه کننده: آسنا بلبل‌اعلو
فیلمنامه: عایشه اونر کوتلو، دنیز گورلک، ملک سون
کارگردان: آلتان دونمز
شرکت تولید کننده: MF Yapım
Transcript
00:00ترجمة نانسي قناة
00:30ترجمة نانسي قناة
01:00ترجمة نانسي قناة
01:30ترجمة نانسي قناة
02:00ترجمة نانسي قناة
02:29ترجمة نانسي قناة
02:59ترجمة نانسي قناة
03:01ترجمة نانسي قناة
03:03ترجمة نانسي قناة
03:05ترجمة نانسي قناة
03:07ترجمة نانسي قناة
03:09ترجمة نانسي قناة
03:11ترجمة نانسي قناة
03:13ترجمة نانسي قناة
03:15ترجمة نانسي قناة
03:17ترجمة نانسي قناة
03:21ترجمة نانسي قناة
03:23ترجمة نانسي قناة
03:25ترجمة نانسي قناة
03:27ترجمة نانسي قناة
03:29ترجمة نانسي قناة
03:31ترجمة نانسي قناة
03:33ترجمة نانسي قناة
03:35ترجمة نانسي قناة
03:37ترجمة نانسي قناة
03:39ترجمة نانسي قناة
03:41ترجمة نانسي قناة
03:43ترجمة نانسي قناة
03:45ترجمة نانسي قناة
03:47ترجمة نانسي قناة
03:49ترجمة نانسي قناة
03:51ترجمة نانسي قناة
03:53من فكرتنا بيشه که الي رفضي
03:55دارث سر کن و میبوزه
04:00انكارون نکن دقیب
04:03من فقط امتلان کردم ببينم عكسله reins
04:08طرح یعنى دقیقاً درست هم
04:13هستو لنبوضي او ها عAdam 해야ي هستن که ميخرن و اصلاً چاکت نمشن
04:18او نقاماً چش کار میکنن که چاکت نمشن
04:20ی weekend، خیلی ممنون از راه نمائاتون احقاً بود
04:23ولكني نظر هم يخورده استراحت بديم
04:25ها؟ يهزره ساكت باشي
04:27تداشت دارين مرحبا؟
04:31تداشت من بتكفتم که خودكاره که آقاز بياه
04:33این کجاست؟
04:35ها جدتی دارين میکن؟
04:37ببيني اومد شئتون
04:39كي راست؟
04:40من افتادم
04:42افتادی؟ افتادی؟ زود بریم بیمارستان
04:44بدو
04:45ویلش کن آقا بچه تان نخورد زمین که بزرگ نمیشه
04:48باشه ولی شاید ویروسی چیزی چه میدونم؟ ویروس خطرناک
04:54بزرگش نکن سرکام بلات، یه بستنی بخایی کافیه
04:59محشست دیگه
05:02آقای سرکام بلات، درستاتو خوب
05:05دستتون درد نکنه، همه چیز خیلی خوشمزه بود ولی من بد برم
05:09انگه این را بی اوپ میریم
05:10بیاد، بیاد، سرکام دیگه، زیاد جدیش نکنید
05:13خوب، روزی که کیراز گم شد یادت میاد
05:16از خونه یه ادا فرار کرده بود مگه نه
05:19مگه این برای تولاد کیراز نیست؟ این سؤال چه ربطی داره؟
05:23ما قرار منتاج کنیم، یه چیز خنده داری میشه، مگه نصفی؟
05:29خیلی خوب، تا حالا کیرازو بیرون دیدی که بازی کنه و کسی پیشش نباشه، ها؟
05:37بکش کنار بابا، بچه دار این گول میزنین؟ خدا میدونه که دنبال چیین؟
05:43آه، این بی تربیتو ببین
05:46من اشتباه میکنم از تو کمک میخوام رابی اوف سیفی
05:49تو الان چه خرابکاری از ما دیدی؟
05:57چیه؟
05:58بخود هم میگم این آدم خیلی خوبیه، ولی بعضی وقتا بازم شبیه آدم های اولیه ای
06:07اینو کجا رفتن؟ من از کجا بدونم؟
06:23یعنی، الان دویده و عرق کرده، حتما نیره یه جایی که باد میاد
06:29نه بابا، این بچه وقتی اطراف هوتل هم بازی میکنه همینجوری میشه
06:34ملو حتی اقل وقتی اطراف هوتله میاد میگه ماما نیحرق کردم، منم لباسش عواز میکنم
06:39آنم که تو انجام نمیدی، من انجام میدم، چه میدونی آخه؟
06:42خاله بودن عذیتت میکنه؟
06:44بعضی وقتا، نترس، چیزی نمیشه، بچه هست دیگه
