- 3 months ago
زندگی یلدیز با ملاقات با اندر آرگون تغییر می‌کند. خواهرش زینب کار در شرکت علیهان، شریک خلیل، را آغاز می‌کند. در حالی که یلدیز در تلاش است تا به آرزوهایش برسد، زینب به دنیای جدیدی وارد می‌شود که با اتفاقاتی روبرو خواهد شد که هرگز تصور نمی‌کرد...
یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار می‌کند و زینب نیز در یکی از شرکت‌ها به عنوان کارمند فعالیت می‌کند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر می‌کند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز می‌گوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگی‌اش است، می‌پذیرد. شرکتی که زینب در آن کار می‌کند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری می‌شود. علیهان و زینب تفاوت‌ها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوت‌ها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل می‌شود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمی‌دانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آن‌ها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر می‌گذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.
بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترک‌سور کیوانچ کسابالی
سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM
یلدیز و زینب دو خواهر هستند که بسیار یکدیگر را دوست دارند. یلدیز از جوانی همیشه آرزوی ثروتمند و محترم شدن را داشته است. یلدیز به عنوان پیشخدمت در یک رستوران محبوب در میان جامعه اشرافی کار می‌کند و زینب نیز در یکی از شرکت‌ها به عنوان کارمند فعالیت می‌کند. زندگی یلدیز با پیشنهاد زنی از جامعه اشرافی به نام اندر آرگون تغییر می‌کند. اندر به دنبال زنی است تا از شوهرش خلیل آرگون خلاص شود و بتواند با معشوقش زندگی کند، و یلدیز را برای این کار انتخاب کرده است. اندر به یلدیز می‌گوید که باید شوهرش را فریب دهد و در عوض پاداشی دریافت خواهد کرد. یلدیز این پیشنهاد را که نقطه عطفی در زندگی‌اش است، می‌پذیرد. شرکتی که زینب در آن کار می‌کند، توسط یک تاجر ثروتمند به نام علیهان خریداری می‌شود. علیهان و زینب تفاوت‌ها و تضادهای زیادی دارند، اما این تفاوت‌ها به مرور زمان به تعاملات مهمی تبدیل می‌شود. اما آنچه که یلدیز و زینب نمی‌دانند این است که علیهان شریک خلیل و برادر شوهر دوم اوست. بنابراین، تصمیمات آن‌ها نه تنها بر زندگی خودشان تأثیر می‌گذارد، بلکه زندگی یکدیگر را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد.
بازیگران: طلعت بولوت شوال سام اونور توناج ادعا عچی سفدا ارگینچی شفاک پكدیمیر ایرم كاهیااوغلو باریش آیتاج سینان اروجلو نیلگون ترک‌سور کیوانچ کسابالی
سناریو: ملیس جیولک و زینب گور تولید: MEDYAPIM
Category
📺
TVTranscript
00:00باورم نمیشه
00:01چطور تونستی این کار رو با من بکنی؟
