Skip to playerSkip to main content
  • 3 days ago
عشق مشروط

ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.

بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلی‌اوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آل‌بایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متک‌اوعلو و مایا باشول.

Category

📺
TV
Transcript
00:00بابام نباشه نمیخوام فوت کنم
00:01دخترم بهت گفتم که بابت نمیتونه بیاد
00:05آره دوست داشت بیاد ولی نمیتونه
00:08ببین یه عالم آدم اینجا هست که دوست داره لطفا زود باش
00:12تازه وای ببین چکه که خوشگلی برات پختم
00:18همونیه که دوست داری این ستره رو بگیر و بخور
00:21یه عالمه جون
00:22تو که دوست داشتیم خواهد
00:24نمیخوام دیگه
00:30موسیقی
01:00بابا
01:01تولدت مبارک دخترم
01:08سرکنبولات
01:10که این راست
01:27یه لحظه تا
01:28بذار من باش حرف میزنم
01:31بابا این روز پولد منه
01:38ولی این که میه میخواستش
01:49خب یه ها چطوری کنی؟
01:51این طوری شده؟
01:52چی شد؟
01:55بچه از لباسه عجیب و غریب ترسید؟
01:57نه بابا اگه با لباسه فضانواردم قبولش نکنه
02:00ممکنه هیچ جوره سرکنبولاتو نخواد
02:02میگم که من برم پیششون چون سرکن
02:05پدری کردنشم چندن تعریفی نداره
02:07اینگه این مزخ رفت نگو بشیم سر جات بایست
02:10هدا جون
02:10ملوان تو قد نمیگرم میرم
02:16آی
02:20سرم
02:21کیراز
02:30اینجا چی کار میکنی؟
02:33دارم تشکر میکنم
02:34چرا تشکر میکنی؟
02:37شفه
02:38خدا کنه بابام یکی مثل سرکنبولات باشه
02:42چرا خاستی بابات یکی مثل سرکنبولات باشه؟
02:45خیلی عصب داری
02:47تو همه دار؟
02:53باشه خوک
02:55اصلا خنده دور نیست
02:56که عصب دارم
02:58بگذاریم بریم
03:01بریم داخلی کهیک بخوریم
03:03ببریم
03:07موسیقی
03:37اگه به خاطر جدایی پدر دختر دنبال مقصری اون پسر خودته
03:42امروز پسرم اومد و نشوند و دخترشو میخواد
03:45از این بود هیچی دیگه مثل قبل نمیشه آیفر
03:49سیفی
03:52دقیقا وقتشو سیفی رو صدا کنی سیفی
03:55سیفی فردو میریم برای یه اتاق نوه موبیل میخریم
03:59عالیه
03:59به نظر من یه چیزی بخریم که مهرجوی داشته باشه
04:04چون که اگه که ای راست خوشش نایمد دیتونین برگردونین
04:07راستی آیدن جون فکر نکنی انصاف ندارم
04:11تو هر وقت که بخوایی میتونین نوه تو ببینی
04:14ولی خب توی اتاق خودش باشه
04:17خب
04:18من این زنه رو خافش میکنم
04:20نه برای چیم کنم بکنیم آخه
04:22کمال
04:25انگار که من یه خوره دیر کردم
04:26کمال خیلی فوریه
04:28چطور میشه پرونده یه هزانتو باز کرد
04:30همین امروز باز کنیم همین الان
04:32تو حق نداری پرونده یه هزانت باز کنی
04:34سرکان باید باز کنه
04:36و این که مدارک رو پر کنه
04:37بقیه اشا سونه
04:38من یکم گشتم یه چیزهایی بخورم باید
04:40دلتون برا منم تنگ شده
04:42خیلی
04:42سرکان پس باید پرونده باز کنه
04:45خب
04:50یه لبه ببینم
04:52وقت کیک خوردنه
04:55خب دیگه وقتی که ایکه
05:01یکم یا این بر
05:03تولدت مبارک
05:10تولدت مبارک
05:13تولدت مبارک
05:15تولدت مبارک
05:18شما تو فوج کن
05:24آفرین
