- 7 weeks ago
عشق مشروط
ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.
بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلیاوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آلبایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متکاوعلو و مایا باشول.
ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.
بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلیاوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آلبایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متکاوعلو و مایا باشول.
Category
📺
TVTranscript
00:00نمیشه چطور میتونی چنین خطایی کنی؟
00:02من به آقا فکرت گفتم نه نمیتونیم
00:05ولی وقتی اونا رو گفت گفتم امتحام میکنیم چی میشه اگه؟
00:08نه من گوش بده
00:09قرار تو 24 ساعتی دکور 120 مادهی تموم بشه
00:13انگین و پریل گفتن نمیشه نمیرسیم
00:16تو چرا همچین تصمیمی میگیری ها؟
00:19ما الان در آسانه یه فلاکتی مگه نه؟
00:21با هم درگیر شدن
00:22به نظر من که امکان نداره از اون اتاق دو نفر بیاد بیرونی
00:26یام به صورت یه بدن و دو تا سر میان بیرون
00:32مثلا اینطوری فکر میکنم که
00:33چار تا چشم دارن و چار تا پا آره حتما اینجوری میشه
00:37اگه آقا فکرت رو میدیدی به هم حق میدادی
00:40به چیت باید حق بدم میفهمید چطور داری آبه روی منو میبری ها؟
00:44داری آینده شغلی منو به خطر میدوزید
00:46شاید از آینده شغلی مهمتر باشه
00:48ببین تو فقط یه منشی هستی همین
00:51فهمیدی؟
00:53به خاطر همین چنین تصمیم مهمیو نمیتونی نادیده بگیری
00:56و هرطور دلت خواست رفتگار کنی
00:57میدونم ولی شرایطش فرق میکرد
00:59پس به آقای فکرت زنگ میزنی و ازش مذرعت خواهی میکنی
01:04و میگی که نمیتونیم پروژه رو برسریم
01:06نه همچین کاری نمی کنم
01:08تو نمیدونی آقا فکرت چقدر ناراحت میشه
01:11این کار رو برای زنش انجام میده
01:13مریضی خیلی سختی و پشت سر گذاشته
01:15این خوننده براش خیلی مهمه
01:17اگه بتونی گوش بدی میفهم
01:18جدی؟
01:20ولی من واقعا تو رو نمیفهمم
01:22من تو رو درک نمی کنم
01:23غیر قابل باوری
01:25تو اونا رو به انجام و میدوار کردی
01:27اون وقت چطور میتونی توضیح بدی که این پروژه به موقع نمیرسه
01:30به این قسمتش اصلا فکر کردی
01:33همسرش رو هزار بار بیشتر ناراحت میکنی
01:35اینو مطمئن باش
01:37من تمام سعیم رو میکنم
01:39میبینه که برام مهم بوده و تلاش کردم حالش خوب میشه
01:42مگه چیزی که مهمه همین نیست
01:44هرچان تو همینم درک نمی کنی
01:45تو عادت کردی همه چی بی ایب و نقص باشه
01:48متوجهی که برای همین بی ایب و نقص بودنه
01:51که تو الان داری تو این شرکت فوقلاده کار میکنی
01:54متوجهی؟
01:56پس به همین دلیل الان به آقای فکرت زنگ میزنی
01:58و میگی این کار نشدنیه
02:00تو زنگ بزن
02:02یاداوری میکنم
02:04این اشتباهو تو کردی
02:06و تو این قولو دادی و برای همینم
02:08تو مسئولیت این کارو به دوش میکشی
