Skip to playerSkip to main content
  • 2 days ago
عشق مشروط

ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.

بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلی‌اوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آل‌بایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متک‌اوعلو و مایا باشول.

Category

📺
TV
Transcript
00:00PYM JBZ
00:30PYM JBZ
01:00PYM JBZ
01:29PYM JBZ
01:59PYM JBZ
02:05Yanlışlarımdan ders alacak kadar olgun değilim.
02:11Bu yalan bir mecburiyet yoksa sana vurgun değilim.
02:17ama gözlerinde bir ışık kalbimin tıkırtısı içim içime sığmıyor ya bu neyin kıpırtısı.
02:29PYM JBZ
02:31PYM JBZ
02:35PYM JBZ
02:37PYM JBZ
02:41PYM JBZ
02:43PYM JBZ
02:45PYM JBZ
02:47PYM JBZ
02:49PYM JBZ
02:51PYM JBZ
02:53PYM JBZ
02:57PYM JBZ
02:59PYM JBZ
03:01PYM JBZ
03:03PYM JBZ
03:05PYM JBZ
03:07PYM JBZ
03:09PYM JBZ
03:11PYM JBZ
03:13PYM JBZ
03:15PYM JBZ
03:17PYM JBZ
03:19PYM JBZ
03:20PYM JBZ
03:21PYM JBZ
03:45PYM JBZ
03:47موسیقی
04:17موسیقی
04:47موسیقی
04:49موسیقی
04:50موسیقی
04:51موسیقی
04:52موسیقی
04:53موسیقی
04:54موسیقی
04:55موسیقی
04:56موسیقی
04:57موسیقی
04:58موسیقی
04:59موسیقی
05:00موسیقی
05:01موسیقی
05:02موسیقی
05:03موسیقی
05:04موسیقی
05:05موسیقی
05:06موسیقی
05:07موسیقی
05:08موسیقی
05:09موسیقی
05:10موسیقی
05:11موسیقی
05:12موسیقی
05:13موسیقی
05:14موسیقی
05:15موسیقی
05:16سلیم منتظره
05:46سلیم منتظره
06:16موسیقی
06:46سلیم منتظره
07:16بسیار بسنی
07:18موسیقی
07:24موسیقی
07:26بسی اینه که بچه ها با قصه هایی خوب بزرگ بشن
07:29البته خوب تا اینو نمیفهمی
07:31اوی خیلی خوبی میده
07:56چیه؟
08:20چی؟
08:21چیه؟
08:23چرا اینجوری نگاه میکنی؟
08:25ما کار اشتباهی نکردیم
08:26یعنی اونجا اتفاق اشتباهی نیفتن
08:28من همچین چیزی نگفتن
08:30چشمت میگم
08:31چی کار کردیم مگه؟
08:33خب سردمون شد خوابمون باریم که چیز اشتباهی نیست
08:36آره خب
08:37آره
08:38دو تا آدم بالغی هستیم که در شروف ازدواجیم
08:43دو تا آدم بالغیم
08:45در شروف ازدواج
08:46دقیقا دارست
08:47ازدواج میکنیم
08:48خیلی خوشبخت میشیم ازدواج میکنیم
08:50ازدواج میکنیم
08:52زود
08:52که
08:54اگه میخوایی در مورد این موضوع با جزیات حرف بزنیم
08:59بله اردم
09:05میتونم برم
09:07اگه بخوایید من الان میتونم برم
09:09ولی میخواستم این چیزی بگم
09:10من چی میخواستم بگم؟
09:12باشه اردم ماهم نیست
09:14میشه فرید و صدا کنیم
09:15میخواییم یه جلسه حیات مدیوره تشکیل بدن
09:17البته باشه
09:19یعنی واقعا
09:24آره
09:24سیلین داری چی کار میکنی؟
09:36دارم جم و جور میکنم عزیزم
09:38دقیقا چرا داری جم و جور میکنی؟
09:41انگار نمیدونی چی شده
09:43عزیزم من درکت میکنم
09:45ولی تنارهایت اینه؟
09:46رفتن بازم میری؟
09:48پیرل چیز دیگهی به ذهنم نمیرسه
09:50نمیتونم تحمل کنم
09:52وایسته
09:59خیلی خواب باشه قبضای شرکت رو بفرستید من میفرستم حساب دارید
10:09باشه خیلی ممنونه هم سلامت بشید ممنونه
10:11اشکام؟
10:15چی شدی؟
10:15تو چرا داری گرگه میکنی؟
10:17تو برگشی نراحت شدی اشکام؟
10:19سلین
10:19سلین چش شده؟
10:22میخواد استفا بده بره
10:24یعنی چی برگشی؟
10:26انگار نمیدونی چه اتفاقی افتاده نه؟
10:28باشه اشکام ولی نباید به خاطر این نراحت بشی
10:31تو نباید این کار رو با خودت بکنی
10:33ازیزم؟
10:33میتونم ولی نراحت میشم دیگه نمیتونم خودم رو کنفرل کنم
10:36به خاطر هرمون است
