Skip to playerSkip to main content
  • 6 days ago
عشق مشروط

ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.

بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلی‌اوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آل‌بایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متک‌اوعلو و مایا باشول.

Category

📺
TV
Transcript
00:00چطر نجات من گیر کرد به چطر دختره و اینطوری گفل شد
00:04واقعا داستانه باور نکردنیه خب
00:07آره بابا اینطوری با هماشنا شد
00:09باور نکردنیه
00:10آره
00:10کار خداست دیگه
00:11آخه انقدم دیگه نمیشه
00:13انقدم نمیشه که آدم گوپی بیاد
00:15چجوری میتونه تا این حد چرت بگه
00:18آره آره
00:18چشیده؟
00:20این از انگلستان برای یه فیلم اینترنتی پیشناهات گرفته
00:27رفته لندن
00:28این کار خدا رو ببین تو رو خدا
00:29آه
00:30اینه دیگه
00:30آه
00:31اینه دیگه
00:31اینه دیگه
00:31برای که سرهایی که سرهایی سره هیشگی نهیمده نمیشه
00:33یه لحظه
00:34الان اینجا باید یه کم جدی باشیم
00:36هردم
00:39تو عقلتو از دست دادی
00:43تو دیوونه شدی
00:45تو اصلا حالت خوب نیست
00:47ما به عنوان دوستات ازت حمایت میکنیم باشه
00:50در اصل میتونه
00:52خودشو بکشه با خلاس شه
00:54نه ما به عنوان دوستش بهش کمک میکنیم
00:57پس تو کمک کن
00:58من نباشم هم میشه
01:00خب
01:00خوب
01:07حیفه
01:11همونطور که تو ارائه اولیه براتون مشخص کردم
01:15وقتی من و ایکیپم داشتیم پروشه رو برسی میکردیم
01:20اگه میخوایی من به احتبه گیرم
01:22هرچی باشه یه دوستی قدیمی با پلین خانم داریم
01:25خب پلین خانم
01:27تا جایی که شنیدم
01:29البته یکم هم به برگه ها نگاه کردم
01:32توی قبرس
01:33آقا سرکان
01:34بله
01:34اگه بخوام واقعیتش رو بگم
01:36شرکه من تو این پروژه اداست
01:38درزم تا وقتی شما بیایید
01:41ما با هم خیلی آشنا شدیم
01:43یعنی نمیخوام در مورد اون ناحقی کنم
01:45ولی خب معلومه که ترجیم میدم
01:49قبل از اینکه تصمیم نهایی رو بگیرم
01:51همه با هم رو در رو حرف بزنیم
01:53خب البته که نظر شما هم توی این پروژه برای من خیلی مهمه
01:56بله
01:56آره ولی خب
01:59وقتی موضوع پروژه بند قایق باشه
02:03آقا سرکان
02:05بعدا هم میتونیم با کمال مل با شما صحبت کنیم
02:09ولی الان خواهش میکنم که به حرفای ادا گوش کنیم
02:12البته ادا خانم
02:15همونطور که قبلن بهتون گفتم
02:17من نمیخوام از اینجا فقط به عنوان بندر قایقاه استفاده کنم
02:20یعنی به نظر من باید مرکز زندگی باشه
02:23یعنی کافه رستوران
02:25بارک بچه ها
02:27سینمای روباز
02:29فضای سبز
02:31در واقع منم دقیقا مثل شما فکر میکنم
02:34ولی این پروژه حزینش خیلی زیاد میشه
02:38و فکر کنم که تاریخ تحویل پروژه رو هم خیلی عقب میندزه
02:43دقیقا چارده هفته طول میکشه
02:46ولی پروژه رو اردشمنتر میکنه
02:48البته خب زمان بیشتر و پول بیشتر
02:52یکم تصمیم سختیه
02:56آره آره سخته
02:57سخته واقعا
02:59سخته
03:02ولی از اونجای که از شرکت های قبلیمون یادم هست
03:06آقا سرکان خیلی آدم قانون مند و حساسیه
03:09یعنی آقا سرکان میتونم بگم که وجود شما تو این پروژه خیلی به ما اطمینام میده