02:10و زنگ میزنی
02:12خب پس اینم بدون سرکام بولت
02:14من تنها فقط یه باری چیزیا میگم
02:17به جای بدبالی ترجیح میدم بمیرم
02:20آه که اینطور باشه
02:22پس پنج ساعت به محلت میدم خب
02:25تو خودت تلاش کن
02:26بدون این که از کسی کمک بگیری
02:28ببین
02:29ببین دنیا دست کهیه
02:31بعد بیا اینجا و از همه آزخواهی کن
02:33از همه
02:34باشه
02:36انجام میدم
02:37میبینیم
02:39انجام میدم
02:40و از کسیم آزخواهی نمی کنم
02:43درزم
02:44ازت متنفرم
02:45سرکام بولت
02:46میرم
02:47برا
02:48برا لطفا برا
02:49میشه همه تون به من گوش کنین؟
03:03میخوام امروز همه تون حواستون به ادا باشه
03:06قرار یه اشتباه بکنه و نشون بده که یه معمار چطور آبروش میره
03:12تنهایی پروژه رو با آقای فکرت انجام میده
03:15برای همین به هیچ کدوم از شما اجازه نمیدم که بهش کمک کنین
03:20مفهوم بود؟
03:21خوبه
03:24خوبه
03:25سرکان
03:26ها
03:26میشه بیان
03:27داداشم چی کار میکنی؟
03:38دختر فقط سنگ در آقا فکران تو خودشال کنه مگه چیه؟
03:41اون که بلد نیست چطور کارو تنهایی انجام بده؟
03:43ولی خوب بلد کارهایی گنده تر از خودش رو انجام بده
03:46خوب گناه آقا فکرت این وسط چیه؟
03:47آقای فکرت یه کار غیر ممکن خواسته
03:50ادام نواید امیدوارش میکرد
03:52ببین
03:53ادام رو اگر تنها بذاری
03:54نمیتونه این کار رو انجام بده
03:56منم میخوام نتونه انجامش بده
03:59عجب
04:00تو بیشتر از این که این کار حل بشه
04:03ممکنه همچین مشکلی داشته باشی
04:05که بخوایی به ادام یه درس عبرت بده
04:07بمگین
04:08بیعدبی که کرده قابل بخشش نیست خوب؟
04:10برای همین متوجه اشتباهش میشه
04:13از من
04:14از گروه
04:15از آقای فکرت از همه باید از خواهی کنه
04:17باشه
04:18من دیگه سوالی ندارم
04:19به خدا کلافشم
04:21داداش زله شده من دست سید
04:22ملو خانم چی کار میکنید؟
04:35دارم شوخی میکنم
04:36تو چرا اینجوری قید شو میگیری طرف آدم؟
04:39اخه اینم شد شوخی؟
04:40درسته حق با توه
04:41شما چرا اومدید؟
04:44اومدم دیدن آیدان خانم
04:45میخوام این پوشه رو بهشون بدن
04:47خوش اومدید بفرمه
04:48وایسا
04:48اول یه خبر خوب برات دارم
04:50خیر باشه
04:51بدونی الان کی رو برود وایساده؟
04:53کی وایساده؟
04:54کی وایساده؟
04:54تازه ترین و نوپا ترین
04:56چیه شرکت رو برود وایساده؟
04:59نکنه کارمندش باشه
05:00آره کارمندش اینکه تمام
05:02خیلی خوشحالم چون نراحت بودم
05:05کار قبلیو به خاطر من از دست بدید
05:06بیخیال بابا اینجوری که بهتر شد
05:09چیه؟
05:15سیفی چی کار میکنی؟
05:16چرا رفتی تو بودسه ها؟
05:17میخوام بقلت کنم
05:18ملو خانم
05:19خب پولدارو وقتی خوشحال میشن
05:25چی کار میکنن؟
05:26چطور این زوقشون رو نشون میدن؟
05:28میشه دستتون رو بدین؟
05:31اینطوری تبریک میگم
05:33آه تبریک میگم
05:37پس که بقل میکنیم
05:39بقل نمیگنیم دست دادنم دولانی نیست
05:41خیلی کتاحتر
05:43تو پوست خودم نمیگنجم
