- 2 days ago
خلاصه قسمت 88 عشق مشروط
این جمله سرکان شوک بزرگی برای همه به خصوص برای ادا بوده است، ادا که ماه ها عشق خود را نگه داشته، در مقابل این اتفاق در تصمیم خود تجدید نظر می کند. در این روزهایی که ادا به بیشترین حمایت نیاز دارد، دنیز دوباره در کنار او خواهد بود، در حالی که سرکان سعی می کند اتفاقی را که در سالی که به یاد نمی آورد را بفهمد، او شروع به تعجب در مورد ادا نیز می کند.
آیفر و الکس در توضیح رابطه خود مردد هستند.
آمدن سلین نه تنها ادا را ناراحت کرد، بلکه سرن را نیز ناراحت کرد. ملو تمام تلاش خود را می کند تا از دوستانش حمایت کند، اما شرایطی پیش می آید که این تلاش ناکافی خواهد بود، در نتیجه همه این اتفاقات، رابطه ادا نه تنها با سرکان بلکه با دوستانش نیز در معرض آزمون جدی قرار خواهد گرفت.
ادا که تمام امیدهایش به زندگی را به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات مواجه می شود که بورس
تحصیلی اش را برای ادامه تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه تظاهر به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند.
اگرچه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.
سریال، در بازیگران; علاوه بر Kerem Bürsin و Hande Erçel، در این سریال نام های موفق بسیاری مانند نسلیهان یلدان، اوریم دوغان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولسینلی اوغلو، علیجان آیتکین، سارپ بوزکورت و سینان آلبایراک حضور دارند. .
این جمله سرکان شوک بزرگی برای همه به خصوص برای ادا بوده است، ادا که ماه ها عشق خود را نگه داشته، در مقابل این اتفاق در تصمیم خود تجدید نظر می کند. در این روزهایی که ادا به بیشترین حمایت نیاز دارد، دنیز دوباره در کنار او خواهد بود، در حالی که سرکان سعی می کند اتفاقی را که در سالی که به یاد نمی آورد را بفهمد، او شروع به تعجب در مورد ادا نیز می کند.
آیفر و الکس در توضیح رابطه خود مردد هستند.
آمدن سلین نه تنها ادا را ناراحت کرد، بلکه سرن را نیز ناراحت کرد. ملو تمام تلاش خود را می کند تا از دوستانش حمایت کند، اما شرایطی پیش می آید که این تلاش ناکافی خواهد بود، در نتیجه همه این اتفاقات، رابطه ادا نه تنها با سرکان بلکه با دوستانش نیز در معرض آزمون جدی قرار خواهد گرفت.
ادا که تمام امیدهایش به زندگی را به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات مواجه می شود که بورس
تحصیلی اش را برای ادامه تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه تظاهر به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند.
اگرچه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.
سریال، در بازیگران; علاوه بر Kerem Bürsin و Hande Erçel، در این سریال نام های موفق بسیاری مانند نسلیهان یلدان، اوریم دوغان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولسینلی اوغلو، علیجان آیتکین، سارپ بوزکورت و سینان آلبایراک حضور دارند. .
