Skip to playerSkip to main content
  • 2 days ago
خلاصه داستان
فریحا دختری در یک خانواده فقیر زندگی می‌کند که سرایدار آپارتمانی در یک محله بالانشین در شهر استانبول است. ماجرا از آنجا آغاز می‌شود که فریحا در دانشگاه قبول می‌شود و با ثروتمندترین و مشهورترین پسر دانشگاه آشنا می‌شود. فریحا شروع به دروغ گفتن می‌کند و عاشق امیر می‌شود و وقتی که دروغ‌های فریحا برملا می‌شود امیر از او متنفر می‌شود و…

ازیگران:
هازل کایا
وحیده پرچین
چاتای اولوسوی
متین چکمز
جیدا آتش
صدف شاهین
یوسف آک‌گون
دنیز اوگور

Category

📺
TV
Transcript
00:00PYM JBZ
00:30PYM JBZ
01:00PYM JBZ
01:30PYM JBZ
02:00PYM JBZ
02:02PYM JBZ
02:29PYM JBZ
02:31PYM JBZ
02:33PYM JBZ
02:35PYM JBZ
02:37PYM JBZ
02:41PYM JBZ
02:43PYM JBZ
02:45PYM JBZ
02:47PYM JBZ
02:53PYM JBZ
02:55PYM JBZ
02:57PYM JBZ
02:59PYM JBZ
03:03PYM JBZ
03:05PYM JBZ
03:07PYM JBZ
03:12فکر میکنم جانسو از یه چیزی نراحته
03:16برم بهش یه سری بزنم
03:18بعدش به هم میریم بیرون
03:20نه الان نرو
03:21تو که اخلاقشو میدونی
03:23خیلی بهش توجه کنی
03:25موضوع بوضوع گشت میکنه
03:27حق با تو
03:31تازه تو هم که آماده ای
03:36من همیشه آمادم
03:39پس بریم
03:41بابا تو رو خوده این کار رو نکن
03:47من میخوام درس بخونم
03:49اگه میخوای دانشگاه بری
03:50باید قبول کنی که ازدواش کنی
03:52وقتی دانشگاه رو تموم کردی
03:55مراسم عروسی رو میگیری
03:56بابا چجوری با آدمی که حتی نمیشتسمش ازدواش کنی
03:59تو رو آزاد گذاشتیم دیدیم چی کار کردی
04:01نامزد میشین بعدش یواش یواش هم دیگر رو میشنسیم
04:04همونطوری که ما ازدواش کردیم
04:07بابا تو رو خوده این کار رو نکن
04:08این کاریه که خودت کردی
04:10نه دلت برای مادرت زوخت
04:13نه برای من
04:14رزا آقا رزا
04:29سب کن بگینم
04:42سب کن میخواد آت حرف بزنم
04:44بمیرمم دخترم رو به اونها نمیدم
04:47باید بدی
04:48باید از رو جنازه ی من رد بشی
04:50من پدرشم و من دارم دختر شوهر میدم
04:53به تا عمر بود نیست
04:54رزا تو رو خوده یک کمی سب کن آروم باشه
04:56خیلی این چکاریه
04:57یا این وصلت صورت میگیره
04:59یا برمیگردین روستا فهمیدی
05:01گوش کن
05:03مادر دختر اینو بدونین که
05:05اگه میخواد اینجا بمونین و دخترت درست بخونه
05:08باید ازدواج کنه
05:11اگرم میگی که دخترم رو نمیدم
05:13پس همین الان برو اساس رو جمع کن بریم
05:15رزا ببینم اینه بردونگی تو
05:17زهرار
05:18بس ابانیم نکن
05:26میزنم یه بلایی سارت میاره
05:28رزا بعد از این همه سال این کارو میکنی؟
05:31موسیقی
06:01موسیقی
06:11موسیقی
06:21موسیقی
06:23موسیقی
06:25دوست دختر داری
06:28هم سن و سالای تو اولویتشون خونواده نیست
06:33اما جان واسه من جاگاه خودش را داره
06:37به هر صورت تو باید سعی کنی بیشتر از قبل براش وقت بذاری
06:41امیر
06:44من این نگاه ها میشنسم
06:48باباتم دقیقا همین جوری نگاه میکرد
