Skip to playerSkip to main content
  • 3 months ago
عشق مشروط

ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.

بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلی‌اوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آل‌بایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متک‌اوعلو و مایا باشول.

Category

📺
TV
Transcript
00:00آقایون، یکی داره خبرشینی میکنه
00:03وگرنه اونا از کجا باید بدونه
00:05سلام
00:11سلام جرن خوش اومدی
00:13چیزی شده جرن؟
00:15وکیل خانوادی کافازچی اخلوب امزنگ زد
00:18برای جلسه صدم کرد
00:19آه، نه، نیازی نیست تو باشی
00:22سرکان اگه قرار وکیل اونا اینجا باشه
00:26بهتره که وکیل ما هم کنارمون باشه
00:28نمیتونم مشکل چیه
00:30اما اگه من اینجا باشم باید باشه
00:31اونا نتونه نظرم به یه حقوقی گیرتون بندازم
00:34میفهمم، اما ما بدون وکیل حلش میکنیم
00:37ممنونم جرن، میتونی بری
00:39خودتون میدونید، موفق باشید
00:44ممنونم
00:45یه چند لحظه ببخشید
00:47گرچون گندی که تو گذشته زدی
00:52هیچ وقت ول کنم نیست، نه؟
00:55درستش میکنم
00:58جرن، جرن
01:00جرن
01:01میشه یکم آرون باشی، لطفاً
01:05چطوری به خودم نگیرم، فرید
01:08وقتی منو تو جلس راه نبیده
01:10یعنی به هم اعتماد نداره
01:12وقتی وکیل طرف مقابل هست
01:16یعنی ما هم باید وکیل داشته باشیم
01:18متوجهی چه رسک بزرگی کرد
01:20یعنی شفت داره که گند بزنم به کاراتون
01:22جرن، آرون باش، بهت تزمین میدم که به تو هیچ ربطی نداره
01:26تو یه وکیل توانمند هستی، اگه بهت اعتماد نداشت که باید کار نمیکرد
01:30جرن، مشکل چیه؟
01:33سرکان منو تو جلس راه نمیده، وکیل نمیخواد
01:36چرا آخه؟ سرکان همچین ریسکی نمیکنه
01:39نصرا نمیدونم، اما وقتی قرار فکیل طرف مقابل اینجا باشه
01:43داره ریسک بزرگی میکنه
01:44بزر من حرف بزنم
01:47بیا یه قوه مهمونت کنم
01:50بریم
02:07سرکان
02:08ادا باید با ترف بزنم
02:18نگار مشکل بزرگیه
02:21آره
02:22در مورد بابا ته؟
02:25آره
02:26اشتباه وحشتناکی که در گذشته کرده الان داره
02:30با عرضشترین چیزم ازم میگیره
02:32تو هم اجازه نده
02:35اشتباهاته بدر تو گردن نگیر
02:39اگه تو گذشته کرده
02:41پس یعنی تو تقصیری نداری؟
02:45ادایه چیزی هست که باید بریم یه جایی مفصل برا تعریف کنم
02:48تو گل فرستدی؟
02:52نه
02:53یاد داشت رو نخوندی؟
02:56کدوم یاد داشت؟
02:57تو یاد داشته ای من رو میخونی؟
02:59به نظرم باید اون گل رو برداری باعث آلرژی میشه
03:02ناره مطمئنم همینطوره
03:03کیه که میخواد باداش نبشه؟
03:06به تو ربطی نداره
03:06آقا سرکان من وکیل خانواد کافتشی اغلو جماعیونگان هستم
03:13مشاور آقا امره آقا سلیم
03:15خوشبخت هم
03:16بفرمایید الان میام خدمت
03:18ببخشید
03:22بلی باید به این رسیدگی کنم
03:24منتظر باش حرف میزنیم خوب؟
03:27لیلا
03:33آقا سرکان
03:36لیلا کجایی؟
03:37روز شلوقی داریم
03:38باشه همه مهمونامون اومدن
03:40میشه لطفا رسیدگی کنی؟
03:41باشه تم بیدم برنامی ریزی میکنم
03:42کجا؟
03:44یه جرسه مربوط به لندنه
03:46در مورد مشکلاتی که تو گذشته رخ داد
