Skip to playerSkip to main content
  • 1 week ago
عشق مشروط

ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.

بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلی‌اوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آل‌بایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متک‌اوعلو و مایا باشول.

Category

📺
TV
Transcript
00:00چی میگم
00:00واقعا حافظه از دست دادن این مدلی هم بوده
00:04یه مورد هست مرده هفتا سالشه
00:06سی و پنج سال آخر رو فراموش کرده
00:08یادش نمیاد
00:09باور کردنی نیست
00:11واقعا باور کردنی نیست
00:13میدونی اما نه
00:15شوهر خوهرم روی هم رفته سی و پنج سالم نداره
00:19لیل جون یه سوال ازت دارم
00:21میتونیم یه کاری کنی
00:23میشه در این موردم برام یه سیر چی کنی
00:24امکانش هست که فقط یه نفر رو کلن از حافظمون پاک کنی
00:29فقط یه نفر رو کاملا
00:30خب شما چون نمیدونیدم
00:37ساختار و کار کرده نورونا چطوریه
00:40به موضوع هم خب تسلط ندارید قاعدتا
00:43خب ببینید
00:44بسه با این حرف رو تموم کن دیگه
00:46ببینردم
00:48داریم کار جدی میکنیم اینجا
00:50برای درست شدن آقا سرکان داریم تحقیق میکنیم
00:52بذاری یکم تمرکز کنیم
00:54خب من هم به نتیجه رسیدم
00:55راه حلم پیدا کردم
00:57میگم که نورونا رو باید جا به جا کرد
00:59ولی گوش نمی کنید که
01:00ای وای
01:02ای وای
01:04ای وای
01:05ای وای یردم
01:07آخه این حرفا چیه
01:08ببیند برودی رو اینجا در نظر گرفتیم
01:12اه
01:13اه
01:14اسیسم چی کار میکنی چی کار میکنی سرپا چرا
01:18سرپا بای میسی و کار میکنی آخه
01:20وای انگین چی کار میکنی زهر طرق من کردیم
01:22اسیسم سرپایی سدن نمیشه سرپایی سدن مارگ تو قطع کنه
01:25مگه ممنوع اینگی این کار ما خیلی طول نمیکشه
01:29نمیشه دوتا جون داریم
01:30دوتا جون
01:31دوتا جون
01:32دوتا جون
01:33اگر من منظوره میده که دوتا انسان استید
01:36اینجا انسان
01:36یعنی چیزی که مهم انسانه
01:38اسیسم لطفا بشین و کار کن بشین
01:40آه باشه میشینم
01:42خیلی خب تم بشین
01:43آه بشین اسیز بشینه
01:46خیلی خب دوستا خودتونو خیلی خسته میکنید
01:50ببینید من
01:50براتون با توما گرد و اینم خریدم
01:53نه من نهار خیلی خوردم
01:54نمیخوام حالمو بد میکنه
01:56اسیسم حالتو بد نمیکنه
01:58اصلا اگر حالتفا بگری اینها رومت میکنه
02:00بخور بله
02:00چون از مغزتون کار میکشید
02:02باید از اینها بخورید
02:03خیلی مفیده گله
02:04برداریم
02:05من بره میدم
02:06آه لطفا میشه برداری؟
02:08برداریم
02:09خیلی خب دوستتون
02:10من تو تصمیم گرفتی به سلامتی
02:11اهمیت بیشتری بدی الان؟
02:13تصمیم گرفتن به سلامتی
02:15هر دوتامون اهمیت بدم
02:17باید سلامت باشه
02:18ببین تو سندگی
02:19چیا که پیش نمیاد
02:20مردم با چه چیزهای میجنگن
02:21سرکانو نمیبینید
02:22چیا به سرش اومد؟
02:23چه رب تو داریم؟
02:24نمیشه اسیسم
02:25افل از همه چیز سلامتی
02:27افل سلامتی
02:29آخه چه ربتی داره؟
02:37سرکانو نشستن ما جدا
02:38چه ربتی به هم داره؟
02:39بهتر نیست من پاشم
02:40پاشو
02:40آآ