Category
🎥
Short filmTranscript
00:30بعضیاتون رو به خاطر میارم و بعضیاتون رو هم به خاطر نمیارم
00:37به خاطر همین یکم فکرم مشغوله
00:39برای پایان دادن به این وضعیت یه چیزی رو میخوام باتون درمیون بذارم
00:44یعنی تنها چیزی که ازش مطمئنم چیزه
00:49سلینه
00:55سلین با من ازواج میکنی
01:01بله عزیزم البته که بله
01:22باشه دخترا دیگه تموم شد
01:43تموم شد
01:44حالا که منو فراموش کرده و یادش نمیاد
01:47منم دیگه سرکانو از زندگیم حضب میکنم
01:49میدونی ادا
01:50شوهر خوهرم بلاخره یه روز تو رو یادش میاد
01:53نگران نباش
01:54تازه فراموش کردن سرکان انقدر رسونه که ابتو
01:57چیکار کنم؟
01:58مجبورم
01:59باشه مجبوری درست ولی همچین عشق بزرگیو چطوری میخوایی
02:02رو فراموش کنی؟
02:04این چیزی نیست که من بتونم به خاطرش بچنگم
02:06نمیتونم به چنگم
02:07ببینین فراموش هم کرده یادش نمیاد
02:09چیکار کنم خوب؟
02:11اگه اون فراموش کرده منم میکنم
02:13حالا میبینی سرکان بولاد
02:14همونطور که منو فراموش کردی منم فراموشت میکنم
02:17همه بچه ها که قبل از من اینجا؟
02:22سیمیت میخورید بچه ها؟
02:24وای محلومه که میخورم ادب سراخ شد
02:27چیکار داری میکنی مامان؟
02:31تا رو خدا اینا چیه نا؟
02:33صوب زود رفتی
02:34خب میخواستم برای صوبونه صداد کنم
02:36یه ها دیدم نیستی
02:37نبودم چون که کار داشتم مامان
02:39برای همین اول صبح شدام اومدم شرکت
02:41چون که کار دارم
02:43ولی صوبونه مهمترین وعده ای روزه
02:45نباید ترکش کرد
02:47سیفی
02:48چیه؟ انگار وقتی کوشیک بودین دوستش تشین
02:57آیدان خانم گفتن با دستای خودم درست کردن
02:59میخواییم حافظت و با تحریک کردن برگردینی
03:03یعنی داری ازم میپرسی که عملت خندان رو یادم میاد یا نه؟
03:06بامان
03:08این یک سال اخیر رو یادم نمیاد
03:10بچهگی هم نوجوونی هم چی دوست دارم چی ندارم
03:13اینا رو همه رو خوب یادم
03:14ولی اگه قدیمی ترین خاطراتت رو تحریک کنیم
03:17حافظه الانت برمیگرده
03:19این رو یه جای خونده بودم
03:20راستش ما با سرکان یه صبحانه خوب خورده بودیم
03:25یه بیکر جدید باز شده ازش کروسان خریدیم
03:29شبیه اونایی که تو کافه توی بلژیک خورده بودیم
03:32مگه نه عشقه
03:32آره من کروسانو میخورم
03:35و تو هم ساندویج پسولو
03:37افل صبحیم
03:38بله
03:39حافظه آدمیزاد عجیبه خوب
03:42نمیدونه کنوم خاطراتو انتخاب کنه
03:44خوب در هرها زهن آدمیزاد
03:46مطمه ترین ها رو حفظ میکنه
03:48خوب باشه
03:50ما دیگه میتونیم بریم سرکارمو
03:52البته ببندرشو
03:55ممنونم
03:56خودم میخورم
04:00قلب فرموش نمی کنه
04:05نه فرموش نمی کنه
04:07مثلا فریدم نتونسته هنوز تو رو فرموش کنه
04:11نظر تو چیه دنیز
04:13خوب درسته فرموش کردن سخته
04:15ولی غیر ممکنم نیست
04:17ببین به نظر من
04:19زمانی که ایکی رو از ذهنت حذف کنی
04:21اگه بتونی جاشو پر کنی
04:23آره اون موقع میتونی راحت فرموشش کنی
04:26ذهن فرموش میکنه
04:28ولی قلب نه
04:29تو چی داری میگی هنوز
04:31اون منو از ذهنش پاک کرده
04:33از قلبش پاک کرده
04:34اون منو فرموش کرده
04:35من نمیتونم
04:36میبینین همچین فرموش میکنم
04:38که دهنه همتون باز بمونه
04:40اه ادا
04:41کجا داری میری وایسا
04:43چی کار میخوای بکنی
04:45حالا میبینی ملو
04:46منظورت چیه به خدا داری منو میترسونی
04:48نه ترد خب تو هم بیا
04:50خدافز
04:51باشه منم میام
04:53وایسا خب کجا رفتی
04:55گرچه برگرستم
04:58ولی به گرده ایش کدومتون نمیتونم پرستم
05:00ایفر
05:06ادا چطوره؟
05:07متحجه
05:08ناراحت
05:09دل شکسته
05:11منم ناراحتم نشد به کسی بگیم
05:14آره
05:14حالا همه چیز سخت ترم شده
05:17چجوری به ادا بگم حالا
05:19نمیتونم این کار رو بکنم آخه