06:52با نگاهش میگفت که میخوام حرف بزنم ولی اصرار نکن
06:55چون نمیتونم
06:57ما خودمون همه چی را خراب میکنیم مگه نه
07:02حرف نمیزنیم گوش نمیدیم
07:06ولی انتظار داریم همه چی اونجور که ما میخواییم پیش بره
07:10ولی همه چی با خواستن شروع میشه
07:14خواستم دلش را به دست بیارم
07:20ولی بجنگ که به دست بیارم شکستمش
07:25هیچ کس به اندازه اون برام مهم نبود
07:31نمیدونم چی کار کنم و چجوری وضع را درست کنم
07:39بد جوری گیش شدم
07:42نمیدونم چی کار کنم
07:44اینم حال روز من هم
07:57چه خوب شد که گفتی به این بیرون
08:16تو هتل کنسرت موسیقی راکه هست
08:19با یه گروه جدید قرار داد بستیم
08:22خاننده شون خیلی خوب میخونه
08:24چه خوب؟
08:27سنم تا چه چد شده؟
08:32تو بگو حال دون
08:34نمیدونم
08:38وقتی گفتی به این بیرون حالت خیلی خوب بود
08:41ولی الان توری رفتار میکنی که انگار
08:44تو نمیخواستی به یا من به زور آفاردمت بیرون
08:47نکن از حرفای جانسون راحت شدی
08:52حرفایی که روزی باش پزید گفت
08:54خیلی وقته که دیگه از حرفای جانسون راحت نمیشن
08:59پس چی شده؟
09:01من که واقعا نمیفهمم
09:02برای این که خوش باشیم از خونه میاییم بیرون
09:06ولی تا نایمد بیرون شروع میکنیم به اخم کردن
09:09یه شب خوب ولی متفابط از شبایی دیگه
09:13من میخواستم برای تنبه از خونه بیاییم بیرون
09:15ولی تو بدونی این که نظر من رو به پرسی بازم
09:19تصمیم گرفتی که بریم هوتل
09:21واقعا چه تنبه ای
09:24من فقط خواستم که جایی گروه جدید رو ببینی
09:28تو سالگرد اززباجمونم اونجا بودیم
09:34میدونی ما تو همه مناصبت اونجاییم
09:37شب سال نو شب تبلدمون
09:41حتی تو هوتل اززباج کردیم
09:43ماه از سالمونم تو هوتل بودیم
09:46حالدون ما همیشه تو هوتلیم
09:50نمیدونستم اینقدر از هوتل خسته شدی
09:55سنم اگه فقط یه بار به میگفتی که از اونجا خوشت نمیاد
10:00برای اززباج که هیچ برای شام هم تو رو هوتل نمیبردم
10:03چی کار میکنیم؟
10:18نمیریم هوتل
10:19منم حس حال ندارم
10:22برمیگردیم خونه
10:24یه شب دیگه میریم بیرون
10:28حالیه
10:29نمیدونم اون مجلل رو از کجا پیدا کرد
10:38کی بهش نشون داد
10:40میخوام ازش بپرسم
10:41اما از ترس جرعت نمی کنم
10:43چه اهمیتی داره؟
10:46مامان دیگه همه چی تموم شده
10:47یعنی چی که همه چی تموم شده
10:49این چه حرفیه مگه میشه
10:50قربونت برم دخترم
10:53مگه من میذارم
10:54هر بلایی که سر من آوردن
10:56سر تو هم بیارن
10:57من تو رو به کسی نمیدم
10:58تو رو به هیچ کسی نمیدم
11:00مامان توی شرایط میخوایی چی کار بکنیم
11:03یه کم سبر میکنیم
11:08بذار اول باباتی کمی آروم بشه
11:11الان هرچی ما بیشتر مخالفت کنیم
11:14اون بیشتر اصرار میکنه
11:15بذار اول آروم بشه
11:17دخترم بذار اول آبا از آسیا بیافته
11:19اون بخص من میدونم چی کار کنم
11:22مامان سرده میخوایم یهن خستگری
11:24نگره نباش بذار بیان دخترم
11:26من میدونم باید چی کار کنم
11:29مامان تاسبانیه نمیدونه