06:48بچه هست دیگه
06:50خیلی خوب زنگ بزن دیگه
06:52من چه میدونم، زنگ بزن
06:54آئی، خیلی نرمه، میسه موارس بزن؟
06:57امکان نداره، ولی اگه بخوایی میتونی بهش حویج بدیم
07:02آروم، بیا، بیا، یواش، آروم، آخه
07:07ببین، ببین، بیا، بیا کناره
07:10چقدر خوشگل میخوره؟
07:14خوبه
07:16وایسته یه لحظه، ببخشید، خیلی نزیک نشو
07:19بله، ادا
07:20سلام سرکن، کچایی؟
07:23خونه این، همه چیز روبراهه
07:25آه، من هم میخواستم ببینم همه چیز روبراهه یا نه برای همین زنگ زدن باشه
07:29پس میبینمت، میبینمت، رفتن خونه پاشو بریم
07:32پس اگر رفتن خونه، یه خورده استراحت میکنیم
07:35چرا تو پرت نگو، باید بریم پیششون؟
07:37ای بابا، باید کل رو ساماله اینا باشیم، خونه هند دیگه، حالشون خوبه
07:40اینجوری فرض کن که سرکن یه روباته که بلد نیز از بچه نگهتاری کنه
07:44نتو، نتو، نتو، نتو، نمیتونیم در از این بچه مراقبت کنید
07:48خواب، حالا تو رو با یکی از دوستم آشنا میکنم
07:55این سیریوسه؟
07:56اره، سیریوسه، از مردم زیاد خوشش نمیاد بخاطر همین اعا
08:01افرین سیریوس، خیلی خوب کارتو بلدی، باشه بیا
08:06خیلی نرمه، خیلی خوشگله
08:10اره، اینجوریه
08:12اره، اینجوریه
08:18اینجا چیه؟
08:19اونجا ممنوع است
08:21چیزه ای که ممنوع باشن و دوست ندارم
08:24کاری نمیشه کرد
08:26بها، ببین، تو رو میخواد با یک آدم دیگه آشنا کنم
08:31هولیا، کیرا هست، کیرا هست، هولیا
08:33سلام
08:36خش بکنم خود ما در این حد منچم نه، تو رو خودا در این حد منچم نه
08:40اشکان
08:42بازم ترسید، باز چی کار میکنی؟
08:44خوبم، اسیسم، تو چی کار میکنی اینجا؟
08:46اومدم پیش جان
08:47واقعیت اینه که سرکان به امسنگ سد و بعدش هم گفتش که با گرده
08:50فوراً بیایی پیشم چون من تنها منم که رفیکش هم دیگه، فوراً اومدم اینجا
08:54میدونی که اینجا مؤسسگر رفاقت
08:56رفاقت، عالیه، سرکان کنیش
08:58بسرکان کنیش، تمشته، بدونیم که به ام خبر بدید
09:00جان هم از مدرسه آوردی، درسته اینگین؟
09:02چون که کیراس هم اینجا بود و با ام بازی کردن
09:04به قاطر همون صدت نکردن
09:06حالیه، خیلی کار خوبی کردی اینگین، پس کارات چی؟
09:08خیلی خوب، الان حدش
09:09باشه حلش میکنی، ولی کار منتظره تو همه به ام زنگ میزنن، میگن
09:12نمیتونیم آقا اینگین رو پیدا کنیم، کجای؟ نمیتونیم
09:14خیلی خوب، من هم برگه حل کردن اونا داشتم بلکت میشود
09:17خیلی خوب، خانمان، واقعاً خوشحاد شدم که با اتون صحبت کردم
09:20ولی الان، واقعاً برم سرکار بردم میدونیم
09:23ولی آبچین نسکر، ترس تایگ بورک و از اخت بکرم
09:26اینطوری نمیشه، نمیشه
09:28خیلی خوب، از سیزم جان رو میسپرم بتو
09:30من جا کش، من چرا نمیم؟
09:32با بشه، بیا بشه، بیا بشه، با باشه، با باشه، حتما
09:51من که میگم مرد از دوره خوشش اومد نه؟
09:54آره بابا، خیلی خوشش اومد
09:56آه، خیلی سخت، سخت
09:58سواله از بشم؟
10:00نه، کیراز امکان نداره، از پا، نه، از پا رو نگاه کردیم، باشه، امروز نه
10:06کیراز یه دختر باهوش و خوشحاله، هیچ مشکلی نیست، به نظرم تو مشکل داری؟
10:12معلومه که من مشکل دارم، واقعاً نمیدونم دارم چی کار میکنم، بخاطر همین، این جایید که من، من بفهمم که