00:03منگه چی کار کردم که اینقدر بزرگش میکنی؟
00:06دوبله شده دار
00:07اجالتم نمی کشی سؤال میپرسی؟
00:09منو دور میزنی؟
00:10با بوتیک هم و هنگ میشی؟
00:12بعدش پای دفنه رو میکشی و ست
00:14بعدش هم پا میشی میری سر کار
00:16بسته دیگه
00:17اگه دقت کنی میبینی که همش تخصیر خودته
00:19تو مجبورم میکنی دارم دنبال اینجور کارا
00:22اگه یکم در کم میکردی
00:24بهت میگفتم که مادرم نیاز به کمک داره
00:26اما نتونستم بگم که
00:28منظورت از این حفا چیه؟
00:30هرچی خاصی بگی نخریدی؟
00:31منظورم لباس و وسیله نیست
00:33یه بار ازم پرسیدی که مشکلی دارم یا نه؟
00:35ازم پرسیدی چیزی لازم دارم یا نه؟
00:37نه پرسیدی
00:38چون که تو از مشکلات فراری هستی
00:40از مشکلات خوشت نمیاد
00:42اما من یه خونواده دارم
00:43نمیتونم بهشون پرش کنم
00:45باید میفهمیدی که اونا ممکنه نیازایی رشته باشن
00:47خونواده ی منو میشنسی که
00:49میومدی به ام میگفتی منم حلش میکردم
00:51نتونستم میگم
00:53چون تو هیچ فقه عصاب نده
00:54مجبور شدم
00:55از طرف ایم منم کمک میخواست
00:57از طرف ایم نمیتونستم بگم شوهرم پول نمیده
00:59خودم حلش کردم
01:00از وقت که همش دنبال مسائل بین تو و دفنه بودم
01:03نگام کن گلدیس
01:04بین من و دفنه اون روز هیچ اتفاقی نیفتر
01:06از چرا به هم دروخ گفتی و رفتی خونه اونها
01:09بهش گفتم دوره بر من نیاد قبول نکرد
01:12بهت گفتم دوستیتون رو تموم کن
01:14گوش نکردی
01:15با این درکه بودی با دفنه رابطه داشتی درسته
01:21آره
01:22واقعا براتون متصفم
01:25همه تون یکی شدین و من رو احمق فرض کردین
01:28نگفتم چون نمیخواستم ناراحت شیف
01:33گذت ممنونم محبت کردی ممنونم
01:35اون موقع ها که تو نبودی
01:36چرا بزرگش میکنی
01:38از وقتی بعد ازدواز کردم
01:40دفنه رو از زندگیم خارج کردم
01:43کس دیگه ایم هست
01:44نه
01:47چقدر موست هم دیدیم
02:03به منم خوش گذش
02:04امیر
02:05امیر
02:06امیر فرار نکنی اینجا
02:08هیرا حاله چطوره
02:10خوبه هم ممنون
02:11منو ببینم امیر
02:12تو برای چی با لیلو رفتی بیرون ها
02:14اگه علیهان میفهمی چی
02:15گوشی تو باسه چه خاموش کردی
02:17زینب
02:18نمیبینی چه دختر خوشگربانم اکیه ها
02:20زینب جون
02:21من برم شب میبینمه درزیزم
02:23باشه عزیز دلم میبینم
02:25جریانه شب چیه
02:26گفتیم شب دوره هم بخش
02:27آره خوبه میام آره
02:29یعنی میام
02:30آره بابا
02:30باشه میبینم
02:32میبینم
02:32ببین زینبا
02:35به خدا درام درد عشق مکشون
02:37چه تو پرت نگوهم این حرفا چیه
02:39چون خودت شکست عشقی خوردی
02:41چرا نمیذاری ما به هم دیگه برسیم
02:43دیگه دورو برای لیلو نبینم ات
02:46باشه باشه بابا
02:47زنگ نمیزنم
02:49امیر نگو که شماره دختره رو ازش گرفتیم
02:51آره گرفتم
02:52بذار ما به هم برسیم زینب
02:55امیر هر کاری میخوایی بکنی بکن
02:58بعد از این با حد کاری ندارم
