Skip to playerSkip to main content
  • 18 hours ago
خلاصه قسمت 111 عشق مشروط
ادا بعد از خبر بارداری سلین تصمیم می گیرد از سرکان دوری کند. از طرف دیگر، سرکان از رفتار ادا شوکه شده است، اما سعی می کند با وجود سردرگمی ادا، عشق آنها را حفظ کند. این بار سرکان است که برای ادا می جنگد. از طرف دیگر، ادا دنبال این است که آیا سلین واقعاً باردار است یا خیر. آیا سلین واقعا باردار است؟ یا همه اینها یک بازی است؟

ادا که تمام امیدهایش به زندگی را به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات مواجه می شود که بورس
تحصیلی اش را برای ادامه تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه تظاهر به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند.

اگرچه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.

سریال، در بازیگران; علاوه بر Kerem Bürsin و Hande Erçel، در
Transcript
00:30جريان ما بیشتر از عاشقی از ما عاشق هم بودیم و من هنوز هم عاشق هم و عاشق هم میمیرم
00:36خب این بدتاره دیگه من الان چی باید بگم به پسرم
00:43تو نمیخوا چیزی بگیم ما مثل دوتا مرد با هم حرف میزنیم
00:46نه نه نه اصلا هیچی بهش نگو پسر من حتما فکر میکنه ایچیزی پشت این ماجره است
00:52نفهم میدم مگه چی از پشت این جریان
00:54یعنی خب فکر میکنه که نزدیک شدنت به اون ربط داره
00:59سرکانت کارش خیلی حساسه
01:01خب به تو ربط داره دیگه
01:04اگه نمیفهمیدم که طلاق گرفتی نمیمادم
01:07استنبال اونجوری با سرکان عاشق نمیشده
01:10برای همین این همه سال منتظر مندیم
01:13دیگه چی کار میتونستم بکنم؟
01:16خب دیگه بگذاریم
01:19سرکان از این وضعیت خبردار نشه باشه
01:22در واقع اومدم که اینو بگم
01:24به خاطر تیزه دیگه این ایمدم
01:26دیگه هم به هم زنگ نزن
01:27از هم خبر نگیر
01:29مزاهم نشو عذیت نکن
01:32متوجه شدم
01:33حالا که تا اینجا اومدی یه چایی بخور
01:36من یکم پیش خوردم
01:38خیلی تازه دمه
01:39باشه حالا که تا اینجا اومدم یه چایی میخورم
01:44باشه
01:45یه چایی میخواستم
01:48سه تا غن داشته باشه
01:50تا چایی بیاد
01:55به سرکان زنگ بزنم
01:57شام امشبا یادش بندزم
02:01زنگ بزنم
02:03باشه مامان
02:09باشه مامان آره میام نگران نباش
02:11باشه من زودتر میام دنبلت نگران نباش
02:14باشه دیرمونم نمیشه
02:16باشه مامان ادا پیشمه نگرانه
02:19چیزی نباش باشه جایی نمیریم باشه
02:22خب حالا که خونه ای برو با سیفی حرف بزن
02:25یه با یه درختی چیزی حرف بزن من کار دارم
02:28هیچی هیچی میگنی
02:32ولش کن مهم نیست
02:35چیز مهم نیست
02:37دیر نمی کنی که مگه نه
02:40ها؟
02:41دیر نمی کنی که مگه نه
02:42منتظرت نمیذارم برای همین نگران نباش
02:45اگه منتظرم بزاری دیگه منتظرت نمیمونم
02:47پس نباید از کنارم جمع بخوری
02:51امزه ها رو زدم
02:55یه چند تا کار دیگه هم دارم بعدش میریم
