Skip to playerSkip to main content
  • 6 days ago
عشق مشروط

ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.

بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلی‌اوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آل‌بایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متک‌اوعلو و مایا باشول.
Transcript
00:00ترجمة نانسي قنقر
00:30ترجمة نانسي قنقر
01:00ترجمة نانسي قنقر
01:29ترجمة نانسي قنقر
01:59ترجمة نانسي قنقر
02:01ترجمة نانسي قنقر
02:03ترجمة نانسي قنقر
02:05ترجمة نانسي قنقر
02:07ترجمة نانسي قنقر
02:09ترجمة نانسي
02:11ترجمة نانسي
02:13ترجمة نانسي
02:43ترجمة نانسي قنقر
02:45اه روحيه میگیرم
02:47وقتی شما نیستید یا آدم دیگه میشم
02:51آره آره خبر رو شنیدم
02:53مثلا از شما انتظار همچین چیزی رو نداشتم
02:55اه لطفا
02:56چون همه رو از کار اخراج کردم اینجوری میگید
02:59یا چون ادا رو اخراج کردم بدو بدو اومدیم
03:03یعنی چی؟
03:06ببینید پاشیه نمیرم
03:08ادا واقعا دوست دختر سابقتونه
03:11یا درسترش اینه که میارهای زیبایی شما چیه؟
03:16دنیس خانم الان داریم در مورد چی صحبت میکنیم
03:19بهتون یه نصیحت میکنم
03:21من پشت شوهر داشتم
03:23و هیچ کدومشونو نمیبینم
03:26چرا؟
03:28چون که دوست بسر قبلی نمیتونه دوست بسر بعدی باشه
03:31خوبه ولی دنیس خانم
03:35به شما ربطی نداره
03:38آی برای اینکه من ناراحت داشم اینجوری میگید
03:40مگه نه آره به من چه؟
03:43باشه پس
03:44پروژه کنسل نشه
03:47هیچ کس رو اخراج نمی کنید
03:49و هرکسی سر کارش میمونه
03:51و منم پروژه رو مدیریت میکنم
03:52آی آلیه زید جشن بگیریم
03:55نه نه نه نه جشن نگیریم
03:57من کار دارم
03:57ولی فعلا اینجای دیگه
04:00خب یه جشن خواستری بگیریم
04:02آره شاید
04:08های
04:13های
04:15پس بلاخره اومدین
04:17کل روزو که نمیتینست فرار کنید
04:19خانم محترم
04:20چی باید فرار کنم ها؟
04:22نبخشی؟
04:23آه
04:23البته که از سرست فرار میکنی
04:26البته که باید بترسی
04:27خیلی بله ها قراره سرتون بیارم
04:30ببین آیدان خانم
04:32هرکی ازتون بترسه
04:33امیدوارم این خودتون بشه
04:35آه اینو ببین سیفی هم گناهکاره هم زبون اشترازه
04:39حسله ای تو رو ندارم نبه هم کجا؟
04:41از کجا معلوم که نبهی توهه
04:43ای خواهی کامل با تک تک جزئیات بگم که چطور نبهی منه میخوای؟
04:49اینو ببین چقدر بیتربیتی؟
04:51این چه دعواییه؟
04:52متوجه این داریم سر چی دعوا میکنی؟
04:55یعنی...
04:56سیفی نگاه کن ببین چقدر حصیل کپیه ماما بزرگیش
05:02چش داریم میبینیم دیگه چران نگه
05:04آه ماما نزن کن بلا تو چرا آمد؟
05:07آمدم تو رو ببینم عزیزم
05:09اه که ایراز جون چون قول داده بودم برای دوتا بستنی بخرم
05:16بیا بریم بخریم بیا
05:17آره بستنی
05:20اولین باره بچه لباس تمیز پوشیده دست و صورتش شسته شده
05:25چه تو پرت نگو؟
05:26اون همیشه این گل تمیزه
05:28چه گولی؟
05:28بچه کفشم نمیپوشید همین جیری برای خودش میچرخید
05:32بچه هست دیگه ایر تو این تابسون چیزش نمیشکید
05:35ساکیت چه سیفی
05:36چون ما الان فهمیدیم لباس خوب تنش میکنن تا از دستش ندن
05:40ما گول این حرفانو نمیخونم
05:41چه گولی؟
05:43اخ شما چیه حقی به این بچه داریم؟
05:45بگو ببینم
05:45آه
05:46آه
05:47آه
05:47آه همه جوه عزیزم
05:48میشه فردا برای تولدم کیف بستنی درست کنی؟
05:53مگه میشه تو چیزی بخوای و من درست نکنم
05:56علیف بدات بشم
05:57کهی راست؟ کهی راست؟
05:59منم برایت کیک میپزم باشید
06:01نه خندون منو
06:02آخه تو از کیک درست که ازن نتونه من میخورم
06:05میگم بهترین و بزرگترینشو برایت بپزن عزیزم
06:10حتی اگه بخوایی برایت جشن تولدم میگیریم؟
06:14آه نه باسه چی؟
