Skip to playerSkip to main content
  • 2 weeks ago
در حالی که عروسی سرگرم کننده فازل دده به پایان می رسید ، آوریل سینان و اوزج را عاشقانه دید. اپریل که با اثر منظره ای که می بیند
گیج شده است ، به آستانه یک افسردگی بزرگ می رسد. آیلا اپریل را تشویق می کند و اپریل را قادر می سازد تا تصمیم به ادامه مبارزه بگیرد. اپریل دوباره بلند میشه و وارد رقابت خنده دار با اوزج میشه

آیلا و برزان یک کارگردان بازیگر را تحت درمان قرار می دهند. در پاسخ به درخواست کمک کارگردان بازیگران ، برزان و آیلا در یک مجموعه عکس در محیطی که هرگز انتظارش را نداشتند ، قرار خواهند گرفت.

میفهمند که با هم همسایه هستند و بدتر از آن اینکه در یک بیمارستان هم همکار یکدیگر هستند.
در حالی که قهرمانان ما در سریال در کنار هم لحظات جالب و جذابی رو سپری میکنند و همزمان با اینکه سعی دارند جان بیماران و مریض های اورژانسی بیمارستان را نجات بدهند ، لحظات عاشقانه و خنده داری را نیز باهم می گذراند.
بازیگران: سرهات تئومان(سینان)، دویگو یتیش(نیسان)، دریا آلابورا(تورکان)، سرنای آکتاش(زینب)، باریش آیتاچ(ازگور)، سرتان ارک‌آچان(عابدین)، سینم اوچار(آسمان)، سرکان ازتورک(مالک)، آچلیا اوزجان(سِوجن)، رژدا دمیرر(آیلا)، تامر تراس‌اوعلو(برزان)، بلیت ازوکان(ملک)

تولید: مدیاپیم
تهیه کننده: فاتیح آکسوی
کارگردان: هاکان اینان
سناریو: گوکهان هورزوم، جیهان چالیشکان‌تورک، امینه یشیم آسلان

Category

📺
TV
Transcript
00:00کار خوبی کردیم با هم رفتیم شهربازی
00:03ها؟
00:05خوش گذشت نه؟
00:06شهربازی فکره کی بود؟
00:09فکر من بود من بهش گفتم
00:11یکم مستره بود دیدی که چی به سرم نومد
00:13از این چیزای بچه گونم خوشش میاد
00:15گفتم یکم حالش بدر بشید
00:17آره خوبه من الان میرم پیشش با هم دیگه حرف بزنیم
00:21راستی بعدش با فرزان قرار دارم
00:24خیلی خب باشه ولی دیر نکن
00:27سینا نمیدونم حواست هست یا نه
00:29ولی من ازت بزرگترم
00:30میدونم ولی خوهرمی واسه همین گفتم دیر نکن
00:34باشه
00:36آبدین
00:44این وقت شب کجایی؟
00:46ای خدا
00:47یعنی آدم نباید یه خبر بده؟
00:50آمد
00:51آیلاس
00:55چی کار کنم؟
00:56باز کنم بدبخ میشم نکنم قاطی میکنه
00:59نیسان واقعا باورم نمیشه
01:04من بهت اعتماد کردم فکر کردم آقلی
01:06ولی تو چی کار کردی به من دروغ گفتی؟
01:08ببین آیلا جون هستن اونجوری که تو فکر میکنی نیست
01:11من واسه خودم کلی برنامه چیده بودم
01:13ولی خودت که میدونی سینان میاد با اون چشایی ریزش و تیپ جذابش
01:17که بیشترش هم واسه موهای قشنگشه
01:19آدم نمیتونه بهش نبگی
01:21موگت بهش نبگی
01:22میدونی سینان چرا اینجوری رفتار میکنه
01:24میخواد به خودش ثابت کنه
01:25هر وقت بخواد میتونه تو رو به دست بیاره
01:27میخواد نشون بده
01:29هر وقت اراده کرد
01:30تو فوری میپری بقلش
01:31فهم میدی؟
01:32آه