02:59در واقع امروز تنها کار من با تو بودنه
03:03با تو بودن
03:05برای همین به نظرم
03:07من و تو با هم یه کارایی بکنیم
03:11اگه نه بیا بریم
03:13بیا ببینیم
03:14نمیدونم توی این چی جا میشه
03:17ولی خب بیا ببینیم
03:18بیا بریم
03:19خب حتی اقل شب
03:25در مورد تو یکم به سرکان بگم
03:27حالا که مست عشق ادا شده
03:30یکم یونتون گرم شد
03:31وقتی عاشقی فکر میکنی
03:33میتونی همه چی رو حل کنی مگه نه
03:35از طرف خودت حرف بزن
03:37من بی خیال عشقا این حرفا شدم
03:39در مورد خودت ناقی نکن
03:40هم به خودت
03:41هم به من یه شمس دیگه بده
03:43من خیلی وقتی این شانسا بهت دادم
03:47خبر نداری
03:48تو چرا لبخن میزنی؟
03:50حتماً تیز چایی یه چیزی هست
03:54آدم همهش دلش میخواد بخنده
03:57چون تازه دمه
03:58باشه دیگه بسته
04:01این چایی ثبومه
04:02شب عذیتم میکنه
04:04من دیگه میرم
04:04همینقدر کافیه
04:06بگم قهفه بیارم
04:07آیدان ورو
04:09وگرن میفهمیگه چه حسی داری
04:11نه باشه
04:14همینقدر کافیه
04:15چیزی که باید میگفتم و گفتم
04:18لطفاً دیگه به هم
04:19زنگ نزن کمه
04:20ندونی که نمیکنم در این مورد خوالی بده
04:24پس من یه ساعتی اینجا دارم
04:26چی میگم؟
04:27چی کار کنم؟
04:28یه ساعتی دیگه بمونم
04:29توضیح بدم بهت؟
04:30خدا نگه دارت
04:31باشه نمیمونم
04:35یعنی داره نگاه میکنه؟
04:44داره نگاه میکنه؟
04:49خب خیلی آشقه چی کار کنه؟
04:53مامان؟
05:03یاله دیگه بود و دیگه
05:05آی میدونم خیلی منتظرت کذاشتم
05:08ولی لباسم رو پسندی دی
05:09خوشگل شدی خوبه
05:12ولی نیازی بود این همه به خودت برسی
05:15این همه زیورالهات داری
05:16میریم خونه یه اعدا در نهایت ها؟
05:18بعد از این همه مدت
05:19قراری یه جشن بگیریم و خوش بگذرونیم
05:21البته که به خودم میرستم
05:22خیلی هم به خودم میرستم
05:24منم آماده
05:26آماده ای؟
05:27چطور شدم؟
05:29آه آه آه همین مثل همیشه
05:31اینه تازه انداختم
05:32آه ببخشید
05:34یکم رنگ تیره شده
05:35شما مثل مغازه تلافروشی شدید
05:37لباس منم سیاه و تیره است
05:39بریم عوضشون کنیم
05:40خب میشه
05:41باشه شما تصمیم بگیرید من یکم بوکس کار میکنم
05:44چه بوکسی؟
05:45موسخرف نگو اینجیری عرق میکنی آخه نکن
05:48میخواین عرق کنید و برید اونجا
05:50تا شما آماده بشید من دوش همم میگیرم و آماده میشم باشه
05:54نه نه نه بوکس نه
05:56تو برو قهوه درست کن
05:58قهوه ی جدید گرفتیم خیلی خوب
05:59قهوه نمیخوام میخوام بوکس کار کنم
06:01قهوه ی خیلی خوبی گرفتیم
06:02خب یک کاری بکن
06:04سیفی چیکار داری میکنی؟
06:08سر کن
06:10بله
06:13اینا اینا بردارین دیگه اینا بردارین دیگه
06:19سیفی سرکان میشه از آشباز خونه یلیوان آب بیاری لطفا
06:23به خاطر انسانیم
06:25دکتر دکتر به دکتر نیاز داری
06:27بولشو بولشو
06:30نباسو بیخیال بریم دیگه