05:20نمیتونم
05:22اشغم
05:23ادا تارو
05:26چطور میگید شما
05:27برادر تاته
05:29تاته نه زاده
05:32حالا
05:33یه برادر زاده همیشه دوست داره
05:35اموش خوشبخت باشه
05:37ادا نمیخواد؟
05:38البته که ادا خوشبختیه منو میخواد
05:40مگه میشه نخواد؟
05:41درسته میخواد
05:43موضوع اشغمون رو به ادا بگو
05:45اونم خوشبخت بشه به خاطر تو
05:47آخه حالا چطوری بهش بگم
05:50الکس
05:50به هر حال اون به نوعی
05:52الان دوست بسرشو از دست داده
05:54ولی اشغ هنوز وجود داره
05:57ببینین اشغ ما وجود داره
06:00شاید این اشغ برای ادا امیدوار کننده باشه
06:03اشغ تموم نشده
06:04و تموم نمیشه
06:06یعنی تو میگی ادا اگه اینو بفهمه
06:08براش مایه یه امید و خوشحالی میشه؟
06:11البته که آره
06:12اما خوشحال
06:13برادر زاده خوشحال
06:15برادر زاده امیدوار میشه و باور میکنه
06:18که خوشبختی ممکنه
06:20فلسفه یه ایتالیایی
06:23چه فلسفه یه ایتالیایی قشنگی
06:25باشه دیگه چی کار کنم
06:27با کلمات مناسب میگم
06:29اوه ولی
06:31الیکس حالش خیلی بده
06:33خیلی ناراحتم براش
06:35نمیدونم چی کار باید بخونم
06:37قلبم تیکه تیکه میشه به خدا
06:39میدونم برادر همیتی نداره ولی
06:58بعد اتفاقاته بی شب دیگه اینو دفتم نمی کنم
07:01یه چیز دیگه هم هست
07:12چند روزی اینجا نمیام
07:14کجا میخوایی بری
07:21من شریک این شرکتم
07:25کارمند تو نیستم
07:27یعنی حق دارم هر وقت که بخوام برم مسافرت
07:31درک میکنم
07:33فقط پروژه های ناتموم داریم
07:36و دو روز بعد معارفه داریم
07:38برای همین نمیتونی بدون انجام مسئولیت
07:40سرکان همون جوری که گفتم شریکتم
07:42نکارمندت
07:44و خب این که وقتی شریک من نبود
07:49من به وظیفم عمل گردم
07:50از این به بعدش با خودته
07:52تو رسیدگی کن
07:53به هر حال نیازی به کشت و دن نیست
07:55یکم کار دارم حلش میکنم میرم
07:57در واقع من
08:01در باره زمانی که نبودم
08:03بعضی سوالها رو نوت برداشتم
08:05که باید ازت بپرسم
08:06چقدر زیاد در باره کارهی که کردم
08:10سوال جمع کردی
08:11آره امروز صبح به چند تا پروژه
08:17مماری منظرت نگاه کردم
08:19بد نیستی استعداد داری
08:21در زم در باره کارهای اواخر
08:28چون
08:28خیلی چیزها رو نمیدونم
08:30باید منو آگاه سازی کنی
08:32به خاطر همین
08:33نمیتونی بری بیرون
08:35نمیتونی بری
08:36چیکار کنم؟
08:38اینچا بمونم
08:40آگاهت کنم
08:41منظورتی نه؟
08:41آره
08:42به نظر من تو تنهایی میتونی حلش کنیم
08:46بعدش هم تنها نیستی
08:49سلینم هستونم کمکت میکنم
08:51درکت میکنم
08:53ممکنه بعد از اتفاقات دیشب
08:55یکم نراحت شده باشی
08:57که اینطور
08:57خیلی حجیبه
09:01ادا نمیدونم اینو چند بار باید بهت بگم
09:05ولی
09:05سعی کنی که منو درکانی
09:07من واقعا یادم نمیاد
09:09یک سال اخیر
09:10چه اتفاقی افتاده
09:11اگه حالت اینجوری خوشه من مشکلی ندارم
09:15نم ببین این کار رو عمدی نمی کنم
09:17دروخ هم نمیگم
09:18نه تو رو نه اتفاقات رو به خاطر نمیارم
09:20مشکلی نیست
09:22فقط یه چیزی یادم میاد
09:24که بهش تکیه دادم
09:26اونم سلینه
09:27باشه سرکان پس تو به تکیه دادن به سلین ادامه بده
09:30ولی من اینو بهت بگم
09:31سلین اون شخصی که به یادمیاری نیست
09:33من الان برای خودم یه قهفه میگیرم
09:38و وقتیم برگشتم آروم و ساکت اینجا کار میکنم
09:41موسیقی
09:53موسیقی
09:55موسیقی
09:57خیلی خوب و ازت این روزا چطوره؟
10:13رابطت با فرید چطور پیش میره؟
10:15یکم پیچی دسته نیست
10:17برگشتن سلین
10:18یکم آرام شما رو به همزد طبیعتم
10:21برگشتن سلین؟
10:22سلین با سرکان رابطه داره
10:24و تا جایی که منم میدونم قراره ازدواج کنن
10:26همینطوره ولی...