10:20چی کار باید بکنم، ببینید امروز ازم پرسید پری وجود داره یا نه؟
10:24نه، گفتم نه، و خیلی ناراهد شد، من نمیدونم به چی کار کنم
10:27ستا، یه لحظه بایسا، پدری که آلی باشه، نداریم اونو فراموش کن
10:30خب، اگه چیزی به اسم آلی بوده نیست، پس من چرا اصلا پدر میشم، ها؟
10:35آره، الان دارم میرم تو خونه
10:39از حیات داره صدا میاد، بابا تو چرا منو تنها گذاشتی و رفتی؟
10:42الان دارم تنهایی مبارزه میکنم
10:44باشه، ولی، خب، منم دارم اینجا یه کارایی میکنم دیگه، منم اینجا مبارزه میکنم
10:50باشه، بایسا
10:51میشه بستنی بخورم؟
10:53چی؟
10:54بستنی؟
10:55بستنی؟
10:56یه لحظه به این وقت بده، یه لحظه، بهت جواب میدم، یه دقیقه
11:00میلو یه زنی هست، این زنی کیه؟
11:02من چه میدونم کاش، تصویری زنگ زده بودی، اگه سمیمین خب، چی کار داری؟ بذار سمیمی باشن دیگه
11:10مثلا الان، بستنی بخوره یا نه، هرچی بگی من همون کار رو انجام بیدم، بخوره یا نه؟
11:16سرگاه، من نمیتونم همیشه کنارت باشم که، باید باشی، ببین ما باید با هم بزرگش کنیم، نه دیگه
11:25ملو، اون دختر منه، دختر منه، به زنه میگه با هم بزرگش میکنیم، چو کی هستی؟ با کی میخوای دختر منو بزرگ کنی؟
11:35حمله کنه دو، حمله کن، مگه من وایم نیستم، تو قد کن، قد کن، تو به همم برس قد کن
11:42حالا میبینی سرکان بولت؟
11:46مامان، مامانی، خب، مامانش هم اومد
11:50مامانش اومد، مامانش میاش، اما کی هستین چون مامانش اومد؟
12:24اشتركوا فيها
15:56نخط
15:58نخط
16:00نخطط
16:02نخطط
16:04نخطط
16:06نخطط
16:14نخطط
16:32وفرقوا في القناة
16:36نحن хозя
16:42سابي خسته شدم
16:44آخه چرا این همه چیز گرفتیم؟
16:47کاش بهتر بود که از فروشگا برایش اشتراک میگرفتیم
16:50چیه مگه؟ همش برای دختر کچولمه
16:52مگه ندیدی مثل دختر کبرت فروشه؟
16:54آره خب الان هم مثل نوه ملکه لباس میپوشه
16:57و هر لباس هم فقط یه بار میپوشه
16:58ما فرقمون و خانواده سلطنتی چیه؟
17:01ما هم خانواده بولاتی
17:03درسته تلفونتون زنگ میخوره خانواده بولات
17:06آی
17:06آخه خیلی خوب
17:09دنیزه سنگ میزنه بذار ببینم چی میگه
17:12آلو
17:12آی دان خانوم یه خبر خوب براتون دارم
17:15آی چیزی که ازتون خواستم و پیدا کردیم
17:17مگه میشه پیدا نکرده باشم
17:19اون ادایی بیریخت روز یک شنبه دوبار اومده بود دفتر کارش
17:23مدرکم دارم
17:25به کارش بیشتر از بچهش اهمیت میده
17:28آی کارت عالیه
17:30نمیدونید چه خوبیه بزرگی به سرکان کردید
17:33همه ی اینا به خاطر اون مردی که باید مجسمش ساخته بشه
17:37ای آره خودمون مجسمش رو دمه در خونه میسازیم
17:42خیلی ممنون خیلی زحمت کشیدید
17:44خواهش میکنم
17:45من دوتا شوهر سابقم و همینجوری با فیلم گرفت
17:48چی میگه؟
17:49من تردید کردن از زندگی من داختمشون بیرون
17:51نتونستن یه قیرونم ازم بگیرن
17:54راجع به شوهر رو این حرف ها میگه
17:55آره اینا موضوع های حساسیه
17:57باشه زود برام فیلم ها رو میفرستید دیگه نه؟
18:01البته
18:02بعدیشم با فسرتون یه جشن خودمونی میگیریم نه؟
18:06چونه نمیخواد با من جشن بگیره
18:08آیی چطور تحتیلات با هم بریم تا ایلند؟