10:36چون واقع دیگه نمیتونم خودم رو کنفرل کنم
10:39آهênciasم
10:41میتونم شدم
10:42آی
10:45توی این شرکت همه چیمون تکمیل بود
10:47فقط بامب هرمونی مون کم بود
10:48ای ای ای آی
10:51بامب هرمون بامب
10:54وید من
10:58اشکم اونطوری نگافته.
10:59ازیزم آرومش.
11:00این طرق میخواد بگه که مثل به ازیزم.
11:02ازیزم.
11:03پیرید آرومش.
11:04پیرید آرومش.
11:05ازیزم.
11:06خواهش میکنم.
11:07ازیزم.
11:08نکن این کار.
11:09ازیزم نکن.
11:12هردم.
11:14آی من باید دارم سر جلسه.
11:16باید دارم.
11:17من سر رو میکشم.
11:19میکشمت.
11:20میکشمت هردم.
11:21که جلسه داری.
11:22آن جلسه داری.
11:23اصلا آده آماده هست.
11:24درسته؟
11:25خیلی خوبه.
11:26عالیه.
11:27باز دنبوله.
11:28چی هستی؟
11:29بایسته حاله ها میبینی.
11:31صبح خیر.
11:32صبح خیر.
11:35یه جلسه ترتیب دادی.
11:36میخوام تو هم اونجا باشی.
11:38باشه؟
11:39سرکامات.
11:40اسفانه من نمیتونم بیام.
11:41تمبلیت میاد؟
11:42تو هم باید باشی.
11:43چونکه این جلسه رو به خاطر تو ترتیب دادن.
11:46بهتره من وقتتون رو نگیرم.
11:48بفرماید.
11:49این چیه؟
11:51درخواست استفا.
11:53قبول میکنم.
11:56خواهش میکنم ادا.
12:01بذار اول بریم جلسه.
12:03بعدش تصمیم میکیریم.
12:04سرکام.
12:05من فکر نمی کنم.
12:06بیشتر از این بتونم اینجا مفید باشم.
12:08ازت خواهش میکنم.
12:12باشه.
12:13عالیه.
12:18با توجه به این که خیلی کار داریم.
12:20با توجه به این که خیلی کار داریم.
12:22بهتره بگین این جلسه برای چی تشکیل شده.
12:24اصناد آمادن؟
12:25بله آقا سرکان آمادن.
12:28ممنونم.
12:29بفرمید.
12:33خب دوستان اصولا شما باید شاهده این باشین.
12:35چون میخواستم این کار رو روز تولد سلین انجام بدم.
12:38ولی متاسفانه.
12:43فرصت نشد.
12:44و برای همینم این برای تو هست.
12:49یعنی میخوایی بگی ما رو اینجا جمع کردی که بگی روز تولد شادت رفته بوده و هدیهش رو نشونمون بدی؟
12:54سرکان این یعنی چی؟
12:55این یعنی این که از این به بعد پنج درصد از سهم شرکت مال تو هست.
12:59چی؟
13:01این یعنی چی؟ چطور؟ چطور ممکنه اون وقت؟
13:12این موضوع یعنی که آقا سرکان پنج درصد از سهم خودشون رو به سلین خانوم داده.
13:17سرکان لطف داری ولی من قبول نمی کنم.
13:19برای چی نمیتونی به پذیری؟
13:21لطفا منو با بقیه اشتباه نگیر.
13:24من اینجا چون تو ازم خواستی. برای همین نمی پذیرم.
13:34من متوجهم که چی میگی سلین ولی من خیلی وقت اینو میخوام به تو بدم. لطفا امزاش کن.
13:43سرکان خیلی ممنون خیلی لطف داری ولی قبول نمی کنم.
13:48میشه لطفا بشینی سلین؟ ببین.
13:50مداره که این یک سال اخیر رو بررسی کردم و دیدم که تو به اندازه این سهم که دارم بهت میدم قبل تر به ما دادی.
14:02پس زهماتی هم که برای شرکت کشیدی قابل چشم پوشی نیست.
14:06میبینی که نمیخواد.
14:08نمیخواد. خب برای چی اصرار میکنی؟
14:12باشه.
14:16نراحتت نمی کنم.
14:23حالیه.
14:25تو نمیتونی هرطور که دلت میخواد تو این شرکت رفتار کنی.
14:28وقتی میخوای یه تصمیمی بگیری باید قبلش از ما هم بپرسی لاغل یه مشورت بکنی.
14:32الان حرف زدن.
14:34بهتره که آرون باشیم. کاری نیست که انشه با حرف زدن درستش کرد. پس لطفا آرون باشیم.
14:39این سهم روی کاغذ مال منن ولی میخوام همه رو تو برا مدیریت کنی.
14:45باشه.
14:46حسله اینجور درگیری ها رو ندارم.
14:48حله پس...
14:52حله پس...
14:55خب سرکن منتظر توضیح تستم. برای چی با ما مشورت نکردی؟
14:59از سهم خودم دادم.
15:01هر کسی میتونه سهم خودشو آزادانه بفروشه. از نظر حقوقی هم هیچ اشکالی نداره.
15:06آفرین جرم.