06:15ما خودمون جشن تولد میگیریم
06:17مگه نه از خواهد؟
06:18نه من بهترین جشنو میگیریم
06:20بهتر جشن خیلی بهتری
06:22آه
06:22آه
06:23آره
06:25عزیزده نه؟
06:25نیتونم بهتر میشه یا نه؟
06:27یلنه عزیزم برو بستنی تو بخورم
06:29ببین منو آیدام بلات
06:32نمیذارم جشن تولد بگیرم
06:35آه
06:36ببینیم
06:36این گو یا این میدون
06:38منم میدونو برای شما خالی نمی کنم
06:40آی فرخانو
06:41نشونت میدم جشن تولد یعنیشی
06:43دوره بلاته شروع شده
06:44آه برو بابا
06:45برو بابا
06:46اینو ببین
06:47یه مشکلی در مورد کار پیش اومده بود
06:52گست رو تفاهم
06:53اومدم حلش کنم
06:56اگه
06:57که اینجار
06:58اگه میخوایی من یکم کار دارم
07:01بعدش
07:01بعدش با هم پروژه رو مرور کنیم
07:04باشه
07:05پروژه
07:08رو پروژه کار میکنیم
07:12اینگر هیچ مشکلی نداریم
07:13نه هیچی نشده
07:15با هم رو پروژه کار میکنیم
07:17متفجه نشدم
07:18کنسلش کنیم
07:21پروژه رو
07:22اگه از پروژه منظورت بچه مشترک ما نیست
07:26آره کنسلش کنیم
07:27امروز صبح
07:33گفتم یکم زمان نیاز دارم
07:37صبح
07:38باشه
07:42باشه هرچقدر که دلت میخواد فکر کن
07:45ولی قبل از این که تصمیم بگیریم
07:48جایی که من دخترم هستیم نیاز سر کن
07:51باشه
07:54میخوایی حرف بزنیم؟
07:56ناره حرف بزنیم
07:57باشه حرف بزنیم
07:58بیان
07:59تو ساحل حرف میزنیم
08:02نه خیلیم
08:09بچه پیش شما نابود میشه
08:11مامان بزرگش به بهتر نف بزرگش میکنه
08:14پسارت از این خبر داره؟
08:17من که بابا این اطراف نمیبینم
08:19ای بابا
08:20واقعا بست دیگه
08:21چند ساعت دارین دوا میکنیم
08:22خسته شدیم
08:23نشستیم
08:23بازم دارین ادامه میدیم
08:24ما رو احمق فرد کردن
08:26دارن زیاده رویم میکنن
08:28سلام
08:31خیلی وقت بود که اینجوری قشنگ حرف نزده بودیم
08:35خیلی خوب شد
08:37حیده کردن همچین آدمهایی با شخصیتی سخته عزیزم
08:41بلاخره دوستای قدیمی حرفای آدمها بیتر میفهمن
08:45سالایی که هزم دوست دیدی
08:46از دماغت در میارم
08:48آها
08:48خواهش میکنم
08:49موضوعای قدیمی رو باز نکنی
08:51چه لزومی داره؟
08:52جوری ادار رو ناراحت کردین که دختره نتونست به خودش بیاد
08:55اجازه نمیدم که ای رازم ناراحت کردن
08:58ما این دوست قدیم
09:00داری خاطراتی خوشی داشتیم
09:02چه چیزایی برای گفتن دارین
09:04ساعت هاست دارین در بارش حرف بیزنین
09:06تموم هم نمیشه
09:07جم شده بود تا اینجامون رسیده بود عزیزم
09:10خب بلاخره دوستای قدیمی همین
09:14حالا ببین نشونتون میدم
09:17واقعا دیگه داد میزنه ما میگم کمک
09:18بسه دیگه دختری میشنبه خوب
09:21های بشنبه خوب
09:22برای ایچی بد واقعیتو از نبم پنهان کن
09:24به نظرم باید بذارید
09:26مامان و بابا شسمین بگیرن
09:28شما دخالت نکنید
09:29ایمه لو جواب کاملا معلومه دیگه
09:32خب اگه نمیدونی نمیدونیم
09:34میدونی دیگه
09:34اصلا معلومی
09:36بخواه متحبیل بگیر
09:37خب دیگه شما بهتره به دعباتون ادامه بدین
09:42اونا هم حرف زدن رو شروع میکنه
09:44باباش سرکان بولات داره
09:45میاد دخترشو بگیره و ببره
09:47دوران بولات ها شروع میشه
09:50منگوشتو بگیرم
09:51دوران بولات
09:52شما دوران ها یه دیزارو ندیدین که
09:55ادا
10:07من آماده که پدر شدن نیستم
10:12گفتنش شاسو نیست
10:18متعنن شنیدنش هم همینطور
10:20ولی
10:21نمیتونم همچین بی انصافی به کیراز بکنم
10:26نمیتونم یعنی
10:28نمیتونم اتفاقاتی که بین من و بابا
10:32اتفاق افتاده رو سرمون بیارم
10:34در حقش بی انصافی میشه
10:35به کسی نیاز درگ بیشتر بشه
10:37همیت بده من
10:38بیا بیری
10:40آمدی؟
10:48آره آمده این؟
10:49آره میخوام ایم شفتو تموم شه
10:55احساساتمون متقابل خانم محترم
Be the first to comment
Add your comment

Recommended