18:11دریاچی کما نظرتون چیه؟
18:13همین چشم آب گرم آفیان خودمون
18:15هم برای تحتیلات خوبه هم برای بدن درد
18:18میبینم اتون مراقب خودتون باشی
18:20چی شد؟
18:21فیلم ها رو پیده کرده اگه اونقدر حرف نزدنه
18:24در واقع میتونم دوستش داشته باشم آ
18:26پاشو پاشو پاشو بریم
18:28نمیشه یکم استراحت کنیم بعدم بریم
18:30نه نمیشه پاشو کده ها رو زود ببریم
18:32اینو من برداشم
18:33باشه باشه اونم سنگینه
18:34من که این روزو به یه زندگی
18:36محاروم و متوازه عادت دادم
18:39ولی بولاتا یکم
18:41یکم؟
18:42آشقه با کلاس بودن و تجملات و
18:45این حرفان تو که میشناسیشون
18:48معمولا پدر و مادرهایی که طلاق گرفتن
18:51سعی میکنن بچه رو متفاوت بزرگ کنن
18:53شما که طلاق گرفتید؟
18:55ما اصلا نزدواج نکردیم
18:56موضوعش بیچی دستفلش کن
18:58که این روزم تازه فهمیده سرکان بابا شه
19:01به چیزی نگفت؟
19:03نه همش میگفت که چطور میتونم بابای خوبی باشم
19:06یادش رفته اینا رو بگه
19:12سر روش بزرگ کردن بچه تون به توافق برسید
19:15امکان نداره
19:17خب پس یه مدت هر ستاتون با هم توی خون زندگی کنید
19:20چون که کیراز هیچ وقت با شما کناره هم نبوده
19:23نه بابا
19:25نه نه اون اصلا نمیشه نمیشه هم چیزی
19:27من با سرکان حرف بزنم
19:30و بهش میگم که نباید
19:32لوسش نباید بکنه
19:34کارت خوبه
19:34من؟
19:36اون اصب پونیه
19:42یعنی چی؟
19:44تو اسطنبول چند تا بچه هست دارن که کیراز هم داشته باشه
19:47همونطور که گفتم باید کناره هم باشین
19:50نمیشه توی خونه نمیشه
19:53خب پس من
19:53با ایدان خانوم حرف میزنم
19:55بهش میگم بچه رو زیاد
19:57لوسش نکنن داره میاد
19:59آیدان خانوم
20:00خوب شد اینجایی حولیاتون
20:04خوش اومدی
20:05چند تا سوال ازت داشتم
20:07سیفی
20:08آروم برو اونجا
20:11شما اونجا نشستین؟
20:12آروم بشین
20:13اونجا یواش بذارشون رو زمین
20:15آروم آروم آروم
20:18آروم همین جوری
20:20نگفتم همه رو بذار اونجا گفتم یواش بذار
20:29دکزاریم
20:30حولیاجون میخوام ازت درباره یه روانه بچه چند تا سوال بپرسم
20:34به نظریت همه ی اینا رو یه جا به کیراز بدیم
20:37یا تک تک
20:38کدوم بهتره؟
20:40یعنی چی؟
20:41اینا پرایی کیرازه؟
20:43منم یه سآلی دارم
20:44بهتره که اتاق کیراز این طرف باشه یا اون طرف
20:47میبینی؟
20:48اما روز حفل دارن اونو به بولتا تبدیل میکنن
20:51کیراز از وقتی به دنیا آمده یه بولت
20:53میشه یکم آروم باشین؟
20:55آجی؟
20:56ما جا آرومیم
20:58فکر کنم بهتره حولیا خانمو ببریم پیش یه روانشناس
21:04آب جی آیفر
21:07سبزی جات تازه رسید
21:09میخوایی نگاهی بندازی؟
21:11من که حال دیدنه میبه و سبزی جاتو ندارم
21:14خدا میدونه اون آیدان جادوگر
21:16الان داره چی کار میکنی؟
21:18آب جی آیفر به نظرت
21:20زیادی در این مورد حساس نشدی؟
21:23تو که...
21:24شنیدی اون وکیل چی میگفت؟
21:27تا وقتی علایه شوهر خواهر چیزی پیدا نکنیم
21:29کاری از دستمون بر نمیاد
21:31آخه چی بدتر از این؟
21:33سالها به خاطر این که بچه نمیخواست
21:36اداد چقدر سختی کشیده
21:38حالا هم شازده مجبوری پدر شده
21:40ولی خب این که مدرک نیست
21:42یعنی...