02:59اینجوری از کار پشتیمون میشی
03:01حالا میبینی
03:01اون یاوران پیداد میکنن
03:02یه فست کتکت میزنن
03:03دیگه برا مهم نیستی
03:05زینب
03:06مجنون کم به خاطر لیلا کتک نخورده
03:08محض اطلاعه
03:09برو بابا
03:10خودت برو بابا
03:11تو چه زبون بازی کردی؟
03:15منظور چیه
03:16بحث رو چرخوندی چرخوندی رسوندی به من
03:18تو باید به سآل من جواب بدی
03:20با چه ذهنیت احمقانی رفتی تو رستوران
03:23و تو قسمت پذیرش کار کردی؟
03:25کار خیلی خوبی کردم
03:26من از کردم پشتیمون نیستم
03:28تو یک قروم پول نقب به هم نمیدی
03:30نمیذاری کار کنم
03:32هیچ فختم ازم نمیپرسی
03:33با خونه وادم چیزی نیاز داریم یا نه
03:35چی کار میتونستم بکنم؟
03:38با من که تو راه روی دانشگاه اشنا نشدی آقا
03:40گذشته ای منو میدونی
03:42کار کردنم عیب نیست
03:43ببین
03:52دوتامون اشتباه کردی
03:55اما من تو رو میبخشم حالیت
03:57چون تو رو خیلی دوست دارم
04:03معلومه که تو نمیتونی منو ببخشی
04:16پس من از اینجا میرم
04:20کجا میری یلدیز
04:23بیا انجا ببینم
04:27بیا
04:31حق نداری جایی بریم
04:36آقا حالی دست یلیزو گرفت و برد خونه
04:55بعدش؟
04:57دو دیگه بعدی نداره انان تو خونه
05:00نفهمیدم
05:01یعنی آشتی کردم
05:03آره انگار
05:04آخه چطور ممکنه
05:08این دختری با کاراش برای حالیت آبرون نزاشته
05:13بدون اجازای حالیت پامیشه میره تو پذیرش کار میکنه
05:15بلی حالیت با هاشتی میکنه
05:17مگه
05:18مگه همچین چیزی ممکنه
05:20واقعیتش تو ماشین با هم دعواشون شد
05:22یلیزم جوابشو میداد
05:23هرچی دمه دهنش اومد گفت
05:26واقعا برام سوال آخه این دختری به کی پشتش گرمه
05:30اندر خانم
05:31ببینین
05:33به نظرم اون شخصیت خود یلیزه
05:35میبینین با این که زن آقا حالیته
05:37توی کار ساده بدون هیچ عبایی کار میکنه
05:40و حتی یه جورایی داره خودی نشون میده
05:42و متاسفانه آقا حالیت آشغ این اخلاقشه
05:47اشتباه میکنی
05:49فهمیدی اشتباه
05:51ببینم کمول پس تو این وسط چی کار میکنی ها
05:57نمیخوای کاری انجام بدی
05:58اندر خانم من هر کاری تونستم کردم
06:00معلومه
06:01حالی تو یلیزه با هم دیگه آشتی دادی
06:04خب این یعنی چی
06:06یعنی تو کمکاری میکنی
06:08اینجوری نمیشه
06:10اینجوری به هیچ جا نمیرسیم
06:12باید صوبتر یه کاری بکنی
06:13اندر خانم ببینین
06:15من خوب میدونم دارم چی کار میکنم
06:17فقط یه کم دیگه به هم زمان بدی
06:19زمان ممان تموم شد کمان
06:21یا زودتر باید یه کاری بکنی
06:24یا این که من میرم و همه ی حقیقت رو به حالیت میگم
06:27یه راهی پیدا کن
06:32یلیز بیاد پشت تو میفهمی
06:33زودتر
06:34باشه پیدا میکنم
06:40با گفتن این که فقط تو کی هستی
06:43همین الان میتونم باعث جداییشون بشم
06:45اما من اینو نمیخوام
06:46من میخوام یلیزو با تو بگیرن
06:49میخوام حالیت خودش اینو بفهمه
06:50میخوام حالیت با چشایی خودش اینو ببینه
06:53میفهمی؟