03:15یعنی خالص این که ما منظورمون همون خیلی خوب میفهمیمه
03:18بله
03:19جزئیات کچیک و تفاوت های بزرگ
03:22دقیقا همینطوره
03:24جزئیات کچیک و تفاوت های بزرگ
03:27بهتر این راه اینه که من فرد و پروشه رو به شما ارائه بدم
03:30در واقع اداجون اصلا هیچ نیازی نیست
03:33هر جور که تو بخوای همونجوری میشه
03:36یعنی قبوله
03:38ممنونم
03:42بعد از تصادف یکم دستم مشکل داره
03:47پس
03:52به امید دیدار
03:55ممنونم
03:56ممنونم
03:57بهت گفته بودم پروشه رو میگیرم
04:01بگذاریم به خاطر این که به من اعتماد داشت
04:06به من اعتماد داشت
04:07حتما گوش نکردی
04:09چیان
04:11چی کار میکنی
04:14من نبستم
04:17بشتام
04:24ببین من امروز چی کار کردم
04:26چی کار کردی
04:27رفتم با سر بسل ارگانیک
04:29برایت توت سیاه خریدم
04:31فروشندش گفت خیلی خوبه گفت که
04:33این خونساز گفت اصین کاشو کاشو کاشوک بخوره
04:35تو هم گیر دادی به سالم بودن دیگه
04:38اینطوری نگو اسیزم اینطوری نگو
04:40یلا باز کن درنتو ببینم باز کن باز کن باز کن
04:42هوا پیما مد اومد اومد اومد
04:43آفرین
04:44چطوره؟
04:46زود چیزی اس کردی؟
04:48نوش چونشکن
04:50دبین من اینو میسرم اینجا هر وقت یادت افتاد
04:52تو اینو کاشوک کاشوک بخور باشه؟
04:55یعنی یدت نره
04:56دیگه چی میخوایی اصمان چی کار کنم برات
04:58چطوری؟
04:59مثلا ازت چی بخوا؟
05:01نمیدونم خب
05:03یه چیز گیر ممکن اصمان بخوا
05:05گیر ممکن مثلا مثل گوجه سبز
05:08اصمان گوجه سبز بخوا
05:10گوجه سبز؟
05:11اره اینطوری گوجه سبز خوشماس داره میخوریشو؟
05:15یه کاسم میگیری ازش اینطوری؟
05:17اینطوری هم آبش از لب و لوچت؟
05:20میریسه پایین سرخ سرخ ترشمسه دلت میخواید؟
05:23میخوایم خواستم
05:24دلم خیلی خواست به خودا حالا دلم گوجه سبز خواست
05:27باشی اسیزم منم همین الان میرم از هر کجا که شده
05:30اون گوجه سبز رو پیدا میکنم و میارم برات
05:32باشه ولی خب تو چرا اینجوری میکنی که من وسط زمسون دلم گوجه سبز بخواد؟
05:36اونم اینجوری یه هایی؟
05:37استراحت کنش کم
05:38هی بابا
05:40من امروز خیلی خوردم ها
05:42زهنم ها درگیر خودش کرد
05:44هزینه رو پرداخت میکنن خیلی مهم
05:48خواهش میکنم
05:53این قسم خورده نبود
05:55این دیگه یعنی چی؟
05:58اون قبلیه گفت قسم خوردم رو باز نکرد
06:01این باز کرد
06:03البته خب تو این نمیادت نمیاد
06:06خوبه که یادم نمیاد
06:08اصلا هم دلم نمیخواد توحافظم همچین چیز مزخمه
06:11آره ادامارو دیگه درگیره چنین چیزایی نکن
06:14به لطفتو کل برنامه امروز عوض شد
06:16تو چی داری میگی؟
06:19تو نمیتونی با من اینجوری حرف بزنی سلین؟
06:21اگه میخوای کشش ندیم
06:23نکشش بدیم به نظرم دیگه باید دوتایی با هم حرف بزنیم
06:28من دارم میرم
06:30اینم میبرم تا دیگه همچین کاری نکنی
06:33باشه نمیکنم
06:36خوب درباره چی میخواستی حرف بزنی؟
06:38چقدر به خودت اعتماد داری؟
06:41وقتی حافظه سرکان برگرده چی میشه؟
06:44وقتی همه چی و یادش بیاد چی کار میکنی؟
06:46ادا تو دیگه الان تو ذهن سرکان نیستی، اینو قبول کن
06:50یادش میاد سلین، یادش میاد