05:45ولی نمیتونم بروز بدم
05:46واقع نمیتونی بروز بدی؟
05:49شرایط شغلی اینجوری ایجاب کرده
05:51آفری
05:51بیا دیگه
05:53از این جابلت خوشم اومد
05:54استفاده میکنم
05:55من چیزای جدیدم یادتون میدم
05:57من یا دفتر تبلید دارم
05:59اونجا مینویسم
05:59بعدان استفاده میکنم
06:00آلیه
06:01اینگین چطوری این کار رو انجام بدم
06:05من از سخت و ساز و دکوراسیون
06:08چی سرم میشه
06:09مره
06:10حق با تو ایدم
06:11تجربه ای نداری
06:12تصیح تنها اگم امکان نداره انجامش بدی
06:15اما تو تجربه داری
06:17پس تو بهم کمک کن
06:18کی؟ من؟
06:19سرکان نابودم میکنه ایتا
06:21بیچارم میکنه عمران اصلا نمیتون
06:23اینگین من هر جور شده این کار رو انجام میدم
06:26لچ کردم
06:27ولی از تو
06:29یک کمک کچولو میخوام
06:31یعنی خیلی کچولو
06:33حتی شده پنهانی
06:34لطفا
06:35اصلا میدونی چیه ایدم؟
06:38تو سرکان اصلا سر شخصیتی اصلا
06:41اصلا جده نیستید
06:43خیلی شبیه همید
06:44باشه
06:48کمکت بیکنم
06:50تو واقعا محشری
06:52پس
06:54ببینیم کدوم یکی از ممارا رو میتونیم بکشیم سمتمون
06:57آه
06:58ببین
07:00مراد از تو خوشش میاد
07:02آن میتونه کمکت کنم
07:03میونم با اونم خوبه
07:05آلیگه
07:06و با کی راجع به کابینت ها حرف بزنم؟
07:08آه به هاکان زنگی زنم
07:09نمیاد ولی پشت گوشی بدیه سری توصیح میده
07:11او سرکان در میاد
07:12سرکان در میاد برو
07:14آیا به نصر میرس و ما خوبه
07:16میشه همه رو در نصر گرفت
07:17همه شونده
07:18چی کار میکنی؟
07:21هنوز نرفتی؟
07:22همین اطرافم
07:24کار دارم
07:25کوره دفتری
07:26خوبه
07:27پس سر عقل اومدی آفرین
07:29پس زنگ میزنی با آقای فکرت و مذرت خواهی میکنی
07:31این ماجره هنوز تموم نشده راجع بهش حرف میزنیم
07:33خیلی خواهی میکنیم
07:35این ماجره هنوز تموم نشده راجع بهش حرف میزنیم
07:51خیلی خوبه
07:55آیدان خانو، آیدان خانو
07:57روزتون به خیلی باشه
07:59نرسی
08:01امروز روز خیلی خوبیه، اولین روز کاری منه
08:03ها، تو تا صبح کار پیده کردی؟
08:05بعدم اینجا چی کار داری؟
08:07آه، پس امالب تکین چیزی بهتون نگفته
08:09حتما به خاطره، اینه که میخواست سپرائزتون کنه
08:11پس حالا سپرائز
08:13من تو شرکت مشغولیم
08:15دیگه دستیار سلین خانومم
08:16آه، به خانو، بسجن کجاه
08:19حتما به خاطره،؟
08:21اینه که میخواست سپرائزتون کنه
08:23پس حالا، سپرائز
08:26من تو شرکت مشغول شدم دیگه دستیار سلین خانومم
08:31خوب، کجای این برای من سپرائز بود؟
08:34همان دیگه
08:37اولین وزیفه ی من اینه که اینو بدن به شما
08:41بدین به من
08:42خوب، بعد از این بیشتر همدیگر رو میبینیم
08:44ها ها
08:45گل
08:46من خیلی گل دوست دارم
08:47آه
08:48یه کچولو برداشتم
08:49یعنی چی تو اون پوش هست؟
08:51من خودم هم نمیدونم
08:52یعنی فعلا خبر ندارم
08:54ولی دلیل نمیشه که کلن ندونم
08:55چون پوشتکارم خیلی زیاده
08:57هرچند الان دیگه یه خانواده شدیم
08:59اینجا خیلی قشنگه