03:48درست توزی ندادن اما تو همچیزی نگفتی
03:50حتما سرکان نمیخواد ما توی جلسه شرکت کنیم
03:54مگه همچین چیزی ممکنه ما شریک هولدینگی
03:57تازه طرف حساب مشتری هم که توی؟
04:00آره
04:01یعنی تو مشتری را وردی تو هم میتونی ببریش؟
04:04مگه نه؟
04:05همچین کاری نمی کنم
04:07سلی به نظر من این دفعه ما تو جلسه شرکت نکنیم
04:11حرف سرکان باشه بهتره
04:12منظورت چی؟
04:14یعنی چی؟
04:15سلی معلومه که به دوران قبل از تو
04:16به دوران آقا آلو تکین مربوط میشه
04:18پس لطفا کشش نده دیگه
04:20خب دیگه خسته نباشید
04:26سلیم
04:27ممنونم
04:27چی شده؟ به افه نمیگم چرا برا من تعریف نمی کنی؟
04:31چون لازم نیست سلیم
04:32کش نده
04:34فرید
04:37چیه؟
04:39این دستان راجع به گذشته دیگه چیه؟
04:41سلیم یه چیزی توی 18 سال پیش وقتی تو خیلی بچه بودی
04:44اتفاق افتاده چی میخوای بدونی؟
04:45سرکان هرچی میدونه اونو میخوایم بدونه
04:47و سرکان میپرسیدی من طرف حساب این حرفا نیستم
04:50بعده نگاه میکنم
04:55ای بابا دختر
05:03اصلا مهم نیست که نمیذاره تو تو جلسه باشه
05:05بی خیال بابا
05:06شما کجایین پس؟
05:08همه جا دنبالتو میگردم
05:09اینجا این دیگه
05:11ملک
05:15بله سلیم خانم
05:16من میرم یکم هوا بخورم
05:18اخیران اینجا یکم خفم میکنه
05:20باشه سلیم خانم بفرمایید
05:22اون بلوند به من اشاره کرد
05:26ای بابا چه ربطی داره
05:28اون چرا باید به تو اشاره کنه
05:30تو الان اینو بی خیال شو
05:31بگو ببینم
05:32امروز واسد یه دستگله خیلی بزرگ اومد
05:35راستشو بگو از طرف کیه
05:37یه لحظه یه لحظه
05:38میخوام بشناسمید
05:40میخوام بشناسمید
05:42تو من رو احمق فرض کردی؟
05:47نلو من دست گل گلفروشی خودم رو نمیشناسم
05:53چه ریکی تو کفشته بگو ببینم؟
05:55میخوام سرکن بولت رو دیبونه کنم چه ریکی؟
05:58بگو ببینم گلا رو دید یا نه؟
06:00دید گفتین رو بردار آلرژی میاره
06:03چی؟
06:04حتماً آلرژی میاره مطمئن
06:06باشه دیدی نقشمون گرفت
06:07حسودیش شده
06:08از وقتی گل رو دیده همش درخواست ملاقات میکنه
06:11باید حرف بزنی این باها
06:12حرف دارم و چی و چی
06:14نبین انجام نده و کلی چیزای دیگه
06:16واقعاً نمیفهممش
06:17چرا میخواد ببینتت؟
06:20من میگم به نظرت
06:22ممکنه سرکن بولت
06:24هنوز عاشقت باشه؟
06:27نه بابا
06:29ببینون واسه این که میگه بقیه چی میگن اینطوری رفتان میکنه
06:33یعنی میخواد من مثل سلین تا آخره اوم عاشقش بمونم
06:37خب چی میخواد بگه؟
06:41نمیدونم
06:42اون برای بعد از جلستشون
06:44اف میاد
06:46زهن منو به هم میریزه
06:48تا دولمو از به میبره
06:49من همینجورشم به سختی دارم میگذرونم آخه
06:52وای
06:53بزن با شرف نمیزنم
06:57نه نه من با شرف نمیزنم دارم میرم
06:59کجا داری میری؟
07:00میرم خونه کار کنم
07:01جدی میگی؟
07:02میبینم اتون
07:03این دختر دیوونه است
07:07ببین
07:08واقعا دارم میگم
07:10یه جا بنویست من از اولم گفتم
07:12سرکامولات از روز اول تا آخر عاشق این دختره
07:15انقدر
07:16آنتنای عشق منو در نیارید بیرون
07:18دوستان
07:24لطفاً اما یک کار کنن بخش ممارگی آرت لایف
07:27برن طبقه بالا برگی جلسه
07:29یه بررسی عمومی داریم