02:42اومد نذاشت ادامه بدیم
02:44نذاشت حتی کارمونه بکنیم
02:46هچه بادم عجیبیه
02:48بعد از حادث چی به سرتون اومد
02:51میشه به ما هم توضیب دین آقا سرکان؟
02:52البته
02:53راستش روزهای سختی بود
02:56اما تو گذشته مونده
02:57برای همین به نظرم نیازی نیست
02:59که خیلی روزهای گذشته رو باز بکنیم
03:01چون که سعی و سالم برکشتم سرکارم
03:03تو این دوران بیشتر از همه دلتون
03:06برای چی تنی شده آقا سرکان؟
03:07البته کارمون
03:08یکم هم باید در باره من حرف بسنین
03:12چون مردم میدونستن داشتیم استواج میکردیم
03:15باید در باره تو حرف بسنم ببخشیدم
03:17همچی قصی نمم
03:18باید بزنیم
03:18نباید بزنم
03:19مجبور نیستم هیچ کاری بکنم
03:21خب هیچ کاری
03:22من یکم هم در باره زندگی شخصیتون کنچکاو هم
03:28دوباره در تدارو که مراسم عروسی هستید
03:30آقا سرکان؟
03:33خب این طوریه که
03:34مقدمات عروسی رو عقب نمیدازیم
03:36به اندازه ای کافی زمانه هزست دادیم
03:40مگه نه اشقم؟
03:41اشقم؟
03:43بله
03:46بله
03:47وقتی اداخ خانم رو دوباره دیدین
03:50چه استیداش این آقا سرکان؟
03:51رستش
04:01احساسات پیچیده ای داشتم
04:03واقعا خوشحالیتون رو میشه از چشماتون دید
04:06جدیه یا؟
04:09چون که ما هیچ وقت امیدمون از دست ندادیم
04:13دیگه هم این دستا به این آسونی هستم جدا نمیشن
04:18خواب سلین دیگه
04:28جمع جورش کنیم
04:31مرسی دوستان
04:32راه نماییتون کنم
04:34میتونید جمع جور کنید دیگه ممنونم
04:37ممنونم ممنونم همونطور که عدس میزدیم خیلی کار داریم
04:42خرابش نکن اون مال شرکته
04:46خوب میخوام در مورد یه چیزی با هاتون مشفرت کنم
04:50اگه یه گربه بیارم خونه انگین چه با کندش اینشون میده
04:53میو میو میو
04:55گربه
05:00خب یه چیزی ممکنه بزنه به لپتاب مثلا
05:04گمونم خرابش کنه
05:06بعد میاد رو مو بل چنگ میندازه
05:08نمیذاره مسابقه ببینید
05:09دستای کنسول بازی رو میخوره نمیذاره دیگه بازی کنید
05:12به نظرم آقا اینگی نمیخواد گربه داشته باشه
05:15مگی آدمی هم هست که گربه نخواد؟
05:18میدونید من میگم یه کاری کنید
05:20یواش یواش آمادش کنید باید بگید
05:22چرا باید یواش یواش بگم داریم صاحبه یه گربه میشیم دیگه جمعه به این کتاهی
05:26خیلی درست میگی دیگه چجوری باید گفت
05:29آره
05:29اما خب اگه از گفتنش میترسی
05:33باید یه هایی بگی
05:34یعنی
05:35توی یه لحظه خاص بهش بگی
05:39مثلا توی
05:40یه مهمونی
05:42تو مهمونی فردا
05:43تو مهمونی فردا به انگیم بگم
05:44فوقالاده ای ملو
05:45مرسی ازت
05:46میبینم اتون
05:48بهم گفت فوقالاده ای
05:51تصمیم اشتباهی
05:54خب همینجاره چی کار کنم اشتباهی
05:57عشقم
05:58عشقم
06:00عمرم
06:03عشقم
06:05خیلی باشه
06:08نکنه یه میخواستی چیزی به ام بگی
06:10چیزی بهت بگم
06:11تو از کجا میدونی میخواهم من به دیگه چیزی بگم
06:13کی بهت گفته
06:14آخه کی بهت گفته
06:15تو از کجا میدونی من بخواهم به دیگه چیزی بگم
06:17نه عمرم کسی به ام چیزی نگفته
06:19فقط تو
06:20از اونچه که اومدی مثل
06:22خانومایی بودی که درن میان سمت شوارشون تا
06:25اگه خبر خیلی خوشی رو بهشون بدن