01:33فقط آیلا جون من زیاد از این چیز رو سردر نمیارم
01:36نیسان بذار اینجوری توضیح بدم
01:38اگه امروز بری به سینان بگی
01:39از آبدین جدا شدی میدونی چی میشه
01:41سینان دوباره برمیگرده میگه
01:43نیسان همکارمه
01:44حالیت شد کل نقشه های ما هم خراب میشه
01:46راست میگی؟
01:47معلومه که آره
01:48اوه نیسان تو چقدر ساده یاخه
01:51ما چرا حرس سینان رو در میاریم
01:53ها برای اینکه احساسش رو بروز بده
01:55غصه بخوره میخواییم زج بکشه
01:57درسته؟
01:58وایی نکنه بمیره
01:59این دیگه چیه؟
02:05این ماموشه سینان با سی من برنده شد
02:08نگاه کن بازداره میخنده
02:10اصلا دارم آب تو هاون میکوبن ها؟
02:14من این گوریل رو میبرم
02:15آه ای چرا؟
02:16یعنی چی چرا؟
02:17چون این گوریل باعث میشه همش به اون فکر کنی نیسان
02:20آه ای آخه چرا؟
02:25آه ای نیسان
02:35چرا جات میزنین بابا؟
02:41آبدینم آرون باشی
02:43آه ای آبدین آخه باست چی اینجوری میای تو خونه؟
02:47چی کار میکنی؟
02:48میخوایی مارو دیوونه کنی؟
02:49این دیگه چیه کشیدی رو سردی؟
02:51اینجوری میان خونه؟
02:52داری به دوزای یاد میدی که چطوری بیان خونمون رو سر قط کنن؟
02:54تو میخوایی من رو روانی کنی؟
02:56آرون باش
02:57شما خودتون گفتین حالا دارین جر میزن اینا؟
03:00من خیلی هرفهی لباس پوشیدم دارم کارم رو انجام میدید
03:04باز چی داری برغور میکنی؟
03:05مگه شما نبودین به من گفتین
03:07اگه سینان تو رو اینجور ببینه یه بلای سرت میاره؟
03:09منم قایمکی اومدم دیگه
03:11آه یه دیگه لازم نبود با این لباس بیای؟
03:13من اینا حالیم نیست
03:14بدون این که من رو ببینه اومدم بالا
03:16درست مثل یه مگز
03:17خود بدش کن بی خیال
03:19از این بیشترم نباید ازش انتظار داشته باشیم
03:21آبدینه دیگه
03:22بکیر
03:24با این در رو باز کردم
03:25من خواهیم یه چیزی بخورم خیلی خسته شنم
03:26آبدین
03:27زود بیای اینجور ببینم
03:28کار تموم نشده
03:29یه چیزهای دیگه هم هست
03:30آماده ای؟
03:31اگه نباشم واقعا فرقی هم میکنه
03:33نه
03:33پس گوش میدم
03:35خوبه
03:35گوشاتون رو خوب باز کنید
03:37آبدین
03:37های بابا این دیگه چیه بد سلیقه
03:55آبدین
04:00بازدالی چی کار میکنی؟
04:03نه ترس بابا کاری نمیکنم
04:04تیشرت ندارم
04:05میخوام از کمادت یکی بردارم
04:07نمیخواد نگران باشی
04:09ای بابا
04:10از اونایی که تا شده
04:12باشه به اون رو دست نمیزنم اوکی
04:14این رو ببین این چه رنگیه آخه
04:16آبدین
04:23این چیه؟
04:26آبدین
04:27بازو ببینم
04:28آز نمیشه
04:33آبدین
04:34چیه بابا؟
04:36اوکی دارم میام
04:37چقدر حرف میزنی بابا؟
04:40بلاخره بازد میکنم
04:42هم دیگه رو میبینیم
04:43این قضیه اینجا تمام نمیشه
04:44اوکیه
04:45فهمیدی؟
04:46ببین تیشرت به این میکنم
04:53دقیقا با سلیقه منم جوره
04:55اوکیلا همین خوبه
04:57آلیه
05:04دارم میام
05:05اومدم