05:25یا اینجا فوج کن
05:27آفرین
05:29مبارک
05:30آفرین
05:32قبل فوج رو رسو کردیم
05:35رسو اون بود
05:36آی
05:38آی
05:42الان گریه می کنم
05:44خب پس هجیهاتو باز کنیم
05:47سرکان بولد
05:49برای من هدیه تولد چی گرفتی؟
05:51آفرین
05:53اینجوریه که کیرازم
05:55نتونستم هدیه تا رو بیارم
05:57چون که تو یه دستم بادکانک بود
05:59تو یه دستم کلاهم
06:01ولی نگران نباش
06:03فردای هدیه خیلی خوشگل برات میارم
06:07ببین
06:09اینجا کلی هدیه داریم
06:11یکی خوشگل برات میارم
06:13ببین
06:15اینجا کلی هدیه داریم
06:17یکی رو باز کنیم
06:19ممنونم
06:21اینم هدیه ی مامان بزرگت
06:23مامان بزرگم
06:25من مامان بزرگتم
06:27آخه مامان سرکانم
06:29مامان من مامان بزرگ دارم
06:31آره دخترم خیلی خوششانسی
06:33آمازه ترین مامان بزرگ دانیا
06:35ادا جون
06:37آره دخترم خیلی خوششانسی
06:39آمازه ترین مامان بزرگ دانیا
06:43ادا جون
06:45بفرمایی
06:47حالا که همه شیز روز شده
06:49میخوای کارا یه سبت احوال
06:51و تغییر شناس نمرم انجام بدیم؟
06:53از چه لحاظ؟
06:55از این لحاظ که دیگه باید جای اسم پدر بنویسن سرکان
06:59مامان حرف زنیم
07:01اگه به خود باشه
07:03به نظرم میخواد من سریع کارا یه اداریش شروع میکنم
07:11یه بوی عجیبی داره میاد
07:13از کجا؟
07:15از شما
07:17چه بوی؟
07:19بوی فریبکاری
07:25یالله مامان جون جشن تموم شد
07:27دیگه بریم خونمون
07:29یالله بیا
07:31چیه؟
07:34چرا خب؟
07:35جشن تموم شده
07:36دوتوشم تموم شد؟
07:37دوتوش تموم شد
07:39بیا بریم
07:40تموم شد؟
07:41من شما رو برسونم؟
07:43با ماشین دو تایید
07:45نگره نباش دیگه ماشین چهار نفره دارم
07:47نیازه نیست خودمون میریم
07:49بیا بریم
07:50ولی مامان هنوز آتاق اما به سرکنبولات نشون ندادم
07:54تازهه میخوام اکس سیاره هم هم نشونش بدم
07:58خب پس اون وقت سرکنبولات فردا میاد
08:02شاید با هم که یکم پختیم
08:04نه دوست دارم امشب بیاد
08:06لطفاً
08:07دل بچه رو به نظرم نشکنم
08:09من دیگه بچه نیستم
08:11من بزرگ شدم سرکنبولات
08:13سرکنبولات
08:14آه آره ببخشید که راز حق داری
08:17به نظرم دل خانم کچیدو رو روز تولدش نشکنیم
08:25بیای تو
08:28مامان
08:30چرا بهم نگفته بودی سرکنبولات بابای منه؟
08:34سوال خوبیه
08:36خب تو چرا نگفتی؟
08:38آه
08:40اینجوری شد که
08:44خب تو هیچوقت غیافه من رو ندیده بودی مگه نه؟
08:46برای همون به نظرم
08:48این برای ما یه فرصت بود
08:50یعنی بدون اینکه چیزی باشه
08:52همدیگه رو بشنسیم
08:54درک کنیم
08:56ببینیم
08:58اینا خیلی چیزای مهمیه
09:00دوتامون
09:02به توتفرنگی آلرژی داریم
09:04های آلیه
09:06پس بریم توتفرنگی بخوریم
09:08دوتامون بریم بیمارستان؟
09:10نه اصلا توتفرنگی نمیخوریم
09:12نه اصلا این کار نمی کنیم
09:14شوخی کردم
09:16شما چند سالتونه؟
09:20مله
09:22خب مگه نمیخوای اتاقتو نشون بدی؟
09:24تو داری اتاق منو ببینی؟
09:26معلومه؟
09:28بیا بریم نشونم
09:32اتاقت بالاست؟
09:34ها؟
09:36از اینجا
09:58موسیقی
10:06موسیقی
10:08موسیقی
10:18موسیقی
10:20موسیقی
10:30موسیقی
10:32موسیقی
10:34موسیقی