07:31افه
07:33میشه من امروز از خونه به کار ادامه بتم
07:37یعنی برات مشکلی نیست؟
07:39البته که نه
07:39ممنون
07:48تا افه
07:49شرمنده فقط میماری آرت لایف
07:53میدونم چه میگه
07:54میماری بخشی از این هولدینگه
07:56من کاری مهمتریم دارم
07:58انگی نگران نباش
07:59باشه؟
08:01خسته نباشه
08:02سلین خانم
08:09من رو صدا کردی؟
08:11لیلا
08:12میشه برام نیست تمام کاری که تو هولدینگ سلا دو هزار و دوازه انجام شده در بیاری
08:17او نایی که با شریک بوده با پیمان کار بوده همش
08:20باشه باشه حتما
08:21باشه پس من میرم هر وقت حاضر شد به هم خبری
08:23بلی حتما
08:24خیلی ممنون
08:25سلام
08:36من تو جلسه شرکت نکردم
08:41البته اصلا دوست نداشم شرکت کنم
08:44باشه
08:46بله
08:47مخفی
08:50برای حسابی مخفی
08:51مشخصه چون خیلی مخفی صحبت بیکردن باید خیلی مهم باشه
08:54هر وقت سردارو بردم بهت خبر میدم باشه
08:58خدا نگه در
08:59همونطوری که گفتن
09:01همونطوری که گفتن
09:01همون شرکت پیمان کاری توی خیلی از پروژه ها کار کردیم
09:06ما با اون پروژهی که دیوار هایلفورو ریختیش ارتباطی نداشتیم
09:09اون پروژه متعلق به شما نبود
09:11در ابتدای اینطور اعلام شده بود
09:14اشون برای اینکه کارو بگیره اسم ما رو بکار برده
09:16در واقع اون پروژهی چرتباطی به ما نداره
09:20شکایت رو از اونا کردن نما
09:22با بررسی که شرکت پیمانکار قبل از شرکت انجام داده
09:26مشاهده میشه که مبلغ قابل توجهی حواله شده
09:29به اندازه جریمهی که دادگاه تاین کرده
09:31ممکنه اون پول برای اینکه به خانواده داده بشه
09:33برای صاحب شرکت پیمانکار حواله شده باشه
09:35منظورتون از این حرف چی میتونه باشه؟
09:40آقایون دقت کنید
09:41شما دارین با من حرف میزانید
09:43شناسنامه تموم پروژه هایی که برای سرش بودم تمیز و بینقصه
09:47برای هیچ آدمیم پول حواله نکردم
09:51به هیچ کسم پول نمیخورونم
09:53ببینید الان اگه آقای امره و آسل خانم نمیخواهم با ما کار کنن
09:57این رو با احترام جواب میدم
10:00فقط لطفا دیگه تصمیمتون رو بگید
10:03ما هم به کارمون برسیم
10:04آقا سرکان
10:07الان خیلی خوب میدونید که شما الان توچه شرطی قرار گرفتید
10:11همه ی نگاه ها روی ماست
10:12باید با دقت رفتار کنیم
10:15یعنی باید سخگیر باشیم
10:16از لحاظ حقوقی کار کردنمون مانعی نداره
10:19خیلی خوب
10:21پس پولوجه برای شماست
10:22ارتباط کاریمون با یه حادثه شروع شد
10:25امیدوارم بعد از این این اتفاقات نایفته
10:28خوب پس
10:30بفرمین
10:32بفرمین
10:40روز بخیر
10:41به آقای امرو و اصلی خانم سلام برسونید
10:47و در مورد پروژه اصلا نگران نباشن
10:49خیالشون راحت
10:50میرسونم
10:51اتفاقی که سالها پیش افتاده اصلا در مورد شما نیست
10:54لطفا بردشت اشتباه نکنید
10:56این چه حرفیه
10:57اصلا مهم نیست
10:58بفهمیم
11:11آقای عربتکین حالتون چه سره؟
11:16من فکر کردم شما رفتین
11:19خوبم افه
11:22تو چه سری؟
11:24منم خوبم
11:25زمانای سختیه نه؟
11:39افه؟
11:40سرکا؟
11:41باید یه چیزای بهت میگفتم
11:45بلی
11:45به نظرم شما
11:47حرفای خیلی مهمتری دارید که با هم بزنید