10:28متوجه نشدم
10:29منظورت اینه نتونسته فراموشش کنه؟
10:32فراموش کردن عشقای سابق یکم سخت میشه
10:36و این که هنوز نمیدونم
10:38فرید آدم مناسبی برای من هست یا نه؟
10:41چرا اینجوری فکر میکنی؟
10:43آره درسته فکرمو درگیر کرد
10:44این روزا فکر کدوممون درگیر نیست داخل
10:47میدونی تو زندگی همه پیش میاد
10:50فکر تو هم درگیره؟
10:53خب
10:54فکر من
10:56پیش اداست
11:04به نظرت ادا میتونه سرکانو فراموش کنه؟
11:09اگه واقعا از سمیمه قلب بخواد آره میتونه فراموشش کنه
11:14ولی واقعا باید بخواد
11:15تو تونستی فراموش کنی؟
11:18متوجه منظورت نشدم
11:22من فهمیدم
11:27الان من برم بعد دوباره میام باشه برم کار کنم
11:32جرم
11:33سبر کن جرم
11:35میبینم ات نیست
11:37میبینم ات ولی
11:38من دوست ندارم دیگه به گذشته فکر کنی
11:51چیزای مهمتری برای فکر کردن داریم
11:54مثلا چی؟
11:56مثلا آمادگیمون برای عروسی
11:58آره
12:00به نظرم هنوز نیازی به اینقدر عجل کردن نداریم
12:06چرا عشقم؟
12:08در جلسه این متباتی چند روز پیش اتفاقاتی که افتاد رو دیدم
12:12یعنی مردم هنوز فکر میکنن با ادا در رو بتن
12:15حق داری عزیزم
12:18هر جور که تو بخوای
12:19نمیخوام به متبات بیشتر از این آتو بدم
12:22باشه
12:24هر جور تو بخوای
12:26خوبه
12:26برحال دیگه همش کنار همین
12:29اگه نه
12:31همینطوره
12:34حق داری
12:36من برم اتاقم
12:39باشه
12:40یه سری ایده برای مرسم معارفه فرست دادن اونا رو کنترول کنم
12:44باشه منم یکم دیگه ملاقات دارم
12:46باشه
12:46چی کار کردی؟
13:08انگوشت رو دادم ملو
13:09تدقل حال تو خوب کرد
13:13اصلا خوب نکرد
13:15دفترها چی شده؟
13:18من باز چی رو از دست دادم
13:19من بهت زنگ میزنم حرف میزنیم
13:32باشه
13:34انگین
13:37هنوزم نظرت در مورد بچه همونه؟
13:41مگه بچه چیزیه که هر موقع خواستی بیاد
13:44بعدشم مگه ما تازه ازدواج نکردیم
13:47تازه ازدواج کردیم دیگه
13:48هنوز به زندگی دو نفرمون عادت نکردیم
13:51باید برنامه بریزیم
13:52برنامه داشته باشیم
13:53ما همچین کاری کردیم نه؟
13:54خوب آخه همیشه که نمیشه
13:56با برنامه زندگی کرده اسیسم
13:58بسیم اختر طور که پیش میاد
13:59باید زندگی کرده
14:01منم نمیتونم مثل تو هرجور که پیش بیاد زندگی کنم
14:03داریم از موجودی حرف میزنیم که کاملا وابسته به ماست
14:07خب گربن وابسته ماست
14:09اسیسم پس میخواستی اون به کی وابسته باشه
14:10ولی تو نو دوستش ده
14:11گربه و بچه مثل همه؟
14:13ای خدا
14:14برو فکر کن ببینم مسئولیت پذیری پدرانه داری یا نه؟
14:18گربه گربه هست بچه هم بچه
14:20این الان چه ربطی داره خواب
14:27من آدمه مسئولیت پذیریم
14:30این الان مسئولیت چی بود؟
14:40آقا سرکان
14:41لیلا
14:42آقا سمد اومدن
14:43آه سمد
14:44خوش اومدین ببخشید شما رو کشیدم اینجا
14:47خواهش میکنم
14:48آقا سرکان خواسته یه دیگه ای داری؟
14:50آه نه لیلا ممنونم
14:52قربه طبق خواسته ها
Be the first to comment