ازدواج اجباری در بلژیک، زنانی که سکوت خود را شکسته اند

  • 8 years ago
ازدواج اجباری یکی از مصادیق خشونتهای جنسی و تضییع حقوق انسانی به حساب می آید. این پدیده منحصر به کشور خاصی از جهان نیست و ممکن است در هر جایی رخ دهد. بلژیک یکی از معدود کشورهای اروپایی است که ازدواج اجباری در آن جرم به حساب می آید. آمار و ارقام دقیقی درباره موارد ازدواج اجباری در این کشور در درست نیست، چون بسیاری از این زنان و دختران، از روی ترس به مراجع قانونی شکایت نمی کنند. والری گوریا، خبرنگار یورونیوز گزارشی در این باره تهیه کرده است.

۱۱اکتبر (۲۰ مهرماه) روز جهانی دختر بود. طبق گزارشی که سازمان جهانی مبارزه با ازدواج اجباری دختران منتشر کرده است، بیش از ۷۰۰ میلیون زن در سراسر جهان پیش از ۱۸ سالگی مجبور به ازدواج شده اند. طبق این گزارش همچنین یک سوم دختران در کشورهای در حال توسعه ازدواج اجباری کرده اند.

Comment pouvez-vous aider à en finir avec le mariage d’enfants ? D’abord, sachez les faits. https://t.co/iNYfHC1ehe #journéedelafille pic.twitter.com/voSiMjUtZo— ONU Femmes (@ONUFemmes) October 11, 2016

ازدواج اجباری زنان و دختران در هر کشوری ممکن است رخ بدهد. سازمان خیریه «صندوق نجات کودکان» (Save The Children) همزمان با روز جهانی دختر آمار تکان دهنده ای را در این باره منتشر کرده است: “در جهان در هر هفت ثانیه، یک دختر زیر ۱۵ سال بطور ناخواسته مجبور به ازدواج می شود.“http://fa.euronews.com/2016/10/11/the-heartbreaking-reality-of-child-marriage

بلژیک یکی از معدود کشورهای اروپایی است که در آن ازدواج اجباری زنان و دختران جرم به حساب می آید.

تعداد کمی از قربانیان سکوت خود را می شکنند

شیمن اهل جمهوری توگو است ورقیه هم اهل گینه است. آنها در بلژیک با هم آشنا شده اند. هر دو آنها از کشورهایشان به خاطر ازدواج اجباری فرار کرده و به بلژیک پناهنده شده اند.

با درخواست پناهندگی رقیه به تازگی موافقت شده است. او می گوید: «پس از فوت پدرم، من را به عقد دوستش درآوردند. مرد بسیار پولداری که که کارش خرید و فروش الماس بود. در واقع من را به این مرد فروختند. من سومین همسرش بودم. وقتی بچه بودم، یک بار مرا ختنه کرده بودند. یک بار دیگر هم وقتی ۱۲ سال داشتم. این مرد از من خواست که برای بار سوم هم این کار را انجام بدهم. به او گفتم: “نه! چون الان می دانم چه پیامدهای منفی ای برای من دارد”. او مرا کتک می زد و حتی برای اینکه با او بخوابم شکنجه ام می کرد، چون من نمی خواستم با او بخوابم. همیشه مرا می زد. در کشورم، جانم در خطر بود زیرا از دستورهای خانواده ام اطاعت نکرده بودم.»

شیمن می گوید: «من یک پسر دارم که دو سال و سه ماه دارد. برای من سخت است که به کشورم برگردم. چون پدر بچه می خواهد، پسرم را از من بگیرد و من نمی خواهم. زندگی بچه ام در توگو در خطر است. این مرد بعد از اینکه به من تجاوز کرد، می خواست به زور با من ازدواج کند.»

این دو زن با حاضر شدن جلوی دوربین در اینجا هم زندگی شان را به خطر انداخته اند، چون هویتشان فاش شده است. آنها اینکار را انجام داده اند تا به اعمالی پایان بدهند که خودشان قربانی آن بوده اند.

شیمن و رقیه در نمایشی که به مناسبت سمیناری درباره ازدواج اجباری در شهر لی یژ به روی صحنه رفت، بازی کرده اند.

ترس، یکی از موانع شکایت کردن قربانیان ازدواج اجباری

لیلا سلیمانی، مسئول هماهنگ کننده برنامه ای است که در این شهر درباره ازدواج اجباری و خشونتهای ناموسی وجود دارد. او می گوید که ریشه کن کردن این پدیده ها کار دشواری است.

صفحه فیس

Recommended