06:32بریم اون اکسو برداریم زود باش
06:33بریم
06:34آقا سرکان خوبم خوبم
06:38وقتی پیشنهاد ازدواج سرکان رد کردی
06:42من موندم که چی شده
06:44گفتم این دختر چش شده
06:46ولی بگذاریم خدار شک که الان حالتون خوبه
06:49همونطوری که آیدان گفت
06:52عشق شما این عشق دیوا میمونه
06:55یعنی هیچ کسی با هیچ قدرتی نمیتونه با شما کاری بکنه
06:59درسته همینطوره هیچ کس نمیتونه جداتون کنه
07:04پسرم
07:06تو حسلت سر رفته
07:09دلت برای بابا تنگ شده
07:12من هم دلم تنگ شده سیریم
07:15سیری یوز من چی کار باید بکنم
07:18چشه
07:19این بختری چشه
07:21چیزی نیساب چیوی فیره همیچی رو برای نگران نباش
07:25همیچی رو برای
07:28خیلی خوب باشه
07:29باشه
07:31جران تو با من بیو بمینم کم و کسری نمونده باشه
07:35بیو دنبالم
07:36ایدا
07:43خوب فکر رو تو کردی؟
07:46یعنی مطمئنی؟
07:48فکر کردم ملو
07:49در واقع نتونستم به چیز دیگه ای فکر کنم
07:52اومدن اومدن
07:55بفرمایین
07:57آهای آیدان جو خیلی خوش اومدی
08:00خوش باشین
08:01بیا خوش اومدی
08:04سلام چطوری اسیزم؟
08:05تو برو اونجا
08:06برم اونجا
08:07اینجا چقدر خوشکل شده
08:10وای خوشکل یه میزو ببین
08:12چطوری عشقه؟
08:14آه
08:14خوبی؟
08:16خوبه
08:17کترچو بده به
08:18خوش اومدی شوهر خوهر
08:20خوبی؟
08:36موسیقی
09:06خوب سرکان همی کم شکه شده بود
09:13چون اصلا قبلا سیفی و اینجایی ندیده بودش
09:15ولی خوب شده بود دیگه
09:17اینجایی بیهوش نمیشم ماما
09:18سرکان تو ما نیادت نیست؟
09:20خب باشه ولی تو از حال میری
09:22ولی اون یه کار دیگه میکنه
09:24خب آدم دست خودش که نیست که یه ها بیهوش میشه
09:27اون اونجایی از حال میره اونجایی میشه
09:29ادام اینجاییه میدونی
09:30وقتی که استرس میگیره یه هایی خوابش میبره
09:33اطمان سیفی 25 سال یه بار اینجوری میشه
09:36آی نمیدونی وقتی شما رو اینجوری کناره هم میبینم چقدر خوشحالم
09:40آخش
09:42بلاخره بدون درد و مشکل
09:44میتونیم خانوادگی با هم یه شام بخوریم
09:47آی خدارو شکر
09:48به لطف تو ببین کیفیمون اومد سر جاش
09:51من ازتون یه لحظه اجازه میخوام
10:01الان برمیگردم
10:03موندم از کدومشون بخورم
10:05میتونی از همشون بخوری
10:08رجیممون به هم خورد
10:09مگه بود؟
10:10همونزم
10:40ببخشید
10:56وقتی دارتارو تو صورتم دیدم
10:59نتونستم تعمل کنم
11:01گفتم منم بندزم
11:02یکی دوتا ولی
11:02خب اینجوری بی اجازه وارد اتاقت شدم
11:05ببخشید مذارت میخوام
11:06مهم نیست مگه چی میشه
11:08هنوز هم از دست من عصبانی
11:14یه عادتیه که از قبل مونده
11:16برش نداشتم
11:17حتما روتین اول صحبته
11:20میگی برای محکم کاری چند تا دارت بزنم
11:22اگه منو عصبانی کرد
11:24الان یه همچی چیزی
11:25آره بعضی وقتا میزدم
11:27ادا ببین بعد از این من
11:32کاری نمی کنم که ناراحتت بکنه
11:35میتونی مطمئن باشی
11:37کارایی که قبلن کردی چی سر کن