11:31ولی من میدونم چی کار کنم
11:32من خودم این قضیه رو حلش میکنم
11:36فریها دخترم تو رو خودا
11:40تو فقط سبر داشته باشه دخترم
11:41به هیچ وقت چیزی نگو باشه
11:43من خودم این مسئله رو حل میکنم
11:47آی قربونت برم عزیزم
11:51من تو رو به هیچ کسی نمیدم
11:53فریها عزیزم به کسی نمیدم
11:55گریه نکن دخترم بسته
11:57دیگه گریه نکن
11:58اینقدر گریه کردی که عشق چشمت خوش شد
12:01گریه نکن
12:02گریه نکن آروم باش
12:06زودوش بپوش
12:10مامان وقتی من خوابیدم
12:11با داداشم خوش گذروندیم
12:13یکم صحبت کردیم
12:16و یکمم خوش گذروندیم
12:18خوبه منو میخوابونین
12:21بعد حرف میزنیم
12:22میبینم که بعضی داران حسودی میکنن
12:26بعضی هم چون با مامان صحبت کردن
12:30جو گرفتتیم
12:31امیر
12:35تو چرا این وقت صبح بیدار شدی؟
12:37خوابم نمی اومد با مان
12:39زرزن باید یه جاییم برم
12:42خب دیگه داداش
12:45بیا با هم بریم
12:47خب عزیز دلم
12:49موضوع به خودت باش باشه
12:50مامان
12:52برو بگیر به خواب
12:54حتما داداشم خستت کرده
12:56شما نگران نباشین
13:00من چیزی نمیشه
13:01برو دیگه
13:03مامان
13:04ممنون
13:06خب عزیز نمیشه
13:36موسیقی
13:40موسیقی
13:42موسیقی
14:10موسیقی
14:11موسیقی
14:11موسیقی
14:13موسیقی
14:15موسیقی
14:45موسیقی
15:15ازیزمونه جگرگوشمونه
15:18مگه میشه بدون رضایتش
15:20شوهر به دیمش ها؟
15:22بی خودی خودتو خسته نکن
15:24همین که گفتم
15:26این وصلت هر طور شده باید
15:28سر بگیره
15:29دخترتم بلاخره راضی میشه
15:32آخه ازدواجم تصمیمیه که آدم با حسابانی هست بگیره
15:35هنوز جای سیدی که بهش زدی رو صورتشه
15:38بپرسن چی میخوای بگی؟
15:40همیشه چجوری آرائش میکنه
15:42حالا مرایش کنه و بپوچونه
15:44دردم
15:46بهش بگو
15:48این شبیه لباس خوب بپوشه
15:50داداش
16:07خوهرم الان ازدواج میکنه؟
16:12نه نه هنوز
16:13ما رو تنها میذاره و میره؟
16:18نه آمر جان
16:19هنوز
16:20مراسمه بله برونه نامزدیه
16:22تازه
16:23با دانشگاش تموم نشده ازدواج نمیکنه
16:26ولی خوهرم که
16:27امو خلیلو دوست نداره
16:29اون وقت نراحت نمیشه
16:31دلش برای ما تنگ نمیشه
16:33آمر زود باش مشخا تو بنویس
16:36وای خدای من قهوه هم تموم شده
16:39این باید یه نشونه باشه
16:41من برم از فروشگاه بخرم بیام
16:43مامان منم با هات میام
16:45نه نه تا بشین درست ها بخون
16:47من خودم میرم میخرم
16:49یه هوایی هم میخورم
16:50خدای من این پسرم
17:20اومده آی آی آی
17:21این اینجا چی کار میکنه
17:22این پسر چرا آمده اینجا
17:24مامان چی شده
17:35هیچی هیچی
17:36من میخواستم از فریها چیز بگیرم
17:38چیزو فراموش کردم
17:39فریها فریها اون پسر اومده
17:43اون پسر اومده
17:44چی؟
17:45اون پسر فریعت اومده
17:46چی؟
17:47دختر رفتی به پسر گفتی
17:50میخواد منو شوهر بدن
17:51بیا با هم فرار کنیم؟
17:52مگه نگفتی اون مسئله تموم شده
17:54گفته بودی همه چی تموم شده
17:55اگه بیاد دم در چی؟