21:44یکی باید بیاد بگه که
21:46چمیدونم مثلا سرکان بچه نمیخواسته
21:48با همچین آدمیه با از این حرفا
21:50عزیز من آخه کی میاد همچین حرفی بزنه
21:52همه میترسن حتی تو چشماش نگاه کنن
21:54خبوتوه
21:55کجرا سنادم خک
21:57داشتم فکر میکردم که نهارم و اینجا بخورم
22:07میدونین که من خیلی دوست ندارم به یه برنامه باوسته باشم
22:11وای
22:12همه رفتن استانبول تو چرا هنوز اینجای؟
22:15آروم وای
22:17کسی نشنبه فراموش کردین
22:19مگه نباید به گوش آقا انگینو آقا سرکان برستهاره
22:21بیا بشین بیا بیا
22:23آره
22:24آره بیا
22:25بهت قول میدم که بهترین غذاهای دنیا رو برای درست دنم
22:29آره خب منم جذبه خاص خودم دارم به یک برنامه وابسته نیستم
22:33آره خیلی تحت تحصیل قرار گرفتم
22:36چیزه
22:37میگم
22:39منظورت از این کارا یعنی
22:43سرکشی از آقا سرکان و دستوراته؟
22:46آره خب
22:47اون سرکان بلا تق نداره انقدر بهت دستور بده
22:51بهتو
22:52برواقع آقا انگین ازم خواسته بودن که بیر
22:56حالا هرچی
22:57بلاخره
22:58رئیس اونم
22:59سرکانه دیگه
23:00آره خب
23:01اصل کاری آقا سرکانه دیگه
23:03آره مگه میشه؟
23:04اویی اون که چماره مرموز و زرنگیه
23:07تو نمیدونی چه بلاهای سر برادر زادم ادعا ورده
23:10امه جون
23:11امه جون
23:12مگه تو غریبهی
23:13بلاهایی که اون سر ادعا ورد
23:15اصلا قابل تحمل نیست
23:17آره آره خب
23:19تو خودت بیشتر از هممون شاهد این ماجره بودی
23:23مگه نم؟
23:23آره آره من اصلا شاهد بودم
23:25اون یارون نمیتونه کسی رو دوست داشته باشه
23:28اون خیلی با ادا
23:29آخه ادای عزیزم بیرحمان رفتار میکنه
23:32خیلی بیرحم
23:33آره آره به خدا خیلی بیرحمه
23:36خیلی
23:36حالا چطوری میخواد برای کیراز پدر خوبی باشه؟
23:40برای کیراز پدر باشه
23:42آقه پدر بودن کجا؟ آقه سرکان کجا؟
23:44عمران بتونه پدر خوبی باشه
23:46نمیتونه
23:48اون اصلا بچه دوست نداره
23:49ببین اون همیشه میگفت
23:51چون سر و صدایی بچه ها رو دوست نداره
23:53برای خودش هواپیمای شخصی گرفته
23:55این حرف اونه بابا
23:57آره
23:58نه بابا
23:59آره بابا
24:00ولی از صرفی هم حق داره
24:02من درکش میکنم
24:03منم زیاد بچه دوست نیستم
24:05شاید منم یه روزی گرفتم
24:07خب میدونی
24:08موضوع عوض شد
24:09بریم سر موضوع اصلیمون
24:10از میگی سرکان بولاد
24:13اصلا بچه ها رو دوست نداره
24:15با نمیتونه تحملشون کنم اگه نه
24:17دوست نداره
24:18سرکان بولاد اصلا بچه ها رو دوست نداره
24:21من خودم به شخص ندیدم سرکان بولاد
24:23حتی تو چشهای یه بچه هم نگاه کنه
24:26میدونی امکان نداره
24:27نه اصلا بابا
24:29فقط بچه ها
24:30اصلا اون نمیتونه با هیچ آدمی هم
24:32حتی کنار بیاد
24:34نمیاد بابا یه آدم حساب خورد و بیرحمه
24:38اصلا اینقدر آدم چندشیه
24:39آره آره خیلی بیرحمه
24:41آره درسته
24:42تو نهارتو بخور زود باش ما میریم
24:46قرار بود برام غذا درست کنی که
24:49آره هرچی مواد اولیه داشتیم تموم شده دیگه
24:52خیلی دوستت داریم
24:54باره یه جو دیگه نهار بخور رفت بریم
24:55زود باشه
24:56خیلی خوشحال شدم که اومدی
24:58قرار بود برام نهار درست کنی
25:02گارسان
25:04نمیفهمم چرا اینقدر گندش میکنی
25:08فقط یه بچه اصب برش گرفت
25:10یه چیک مهم نیست
25:10براش هواپیمای شخصی هم میگرفت