06:53آی خیلی خوشحاد شدم
07:03آبچیچون خب چجوری عشتی کردین؟
07:05رستش هنوز ما هم سرسنگینیم
07:07حالیت از دستم عصبانیه
07:08اما همین که برگشت برم یه دنیا میارزی
07:11بدن یه جوری از درش درگیم
07:12آف آبچیچون تو هم دیگه کاری نکن که از دستت عصبانی بشیم
07:15آی نه نه نمی کنم میدونم
07:17بگذریم عزیزم امید بارم میونتون مثل قراره
07:19میخوام از قبلم بهتر بشم عزیزم
07:21همیشه خودتو تصمیم هایی تا یه چیزی توش در میاد
07:24اما بگذریم
07:26وای زینب هر مشکلی هم که پیش بیاد
07:28من یه جوری حلش میکنم
07:29بگذریم آبچیچون
07:30من میخوام برم بیرون کاری نداری فعلا
07:32کجا میری؟
07:34رسش
07:34هیرا و من و جانی رو امیر قرار داریم
07:38با جانی؟
07:39آبچیچون من دوتش نکردم
07:41یه جوری خودش خودش رو دوت کنم
07:43یه نتونستم بگم نتونستم
07:45ضمنان نمیخوام که باش ثمیمی بشم
07:47رسشیرایی که یه دوست داره قراره امشب
07:50با هم دیگه آشنا بشیم برای همین ما رو دوت کرد
07:52بگذریم
07:53خوشحالم که از لاکه تنهاییت بیرون اومدی
07:56به جانی رو نداریم
07:57نهی باشه نگره نباشه عزیزم
07:58بعدا نیبینم ات میبوسم
08:13اگه دقیق کنی نبینی که همش تخصیر خودته
08:16یه بار ازم پرسیدی که مشکلی دارم یا نه
08:19ازم پرسیدی چیزی لازم دارم یا نه
08:21چون که تو از مشکلات فراری هستی
08:23از مشکلات خوشت نمیام
08:25اما من یه خونه واده دارم
08:26نمیتونم بهشون پرشت کنم
08:28هلو
08:35سلام تایفون منم حالی ترگون
08:38او آقا حالیت حالتون چطوره خوب استین
08:40خیلی وقت ازتون بیخبریم
08:42بعضی وقتا بیاین اینجا
08:43میدونی که مشکلات کاری نمیذاره
08:45راستی تعریف رستورانت رو شنیدم
08:47تو اولی فرصت میام
08:48هر وقت خواستین تشریف بیاری
08:50تایفون امروز همسرم گیلدیز اومده بود رستوران شما
08:53آقا حالیت به خدا نمیدونستم همسر شما
08:55بعدا فهمیدن
08:56مهم نیست از کجا بعد میفهمیدی تایفون
08:58مشکل همون نیست
08:59چی بهت معرفیش کرده
09:01واقعیتش که از پرتونلون به افمه چیچک معرفیش کرده
09:04باشه ممنون در اولین فرصت میام دیدنت
09:07حق داشت پرسید که کیا بردتش
09:12بهت گفته بودم
09:14اگه ارتباط بین من و تو رو بفهمه چی؟
09:17بفهمه اون وقت هیچ کدوم از اینا اهمیتی میداره
09:26چشمت روشن بابا من اومد
09:31نریخ که نرفته بود عزیزم
09:33البته چرا دروغ بگم خوشحالم که برگشته من از دلتنگی در آورد
09:37چه خوب
09:38آیسل جون
09:38نیز آماده هست؟
09:40مهل خانم
09:41من حالی تو صدا میزنم تو هم لیلا و اریمو صدا بزن
09:44باشه فرمایش دیگه ای نداری؟
09:46فیلن نه
09:47جانم این در
09:54زهره حالت چطوره؟
09:55خوبه هم میخواییم بریم شام بخوریم
09:57آه رفت میگی؟
09:58نوش جونت
09:59امروز بعد رفتنه دیگه حرف نزدیم
10:02گفتم حالتو بپرسم
10:03برات یه ایمیل فرست دادم
10:05اگه فرصت کردی دیگاه شکن
10:06باشه
10:07من هم داشتم آماده میشدم