17:57اون وقت چی کار کنیم ها؟
17:58اگه بیاد تو سختم اون چی؟
18:00دختر دارم میگم
18:01اگه بیاد دم در خونم اون چی؟
18:02بهش زنگ بزن زود باشم
18:04میالا یه جوری ردش کن بره
18:05خاموشی
18:11مامان من باید برم با اوش صحبت کنم
18:14دیوونه شدی کجا داری میری؟
18:16مامان باید با اوش صحبت کنم
18:18وگرنه پامیشی میاد دم در
18:19بذار برم وگرنه اوزه بدتر میشی
18:22از کنترول هر دومون خارج میشی
18:24اخفری ها نمیدونم
18:25از دست تو چی کار کنم نمیدونم
18:27سب کن سب کن بذاری کمی فکر کنم
18:29آها بیا بیا بیا بیا بیا بیای
18:31ببیریم
18:36محمد
18:37پسرم ما داریم میریم فروشگا
18:38اگه یه وقت با ما پرسید بهش بگو باشی
18:49هی فری ها گوشگا پسرها رو ببر تو پارک
18:52اونجا باش هر بزن باشه
18:53حواسن به حس هست ها
19:01فری ها
19:14صورتت چی شده؟
19:16چیزی نیست بیا اینجا حرف بزنیم
19:22مگه دانشگاه نمی آیی تو ماشین حرف میزدیم دیکه
19:25نه
19:26واسه چی اومدیم؟
19:36اومدم حرفایی که اون روز نتونستم بزن اما بهت بگم
19:41برای گفتن تنها چیزی که میخواستی بشنوی
19:43نمیخوام بشنبم
19:45فری ها این کار رو نکن
19:49امیر
19:52از اینجا برو
19:53از اینجا برو
19:56فری ها به من نگاه کن
20:05دوست دارم
20:11فری ها دوست دارم به من نگاه کن
20:14امیر لطفاً برو
20:18تمام شد
20:23چی شد که تمام شد
20:26دیروز اومده باگی خونم
20:27چی شد که همه چی تمام شد
20:29دیروز اومده برو
20:45لطفاً برو
20:47به هم نگاه کن اینو بگو
20:49طریحا تو صورتم نگاه کن
20:50تو ششم نگاه کن
20:51چی شد دخترم
20:54چی شد؟
20:55چی شد؟
20:56چی شد؟
20:57چی شد؟
21:05چی شد؟
21:06قربونت برم چی شد؟
21:09چی شد عزیزم؟
21:11چی شد؟
21:12چی شد دخترم
21:18چی شد
21:19قربونت برم چی شد دخترم
21:22چی شد عزیزم
21:24ماما بیه بریم تو
21:27خدای من
21:42ببینین این ترها امسال مودل
22:02قشنگیه ولی فکر کنم
22:04یه کمی زیادی براغه
22:05به نظرت رنگ روشندتر این مودل قشنگتر نیست
22:09ولی عزیزم به دیوار هر دو رنگش میاد
22:12لارا جون نظرتو چیه؟
22:15به نظر من برا خوبه
22:16آخه همه ی فسایلات ماتن
22:18اگه این میز و این مبلم برداریم
22:20خیلی بهتر میشیم
22:23چقدر سر و صداست
22:26چقدر بوغ میزنم
22:27تا شما نمونه ها رو ببینین
22:29ما میتونیم اندازه اتاق خواب رو بگیریم
22:31البته بفرمایید
22:33لارا جون میگم شهی تو
22:38بتونیم برای اتاق جانسو به ما کمک کنی؟
22:40دیوانه شدم
22:41جانسو نظر تو چیه؟
22:45عزیزم من هیچ نظری ندارم
22:47اتاق من با همین دکار دوست دارم
22:49خب تنها کسی که دوست داره
22:51تو این خونه تغییرات ایجاد کنه سنم خانومه
22:53آخ خدایا
22:58کتالوگی که اینجا بود و کجا گذاشتم؟
23:01عزیزم چرا به زهره نگفتی بیاد؟
23:07خونت خیلی به همریخته است
23:08چجوری میخوایی مرتبش کنی؟
23:11زهره دیگه اینجا کار نمی کنیم
23:14آخ چرا؟
23:17شنیده بودم که جانسو و فریه و بحثشون شده ولی...