25:12مگه چیه اینا چیزایی معمولیه
25:14باید هم براش بخوریم
25:16اول به من بگیر که اینا رو بذارم
25:18این طرف یا اون طرف
25:20تو ساکت شو سیفی ساکت شو
25:22میشه یکم آرون باشید
25:24من فقط دارم سعی میکنم
25:27اون پنج سالی که کنارش نبودم
25:28رو جبران کنم
25:29چشوره این پنج سال رو یه روزه جبران نکنین
25:31تو پنج سال جبران کنین
25:33یه روز پدریم به چشت زیاد میاد
25:36سرکان تویی که اصلا حرف نزن
25:38یعنی این چی که برای بچه
25:39حسب پونی میخری
25:41بلنگی
25:45الو سرکان
25:46میگم ادا کیراز و بردر بریم همه گی با هم یه نهار بخوریم
25:49چطره؟
25:50نه آلیه نهار باشه
25:51آلیه باشه
25:52خید خواب باشه درش منم با پرینگیم
25:55با میریم غذا بخوریم
25:57خانواده گه ما و خانواده گه انگیم
26:00باشه
26:01خوش آمدین
26:06نوشیدنی مل دارین؟
26:09خیلی ممنونم
26:10بری دوستم که آمد با هم دیگه سفارش میدیم
26:12ممنونم
26:13ببینید دوست سنگنی
26:34منظورم اینه که پدر و مادر بودن یه مسئولیت سنگین و مشترکه
26:38مثلا نباید پیش بچه ها دفع کنید
26:40ببین کیا این حرفو میزنه
26:43شما داتا تا دلتون بخواد پیش جان دعواتون شده
26:46راجب مسائل زنشوی ما دخالت نکن چون ما آشقه همین
26:50ما شرعه تمون سخته چون اونو آشقه همین
26:53هرچقدر سخت باشه ولی ما هم
26:55میتونیم مثل دو نفری باشیم که هم دیگر رو دوست دارن
26:59که اینطور ولی بعد از کاری که با این دختر کردی خیلی سخت میشه
27:02این حرفو نظر نسیستم سرکانم بعد از جده ایسته در خیلی سختی کشید
27:06چه سختی؟
27:08بگو ببینم اینگین چه سختی بعد از من کشید
27:10والده داشت من یکی که میگم به خدا به اینجام رسیده ایتا
27:13ببینی اون بعد از جده ایست و بیس کیلو کم کرد
27:16ماها نگمد سرکار بابرت میشه نگمده باشه سرکار
27:20بزرگش نکن ولی درسته
27:24ببین میدونی سرکار در واقع مثل اون روبط دیفونه و بی احساسه
27:30دیدی دیدی تو فیلم ها مثلا روبط متوجه میشه که یه احساستی داره
27:35برای همین میخواد اون قلب میکانیکیشو از جاشتر بیاری
27:38برای در من چرا قلبتو از جاشتر بیاری؟
27:40برو بگو عاشقشی دوستش داری ولی خب نمیگه که
27:43منو ببینید دهن منو باز نکنید
27:45وگرنم میگم این همه سال ادا چی کشیده از خودتو خجالت میکشی
27:49که اینطور؟
27:50یه لحظه ببینم
27:57پرل تو میدونستی مگه نه؟
28:01ما که این رازم میدونستی آره؟
28:03ببینم تو هم میدونستی؟
28:05نه اصلا
28:05وای بر شما پرل متصفم برد واقعا که دیگه نبینمت
28:11نه که قبلا خیلی میدیدمت آقای میمار
28:13هرچی میگم برو نمیره که
28:15خدا میدونه از کجا پیدا شد
28:16باید به معادت کنی خب تا آخر عمرت باید به معادت کنی
28:20سرکان بولاد ازت متنفرم
28:21ای کش منم میتونستم همینو بهت بگم
28:24آه سفرش ما سفرش بدیم
28:26آقای گارسون ببخشید ما دیگه سبت سفرش کردیم
28:29شوان خیلی گوش نمونه
28:30آه من اشتهام کر شد هیچی نمیخورم
28:33من همه چی میخورم
28:34خیلی خوب حالیه
28:35گازایگه اینجا حرف نداریم
28:36من امروز رفتم باقی سرکان بولاد خیلی خوشگله خیلی
28:43بابا تخونه جده زندگی میکنه
28:45آره
28:46پدر و مادرها که توی خونه زندگی میکنن
28:51واقعا
28:52خواب اگه قهر نباشن
28:54باهم زندگی میکنن
28:56مثلا من یه دوستی داشتم که