11:49به خاطر همین
11:50من شما رو تنها میذارم
11:52خواهش میکنم
11:52کتت
11:58بمونه همینجا
12:01بعدم بیام همینجا ورش میدارم
12:03درسته
12:05به نظر آروم شدی؟
12:15بیدرده سر حلش شدیم
12:18آره آرومم
12:19واقعا نمیتونم باور کنم این کارو کردی
12:22اینطوری با خون سردی دروغ گفتنت
12:26برام جالبه
12:29ارتباطت با شرکت پیمانکاری تون ساخت و ساز رو پنهان نکردی؟
12:35به نظر چی کار باید میکرده؟
12:36انتظار داشتن مسئولیت به پذیری
12:39خیلی خوب
12:43بریم
12:44بلش کن
12:58آقا
12:58خب
12:59چی شد گفتی نمی آی کار داشتی که تو
13:02آره داشتم
13:02ولی باید میومدم
13:04وای نه
13:04یه چیزی شده
13:05حتما سرکان
13:06به ادا چیزی گفته
13:07اونم جوابشو داده
13:08آره
13:08آفجی های فروایی سا چیزی نیست
13:10یه چیزی راجع به تو شده
13:13و خیلی هم خوبه
13:14هی بابا من ترسیدم
13:15در مورد من چی شده
13:17من اصلا نفهمیدم
13:18در مورد من یعنی چه اتفاقی افتاده
13:20تو پشت چی قایم کردی
13:22این چیه؟
13:24تو فضای مجازی معروف شدی
13:26معروف؟
13:27آره
13:28معروف چیه؟
13:28چی میگه دخترتو؟
13:29به خاطر قضاهایی که برای مهمونی خالی فرید فرستاده بودی
13:33همه در مورد تو حرف میزنم ببین
13:35من
13:35من من هیچی نفهمیدم
13:38این چیه تو سرم؟
13:39خب تو مهمونی خالی فرید کلیم
13:41فرورنسرم شرکت کردن
13:42ها میدونن رجب قضایی تو حرف میزنن
13:44پیفی جون
13:45حواستت هست و اصلا چی داری میگی؟
13:46آره عشقم؟
13:48خیلی خوب
13:49یعنی اینطوریه که آدمهایی که خیلی دنبال کننده دارن
13:53تو اون مهمونی بودن و همه شون از غذاهای تو تعریف کردن
13:57آخه یعنی چی؟
13:58آه من
13:59من الان
14:00من مشهورم
14:02من الان مشهورم
14:04آره عشق بهر از این راه میتونه پول خوبی به دست پیری بیدوتم هست
14:08آخه دختر تو دیوونه شدی؟
14:10من از غذا چی میفهمم آخه؟
14:12ازم خواهش کردن
14:13منم چند تا غذا درست کردم
14:15دخترم من گل پروشم
14:16آخه من از اینطور کارا سهر در نمیارم که
14:19مردم هر کاری میکنن که در موردشون حرف بزنه
14:23ای بابا اصابانی شد
14:24ببرت یه حساب پاس کنم
14:26حساب بانکی؟
14:27حساب فضایی مجزی آب جایفه
14:29آها باشه ولی اسممو نیار من دوست ندارم اسممو بدونن
14:33یه اسم دیگه مثلا
14:34ستاره آره آره ستاره
14:36اسم ستاره خوبه
14:37میشه من انتخاب کنم
14:38تو؟
14:39ولی یه چیز خوبی بذاری هم
14:41ستاره نگره نباشه از اینا مهتر میشه
14:44آها اینا قضاهای منه
14:46آها ببین همه رو گذاشتن
14:49میخوای چی کار کنی؟
15:10چه فکری داری؟
15:11باید یه جوری به خبرنگارا توضیح بده
15:13به خبرنگارا؟
15:16داداش؟
15:17مگه نمیبینی چقدر مقروره
15:19طرف برای یه معذرت خواهی از ما هم خیلی حسیت شد
15:22همون وقت چطوری میخواید به خبرنگارا توصیح بده؟
15:24ببین فقط از این راه میتونه از اینجا بره
15:26باید اشتباهش را به خبرنگارها بگه
15:29اگه توضیح نده تا آخر فکر میکنن اشتباه از ما بوده
15:33باید از دستش خلاص بشیم باشه؟
15:35میفهمیم اگه نه؟
15:37این مرد باید زودتر بره و بهترین راه همینه
15:41خوبه
15:42باشه پس باید یه
15:44راهی پیدا کنیم که