10:44موسیقی
10:46موسیقی
10:56موسیقی
10:58موسیقی
11:08موسیقی
11:10موسیقی
11:12موسیقی
11:14موسیقی
11:16موسیقی
11:18موسیقی
11:28موسیقی
11:30موسیقی
11:32موسیقی
11:42موسیقی
11:44موسیقی
11:46موسیقی
11:48موسیقی
12:18با یه پرانسس خیلی خوشگلی آشنا شده بود
12:21خیلی اونو دوستش داشت
12:24پرانسس هم
12:26خوشگلترین زن روی زمین
12:29بهترین آدم دنیا
12:32و خیلی مهربون بوده
12:35و عاشق هم دیگه میشن
12:37ولی
12:39وقتی زمان میگذره
12:42زمان میگذره پرانس
12:43پرانس ترسو
12:46ترسیده که یه زمانی
12:48عشق پرانسس
12:49نسبت بهش تموم بشه
12:51باشه به خاطر همین
12:52به گردش دور دنیا ادامه میده
12:54به فضام رفته
12:56آره به فضام رفته آره
12:58ولی نتونست پرانسس رو فراموش کنه
13:01یعنی همیشه به فکر پرانسس بوده
13:04به همین خاطر برگشته
13:05ولی وقتی با پرانسس روبرو شده بوده
13:08پرانسس خیلی ازش
13:10عصبانی بوده
13:11باش قرمی کنه
13:13پرانس فکر کرده فکر کرده فکر کرده
13:17که چی کارو میتونه بکنه
13:18چطوری میتونه دل پرانسس رو به دست بیاره
13:21و بعدش
13:22یه فکر خیلی خوبی به ذهنش میاد
13:25اونم این بوده که
13:27گفته که اگر من شروع به کار کردم
13:29با پرانسس بکنم
13:30اون موقع پرانسس منو دوست داره
13:32به درد نخونه
13:33چرا؟
13:35پرانس باید یه کار دیگه میکرد
13:39این طوری میگی
13:41باشه باشه آکه
13:43فکر میکنم
13:44باشه
13:45میشه صبح زود بیدارم کنی
13:51آره
13:53میشه با کمال مک
13:55قشنگ میشه
13:56پس چی کار میکنیم؟
13:57دهنتو مسواک میزنی
13:59لباسهای خوابتو میپوشی
14:00منم تو رو میخواب
14:01نیمیشه
14:02امروز روز بوبایه
14:05بوبا؟
14:06من
14:08اطراف بوبایی نمیبینم
14:11ذاتا خیلی زود نیست؟
14:13گفتم که زود میخوابم
14:15اون همیشه میاد
14:16همیشه میاد
14:18همیشه میاد
14:18فهمیدم
14:20چطور بود؟
14:29بد نبود
14:30ولی
14:32بوبا رو میخواد
14:35نمیدونم چی کار کنم
14:36کاری نمی کنی
14:38یعنی چی کاری نمی کنم؟
14:40خیلی چی کار میخوایی بکنی؟
14:42بوبا اومد
14:45ها چه خوب
14:46خوش مدید
14:53من مونم
14:54سرکان
14:57براک؟
15:00اومده بودم پیش کیراز
15:02ولی اگه زمان مناسبی نیست
15:04نیتونم بعدم بیارم
15:04نه با با اتفاقا کیراز هم
15:06منتظر تو بود
15:06گفت تو نیایی نمیخواه
15:08باشه
15:09خوب
15:20از نظر من
15:22دیگه به بوبا نیازی نیست
15:26چون که بابا
15:28بابا
15:29بابای کیراز
15:31اومده
15:31و دیگه نیازی به بوبا نداریم
15:33این که اون
15:34بوبای کیرازه
15:36و تو هم
15:36بابای کیرازی
15:38ایچ رفتی به هم نداری
15:40تو زندگی من دخالت نکن
15:41دخالت؟
15:43دخالت نکنم
15:44نگره نباش
15:45تو خیلی واضح منظورتو رسوندی
15:48که منو تو زندگیت نمیخوایی
15:50ولی خب میدونی
15:51اگه از من میپرسی
15:53من دیوونه بار دوست دارم
15:54ولی قرار هم نیست
15:55کاری کنم که شما نخواه
15:56حالیه
15:57سعی نکن منو با قضای شیک
15:59و سیبزمینیو اینو گول بسنی
16:01حتی که سیبزمینیو رو خوام
16:03خوامم بخوری بر نمیگردن
16:04من مشکلی ندارم
16:07ولی میدونی من چی میخوام