15:09لاقل از روی عدب هم که باشه باید به ما میگفتی. درسته ممکنه این حق داشته باشی ولی لاقل از روی عدب باید به ما میگفتی.
15:16وقت نکردم.
15:18ولی وقت کردی مدارکشو آماده کنی.
15:20سرکان، ادا داره درست میکه. بهتر بود که با ما هم یه مشورتی میکردی.
15:26دوستان سلین غریبه نیست. قبلا هم تو این شرکت کار کرده و قبلا اینجا سهم دارود.
15:33علاوه بر این، بابای سلین و هم بابای من از مؤسسان این شرکت هستن.
15:39طوری نیست. کاریش هم نمیشه کرد. پس بهتره که بگیم مبارکه.
15:44و به این فکر کنیم که چجوری میتونیم آینده شرکتو بهتر کنیم.
15:47خوبه. خیلی ممنونم دوستان. آلیه. برخلاف بعضی ها از این که سنجیده رفتار کردین، خیلی ازتون ممنونم.
15:54پس ختم جلسه رو اعلام میکنم.
15:57چطور میتونین انقدر مردون رفتار کنین؟
16:00در موردش بدن حرف میزنیم. واقعا که همچنشیزی قابل قبول نیست.
16:04تو بخوای یه آب لیمو بخور. امروز یه لیمو بخور. ادا.
16:10خسته نباشین.
16:17سرکان.
16:20بله. فرید.
16:22نخواستم سر جلسه طولش بدم ولی حق بایده است.
16:24من اینطور فکر نمیکنم.
16:26یعنی برات سخت بود که قبلش به همون خبر میداد یا در مورد شرص میزده؟
16:29حق داری. ما در کل در تصمیم گیری با هم مشورت میکنیم.
16:32فقط این که من دارم از صحام خودم بهش میدم فرید.
16:36مشکلی نیست نه؟
16:37یعنی؟
16:38یعنی به هیچ کس ربطی نداره.
16:40باشه.
16:42پس خسته نباشی.
16:44ممنونم فرید.
16:57خیر باشه.
16:58نه اینگین. چیز مهمی نیست.
17:00ببینم باسم قصه یک درسده؟
17:02خب اصلا به نظرم موضوع فقط درسد نیست.
17:05یعنی هیچ ربطی به درسد نداره.
17:07کسی نباید سر خود رفدار کنه.
17:09ما هممون با هم شرکت رو اداره میکنیم.
17:11حق داریم.
17:13تا منم به اتحق میدم داداشت.
17:15ولی خب دوتاشونم خیلی سخت گذاردن.
17:18فکر کنم باید یه ذره درکشون کنیم؟
17:20صد درصد این طوره.
17:22ولی مهم اینه که درک متقابل باشه.
17:24نمیدونم. شاید من اشتباه کرده باشم.
17:26نه باسم حق داری.
17:28اگر میخوای بیا با هم با سرکان حرف داشت.
17:30نه والا. من حرف زدم.
17:31سرکان تصمیم گرفته خود سر رفدار کنه.
17:33نمیشه کاریش کرد.
17:34ازت ممنونم انگین.
17:36خسته نباشه.
17:37شربانت.
17:38تصمیم گرفتی؟
17:40های بابا.
17:41الان پنی درصد سرکانو گرفته مگه نه؟
17:44حتما یک کاری میکنه بهش بگیم رئیس.
17:46اون حتی وقتی امزا میکرد راضی نبود ملو.
17:49جرن. تو نمیدونه اون چه افریته ایه.
17:52ولی ادام خیلی عصبونی شده.
17:55آها. حلال زاده هم که اومد.
17:59تو چطور این قضیه رو بهم نگفتی؟
18:01چون که توی کار من خبردادن به تو درست نیست.
18:05جوابت اینه؟
18:08جرن. ما دوستیم. ما رفیقیم. حتی اقل باید به ما حشدار میدادیم.
18:12برای چی باید حشدار میدادم که مانش بشی؟
18:15ببین قضیه این نیست.
18:17یه لحظه. جرن. تو چیزی به ادا نگفتی؟
18:20نه نگفتم. مجبورم نیستم که بگم.
18:23بچه ها یارو از پنجا درصدش پنج درصدو به دختره داده.
18:26من باید چی کار کنم. ها به من چه؟
18:28جرن. تو هیچی متوجه نشدی تا امروز.
18:31جرن. ما این همه نقشه کشیدیم برای اینکه سرکان به ادا حسودیش بشه.
18:35برای اینکه اصلین جدا بشه و بازم همه چی یادش بیا.
18:38باشی. ولی من مجبور نیستم وارد این بازی بشم.
18:41من مجبور نیستم وارد این بازی بشم.
18:43میخواستین چی کار کنید؟ میخواستید مانه بشید؟
18:45میخواستید بازم یه نقشه دیگه بکشید؟ ببخشید.
18:47بابرم نمیشه واقعا. بابرم نمیشه.
18:52ملو یا این به خودش میاد یا دوستی ما تموم میشه.
Be the first to comment
Add your comment

Recommended