15:46مجبورش کنیم توصیح بده
15:48تو ادارو دیدی؟
15:50نه چرا؟
15:52بهش گفتم وایسته یه هونو پدید شد
15:54واقعا باورم نمیشه این کارو کردی
16:00اینطوری با خون سردی دروخ میگی
16:03واقعا انگار با این شرکت پیمانکاری فرعی رابطه ای نداشتی
16:08و اصلا خواهیم نکردی که با شرکت پیمانکار فرعی ارتباط داشتی
16:13ادا جواب نمیده واقعا دارم دیوونه میشم
16:18جواب بده ادا
16:19ادا
16:20ببین بهت گفتم وایسته هنوز نیستی خواهش میکنم
16:24وقتی باز بهت زنگ زدم جواب بده
16:27سلین دارو زنگ میزنه
16:31جانم سلین
16:32علا سرکان من بیرونم میشه ببینم تو حرف بزنیم
16:36چی شده؟ چیزی شده؟
16:38میخوام راجع به جلسه ای که نزاشتی توش باشم حرف بزنیم
16:41حتی دقل نتیجه شو به هم بگی
16:43پروژه لندن رو گرفتیم همیقدر رو بدونی کافیه
16:45باشه فقط نیم ساعت حرف بزنیم
16:47سلین الان یه کار خیلی مهم میدارم
16:49نمیتونیم حرف بزنیم
16:51بعدن حرف میزنیم
16:52باشه انگینه این کار با توی حلش کنیم
16:55مرد زود باید بره باشه
16:57انگین این کار با توان کار با تو چطور رسیش کنم
17:00آیدان میشه بشینی؟
17:03سرم گیج رفت
17:05حلش کردم دیگه
17:07همه چی ساست کنترولمه
17:10قرار نیست ادار چیزی رو بفهمه
17:12اونا را قانه کردم که این اشتباه اصلا به ما ربطی نداشته
17:16باشه پس هیچ مشکل نیست دیگه
17:20بروژه رو به همون داد دیگه چه میخوایی؟
17:23باشه آرومم
17:26الان میتونم رو سرکان و اداد هم مرکز کنم
17:30الان فقط باید به این کار برسم
17:33آیدان
17:35میشه ما تو کار سرکان و اداد دخلت نکنیم
17:38نکنیم؟
17:39احساس میکنم اونا از این کار خوششون نمیاد
17:42آه فهمیدن
17:44من هرشی بگم باست کار خودتو میکنیم
17:47کجا میری؟
17:50ورزش
17:52به خاطر جلسه ای امروز نتونستم برم
17:55دارم میرم جبرانش کنم
17:56بدتک اینچی این شرایطم به فکر ورزشی؟
18:00باشه
18:02واقعا که چه آدم عجیبیه
18:05سیفی
18:08سیفی
18:09خیلی حالتون بده قهبه براتون بیارم
18:13قهبه رو بلکن
18:14بیا اینجا
18:15باید یه نقشه بکشیم
18:19خب چه نقشه ای؟
18:22این که سرکان و اداد رو بیاریم پیش هم
18:24مشخصه که سرکان آشق ادادست
18:28اداد دیگه باید احساسات سرکان رو بدونه
18:31باید اینو شما گفتین خیلی بحاله دوربینا کچان شوخیه؟
18:40جدیه
18:40یعنی شوخی نبود
18:43باید چی کار کنیم هلا؟
18:46اداد رو به انجامن دوت میکنم
18:49اداد خانون بیا تو انجامن چی کار کنه نمیاد کاخه
18:52میگم بدون تو نمیتونم برم بیرون
18:54میگم تو انجامن کار دارم بیا و کمک کن
18:58اداد باید بدون احساس سرکان چیه
19:00آروم آروم بهش میگم
19:02وقتی دوتا زن با هم باشن میشه کفت کاری نیست که نتونن انجام بدونم
19:05اگه یک کاری داشته باشه و نتونه بیاد چی؟
19:08اونو من حل میکنم تا نگران نباش
19:11آقا سرکان به فهمی داریم دخالت میکنیم اصابانی میشه
19:15سرکان به غیر از بریدن کنارهای نون توست کار دیگه اینه میکنه که
19:20اما به نظرم کار خیلی خوبی بود
19:21حلش میکنم
19:24حتی یکی هم ندیدیم کنارهای نون توست برام بباره
19:31خیلی باید منتظر بمونیم
Be the first to comment
Add your comment

Recommended