11:40خب تو گذشته بوده
11:41تو این مورد حرف زدیم
11:44اگه گذشته رو فراموش بکنیم
11:46نیازی نیست که توی گذشته بمونیم
11:48چون روزای آیندهی که در پیش داریم
11:50خیلی خوبن
11:51هرچقدرم بخواییم گذشته رو فراموش کنیم
11:54اون یه جایی منتظرمونه و خودش رو یادمون میدازه
11:58ادا
12:01چی شده؟
12:03چی شده؟
12:05ادا کجا موندین؟
12:08غذااتو سرد شد
12:09تو برو منمیام
12:10نه
12:11لطفاً بگو خوبی؟
12:14برو منمیام
12:16لطفاً
12:46این زندگی خودته
13:06تصمیمم تصمیم توی
13:08تو هر کاری بکنی
13:11به عنوان دوستت
13:13و به عنوان خوهرت همیشه کنارتم باشه
13:16میدونم ملو
13:18ممنون
13:19تو برو منمیام
13:21باشه
13:43همه چیز واقعا خیلی خوبه ببین
13:48مثلا اینا رو ما بیرون هم میریم میخوریم
13:50ولی اصلا بس اینی که شما درست کردی نشده
13:52خیلی خوبه
13:52چی کار کردی تو؟
13:54عالی شده
13:54خیلی خوشمزه درستی
14:09یافریم
14:10با قدم از خوردنش زیر نمیشه
14:13چی میگه؟
14:14همش رو آیفر خورم درست کردن
14:16یه چیزایی هست که باید بهت بگم
14:18چی شده زود باش بگو
14:20ما این روز هم دیگر رو دیدیم
14:22باید از اون قهقهات میفهمیدم چی شده
14:27مامان
14:28بله
14:29چیزی هست که میخوایی با ما درمیون بذاری؟
14:32دو تا زند داریم بین خودمون قیبت میکنیم
14:35دیگه چی باید بگم بین خودمونه دیگه مگه
14:38ادا؟ ادا نمیاد
14:42تو یه دستشویی بود
14:45آره خب دیگه
14:47ادا؟
14:49خوب یه دا؟
14:53سرکن من خیلی فکر کردم
14:57فکر کردم و یه تصمیم میگردم
15:03ادا مجبور نیستیم الان حرف بزنیم
15:06الان مجبوریم حرف بزنیم
15:07چون دیگه مجبوریم در این مورد حرف بزنیم
15:09باشه باشه
15:11ما نمیتونیم با هم باشیم
15:15ما حتی دیگه نمیتونیم هم دیگه رو ببینیم
15:19ادا؟
15:21باشه باشه یه دقیقه
15:24چی شده؟
15:27چون واقعا دیگه میخوام بدونم چی شده
15:30خسته شدم
15:31تو توی دلت یه چیزی هست که میخوایی بگی ولی نمیگی
15:33پیشناده ازدواج رو رد میکنیم
15:35سلین خامله هست
15:36چی؟
15:41سلین بچه ای تو رو داره
15:44همچین چیزی نمیشه
15:45مطمئنی؟
15:46مطمئنی؟
15:47بعد از تصادف تو افلووینی که بودی مطمئنی؟
15:48مطمئنم ادا؟
15:49به نظرم تو بارو در این مورد با سلین هفته
15:51نگرا نباش، حرف میزنم
15:53ادا؟
15:54ادا؟
15:55سرکار این داره چی میگی؟
15:56بامان یعنی چی چی داری میگی؟
15:57بامان یعنی چی؟
15:58یه دقیقه با آیسا، آیسا؟
16:00نه، نه، هبجوی هفرش چیزی نیست
16:02دخترا درسته؟
16:03واقعا همچین چیزیه؟
16:04حامله هست؟
16:05آره، درسته، متاسفانه، درسته
16:08ما رفتیم سلینو تقیب کردیم، حقیقت داره
16:10با دکترم حرف زدین؟
16:11یعنی قطیه؟
16:12با دکترم حرف زدین، ولی هیچ نتیجه این هفتیم، متاسفانه
16:14با دکترم حرف زدین، ولی هیچ نتیجه این هفتیم، متاسفانه
16:40سر کن
16:44میخوام، راستشو به هم بگی