10:09با اون مرده که امروز با حت آشناش کردم
10:11بلند برم شام بخورم
10:13واقعا چه خوب؟
10:14واقعیتش خیلی اصرار کرد
10:16نتونستم بگم نه
10:17بگذاریم
10:18بگذاریم
10:19فردا من رو تعریف میکنم
10:20ممکنه فردا یکم دیر بیام شرکت
10:23به بابات خبر بده باشه؟
10:25باشه میگم این درجون
10:26که بعدا نگه بهتون کار دادم
10:28حالا چرا دیر میگم این سر کار
10:29باشه این درجون میگم
10:31باشه عزیزم
10:32فیلن با بای
10:33فیلن فردا میگونم
10:35خستم کرده
10:36لیلا
10:39میفتی دنبالم خالیت
10:44حالا سب کن و نگاه کن
10:48زینب تو رو خدا بد اخلاقی نکن
10:54چقدر تو کنیهی بودی و من نمیدونستم
10:56علیان واقعا حق داره
10:58منو ببین
10:59اگه یه بار دیگه اسم علیانو بیاری
11:02برای همیشه دوستیمون تموم میشه فهمیدیم
11:04باشه زینب چی بگم؟
11:05بش بگم محمود خوبه؟
11:06اسم مصار بذارم؟
11:07نذار نمیخوامی چیسمی روش بذاری
11:10تو فقط دهن تو ببند
11:11بیجاش از مغزت یکم کار بکش
11:13نگاه کن به خاطر تو مجبور شدم به جانر رو بدم
11:16تو چرا از جانر خوشت نمیاد؟
11:17پسر خیلی با مرفتیه با نمکم هست
11:19امیرجون من به اندازه کافی دقدقه دارم
11:22فوقعا دیگه حال حسل شخیه بیمزه بقیه رو ندارم
11:25درکم کن
11:26سلام بچه سلام سلام
11:29بلاخره زینب یخش باس شد و
11:36قبول کرد پایه های دوستیمونو محکمتر کنیم
11:40و این باعث خوشحالی من زنده با
11:42خوش اومدی دارم
11:44خوش اومدی
11:45اف زینب لطفا این قیافه عبوسو بذار کنار
11:49امشب شب خوبی میشه
11:50نگی اینه تقصیل توی امیر
11:53حملش کن هیرا کجاست داره میاد؟
11:58پایه مک فرسته دارن میاد
12:00ببینم با کی داره میاد
12:02هیرا از یکی خوشش میاد با اون داره میاد
12:05یعنی چی؟ دوست پسر داره؟
12:08انگار هنوز با هم دیگه نیستن اما
12:09همین که امشب قراره با هم بیان نشنه خوبیه دیگه
12:13بای خدای بزرگ چی میشه من هم بتونم با عشقم برم بیرون
12:16تو یکی دهنی تو ببند تو یکی هیچی نگو
12:19بیاین بریم بشینیم حالانه که اونام بیان
12:22آشم
12:23ای بابا این چیه؟
12:35داداش ها؟
12:36امشب اینجوری میخواییم خوش بگذرونی؟
12:38داداش ساکت داد نزن مگه ندید بدیدی؟
12:41این موسیقی شامه شام بخوریم بعدش
12:43ببخشید میزی که به اسم هیرا خانمه کدومه؟
12:48بفرم
12:48خوش اومد
12:49بابا تو که نبودی خیلی حسلم سر رفخونه خیلی ساکت بود
12:57تو که نبودی هیچ کس از اتاقش بیرون نیمد
13:00میبینم که نبودنم خیلی عذیتتون کرده
13:05جای خالید کاملا هست میشد
13:07بابا جون راستی اندر زنگ زد گفت که بهت بگم فرده دیر میاخ یه وقت شکی نشی
13:14کجا دیر میاد؟
13:18تو خبر نداری؟
13:19ما از بابام کار گرفتیم
13:21یه دوره قراره با اندر تو هولدینگ باشیم
13:24پس زهرا دیر نکنی آن؟
13:30نه نه دیر نمی کنیم
13:31البته اندرم دیر نمی کنه
13:32اما خب مجبور شد با آقا بلند بره برای شام