05:06بفرماییم
05:09فیلن کافیه
05:10خیلی ممنون
05:11فرزان
05:18یکم زیاده روی نکردی؟
05:21آنا کجاشو دیدی؟
05:23چی بهت بگم
05:37فرزان
05:38آیلا
05:50تو منظورم و اشتباه گرفتی
06:02شایدم حرف من زیاد جلب نبود
06:04اما درکم کن
06:07وقتی تو رو اونجوری دیدم
06:10نمیدونستم چی کار کنم
06:13ولی الان اشتباه هم رو فهمیدن
06:18دیگه هرگز
06:21به خاطر یه چیزم از خره
06:23نراحتت نمی کنم
06:24باشه
06:26دقیقه پاسایی بازگانه بارسانه
06:40یه مقدر بالتر بوده
06:41پاسه مسی آلیه
06:42سوارز
06:43سوارز
06:44و باکنشه
06:45استثنائی دربازه بان
06:46حالا
06:54گوش کن تو حرف منی
07:14یا که تو قلب منی
07:16نیسان این تویی که تو قلب منی
07:18به فکر اینم که کنار تو باشن
07:20گله بزاری دیگه نداشته باشن
07:22چهره تو همیشه تو تصوره
07:24وای الان آن بروم تو کل محل میره
07:26خدا بگم چی کارت نکنه آیلا
07:28این چی بیگه؟
07:30این چی بیگه؟
07:32این چی بیگه؟
07:36سرخی رو بیار تو پاس آلی برسته
07:38توی درم
07:40سرده بی تو بودم واسه یه لحظه
07:42درد ندیدنه داره این قلب و شکسته
07:44من موندم آقا به عکسی چکسته
07:46پسرجون مگه شعور نداری چی کار میکن این وقت به جاب؟
07:48بخص تو قلبم موند و سنگینی کرد
07:52توفان اومد و عشق سهدی نی کرد
07:54خدا یا تو به من بکن همون میداره؟
07:56آقا به دین ببین
07:58بد میبینی یا دارم فوتبال میبینم ساکت چون؟
08:00هستی بانم ازت یه حس بحی دارم
08:02آها بیا
08:04آها
08:06الان نشونت میدم
08:08بشیم تماشا کن
08:10همون جا بایستا ببین چی میشه
08:18الو شب بخیر قربان
08:20من میخواستم از یکی شکایت کنم
08:22بذاریم واسهتون توضیح بدم
08:24یه نفر وسط کوچه میکروفون به دست داره رب میخونه
08:26بله دقیقا قربان هنوزم داره ادامه میده
08:28هونم با صدای بلند
08:30آره کل محل ازش شاکیم
08:32ولی اصلا دست بر نمیداره
08:34میشه شما رزیدگی کنیم
08:36باشه باشه من منتظرم
08:38آدرس رو یاد داشت کنیم
08:44تو زیباتر این اتفاق زندگی میاد
08:46فرزان باشه دیگه بخشیدم این میشه خواهش کنم مثل قبل باشیم
08:50آیلا
08:52من میخواستم یه چیزی بهت بگم
08:54آیلا
09:00آیلا
09:02من میخواستم یه چیزی بهت بگم
09:04من میخواستم یه چیزی بهت بگم
09:24این یارو تو رو نگاه میکنه
09:26آیلا
09:28فرزان چی داری میگین
09:30هر جا میریم همه من رو نگاه میکنن
09:34شت دوست عزیز
09:36فرزان
09:38با منی؟
09:40ره تو با تو
09:42ایشون رو داشتی نگاه میکردی؟
09:44نه فکر کنم سوه تفاهم شده
09:46فرزان
09:48نه که اینطور
09:52فرزان
09:54فرزان واقعا نمیدونم چی بهت بگم
09:56آیلا
09:58آیلا وایسا
10:04آیلا
10:06آیلا
10:08آیلا
10:10با تو هم وایسا دیگه
10:12فرزان بز کن تورو خدا خسته شدم
10:14واقعا خسته شدم
10:16مهمینه که من دارم کیو نگاه میکنم
10:18اما دیدی که طرف داشت
10:20اما و اگه نداره فرزان