06:54حتما متوجه نشدی، بذار اینجوری بهت بگم
06:58الان تو ذهن سرکان تو نیستی، تو الان برای سرکان یه قریبه ای
07:03ممکنه تو گذشتش بوده باشی، ولی نمیدونم تو آیندش هم خواهی بود یا نه
07:09سرکان یه بار عاشق من شد، یه بار دیگه هم میشه
07:14من الان فکر میکنم سرکان حتی نمیخواد تا رو ببینه
07:18نمیدونم به سرکان چی گفتی، یا در مورد من چی تعریف کردی
07:22ولی وقتی همه چی روشان شد و سرکان همه چی یادش اومد، خیلی کنجکاوم ببینم چی کار میخوای بکنی
07:29ادا، من هیچ چی به سرکان نگفتم، فقط یه آینه گرفتم جلوش، کاری کردم اشتباهاتشو متوجه بشه
07:37تو نمیتونی به عشق ما بگی اشتباه، کدوم عشق؟ من نمیتونم عشقی ببینم، تو آمینو قبول کنی خوب میشه
07:47حتی یه گرم هم لیاقت سرکانه نداری، من یه بار دیگه سرکانو از دست نمیدم
07:53موسیقی
08:09موسیقی
08:11کاری دستت رو بل کن و خوب بهم گوش کن
08:12اردم
08:16دارم بهت میگم که کارات رو بل کن و به من گوش بده
08:19آقای اینگین
08:20الان یه مشغول کارهای شرکت بودم بل می کردم
08:23ولی الان دارم به یک کار شخصی رسیدگی می کن
08:25مسئله شخصی
08:26بله
08:26البته خوب تکثیر خودم
08:29حق با توه
08:30آقا تو رو چه به کار و زندگی دلگت جان
08:33بله بفرمایی تموم شده
08:35اردم
08:36اساس میخوام که برام گوجه سبز بخری
08:38گوجه سبز از بهترینش
08:41گوجه سبز؟
08:42اره گوجه سبز
08:43گوجه سبز سخته
08:47مشکله
08:48از لحاظ فصلی فصلش نیست
08:51ببین اناره ساوه بخرم
08:53اناره ساوه خیلی خوبه
08:54گوجه سبز میخوام
08:55مردم گوجه سبز میخوام
08:57من گوجه سبز میخوام
08:58برو بیرون از یه چه پیدا کن بخر برام بیارردم
09:01ای بابا
09:01آقای اینگین
09:03یه سوال میخوام بپرسم
09:06ولی از جوابش خیلی میترسم
09:08نکنه حاملی
09:10آروم باش
09:13پیرین
09:18چه اینجا دهانیتون ببنده
09:19دهانیتون ببنده
09:21ببین
09:22یعنی چی
09:23باشه ولی ببین
09:25هیچکس خبر نداره
09:26آردم تو هم نمیدونی
09:28حتی من هم نمیتونم
09:29پیرین خانم میدونه
09:31نمیتونم ولی
09:32تو باس هم نگوکه
09:33میتونی من میدونم و دارم فین بازی میکنم
09:35که نمیدونم
09:36باشه آردم باشه
09:37باشه آره البته
09:39خب آره خوب
09:40ازیزم
09:41همونطور که حت زده بودم
09:42من در واقع این که
09:43نمیدونم شما میدونید یا نه
09:46اگه بهش میگفتم که
09:47نمیدونم که
09:47نمیدونید
09:48ولی میدونم که
09:50سبز زردم برام گوجه سبز بیان
09:52خب
09:52های خیلی خوبه دیگه
09:53من میدونم
09:54آره حامل است
09:56پس برگشتی
10:10آره برگشتم
10:13به دلخواه خودم نرفته بودم
10:16فکر میکردم
10:18زندگی تو دانمارک آرزوده
10:19با سرکان آرزومون بود
10:22یعنی یه تصبیمی نبود
10:24که بخوام برم اونجا
10:25پس چیزیو که میخواستی گرفتی
10:27آره همینطور شد فرید
10:29سرکان خواست پیشش باشم
10:30منم اومدم
10:31من جایی تو بودم
10:34زیاد به این وضعیت
10:34عادت نمی کردم
10:35چون سرکان بلاخره
10:37همیشی و یادش میاد
10:38و اون موقع
10:38تو باید دوباره
10:40از اینجا دور بشی سلین
10:41آره ممکنه این اتفاق بیفته
10:44اما با احتمالات پیش نمیرم
10:46ممنونم
10:47سلین