13:35لیلا
13:43مامان تو چی کار میکنه حالش خوبه؟
13:45ازش خبری داری؟
13:46آره حالش خوبه ممنون هستیزم
13:48هیرا
13:56خوش اومدی هیرا
14:00چقدر خوشگل شده
14:01چقدر لباست بید میاد
14:03ممنون سلام
14:04سلام هم خوش اومدی
14:05هیرا خوش اومدی
14:07خیلی ممنون
14:08تو چرا تنها اومدی؟
14:10مشکلی پیش اومده؟
14:11نه نه تنها نایی مدم داره ماشینشو پارکی
14:13خوبه
14:18سلام به همگی
14:30علیهان
14:46تو با هیرایی خوش اومدی
14:48راستشو بخوای علیهان
14:50هممون شکه شدی
14:52خودم فهمیدم جانر
14:53چه خبرم؟
14:54سلام داداش
14:55سلام زینم
14:57بهتون نگفتم با علیهان میام
15:06چون نه هستم معذب بشیم
15:08نه بابا ما دوستیم
15:11چه شبا که بیرون نرفتیم
15:12چه اتفاقا که به سر ما ناییمده
15:14به خدا
15:15دقیقا همینطوره
15:18راستی من هاکانم دوت کردم
15:21کاش جمم میامد
15:23خیلی خوب میشد
15:24بس میگه
15:25حشک جای اون خالیه
15:28بگذاریم
15:29حالا دفعه بعد میگیم اونم بیار
15:30من با اجازتون برم دستشویم
15:38ما غذا رو سفارش بدیم
15:40باشه عزیزم اما من خیلی گوشنم نیست
15:43موسیقی
16:13موسیقی
16:43موسیقی
16:50میدونم
16:50کاملا درکت میکنم
16:52حیرو چیزی متوجه شو؟
16:59چی داری میگی زینم اگه قیفه شو ندیدی؟
17:03چشمش به غیر از علیانو نمیبینه
17:05بگذاریم بلش کنم
17:08اینا با همه
17:11من چیزی نمیدونم جانر
17:14توی که اینقدر این پسر دوست داری پس چرا ازش جدا شدی
17:20نمیتونی بفهمی
17:22قضیهش پیچیده هست
17:24نمیفهمم
17:26بلکن تور خودم
17:27من شما زنها رو میشنستم
17:30شما هم خرم میخواین هم خورما
17:34دوتایش با عمدیه که نمیشه
17:35ببین اینقدر ناز کردی ازش ایراد گرفتی که از دستش داد
17:39وضیعت من و نگتور خودم
17:45نشستم با تو در مورد چی ها حرف میزنم
17:48توی نبچه رو سخ میگیری ها
17:50از این حال هوای دپرسی بیا بیرون
17:52گفتر قوی هستی خیلی هم با حوشی
17:54خیلی بایرده هستی
17:56ببین هنوزم برای هیچ چیزی دیر نشده فندی
18:05هرچی میخوام تمومش کنم
18:09انگار نه انگار
18:11دوباره برمیگردم سر خونه اولم
18:13چون که خودت نمیخوای تمومشه زینب جا
18:17زینب ببین
18:22این حرفا رو نری به خوهرم بگی باشه
18:25وگرنه من از صفحه روزگار محف میکنه باشه
18:27باشه
18:29فردا دوباره بازم
18:32بروار سابقمون تو شرکت برمیگردی
18:35باشه برمیگردی
18:36پاشا
18:38خودتو جمع جور کن باشه
18:40باشه
18:44زینب کجا منجانه رو نیستش
18:56الان دوتاشون هم میان
18:57کجا مندین
19:03وای
19:04بقا براتون نمیشه
19:06یه صفحی تو دستشویه هست
19:07این صفح پاسپورت
19:09سه ساعت منتظریم
19:10جونمون در اومد به خودم
19:11سلام بچه ها
19:17مزارت میخوام
19:18یکم دیر کردم
19:19اجازت بشینه
19:20بکرمی
19:21خوب
19:28چطور این بچه ها
19:30خوبه
19:32خوبه
19:34عالیه
19:34میگم که یک کفتی سفارش بدین دیگه نه