23:20زنم خانوم مثل همیشه خیلی محترمانه براتون توضیح داد
23:24راستش اینه که به خاطر پرو بودن و البته بیعدبی کردن
23:29انداختیمش بیرون
23:30خودتون بهتر میدونیم
23:34خب پس الان به یه خدمتکار جدید احتیاش داریم
23:37آره تو چند روز دیگه یکی نید
23:39ببینم کارش چطوریه
23:41اون پارچه پرده یه فرانسویی که میخواستم نشونت بدم
23:44آی خیلی قشنگه
23:45مگه نه لورا؟
23:46یه لحظه یه لحظه
23:48این پرده ها رو که برای پذیرایی نمیخوایی نه؟
23:51برای اتاق خواب میخوایی مگه نه؟
23:55چون پرده های پذیرایی رو من و ممانم انتخاب کرده بودیم
23:59اون که نمیاد
24:13حتی اقل تو برو پیشش
24:15ولش کنه
24:17برای مهم نیست
24:18خودش بلاخره
24:20میاد پیشم
24:22امیرم داره میاد
24:30کرا دماغی
24:48فریحه ازم جده شد
24:54موسیقی
25:00موسیقی
25:01موسیقی
25:03موسیقی
25:04موسیقی
25:06موسیقی
25:08موسیقی
25:09موسیقی
25:10موسیقی
25:11موسیقی
25:13موسیقی
25:14موسیقی
25:15موسیقی
25:16موسیقی
25:17موسیقی
25:18موسیقی
25:19موسیقی
25:20موسیقی
25:21موسیقی
25:22موسیقی
25:23موسیقی
25:24خیلی خواهب باشه
25:26آقا یونس ما نباید واسه خاستگاری انقدر اجل کنیم
25:30اون پسر عاشق شده
25:31عقلش رو از دست داده
25:33شریفه پسرمون دیگه بچه نیست
25:34واسه خودش مردی شده
25:36ببینم تو فکر میکنی من باهاش حرف بزنم
25:38اون به حرف من گوش میده
25:39خودتمن داریم اگه عقلش رو از دست داده
25:41میگی بجز این دختر با کسی دیگه اززواج نمی کنم
25:44والا اینجوریشو ندیده بودم و نشنیده بودم
25:46آخی کی یه شبه تصمیم میگیره
25:48تازه خوشحار شدم که این موضوع تموم شده
25:51شریف خانم بس کن دیگه اینقدر قر نزن
25:54الان پسرمون میشنوه
25:55باز دوباره عصبانی میشه ها
25:57این وسط یه چیزی هست که ما نمیدونیم
25:59زهراتا دیروز تو صورتمون نگاه نمیکرد
26:02ولی حالا هم پسرشو فرستده مغازه
26:04هم میخواد دخترشو قالب کنه
26:06خب آخه من چی بگم خانم
26:08منم مثل تو از هیچی خبر ندارم
26:11میبینی چجوری رگ خواب پسرمو پیدا کردن
26:14اون دختر مغ پسرمو زد
26:16خیلی خوب بریم دیگه
26:19خلیل کاش یه کمی با هم حرف میزدیم
26:22و یه تصمیم درست میگرفتیم
26:25از دیروز تو حالا داریم حرف میزنیم
26:26بست دیگه بریم
26:28بریم خانم بریم
26:36حالم خوب نبود
26:40تازه یکم بهتر شدم
26:42اون همه دارو که خوردم
26:44هیچ تأثیری نداشت
26:46تو این فصل مریضی زیاده
26:49هوا یه روز آفتابیه یه روز بارونی
26:51آره والا
26:53هوا هم دیگه قاطی کرده
26:55آره همینطوره
26:56فریها دخترمونم
26:59که خیلی ساکته
27:00نکنه مریضه
27:02آره به خاطر این آب و هوا
27:04سرما خورده
27:05آه خدایه
27:07ما هم چه وقتی اومدیم
27:09آخه آقای یونس هم مریض بود
27:11از رخت خواب بلندش کردیم
27:13آوردیمش
27:13امر خیر دیگه
27:15خب میدونیم که
27:21از قدیم گفتن برای کار خیر
27:22حاجت استخاره نیست
27:23فریها دخترم
27:30از مهمونمون بپرس که قهوهاشونو
27:32چجوری میل میکنن
27:34کمشکر
27:37هممون کمشکر میخوریم
27:38فریها
27:44دخترم همشون کمشکر میخورم
27:49والا ما منتظر شما بودیم
28:00گفتیم حالا که محمد رفته سر کار
28:03حتما برای تشکر یه سر میانی پیشمون