10:49سلین
10:50کار درستی نمی کنی
10:53این کارو نکن
10:54گذشته از تموم اتفاقاتی
10:56که بینمون افتاد
10:57نمیخوام که عذیت بشی
10:59خیلی ممنون که به فکر منی فرید جان
11:02اما نمیتونم این سوال رو نپرسم
11:04این حشدارو به هم دادی
11:06که من نراحت نشم
11:07یا به خاطر این که به هم حسودی میکنی
11:09یکم بهش فکر کن
11:11جرن
11:17نه جرن
11:18بابا چه خمار آخوه
11:28با کیه اش رزاری
11:32بابا چتونه
11:33به زندگی خصوصی افراد یکم احترام بذارید
11:36اردم جون
11:39آقا تو چه زندگی خصوصی داری که بخوای قایم کنی؟
11:42در زمداری میگی زندگی خصوصی
11:44تخت خوابت تو آرشیب پشت کمود پرونده هاست
11:46شما مزخرم کنید
11:48وقتی واسه مهمونی آقا سرکام با دوست دخترم اومدم
11:50شما اینجوری یه گوشه سرتونو مندازین
11:52روشونتونو نگاه میکنید
11:54یه چیزی میخواستم بگم
12:01اگه تو فردا با یه دختر بیای مهمونی
12:05نه
12:06بزا مهمون من
12:08بهش اضافه میکنم
12:10روز بعدشان بامن
12:11شما
12:18پشتیمون میشین دختره
12:22یکی یکی
12:26خوب
12:32میخواد یکی رو پیدا کنه باش بیاد
12:34غیر ممکنه
12:39نه بابا
12:45امکان نداره نه
12:47سرکان
12:58ببخشید
13:00خوبی؟
13:02فکر کنم این اتاق
13:05یکم برای هردمون کچیک باشه
13:08گولم کچان سرکان
13:09گلهات رو برداشتم
13:11که اینطور
13:13میتونم علتش رو بپرسن
13:15اگه منو میشناختی میدونستی که به گله ها حساسیت دارم
13:19آلرژی دارم
13:21آلرژی نداری
13:22من مخصوصا اون گله رو انتخاب کردم
13:24میتونی بذاریشون تو اتاقت
13:26اینچا اتاق منه
13:28که در نبودت من این شرکت رو مدیریت کردم
13:32اه واقعا
13:33آره همینطوره
13:35و
13:37جایزم که گرفتی
13:41ممنونم
13:47ممنونم
13:49اینو هم با بقیه وسیلات میفرستم بالا تو اتاقت
13:53که تا جایی که شنیدم
13:55مادر بزرگت یه جوری طبقه بالا رو از یه سری چیزا استفاده کرده
13:59من مثل مادر بزرگم نیستم
14:02اینو قبلا بهت ثابت کرده بودم اما تو اینم یادت نیست
14:05آقا سرکان
14:06بله
14:07لبتا بهتونه خواسته بودیم
14:08لطفا جانن
14:10لطفا جانن
14:12خیلی ممنونم
14:14خیشونه
14:16میشونه
14:17میشونه
14:18ها روزان
14:19مرخان
14:20بله
14:21لبتا بهتونه خواسته بودیم
14:23لطفا جانن
14:24خیلی ممنونم
14:26خیشانن
14:27میشونه
14:28میشونه
14:29میشه از اتاق بالا وسیل منع رو بیاری
14:31خاشر
14:33خوب
14:35خشف
14:37اینجا رمز لپتا به تو یادت نمیاد
14:52یادمه
14:53اشتباه زدم
15:03بخوای میتونم کمکت کنم
15:05حتما نوزش کردم
15:07یه مورد دیگه هم باید امتن کنم
15:10باشه
15:11خب میشه رمز رو به هم بگی؟
15:14لطفا معتبانی
15:16ادا خانم
15:22لطفا رمز رو میشه به هم بگی؟
15:25خیلی دوره نشنیدم
15:28میشه لطفا رمز لپتا به خودم رو به هم بگی؟
15:33ادا خانم
15:33یه باره دیگه دوره
15:34لطفا میشه رمزا بگی؟
15:37باشه میگم
15:39چهل نو
15:43سی و یک
15:48بله
15:49سی و هشت
15:51سی و هشت
15:53هنوزی چی یادت نیمده؟
15:57باشه خیلی خوب
15:59یک
16:00یک
16:00چلونو سی و یک سی و هشت یک
16:05مثل یه مختصات خیلی چیز مسخریه
16:09حوضش میکنم
16:10منصور چیه مزخرست؟