19:46زینب چون با هم همکار هستین یکم معذب شدی نه
19:50نه عزیز دلم من را
19:52امیر
19:53چی شده چرا اینقدر پکری
19:55نه قبلش پکر نبودم
19:58اومدم اینجا این پیانو هست حالم را گرفت
20:01جف سنگین شد
20:02امروز سرمون هم شلوب بود
20:04خیلی خسته شدم
20:05وگه نه حالم خوبه نگره نمون
20:06آره علیهانجون
20:07اینقدر حجم کاریمون بالاست که خسته میشین
20:10مگرم
20:11آره رس میگی جانر جون
20:13مخصوصم تو
20:13آه علیهانجون
20:15خیلی خوشار شدم که اینو متوجه شدی
20:17خیلی معمین
20:47خیلی خوشار شدم
21:17ممنونم
21:34ببینم چند لحظه وقت داری
21:41بیا
21:43سرمیزشان فهمیدم
21:50تا از خونه دور شدی
21:51این در را آوردی تو شرکت
21:53ربطی به رفتنم از خونه نداره
21:56کارهای رونمایی از دو تا شرکت هم رو میکنم
21:58برای همین باید پیشم کار کنم
22:01فهمیدم
22:02میگم میخوایی از اینجا بره شرکت
22:04مسیرش نزدیک تره
22:05چرا نمیخوایی بفهمی؟
22:08برای این که کار رو بتونم تنبال کنم
22:10باید نزدیکش باشم
22:11یه مدت کتا
22:13نه همیشه
22:13مطمئنم همینطوره
22:15نه این که این در رو نمیشنسم
22:17میخوایی دوباره بحث کنیم؟
22:21حواست هست؟
22:22همش داری به هم پیله میکنیم
22:24اصلا امون نمیدی آدم بخواد نفس بکشه
22:27انگار متوجه نیستی
22:29این بحثمون به خاطر اشتباه توه
22:30یلدیس خوبه هنوز امروز داشتیم
22:32در مورد اشتباه تو عرف میزدیم
22:33اگه میخوایی دن به دقیقه سرکف بزنی
22:35پس یعنی هنوز منو نبخشیدی
22:38بعضی چیزا فراموش نمیشه
22:40حالا اگه بذاری کار دارم
22:42موسیقی
22:59داری چی کار میکنی؟
23:05منظور چیه؟
23:07منظورم اینه که
23:08با هیرا قرار بذارم
23:11چرا این همو که توشش زینبان؟
23:14مگه اون منو رد نکرد؟
23:15رد کرد؟
23:16خب؟
23:17اونم با من همین کارو کرد
23:19رفت با جم دوست شد
23:20باید اونم اینو بپذیره هاکان
23:22تخصیر من نیست
23:23آه
23:25یعنی داری انتقام بگیری؟
23:26نه چه ربطی داره
23:27اگه دوست نداره منو با یکی دیگه ببینه
23:29باید بیاد به هم بگه
23:30به موقش منم رفتم همینو بهش گفتم
23:32حاصل یک بچه بازی هم ندارم
23:35فهمیدید؟
23:36علیهان دوستم هم اینجان
23:37من برام ببینم اشون بیام
23:39چه خواه؟
23:41خیلی خواه
23:43باشه
23:44یکم آروم باش
23:46بجه روی دوخره یکم سرگلنگیم بشه
23:48من میرم بیشه بجه ها
23:49بذار بفن
23:51بگه بسی
23:54بگو الان فرق من و تو تو چیه؟
24:00نفهمیدم
24:05کاری که من با جم کردم و داری با هیرا میکنی
24:08حد اقل من
24:11حد اقل تو چی؟
24:13تونستی به هیرا بگه قبلن با من بودی؟
24:17تونستی بگی هنوزم دوستم داری؟
24:20نتونستی
24:22تو اینو به خودت هم نتونستی بگی
24:30نوشیدانی سفرش بدیم
24:40ایزی ایزی تمام تمام
24:49اونه هاش
24:57سلام به همه گی
25:01واقعیتش سینم
25:04هنوز چیزی بین ما قطعی نیست
25:06اما خب معلوم نمی کنه
25:07هرچی تقدیره
25:09نه هستن اینجوری نمیشه