28:05ولی خب دیگه لزومی نداره
28:08چون ما اومدیم
28:09آره همینطوره
28:10از روز اولم بچه ها رو از کار و زندگی انداخت
28:13این چه حرفیه
28:14تو مغازه یکی هست که به مشتری ها برسه
28:16ولی دختر شما از درس و دانشگاش اقعب افتاد
28:18نه نه حالا با یه روز نرفتن که چیزی نمیشه
28:21من برم یه سر به فریها بزنم
28:51موسیقی
29:21موسیقی
29:51دست درد نکنه دخترم ممنون
29:59دست درد نکنه دخترم
30:13ممنون دخترم
30:15دست درد نکنه
30:21موسیقی
30:29خب آقا رزا
30:31همه میدونیم که برای چی دوره هم جمع شدیم
30:34ما امروز مزاهمتون شدیم
30:36اومدیم خونتون تا
30:37دخترتون فریها رو
30:40برای پسرمون خلیل خواستگاری کنیم
30:42البته اگه شما هم قبول لشته باشیم
30:44موسیقی
30:45موسیقی
30:55برای پسرمان
31:06به تنبلی داره
31:08دارم میگم اون بیچاره هم گناه دارن
31:10من اگه میدونستم انقدر مرددی
31:13یه فکر دیگه ای میکردم
31:14آها موضوع اینه که من دارم تصمیم میگیرم
31:16چی از این که تو کار دخالت کردم
31:18بهت برخورده
31:19جان سوچه رو من هرچی میگم
31:22تو بد برداشت میکنی
31:23حتی نمیتونه یه قهوه درست کنه
31:26مامان اون دختر دیگه داره عروستت میشه
31:29خب انشالله که خوشبخت بشین پسرم
31:31من درست شنیدم
31:35اونو داشتن از فریها حرف نیزدن
31:39خواستگاری فریها اومده بودن
31:45خب به ما چه
31:47سود باش بریم
31:59آقا یونس اینا یه چیزیشون هست
32:03آخه کی اینطوری دختر میده
32:04چی داری میگیزن
32:06امان از دستتو
32:07خب حالا که قبول کردن
32:08چرا دلیحه ی قور میزنی
32:10آخه مگه دختره رو ندیدی چه حالی داشت
32:13همشون لب و لوچشون آویزون بود
32:16خداییه معلوم نبود رفته بودیم
32:17خواستگاری یا تشی جنازه
32:19زود باش خانون باید بریم خونه
32:21آقا یونس اگه به این وسطت رضایت بدیم
32:24فقط با زندگی پسرمون بازی کردیم
32:26فردا چجوری میخواد با این نختر زندگی کنه
32:29همش میگن دانشگاه درست بخونه که چی بشه
32:31ببین زن ما دخالت نکنیم بهتاره
32:34مگه نشنیدی که خلیل قولاد که بزر فریها درست بخونه
32:54رضا خابیدی
33:11من میخواستم با تحرف بزنم
33:16آقا رزا میدونی؟
33:29آخر آقبت این کار اصلا خوب نیست
33:32آخه مگه میشه با اصابانیت دختر شوهر داد
33:35دیدی که دخترمون چجوری عذاب کشید
33:38مرد و زنده شد تا قهوه ها رو تارف کنه
33:42آخه تو چطور میتونی اینا رو ببینی
33:44و بازم اصرار کنی که باید ازدواج کنه
33:46تو رو خدا پیش خودت فکر کن
33:50ببین دخترمون واقعا حقش اینقدر عذاب بکشه
33:53ها
33:53رضا
33:56همسر مهربون من
33:59بیا تا دیر نشده از این وصلت صرف نظر کنیم
34:03ها
34:03اینجوری دل کسیم نمیشکنه
34:10زهرا مگه تو نمیدونی
34:12حرف من یکیه
34:15در ذهن درسته که میخوام شوهرش بدم
34:22اما همین فردا که نمیخوان ببرنش
34:24جلو چشم خودت حرف زدیم و
34:28قرار شد تا وقتی دانشگاه میره
34:33نام زد بمونم
34:35فهمیدم
34:39داره میگی که موضوع برای تو تمام شده است
34:43یه هفته نظر بره دانشگاه
34:52تا جلو چشمی مون باشه
34:56موسیقی
35:26موسیقی
35:56موسیقی
36:26موسیقی
36:28موسیقی
36:56موسیقی
36:58موسیقی
Be the first to comment
Add your comment

Recommended