16:13اونو مختصات ستارهی که برام خریدی؟
16:15جا... جانم؟
16:16ادا خانم؟
16:17ممنونم جانم
16:19خواهش میکنم
16:21برای تو گرفتم؟
16:25یعنی برای ادا گیلدیز
16:27یعنی مختصات ستارهی که
16:29برای ادا گیلدیز خریدم؟
16:31واقعا یک کاری که از من بعیده
16:35و من اینا رمز گذاشتم
16:37باید آوازش کنم
16:43اینجوری
16:44اینجوری خیلی بهتره
16:47چهل
16:49چهل و چی بود؟
16:51نو یادمه
16:52چهل و نو
16:53نه نه نه
16:55خیلی ممکنه همچین چیز مسخریه یادم بیاد
16:57چهل و نو سی و هشت
16:59اون یکی چی بود؟
17:03نو
17:03خیلی احساساتیه
17:12خیلی احساساتیه
17:14ای بابا
17:15یعنی وقتی دید تو رمز و یادته
17:17هیچ اکسال عملی نشون نداد
17:19نه اصلا
17:20همراه با حافظش
17:22مخشم اینجوری جمع جمع شده
17:24اینقدر شده
17:25ای بابا
17:26این چه شده؟
17:29تو چه شده خیر باشه
17:31خیلی از دسته فریده سبانیم
17:34دلم میخواد سلینو توی بشقاب آب خفه کنم
17:37شش
17:37منم همینطور
17:39باشه الان به اونا فکر نمی کنم
17:40اونا رو بیخیال
17:41تو با سرگان چی کار کردی؟
17:43که حافظش بر میگرده ها؟
17:44دکتر چیز دقیقی نگفت
17:46خب الان باید چی کار کنیم؟
17:50همینجوری بشنیم
17:51قرصی چیزی نداره بدیم بخوره
17:52همه چی یادش بیاد و خوب شه؟
17:54نه نباید بشنیم
17:57یه فکری به سرم زد
17:59فکر کنم فکر خوبی هم به سر زد
18:02نمیدونم خوبه یا نه
18:03اما باید ببینیم
18:05چی؟
18:06چیه؟ بگو دیگه دختر چیه؟
18:07چرا وایستادی؟
18:08ما هم نظر میدیم
18:09اینجوریه که
18:10سرکان یه جورایی تو خواب
18:12حتی توی خواب امید
18:14دقیقا مثل یه شهزده خفته
18:17باید چی کار کنم؟
18:18باید شهزده خفته رو بیدارش کنم
18:20آف سرینالیه
18:23امشب
18:27نمیتونم وقتو از دست بدم به خود
18:29و همین امشب حلش میکنم
18:30خیلی فکر خوبیه
18:31اگه اینم یادش نیاد
18:33من دیگه بهش فکر نمی کنم
18:35این چوریه
18:35آره
18:36از دست تو خیلی دختر با حوشی هستیا
18:39تو همین بسرد دل تنگی تو رفت بکنی؟
18:41آره دلم تنگ شده آره
18:44بینافرم به درد میخوره
18:47اشکال نداره
18:57همین که مشکل دیگه ای نداره
18:58خیلی خوبه
18:59به زودی حافظش هم برگرده
19:01خیلی آلی میشه
19:02بعد از اون حادثه
19:04یه صفحه جدید برای سر کنباز شده
19:07دیگه همه چی قراره تغییر کنه
19:08سلین
19:12دوست خوبم
19:14مگه ما ندیدیم ادا و سرکان چقدر همدیگر رو دوست دارن؟
19:20هممون دیدیم تو هم دیدی؟
19:22پیرین
19:23سرکان بعد از اون حادثه اول به من زنگ زد
19:26منو پیش خودش زدازد
19:28به نظرت این کارش مفهومی نداره
19:30خب اونجا ها
19:32حافظش چی میشه؟
19:36یعنی به مرور زمان معلوم میشه
19:38ممکنه همه چیو به یاد بیاره
19:40یا اصلا به یاد نیاره
19:42ولی من تو این مدت بهش کمک میکنم
19:44من نمیخوام تو ناراحت بشیه
19:46نمیخوام کسی دیگه یه هم ناراحت بشه
19:48پیرین ببین من
19:49از اشتباهاتم درس گرفتم
19:52ای کاش این اتفاق نمی افتاد
19:54ولی افتاد برای من و سرکان یه شانس دوباره است
19:57من این دفعه از این شانس به خوبی استفاده میکنم
Be the first to comment
Add your comment

Recommended