25:18میرم بهش همی چی رو میگم
25:20باید بگم
25:22حالیت
25:27چی شده؟
25:31منم میام
25:32کجا؟
25:35شرکت
25:35این در میاد چرمان نیام؟
25:37با هم قهوه میخوریم
25:39باشوی بیم
25:40باشوی بیم
25:56حپ، شت، زینم، حالت خوبه؟
25:59خوبه
26:00خوبه
26:07فکرت درگیر علیانو هیروهه؟
26:10نه، نهره
26:12ای خدا، زینب من نفهمیدم، بینشون چیزیه؟
26:15رابطه شون عاشقانه هست؟
26:16رسش نمیدونم، منم نفهمیدم
26:18من اومدم اینجا که مثلا بهم خوش بگذارم
26:21و این عذاب قبر میبونه
26:23همینجوریش هم عاشقم، حیرونم، در بدرم
26:26تو یکی دیگه شروع نکنم، امیرخواهش میکنم، همینجوریش هم مشکلت دارم
26:30ای؟
26:32میخوایی چی کار کنی؟
26:36میخوام برام حرف بزنم
26:38راست میگی؟
26:39به خدا؟
26:40آفرین بهت، برو حرف دلتو بزن، پاشو زینب، پاشو برو
26:44باشه، بزار اولی کم به خودم بیام، بعدش باشه
26:47باشه، خوشم اومد، میتونیم
26:51میتونی زینب، میتونیم
26:53خب، یلیس، همونجور که خودت هم میبینی، جب اینجا خیلی آرومه، اندرم اینجا نیست
27:04اگه آروم گرفتیم، میتونم کارمو شروع کنم؟
27:07باشه، عزیزم، پس شب میبینم ایت
27:10بینم ایت
27:34آه، یلیس، چشمت روشن، شوهرت برگشته خود؟
27:39چشمت تو یکی روشن، پات اینجا باز شده
27:43یلیس، جو، من دوست دارم خرج خودم و خودم به تنهایی در بیارم
27:48با کار کردن پول در میارم، مثل تو با کمک مغازدارا پول کسی ها نمیخورم
27:54اینجا نمیخورم
27:56م دنبرا کنم لحوم پول، بگیرم
28:06سنو، حالیکuru، نمیخورم
28:08بابش، بگید کسی ها نیجا، مبدای از شد ترتنه شدخ در میشه لحومن فرین
28:14نمیخورم شروع بکنم فرزیر شکل گرفتیم
28:15حالیت
28:45موسیقی
29:15موسیقی
29:45موسیقی
30:15موسیقی
30:19موسیقی
30:20رو دادم
30:21باید بشینیم و نتیجه رو ببینیم
30:25موسیقی
30:31موسیقی
30:33موسیقی
30:35عافید سینجا
30:37عاروم باشی که
30:39موسیقی
30:45موسیقی
31:14موسیقی
31:44موسیقی
31:45موسیقی
31:46موسیقی
31:48موسیقی
31:49موسیقی
31:50موسیقی
31:51موسیقی
31:58موسیقی
31:59موسیقی
32:01موسیقی
32:11موسیقی
32:12موسیقی
32:13موسیقی
32:14موسیقی
32:15موسیقی
32:16موسیقی
32:17موسیقی
32:18موسیقی
32:19موسیقی
32:20موسیقی
32:21موسیقی
32:23موسیقی
32:24موسیقی
32:25موسیقی
32:26موسیقی
32:27موسیقی
32:28موسیقی
32:29موسیقی
32:30موسیقی
32:31موسیقی
32:32موسیقی
32:33موسیقی
32:34موسیقی
32:35موسیقی
32:36موسیقی
32:37موسیقی
32:38PYM JBZ
33:08PYM JBZ
33:38PYM JBZ
34:08PYM JBZ
34:38PYM JBZ
35:08PYM JBZ
35:38PYM JBZ
36:08PYM JBZ
36:38PYM JBZ
37:08PYM JBZ
37:38PYM JBZ
38:08PYM JBZ
38:38PYM JBZ
39:08PYM JBZ
39:38PYM JBZ
40:08PYM JBZ
40:38PYM JBZ
41:08PYM JBZ
Recommended
16:36
|
Up next
44:55
37:32
3:30
43:15
43:16
41:25
43:19
42:06
43:27
40:58
39:14
38:28
41:04
42:08
43:21
43:37
42:18
44:07
45:26
40:41
Be the first to comment