28:59باباش توی خونه دیگه زندگی میکرد
29:01وقتی رفت اونجا دیگه بر نگشت
29:04رست میگی
29:05حساب لطفا
29:12بفرمی
29:30خیلی ممنونم لست کردی
29:31یاقه جوانی این رو براتون پرست داده
29:33اون چیه؟
29:36چه آدم های احمقی وجود دارن؟
29:40تو کجا من کجا؟
29:43آدم اگه خودشو نمیشناسه؟
29:46دروغ رو اینجوری میگن پرانسس
29:48نه اونجوری
29:49و نمود کردم ازش خوشم میاد
29:55ای وای
29:56اونم باور کرد؟
29:58بکنم
30:00چه ربطی داره آخه
30:02شما آدم های دنیای متفاوتی هستین
30:05شما تو تو که نمیتونید باهم باشید
30:07خیلی چرته
30:08آه
30:09باور نکرده
30:10خیلی اینگه بابا
30:13رستی بچه هم میگم اینطوره خوب شد نه؟
30:18یعنی هرکی هرچی داشت دروغ کرده
30:20والا به خودمان که خیلی سباک شدم
30:22والا من هنوز از دست پرو لسابی هم
30:25آره
30:28ادا دوسته منه
30:29تو که الان ادا رو مغصره نمیدونی مگه نه؟
30:31دارم از ایتالیا سنگ میزنن
30:36سرکان تماس از ایتالیاست
30:38یه قصر هست دو ایتالیا میخواست میماریش رو بدم به ادا
30:43ایتالیا؟
30:44الو
30:45سلام
30:46ممنونم شما خوبی؟
30:50بله
30:50بله
30:51باشه
30:53من براتون میفرستم ممنون
30:55دوباره حرف میزنیم
30:57خیلی ممنونم
30:58کارو دادن به من
31:05جدیف؟
31:06کار مالی منی
31:07عالیه
31:08ببین همدیگر خیلی دوست درم
31:10این یه خبره خیلی خوبیه
31:12آم
31:12آم
31:13آم
31:14عالیه واقعا این خبر فوقلا دو
31:17خبر محشر گرفت بر اینطور
31:18واقعا دمج کرد
31:19باورم نمیشه
31:20ممنونم
31:21وای
31:22خیلی خوشحال شدم
31:24خیلی خیلی خوشحال شدم
31:25باید برای فرد و تراحیه انجام بدم
31:27که این راز دخترم میشه بیای پیشم
31:29بیا بیا
31:30عشقم بیا
31:32میا بیا
31:33عزیزم اگه بازید تموم شده باید بریم خونه
31:38اونشون باید تراحیه انجام بدم
31:39خب ستایی بریم خونه باق بمونیم
31:42نه ما خونه خودمون نیمونیم
31:44ولی جان و ماما باباش توی خونه زندگی میکنن
31:48شما هم دیگر رو دوست ندارین
31:51سرگام بلا ترکم میکنه میره
31:53با توی
31:54ببین این قوله پدره
32:02هیچ وقت ترکت نمیکنن
32:04خب شنیدی دیگه
32:22ترکت نمیکنه برای همه نمیتونیم بریم خونم
32:25پس سب سب خونه اون بمونیم
32:27ماما اینجون
32:28که این روز جونم نمیشه
32:29آلیه این کارو میکنیم چرا نشه
32:32امشب با هم باشیم
32:33هم تراحی میکنیم
32:35هم دلشو به دست میاریم
32:37باشه پس به امام خبر بدم نگران نشه
32:44باشه باشه داجون فهمیدم باشه
33:00خونه سرکامبولات میمونین
33:02باشه
33:03دو روز نشده خونه سرکامبولات هم میمونن
33:07ای بابا
33:08چی گفتی اونجا میمونه؟
33:11آره
33:11شاید کیراز خیلی اصرار کرده
33:16ملو چه کیرازی؟
33:17چه اصراری ممکنی کرده باشه
33:19ایدال جمنه در میاریم
33:21سرکام برای این که پدر قانونی بشه
33:22تطفشار میذارتشون
33:24اگه بخوای باست میام تا
33:28یکم حرف بزنیم
33:30خیلی خوب باشه
33:32شش دختر
33:34خیلی پکره
33:35خیلی تو فکره
33:36یکمی سرزندش کنینو
33:38آره
33:39کی قراره منو سرزنده کنه
33:42چی گفتی؟
33:43چی گفتم
33:44بگم چی گفتی؟
33:45چی گفتم مگه
33:46با خودت حرف میزنی
33:47بعد به من تهمت میزنی
33:49بست دیگه این کار رو نکن
33:50ای بابا مگه من چی بهت گفتم
33:52آدن خانم اتاقشم آماده کرده