09:00کاش میتونستم اینجاهای سلیفی بگیرم
09:02من ازتون عکس میگیرم
09:04با من بیایید
09:05خسته نباشید
09:07این گلم بدهم که دست من نمونه
09:10بفرمید
09:11فوقاره یکمشم دست من میمونم
09:13اگه چی میشونم؟
09:14میخواستم کاسه درست کنم گلدون شد
09:18آرتکین آه
09:30میخوای به آقا سرکان ثابت کنه
09:32که ما هم میتونیم یه کارای کنیم
09:34به نظرم میتونیم یه پیقامی بدیم
09:40نه امکان نداره تاق سرکان اجازه ندن
09:42نمیتونم بهت کمکی بکنم
09:44آره خب درکت میکنم
09:47یعنی فیفی اگه میفهمید
09:49بهترین دوستش کمک نکردی چی بهت میگفت؟
09:53دقیقا چی نیاز بود؟
09:55برای دکور چند تا نمونه تو اتاق آیش از
09:57و شمارهای کنتاکت
09:58میتونی برام بیاریشون؟
10:00اکشن تو خون منی
10:01خوشحال میشم اینو به فیفی بگی
10:03وقتی بیاری؟
10:05معلومه که میگم
10:06پس قبوله
10:09وای ادا واقعا باورم نمیشه
10:11یعنی آقا سرکان یه چیزی رو من کرده باشه
10:14باید مخالفت کنیم باهاش
10:16چطور میتونی جواب مصبت بدیم؟
10:18میتونم بگم
10:19رسمند مغزت از کار افتادیم
10:21بح بح
10:22عرض دو دقیقه منو فروختیم
10:24دیگه همین یه قسمت از کارم دیگه
10:26نگرا نباش نمونه ها دستت میرسته
10:27این چیه؟ ببینم
10:30که ببینم؟
10:32این
10:34این
10:52کما کلوزم هستم؟
10:54آیدن خانم
11:11این طوری نکنید دیگه
11:14این همه ناراحت نباشین
11:15سیفی چطور ناراحت نباشم
11:17بچه همه لباس میپره تو استخر
11:21فرید و ملو تو شرکت شروع به کار میکنن
11:25همه چی عوض میشه
11:28فقط منم که اینجا
11:31ولی شما از اینجا هم برای کل دنیا کافی هستی
11:34این رو میدونین
11:35منو نادیده میگیرن
11:39حتی آرپتکین
11:41اگه میتونستم
11:44از خونه برم بیرون نمیتونستن با هم این کارو بکنن
11:48نکنه باید دوباره درمان بشین
11:51نه نه نه اصلا موضوشم باز نکن
11:54دیدین ملو چی گفت ما قراره یه خانوادی بزرگ بشیم
11:59خدا نکنه دور باشه ازمون
12:02به این سبدا زنگ بزن
12:03داره بغ میخوره
12:05بفرماین آیدان خانم
12:18زبدا
12:19به اون دوستت بگو زود استفا بده
12:22ببخشید کدوم دوستم رو میگین
12:24ملو بود چی بود
12:26تو شرکت شروع به کار کرده
12:28کل نقشتون برملو میشه
12:30کسی اصلا چیزی نمیدونه که
12:32این موضوع به من هیچ ربطی نداره
12:34واسه همین کاری نمیتونم کن
12:35یعنی چی به تو ربطی نداره
12:37همه چی به تو ربط داره
12:38به اون دوستت بگو زودتر استفا بده
12:41بسته دیگه
12:42واقعا بسته دیگه
12:44چون پسرتون از یه طرف شما هم از یه طرف
12:46من فقط یه جون دارم
12:47همش به ام حمله میکنی
12:48ببخشید ولی این کجاش حمله؟
12:51یه کاری بکنی
12:52من تا آخر عمرتون نمیام پیشتون
12:56شما هم تا آخر عمرتون دیگه به من زنی نزنیم
12:59واحی اون روز که میرسه سفتا
13:01اما من تو پیفی میله و عمد داریم
13:04یه خانواده بزرگی میشیم
13:05متاسفانیم
13:06چه خانواده ای؟
13:08دیگه داره صبرم تموم میشه
13:10صبرم دیگه تموم شد آیدان خانوم
