Skip to playerSkip to main content
  • 2 days ago
خلاصه داستان
فریحا دختری در یک خانواده فقیر زندگی می‌کند که سرایدار آپارتمانی در یک محله بالانشین در شهر استانبول است. ماجرا از آنجا آغاز می‌شود که فریحا در دانشگاه قبول می‌شود و با ثروتمندترین و مشهورترین پسر دانشگاه آشنا می‌شود. فریحا شروع به دروغ گفتن می‌کند و عاشق امیر می‌شود و وقتی که دروغ‌های فریحا برملا می‌شود امیر از او متنفر می‌شود و…

ازیگران:
هازل کایا
وحیده پرچین
چاتای اولوسوی
متین چکمز
جیدا آتش
صدف شاهین
یوسف آک‌گون
دنیز اوگور

Category

📺
TV
Transcript
00:01نه بابا جون
00:02نمیخواد راننده بفرستی
00:04من خودم میام
00:06تازه اینطوری کمی هوا میخورم
00:10تقریبا تا یه ساعت دیگه میرسم
00:14باشه خدافیز
00:17اگه نمیخوای مجبور نیستی بری
00:25من باباوت صحبت میکنم
00:27تازه کار کردن تو تو هوتل اصلا به نظرم منطقی نیست
00:31دانشگاه داره شروع میشه چه لزومی داره
00:34من تو هوتل کار نمی کنم قراره برم تو کلوب هوتل کار کنم
00:38نمیخوای که همچین فرصتی ها از دست بدم
00:41این فرصتو خیلی برای خودت بزرگ نکن
00:45امیر سر و فوقلو کاری با هوتل نداره
00:48تازه اگرم داشته باشه
00:51ببین حرفوی که زدیمو فراموش نکن
00:56نباید وقتی باش آشنا شدی از فری ها حرفی بهش بزنی
00:59اینجوری ازت متنفر میشه
01:02تازه تو که دوست نداری
01:05فکر کنه تو یه دختر حسود و لوس و نونوری
01:07مامان
01:19امیر اومد من دارم میرم
01:26جانسو
01:29جانسو
01:30حالت چطوره؟ خوبی نگرانت بودم
01:34کجا داری میری؟
01:37با دوستم قرار دارم
01:39لباس تو
01:41لارا بهت داده نه؟
01:43بهت میاد
01:45ممنون
01:47خوب نمیری
01:51تران میرم
01:53ممنون
02:23برو پیش رویه من
02:28برو پیش کسی که رویه منه
02:31برو ببینم تا کجا میتونی پیش بری؟
02:39تا کجا؟
02:40فریه های من است
02:59هنوز در حال نشدی؟
03:02ممانه چیزی نگفت؟
03:04نه نگفت منم زود خوابیدم
03:07عزیزم میشه پایمون بخونی؟
03:20جانی
03:20میگه دارم موج سواری میکنم چه خبر؟
03:24اونا رفتن مسافرت
03:26امشب برمیگردن
03:27شب یا پیشم
03:29جان خوشحال میشه
03:37خانم اینجا نمیتونی پاک کنیم
03:49شما اینجا کار میکنی نه؟
03:53بله
03:54کارتون خیلی سخته
03:56اینجا رفت آمد خیلی زیاده نه؟
03:59آیق سوارا مهمونه شون
04:02حتی
04:03اونایی که کنچکابن
04:05شما
04:06هر کسی که میاد و میبینی نه؟
04:09بله ولی بهتر ماشونتون اینجا پاک نکنیم
04:12یه
04:13یه
04:16یه لطف دیدر حقا میکنیم
04:18نگره نباشیم
04:21این لطفتون بی جواب ممیبونه
04:23بله ولی جواب ممیبونه
04:39سلام
04:40خوش امدید دخترم
04:41ممنون
04:43بشید
04:44سلام
04:45جانسو جان
04:46شنیدم تصادف کردی بلا بدور باشه
04:48الان حالت بهتره؟
04:49خیلی ممنونم خوبم
04:51اینشالا بهترم میشه
04:54چی میخوری عزیزم؟
04:56قهبه لطفاً
04:57قهبه لطفاً
05:11تا شما یکمی راجع به کار صحبت میکنیم منم زور برمیکردم
05:14باشه
05:20خواب میبینم که داریم همکار میشیم
05:22همکار میشیم
05:24پسرتونم به ما ملحق میشه؟
05:26امروز نه
05:28رستش
05:29به خاطر بیماری مادرش تابستونو خیلی بد بزارود
05:34رفته بود امریکا
05:35به خاطر همین فیلن کاری به کارش ندارم
05:38ولی فکر کنم خیلی آزاد نمونده
05:41یعنی خب شما آزاد گذاشتینش ولی فکر کنم دخترها ولیش نمیکنن
05:45خیلی وقته که امیر فقط یه دوست دختر داره
05:49جدی؟
05:50فکر کنم از دست خبرنگارا در رفته
05:53آره خوب تونست در بره
05:56تو یه دانشگا درس میخونن شبا هم خیلی بیرون نمیرن
05:59رسلش فری ها پسرم رو سر برا کرده
06:03پس تو یه دانشگا
06:06خوبه
06:08از یه این فری ها فکر کنم خیلی جدیه نه؟
06:13مثل این کاره ولی دختره یه کمی زیادی نز میکنه
06:18وای؟
06:20پس مزاله خیلی جدیه
06:22خانواده هم که عشنا شدن
06:25نه، راستش هنوز نه
06:28بلی کی میدونه شاید به زودی عشنا بشین؟
06:31نمیدونم پدرش تو کار گردشگریه چیه؟
06:34میدونه که اینجور کارا به کار ما مربوط میشه
06:41آجانس گردشگری داره؟
06:43باباش آجانس گردشگری داره؟
06:45آقا آنال، میشه منو با پسرتون آشنا کنین؟
06:51آخه من دانشگاهی که امیر درس میخونه قبول شدم، اگه قبل از شروع دانشگاه باهاش حرف بزنم فکر کنم کمک بزرگی به هم بکنه؟
06:58فکر نمی کنم امیر روزینه خوبی برای کمک کردن بهت باشه ولی چرا که نه؟
07:05اگه بخوای با هم آشناتون میکنم
07:08فقط این که من هنوز در مورد این شراکت چیزی به امیر نگفتم سپرایزه
07:14باشه، فردا، میشه فردا ما رو به هم آشنا کنین؟
07:18باشه
07:20خیلی مهملونم، با اجازتون
07:24خب، بابا چی؟
07:25راستش من با یکی از دوستان قرار دارم
07:29فردا دوباره همدیگر رو میبینیم و زمان زیدی برای صحبت کردن در مورد کار داریم
07:34خیلی ازتون ممنونم
07:44درگوه
07:45درگوه
Be the first to comment
Add your comment

Recommended