06:27تو هم که این شکلی اومدی
06:28برای گم این درن بهت بگم
06:29آها آباسون
06:31یعنی
06:32راستش میخواهم یه چیزی بهت بگم
06:35بگو دیگه
06:37نه
06:37تو مهمونی سرکان بهت میگم
06:39یه سروپرایز کوچیکه
06:41باشه
06:42باشه پس
06:43یه سرنخه
06:44کوچولویه
06:46خیلی کوچولو به همبته
06:47تا بفهمم که چیزی خرید
06:49نه نمیشه
06:49نمیشه دیگه انگین
06:51یه کم پیش بهت گفتم که تو مهمونی سرکان بهت میگم
06:53تا اون مقام هیچ حرفی در موردش زده نمیشه
06:56خواهش میکنم دیگه ادامهش نده
06:58دیگه نپرس
06:59اما آخه تو که همش میسری میری
07:06برگشتن سرکان خبر خیلی خوبی بود
07:10آره
07:11گفتم که خیلی خوبه
07:12اما یه چیز عجیبی شده
07:13هیچی یادش نمیاد
07:15ریکردره
07:16یادش میاد
07:17اون عشق عشقی نیست که بشه فراموشش کرد
07:21آیفر
07:22عشق ما چی؟
07:24دینیز اینجاست
07:27گفتی وقتی ادا تو این وضعیت نمیشه
07:31گفتی نمیتونیم بهش بگیم
07:33باشه
07:34دیگه سرکانم اومده
07:35میتونیم به همه بگیم
07:37بذار همه بدونن و بشنون
07:39دینیست که میدونه
07:41هیچ مشکلی نیست
07:43بذار همه بشنون
07:44اما اینجوری نمیشه
07:46الان نمیشه
07:47میگم که ذهن ادا به هم ریختست
07:49خیلی افکارش به هم ریختست نمیشه
07:51سگره تو
07:53چند هفته سی عواشکی با همیم
07:57دیگه میخوام باحت خوب برم بگردم
08:00چه میگید تو ایتالیای نداریم
08:02میخوام باحت گشت و گذار کنم
08:04میخوام جلوی همه دست تو بگیرم
08:06باشه باشه ببین من چی میگم اون وقت تو چی کار میکنی
08:08آیدان
08:11آیدان
08:12ملو گفت اینجایی
08:14اما از زیدن الک سپرایز شدم
08:17یعنی
08:18چطوری؟
08:21های آیدان
08:22هاواریو
08:23حسابی پیشرفت کردیو
08:25آره
08:26خوبه زبانت هم خوب شده
08:29اگه دیگه جلوی همه به من نگی عشقم
08:32خیلی ممنون میشم
08:33یکم این که پیش خبرنگار ها اینجوری نگی عالی میشه
08:37دارم سعی میکنم موزه رو کنترول کنم
08:39اینطوریه؟ آره
08:41حتما اون سرکن بولت مشهور دنیا دیده
08:43میتونه حدث بزنه اگه بفهمن حافظش رو از اصده چیا میشه
08:46همه این مشتری ها یکی یکی پر میکشتم
08:48یعنی تو الان فکر شرکت من یا فرین؟
08:51به فکر شرکتم هستم آره
08:53یادت نره من شریک این شرکتم
08:56اینو باید حتما یادت بیاد
08:58شرکت منم
08:59کجا موند این کلیتس هست؟
09:06گفت میام اما هنوز پیداش نیست
09:08خب بیاد دیگه سلین مگه داریم بازی میکنی
09:10من برم یه چیزی پیدا کنم
09:14لطفاً لطفاً
09:15اصلا وقت نداری
09:16من باید برم جلسه دارم
09:18باید برم اتفاً
09:19میتونی جلسه تو بندازی اقل
09:21جلسه مهمیه
09:22انگل خود تو حالا جلسه مهم نداشتی
09:24یاده دره که تو نبوده
09:24تو من این شرکت رو مدیریت کردم
09:26آه معلومه
09:27معلومه از این ارگام کاملا پیداست که مدیریت کردی
09:30به بخشی داولی شرکت در شروف ورشکست شدنه
09:33از خدا رو شد کن ورشکسته نشده
09:35میگم یه جلسه مهم دارم باید برم
09:37مربوط به شرکته؟
09:39آره
09:39میتونی اقعب بندازم
09:39نمیتونم اقعب بندازم
09:40من دیگه اومدم من جلسه ها رو حل میکنم
09:43نمیتونم اقعب بندازم
09:44پلین خانم شب داره بیره خارج از کشور نمیتونم