13:11من قط میکنم قط میکنم
13:13باشه قط کن
13:14نه وایسا یه لحظه
13:15من قط میکنم سفتا
13:17فهمید رئیسگیه
13:23خیلی خوبه
13:25ببینم یه نقاش خوب میشناسی
13:39کسی که کارشو سریع انجام بده
13:47موسیقی
13:57موسیقی
14:12موسیقی
14:17سلی خانم
14:26رسیدم
14:28تو اینجا
14:30از اسکای حوتوبوس تا اینجا رو دعیدم
14:32ولی رسیدم
14:35تو اینجا چی کار میکنی ملو
14:37میدونستم
14:38امروز قراره بیاین شرکت مماری آرت لایف
14:41رو میزم گذرشای راجع به این شرکت دیدم
14:44و گفتم که شاید لازم باشه اونا رو براتون بیارم
14:47بفرمایی
14:48کار خوبی کردی بیا تو
14:50آره
14:52اتاق من اینجاست
14:53آآ
14:55مگه امروز اوز سرکان نیست نبود
14:58پس چرا اینجای نکنه نرفتیم
14:59آره صبح زود رفتم
15:01ولی کار کردم برام بهتره
15:04ما هم برای جلسه اومدیم
15:06خوش اومدید
15:07آهان معرفی میکنم
15:10منشین ملو
15:11بابات خواست
15:13ملک هستم
15:14خیلی خوب شد
15:16گفته بودی تو شرکت تنهایی ازیت میشی
15:19بخاطر امین یه منشی خوب خیلی خوبه
15:21ملو
15:22شوهر خواهر
15:23آه ملک خانوم
15:26مگه شما دوست ادا نبودین
15:29هنوزم دوستشم
15:31کار جداست دوستیم جداست مگه نه
15:34آره
15:34شما بری تو
15:36منم یه پرونده بر میدارم میارم
15:38آب بخور
15:39برای تعریف میکنم
15:42گول میدم باشه
15:43تمام علایم حیاتی آقا سرکانو وارده این کردم
15:52مثلا وقتی یه چیز بشه
15:54یعنی فشارش زیاد بره بالا این آهنگو میزنه
15:56چرا؟
15:58برای این که فشارش رو ببره بالتر؟
16:00برای این که توجه جلب کنه
16:01وقتی زربان قلبش هم خیلی بره بالا این آهنگو میخونه ببین
16:05این میشه
16:08آره همین میشه
16:09اردم میگم این چیزم میتونه انجام بده
16:12کالوری مرد نیاز آقا سرکانو نشون بده
16:15منم با توجه به اون میره آماده کنم
16:16تو به چشمش بیام
16:17ببینش تباید همینجاست دیگه
16:20داری سعی میکنی بری تو چشمش
16:22ولی این اتفاق نمیفته
16:24حق با توه
16:25من دیگه حرف کسی رو گوش نمیدم
16:28آزادم
16:29دیگه مستقلم راحتم
16:31یه دونه آقلم اینجا نداریم
16:35میشه حضرت یه سوالی بپرسم؟
16:51البته بپرس
16:53روز سرکان نیست
16:55چیه؟
16:57بهتر نیست از خودش بپرسی
17:01از خودش پرسیدم
17:05جواب نداد
17:06گفتم شاید بتونم ازت یه سر نخ بگیرم
17:11بلاخره از من بهتر میشنسیش
17:14یه چیزی که سرکان خیلی وقت پیش به من گفت
17:20راجب سرکان که حرف میزده منظورم این بود
17:25سرکان اینجوریه دیگه
17:28سرکان چجوریه؟
17:30حرفای خیلی خواستشو فقط به آدمهای خیلی خواست میگه
17:37تو هم فکر میکنی که برای زندگیش خیلی عرضش مند شدی
17:44فکر میکنی مهم شدی
17:47اما وقتی ازش یه چیز خصوصی میپرسی میبینی که
17:52یه دیوار کشیده داره خودش
17:53تو هم مجبور میشی خودتو با سرنخا سرگرم کنی
17:59مرسی سلی
18:04خواهش میکنم ادا جون
Recommended
43:31
|
Up next
41:13
34:35
42:15
16:02
Be the first to comment