16:09میخوام حالا که یه شانسی دارم
16:11دخترم دوستم داشته باشه
16:14همین
16:15معلومه که باید این طوری باشه
16:17خوبه
16:17خوبه
16:18خوبه پس
16:22پس
16:22من شب رو رو کانپه میخوام
16:24به چه مناسبتی برو خونه
16:26برگردم استانبول
16:27آره برو استانبول
16:29دیوونه شدی
16:30به من چه
16:30یعنی دخترمون قدر به من کشیده
16:32که به احتمال زیاد 99 درصد به من رفته
16:34برای همینم صبح ساعت پنج بیدار میشه
16:37چی کار کنم؟
16:38ساعت سه نسو شد بیا؟
16:39به من چه
16:40اصلا برو هتل بمون
16:45دا نمیتونی با من این کار با کنیم
16:47هممون میدونیم دنیس خانم هدفش چیه
16:49خدا حافظ سر کن
16:51خیلی خوب
16:53خیلی خوبه تا
16:55انگین
17:08انگین هر چه زودتر باید برام کلاس پدر شدن جور کنیم
17:13آره انگین پدری
17:14ها
17:16گداش برگه چیه این گده چلی؟
17:17نمیتونی سیات برده کلاس تو تشکیل بدی؟
17:19نه خیلی نمیشه چون کسایی هستن که از من تنتر حرکت میکنم
17:22برای همین باید مشبرستم
17:23دبینم مزروی چیه کیو میگی؟
17:24بوبا بوبا نمیدونم از این ها این کیه
17:27این مزخرفه هست
17:28میاد میره
17:29خب چی کار کرده؟
17:30چی کار کرده؟
17:32چی میدونم یه سری عادتها داره با دخترم آره
17:35یعنی دختر منو
17:36اون بوبا دوبا
17:38هر شد اون میخواه بوده
17:41کسافت
17:42آره
17:42خیلی خواب بیریم برای خدماتش را به امروز تشکر میکنیم و بعدش
17:45میفرستیمش بره دنباله نخواه
17:47چه ولی خب من خیلی مطمئن نیستم آمادیگه پدر خوب شدن رو ندارم
17:51چون که من په پدرم ندارم
17:52خب از این نصر خیلی خوششنسی چونه؟
17:54رفیکیت متخصص پدریه و هر چیزی که میدونم و بهت میگم دادش
17:58اگه آماده ای شروع بکنیم
18:00ببینده داشت پدر بودن یه چیز قریزیه
18:02ماشه؟
18:02یعنی لحظی که بقلش میکنی احساس پدر شدن و حس میکنی
18:06ولی خب محصولیت بسرگی در انتظارید
18:09این که بچهات خوب خبیده یا آب دماقش میاد
18:12یا که قطاشو خورده یا شما که بره دنسی باید همراهشم بریم
18:15آه
18:16ها تخزیه
18:18تخزیه یکی از مهمترین مسایی
18:20یکی سبزیجاد نمیخوره یکی هم عاشق سبزیجاده
18:23مثلا جهن مثل باباش عاشق گوشته
18:26مثلا کنار گوش سبزیجاده مثل کدو و کنگرفرنگی و کلمبروکلی رو تف میدم
18:30و میذارم تو بشتگاه بشه با اشتاگی سیادی هم میخوره
18:33انگین مشکل من این است
18:34بچه ها عاشق شیرینی هستنده داشت
18:36ولی خب نباگید چیز دایی که شکرطوشه رو بهشون بدی
18:38میتونی سریع پرویه خورما براشون درست کنی و بدی بخوری
18:41تو اصلا منو نمیفهمی
18:46منجرامو نفهمیدی ولی خب مشکل از تو نیست
18:48من اشتباه کردم که اومدم پیش تو
18:51آه گرفتم اعتمانم پرویه خورما برات سخت بودن
18:53داداش
18:54یه چیز دیگه بتمیکن
18:55تو رسمند دیوونه شدی
18:56ببین داداش میتونم ترسی تایگه
18:58یه شیرنی گلو بیگه آری بتو
19:00آه داداش فلم کن تا رو خدا چی داری میگی؟
19:02داداش این شیرنی خیلی مفیده
19:04سرکا
19:04من اشتباه کردم اصلا نمید میوادم پیش تو
19:07ولی خب این چیز رو برای یه تغسیگه بچه مهم
Be the first to comment
Add your comment

Recommended