09:46همون پلینی که میشناسیم نیست درسته؟
09:49آره
09:49همونه
09:50دارم یه قرار داده مهم میبند
09:52تو داری یه قرار داده مهم به سرانجام میرسونی
09:54واقعا دیگه دارم دیوونه میشم
09:56نه من خودم زنگ میزنم به پلین خانم جلسه رو همه هنگ میکنم
09:59من و پلین خانم از قدیما با هم آشنا هستیم
10:02من میتونم درستش کنم
10:03نگره نباش
10:03معلومه که یادمه
10:05مثل اینکه تو چندین کار با پلین خانم همکاری کردیم
10:07اگرم در مورد گل فروشی جلسه ای داری بفرما برا
10:11میتونی این گل هارم ببر
10:12برسه ای اونم مجبوری که بیای
10:14من مجبور به هیچ کاری نیستم
10:15باید اینو بفهمی
10:16اگر منو میشنسی که گویا میشنسی پس
10:19باید بریم همین الان باید بریم
10:20مجبوری بیاش
10:21من هیچ جا نمیام
10:22هیچی نمیگی
10:23تو کارم دخالت نمی کنی چون کار کار منه
10:25تو
10:26تو واقعا منو نمیشنسی
10:29به نظرم تو هم دوچار فراموشی شدی
10:31اگر منو میشنقی خیلی خوب میدونستی که این کار را نمی کنم
10:34پس من منتظر میمونم کلیت ساز میاد
10:37خانوم ادا
10:38اینقدر فخت نداریم یالا
10:40یالا
10:41نمیام
10:43یعنی من کار را مو از از بدم
10:44اصلا ما هم نیست
10:45باید بریم همین الان
10:46ممکن نیست
10:47اگه ممکن نبود من الان با این وضعیت میرفتم چلسی
10:49ادا خانوم میشه لطفاً بشینین
10:52باید بلنشی
10:53پا نمیشم
10:54پا نمیشم
10:56باشه پس
10:57کار کنسله
10:58کار کنسل نیست
11:00چشمت روشنهای دنجون نمیدونم کار شانسه یا سرنوشت خیلی خوب شد
11:05گرچه
11:05یه چیزایی رو به یاد نمیاره اما
11:08خوب
11:09تو قلبم احساس میکنم
11:12گوار دل مادره
11:15داری ایتالیایی حرف میزنی
11:17براو
11:18قلب مادره دیگه آی فرجون
11:21نه نه میفهمم
11:23یعنی سعی میکنم درکت کنم
11:25اگرچه دارو هم
11:26یادش نمیاد
11:28آره اما حافظش به هر میگرد
11:31اینو باور داریم
11:32ایدارم یادش میاد
11:33دقیقا نظر منم همینه
11:35پاسینسا
11:36سبر
11:37یه اصلاح قدیمی ایتالیایی میگه
11:40امپراتوری روم
11:41یه روزه تحسیس نشده
11:43ساخته ساخته
11:44نکن دیگه
11:46ببین الکس چه حرف خوبی زد
11:48یعنی خبرومم که یه روزه ساخته نشده
11:50مگه نه
11:51این کار سبر میخواد
11:52مگه نه دنیس جون
11:54البته البته
11:55فقط به کم زمان نیاز داره
11:57آره اما
11:58اگه یه دوره ای باشه که به ادا
12:01خیلی سخت بگذره
12:02یعنی
12:03آیدان جون
12:05میفهمی که چی میگم
12:06میگم فردا با کی میخواییم بیاییم مهمونی
12:18من به همراه تنهایی مردم جون
12:22خوشحالی
12:23شوخی عالی بود ولی متاسفانه وزیعت غمناکیه
12:26تو چی لیلا؟
12:27خب منم با تاکسی میرم مردم
12:29حالا اینگار خودش با کی میخواد بره
12:31از اونجایی که من از فیفی جدا شدم
12:37میتونم به ایکی از دوستخترام
12:38که توی مخاطبینم سیف کردم
12:40زنگ بزنم
12:41آها
12:41که گفتی دوستختر
12:43از مخاطبین
12:44حالا به کدومش رو میخوایی بگی بیانچا
12:46خیلی زیادن دوستختر خیالی یک یا دو
12:49اینو یا جا یاد داشت کن
12:52خیلی خوب بود
12:53ببخشی دردم
12:55با دختری که تو