34:03آره انگار
34:05اصبانی شدی؟
34:07نه خوشم اومد
34:08بیا
34:09بیا به
34:16ببخشید از خارجه
34:21زود میان باشه همین الان
34:23باشه
34:23تو بیدار بودی؟
34:30با من خیلی خوش دالم
34:32کافیه تو خوشحال باشی عشقم
34:35ولی خیلی کنجگاوم
34:37بدونم تو اتاق مخفی سرکان بولاد چیه؟
34:41سرکان بولاد اتاق مخفی داره؟
34:43گفت که نباید کسی چیزی بتونه
34:45هیچکی ندونه
34:47که اینطور؟
34:49خب تو بیدار شدی؟
34:52پس این کارو می کنیم
34:55امشب من تو رو بخوابونم
34:59مادرت هم یکم کار کنه
35:01بایدار؟
35:02از پیجامتو بپوش
35:04چی؟
35:05شب خیلی رو سکم
35:06شب خیلی ماما
35:07تو تنهایی میتونی پیجاماتو بپوچی؟
35:12اره؟
35:13یعنی چی؟
35:15ما که حرف سدیم
35:17از این به بعد باید یه سری کاراتو خودت انجام بدی
35:20پاشا پیجاماتو بپوش
35:24پاشا پاشا پاشا
35:26پاشا بینم
35:28کل روزا عقل کردی
35:39دیگه داری منم ناراحت می کنی
35:42قبلن وقتی من و دختر و حسلم و سر می رفت
35:48کک درست می کردیم
35:50بیا بریم کافه با هم کک درست کنیم
35:52نه
35:52میونه خوبی با شیرینی ندارم
35:55شیرینی نیستیه
35:56اصلا ربطی به شیرینی نداره
35:58پس چیه؟
36:01هرچی توی یخچالت داشته باشی میریزی توش
36:05ما حتی یه بار سر کم توش ریختیم
36:07اینجوریه
36:09نمیشه خوردش ولی
36:11استرسو کم میکنه
36:13نتیجه؟
36:14نتیجه با خداست
36:16ممکنه سوق مرک بشی
36:18آهان این شد
36:22یکم بخند
36:24بیا بریم
36:28بریم کافه با کک بپذیم
36:31حتی اگه نتونیم بخوریم
36:33میزنیمش تو سر کسایی که عذیتمون کرده
36:37نیازی نیست
36:40نگران من نباشم
36:43چطور نگرانت نباشم
36:48براک
36:50رئیس براک
36:53تو
36:55برای همه ما مهمی
36:59شما برای من خیلی مهم هستی
37:04همیشه داره به سرعت عوض میشه
37:06فکرم به هم رخته
37:09هممون همینجوری
37:13بخیال
37:17خب
37:18برو خونه و استراحت کن
37:21منم یکم بعد میرم خونه
37:24ممنونم که کنارم بودی
37:25باشه
37:36میگن چشم آدم آینه قلبشه
37:45تو اینجا وایستادیو از پرش نگاشت میکنی
37:49من چی دارم میگم
37:56من خودم رو لو دادم
37:59من که حسی ندارم که بخوام لو بدم
38:07احمقانه بود
38:09حالم خوب نیست
38:10چطور پیش میره؟
38:20تراحیشو شروع کردم میخوایی ببینی؟
38:23حالیه
38:27خیلی قشنگه
38:29بس این کار رو بکنیم
38:31تو رو تراحیات مرکز کن
38:33منم روی قسمت فنی کار میکنم
38:35اینجوری کار سبکتر پیش میره
38:37باشه
38:38باشه
38:39قهوه میخوری؟
38:40اونم چچور
38:41حالیه
38:42پس من برم یه سربیکی راز بزنم
38:45موسیقی
39:13بلی من خیلی کنج کمم
39:15بدونم توتاق مخفی سرکامبولا چیه؟
39:19سرکامبولا توتاق مخفی چاره؟
39:21برودش ممنوعه
39:23خودش گفت
39:45موسیقی
39:53موسیقی
39:55موسیقی
40:03موسیقی
40:05موسیقی
40:15موسیقی
40:17موسیقی
40:25موسیقی
40:27موسیقی
40:35موسیقی
40:37موسیقی
40:45موسیقی
40:47موسیقی
40:57موسیقی
40:59موسیقی
41:09موسیقی
41:11موسیقی
41:13موسیقی
41:23موسیقی
41:25موسیقی
41:27موسیقی
41:35موسیقی
41:37موسیقی
41:39موسیقی
41:41موسیقی
42:41موسیقی
43:11موسیقی
43:13موسیقی
43:15موسیقی
43:17موسیقی
43:19موسیقی
43:21موسیقی
43:23موسیقی
43:53موسیقی
43:55موسیقی
43:57موسیقی
Be the first to comment
Add your comment

Recommended