16:57حامله ای؟
17:03تو از کجا شنیدی؟ ادا بهت گفت
17:05آره ادا گفت، آره سلین ادا گفت، لطفاً به سوالم جواب بده، بارداری؟
17:11حامله ای؟
17:13آره سر کن، باردارم
17:21این، این، چه، چطور، چطور؟
17:27بین ما هیچ چیزی نبوده، غیر ممکنه، غیر ممکنه
17:31سر کن، چطور فراموش میکنی؟
17:33تو من رو اونجا خبر کردی، خواستی پیشت باشم
17:37آره، خیلی خب، میدونم چرا صداد کردم، تصادف کرده بودم، هیچ کسی رو به خاطر نمی آوردم، فقط تو رو به خاطر آوردم، سعی میکردم، خوب بشم، خوب میدونی؟
17:45سر کن، من خودم به حد کافی حس بدی دارم، لطفاً بیشتر از این تحقیرم نکن
17:49من اگه سود نیتی داشته باشم، چرا باید همچین چیزی رو مخفی کنم؟
17:51ها بس چرا الان میگی؟ چرا چند هفته قبل نگفتی؟ چرا مخفی کردی؟ ها؟ چرا مخفی کردی؟ چرا به هم نگفتی؟
17:59نخستم یون شما رو به هم بزنم، تصمیم گرفتم خودم تنها این بچه رو بزرگ کنم
18:05ادا به هم قول داده بود که بهت نمیگه
18:10الان مطمئن شدم، تصمیمم درست بوده، میدونستم به هم تهمت میزنی و به هم مشکوک میشه
18:16ولی به ادا گفتی، به ادا گفتی
18:20ببین، سلین
18:25هلان واقعا نمیتونم درست فکر کنم، نمیدونم باید چی کار کنم، ادا منو ترک کرد
18:36تو میگی بارداری، من مطمئنم که، من
18:40من، من
18:44این اتفاقات برای هر دومونم سخته
18:50من نمیخواستم اینجوری بفهمی، اصلا نمیخواستم بدونی، ولی حالا که دیگه فهمیدی کارش نمیشه کرد
18:58در این مورد بعداً حرف میزنیم
19:01بلاخره، تو هم حق داری پدر این بچه این
19:05موسیقی
19:15موسیقی
19:25موسیقی
19:39سار کن، نمیدونی چقدر نگرانه شدم خوبی؟
19:43خوب نیستم مادر، چطور میتونم خوب باشم؟ نمیفهمم چی شده، چطور ممکنم چین اتفاقی افتاده باشه؟
19:49باشه باشه، بیا بشین اینجور بیا، آروم باش، آروم باش عزیزم
19:53چی کار کردی؟ تونستی با سلین حرف بزنی؟
19:58حرف زدم، حرف زدم، میگه حاملن و باباش توی، اما اگه ادا نمیفهمی تو هم نمیدونستی، این چه طرز فکری آخی هم؟ یعنی اگه ادا نمیدونست نمیخواست به من بگه؟
20:09اصلا تو فکر گفتم به من نبود؟
20:11یعنی چی آخی؟ خب اگه بچه از توه، فهمیدنش طبیعی ترین حقت نیست؟
20:15خیلی اینم نمیفهمم مادر، چطور همچین چیزی ممکنه، ببین، دیگه دارم دیوونه میشم، دیگه واقعا بسته، دارم دیوونه میشم
20:25اما زمان بندیش شاه کنیم
20:27مامان لطفا، لطفا
20:29ببین، سر کن، تو مسئولیت پذیرترین آدمی هستی که من میشلستم، پس مطمئنم که با حساسیت با این موضوع برخورد میکنی و حلش میکنی، من کنارتم نگرم نباش، باشه؟
20:49تونستی با ایتا حرف بزنیم؟
20:52نه
20:54ببخش مادر
20:57ببخش مذرت میخوام، خواستم ببینم چه به سختی بود، من نباشه
21:03کار خوبی کردی، اما اینجا میمانی، باشه؟ آروم باشه
21:11من همیشه کنارتم
21:16یه قهفه برات درست کنم؟
21:18باشه، ممنونم
21:21آخو سرکانی، این پرودیم تا...