12:57کلاس اسپانیایی باشاش نشدم
12:59به اون میگم که با هم بیاد
13:02ببین میدونی از کجا معلوم دروق میگه
13:04اردم
13:05اگه یکی اسپانیایی باشه
13:09چرا باید بره کلاس زبان اسپانیایی هم؟
13:15آره
13:16واقعا به خاطر چی میاد؟
13:20آه چون به خاطر چیزه میره
13:23دقیقا به خاطر این میره
13:25خب این دختره
13:27بند خدا اینجا زندگی میکنه
13:29ولی باباش
13:30اسپانیاییه
13:32مامانش هم ترکه
13:34متوجه شدید دیگه
13:35به خاطر اینکه زبون باباشو یاد بگیره
13:37اومده کلاس اسپانیایی
13:39کار خدا رو ببینم
13:40دقیقا
13:41دقیقا
13:42حالیه
13:42بیا من میخوام یه چیزی بهت بگم
13:45یه روز یه دختر اسپانیایی
13:47همراه با یه عدد اردم
13:49با هم میرن نهمونی
13:51مارش
13:53خیلی خنده داری
13:54ایتالیایی چی؟
13:54ایتالیایی هم هست
13:56پس چی؟
13:56ایتالیایی هم هست
13:57اما وقتی بیاد میفهمی
13:59میشه یکم تون تر بری؟
14:03نمیفهمم چرا با ماشین من نرفتیم
14:06دلم خواست
14:08دلت خواست
14:09چی کار میکنی موازب باش؟
14:16انگار سرت ضربه خورده رانندگیت هم یاده درسته
14:18نه رانندگی رو خیلی خوب بلدم
14:20اما مشکل اینه که چیزیه که سوارشیم
14:22این اصلا ماشین نیست
14:24بهش ماشین نگو
14:25یه اسمی داره دایی
14:27دایی آه دایی
14:29عمود که اوتوبوس
14:30آیی سر ضربه خورده دیگه شوخی کردنم بلد نیستی
14:33یکم تون تر برو گاز بده
14:36یک کاری بکنم
14:37دارم چی کار بکنم دارم گاز میدم
14:39ولی این داییت نمیخواد ترکت کنه
14:41نمیخواد نمیخواد
14:42رانندگی بلد بودی میشد
14:44چرا من دستفندو به اون یکی دستت نزدم
14:47دفع قبل قشنگ خودم رانندگی کرده بودم
14:49ببخشی دفع قبل
14:52دفع قبل
14:53یعنی ما قبلن اینا تجربه کردیم
14:56البته خوب
14:57الان برای تو هیچ معنایی نداره
14:58چه خوب که معنایی نداره
15:00چون نمیخواد همچین چیز مسخر و آب روبری برا معنا داشته باشه
15:03نمیشونی به هرچی که تجربه کردیم بگی مسخره
15:06جدی؟
15:08پس این چیه؟ این مسخر بازی چیه؟
15:10کم اونم گوشید داره زنگ میخوره
15:17بله لیلا
15:20آره
15:21چی؟
15:24لیلا چرا قبلن خبردار نشدیم؟
15:28باشه
15:28باشه داریم یه
15:29چی شده؟
15:33باید برگردیم شرکت
15:34چرا؟
15:36پلین خونیم برای چلسه اومده شرکت
15:38فکر کنم یه اشتباهی شده
15:40آفرین آفرین
15:42واقعا باور کردنی نیست
15:43فکر کنم این دو ماه آخر با سوه تفاهم شرکتم و مدیریت کردی
15:47آفرین
15:47تو چی کار کردی؟
15:48تو وقتی سرتو زدی به جای این ویژه
15:50یکی تقدیل موفقیتتم از از دادی چی کار کردی؟
15:53ببخشید کدوم موفقیت؟
15:55موفقیت سوه تفاهمارو
15:57باور نکردنیه
15:59بگذاریم
16:03یکم از پروژه حرف بزنیم
16:04حالا که یک کاری هست
16:06چیه؟
16:07و تو کدوم مرحله هستید؟
16:08تعریف کن تا بتونیم این پروژه رو بگیریم
16:11با تو هم
16:11با تو هم
16:14شنیده
16:15خب پس میشه بگی؟
16:18میگی؟
16:21نمیگی
16:22رادیو رو روشن کنم
16:23رادیو رو روشن کنیم
16:25خیلی حرفیه
16:26خیلی حرفیه
16:27باور کردنی نیست
16:28باور کردنی نیست
Be the first to comment
Add your comment

Recommended