Sohrab Sepehri poem ' دود مي خيزد هنوز از خلوتم '

  • 13 years ago
♪♫ by Master MohammadReza Aligholi
' So Far, So Close ' V.
موسیقی متن ♪♫ ؛ استاد محمد رضا علیقلی
خیلی‌ دور ، خیلی‌ نزدیک
Sohrab Sepehri poem : ' Dood Mikhizad '
شعری از سهراب سپهری
.
: دود ميخيزد

دود مي خيزد ز خلوتگاه من
كس خبر كي يابد از ويرانه ام ؟
با درون سوخته دارم سخن.
كي به پايان مي رسد افسانه ام ؟

دست از دامان شب برداشتم
تا بياويزم به گيسوي سحر
خويش را از ساحل افكندم در آب
ليك از ژرفاي دريا بي خبر

بر تن ديوارها طرح شكست
كس دگر رنگي در اين سامان نديد
چشم ميدوزد خيال روز و شب
از درون دل به تصوير اميد

تا بدين منزل نهادم پاي را
از دراي كاروان بگسسته ام
گرچه مي سوزم از اين آتش به جان
ليك بر اين سوختن دل بسته ام

تيرگي پا مي كشد از بام ها
صبح مي خندد به راه شهر من
دود مي خيزد هنوز از خلوتم
" با درون سوخته دارم سخن