21:35نه، واقعا الان وقتش نیست
21:38همه، جواب بده
21:40غیol
21:43جواب بده، این تلفون رو، جواب بده، جواب
24:40نمیدونم
24:42ادار
24:48لطفاً
24:52نمیدونم
24:54نمیدونم
25:00نمیدونم
25:08نمیدونم
25:50ترجمة نانسي قنقر
26:20ترجمة نانسي قنقر
26:50ترجمة نانسي قنقر
27:20ترجمة نانسي قنقر
27:50ترجمة نانسي قنقر
28:20ترجمة نانسي قنقر
28:50ترجمة نانسي قنقر
29:20ترجمة نانسي قنقر
29:50ترجمة نانسي قنقر
30:20ترجمة نانسي قنقر
30:22ترجمة نانسا
30:24ترجمة نانسي قنقر
30:54ترجمة نانسا
30:56نانسي قنقر
30:58نانسي قنقر
31:00نانسي قنقر
31:02ترجمة نانسي قنقر
31:04نانسي قنقر
31:06نانسي قنقر
31:08نانسي قنقر
31:10نانسي قنقر
31:12نانسي قنقر
31:14نانسي قنقر
31:16نانسي قنقر
31:18نانسي قنقر
31:20نانسي قنقر
31:22نانسي قنقر
31:24نانسي قنقر
31:26نانسي قنقر
31:28نانسي قنقر
31:30نانسي قنقر
31:32نانسي قنقر
31:34نانسي قنقر
31:36نانسي قنقر
31:38نانسي قنقر
31:40نانسي قنقر
31:42نانسي قنقر
31:44نانسي قنقر
31:46نانسي قنقر
31:48نانسي قنقر
31:50نانسي قنقر
31:52نانسي قنقر
31:54باشه حرف میزنیم
31:56خوبی؟
31:58باشه
32:00پس
32:03پاریس
32:24باشه
32:54باشه
33:24من اومدم اینجا که
33:32فقط کنارت باشم
33:33برای همین
33:36باشه
33:40نمیخوام تا آخر عمرم از کنارت جدا بشه
33:54تو درست کردی؟
34:12باشه
34:18خوب تا درک دیدی؟
34:20ممنونم
34:20خواهش میکنم
34:22هر شب همین کار میکنم
34:24تو خوبی؟
34:30باشه
34:36ندا
34:51میخوام تا آخر عمرم کنارت باشم
34:59ایده؟
35:15ایده؟
35:17ایده؟
35:19باشه
35:21باشه
35:25باشه
35:27باشه
35:29باشه
35:31باشه
35:33ندا
35:37باشه
35:39باشه
35:41باشه
35:43باشه
35:45موسيقى
36:15موسيقى
36:45موسيقى
37:15موسيقى
37:17موسيقى
37:19موسيقى
37:21موسيقى
37:51موسيقى
37:53موسيقى
37:57موسيقى
38:27موسيقى
38:57موسيقى
39:27موسيقى
39:29موسيقى
39:31موسيقى
39:33موسيقى
39:35موسيقى
39:37موسيقى
40:07موسيقى
40:09موسيقى
40:17موسيقى
40:19موسيقى
Be the first to comment
Add your comment

Recommended