10:22نمیفهمی با این رفتار دارین منو خورد میکنی؟
10:24دوست عزیز شما ایشون رو نگاه میکردی؟
10:26مردونگیه تو همینه؟
10:28تو که اینجوری شدی آخه؟
10:30من نیاز ندارم کسی مراقبم باشه
10:32خودم از پس کارم برمیام فهمیدی؟
10:34هر جا بدیم میخوایی اینجوری دعوه را بندازی؟
10:36آیلا
10:38ها قراره تو ابت سریع این قضیه بحث کنی؟
10:40آیلا چرا منو درک نمیکنی؟
10:42وقتی دیدم یه ساعت ایگارودا رو بهت ظلم میزنه؟
10:44اسم اینو میزنی؟
10:46مردونگی؟
10:48سر بقیه داد میزنی چیزی بهت اضافه میشه؟
10:50فرزان ببین
10:52مردونگی به این معنا نیست که شم بذاری
10:54نوازنده بیاری
10:56ولی وقتی یکی بهت نگاه میکنه مثل آدم های اولیه
10:58داد و بیداد را بندازی
11:00مردونگی یعنی احترام گذاشتن
11:02احترام گذاشتن به طرف مقابلت
11:04فهمیدی؟
11:06آیلا بفهم چیزی میگی؟
11:08منو باش برای کی دارم حرف میزنم
11:12ای بابا
11:14تخصیر من ابلعی کمش افتادم دنبال تو
11:30خب دیگه کسی نمیتونه مسیر من رو عوض کنه
11:33از خونه اومدم بیرون و تنهایی میرم بیمارستان
11:36با اراده قویم حال اون سینان رو میگیرم
11:40صبح خیلی؟
11:42راستش اومدم دمه در نونا رو بردارم
11:45ولی نونش هم خوراک املت ها
11:47بزنی تو املت بخوری
11:49میدونی که حل این چیزها نیستم ولی راستش حتی منم حوض کردم
11:54منم آدم هم دیگه انسان جایز اون خطاست
11:58املت
12:00نیستان من واقعا نمیدونستم نون انقدر مزدی املت ها عوض میکنم
12:11ناره دکتر مهمه
12:13یعنی بدونه نون مزده نمیده
12:15بعضی جاهایی با کلاس دیدم وقتی میخوان املت سرف کنن کنارش اصلا نون نمیدم
12:20یه جوری هم رفتار میکنن انگار کسی نون بخوره خیلی حرکتش زشته
12:23آره وقتی از این نونای کوچیک هم میدن عصابم به هم میرسه
12:26راستش دکتر
12:28دکتر نون از همه چی مهمتره اینو باید بدون چنگال بزنی تو املت که به خوردش بره
12:34فقط اینجوری میتونیم از املت بفهم
12:36باشه بذار یه بار دیگه ببینم
12:38صبح خیر آبجیم
12:40صبح تو هم بخیر آزیزم
12:42چیزی شده املت پارتی گرفتی
12:44راستش میخواستم تورم بیدار کنم
12:46دیدم خوابی دلم نیمن
12:48بعدش نیسان اومد و نصفشو خورد دیگه
12:50کارش نمیشد کرد
12:52ولی من که تقصیلی ندارم دکتر از کجا میدونستم آیله هست به هم نگفتی
12:58چیزه آیله جون میخوای یکم املت بخوری؟
13:00نه عزیزم نمیخوام نوش جونت
13:02یعنی اول صبح تو بیدار شدی املت درست کردی نیسانم دعوت کردی آوردی اینجا
13:07چیزه جلوی درد دیدمش کاملا کاملا تصادفی بود آره قسمت؟
13:12به صورت تصادفی همو دیدین آره فهمیدم تو هم فوری قبول کردی چون خیلی املت دوست داری
13:20میشه یه لحظه گوشی تو بدی من؟
13:25با این وضع اگه سینانو تو خوابت ببینید
13:27چرا؟
13:33آب دی زود بیا پایین خیلی فوریه
13:39بیا بشید
13:41موسیقی
13:44موسیقی
Be the first to comment
Add your comment

Recommended