فمینیستها با گذارههایی چون «تاریخ مردنگار»، «جامعه مردسالار»، «فرهنگ پدرسالار»، «ظلم تاریخی به جنس زن» و «تن زن متعلق به خود زن است»، به مظلومنمایی میپردازند و از دیگر سو با گذارههایی چون «زنان بدون مردان»، «استفاده از خانم به جای زن برای خود و همجنسان و نر به جای مرد و البته به جای آقا برای ناهمجنسان»، «دمیدن در آتش شهوت زنان با روا داشتن برهنگی و کاهش مساحت لباسها و بستانکاری از مردان برای درویش کردن چشمها»، کاملا جنسپرستی خود را به رخ مردان میکشند؛ جنسپرستی که همیشه تاریخ در جنس زن وجود داشته و فمینیسم تنها و تنها آن را نظریهمند کرده است.