Skip to playerSkip to main content
  • 2 days ago
اسرا & شاعر 15# - منطق عشق انتقام
ادا که تمام امیدهای خود را در زندگی به تحصیل وصل می کند، با سرکان بولات روبرو می شود که بورس تحصیلی او را برای تحصیل در خارج از کشور قطع می کند و باعث می شود او از دبیرستان فارغ التحصیل شود. اگر سرکان بولات دو ماه وانمود به نامزدی با او کند، پیشنهاد می کند که بورسیه اش را به ادا برگرداند. اگر چه ادا ابتدا پیشنهاد مرد مورد نفرتش را رد می کند، اما با تغییر شرایط مجبور می شود بپذیرد. سرکان و ادا در حالی که تظاهر به نامزدی می کنند، شروع به یک رابطه پرشور و چالش برانگیز می کنند که باعث می شود تمام آنچه را که درست می دانند فراموش کنند. چون عشق سخته و به همین دلیل شگفت انگیز است.

بازیگران: کرم بورسین، هانده ارچل، نسلیهان یلدان، اوریم دوعان، آنیل ایلتر، الچین آفاجان، باشاک گومولجینلی‌اوعلو، علی جان آیتکین، سارپ بوزکورت، سینان آل‌بایراک، سینان حلواجی، سینا اوزر، دوعا اوزوم، عایشه آکین، احمد افه متک‌اوعلو و مایا باشول.

شرکت تولید کننده: ام اف یاپیم
تهیه کننده: آسنا بلبل‌اعلو
فیلمنامه: عایشه اونر کوتلو، دنیز گورلک، ملک سون
کارگردان: آلتان دونمز
شرکت تولید کننده: MF Yapım

Category

📺
TV
Transcript
00:00ترافیک استانبول دیگه
00:02ببخشی چلا خانم صدام کردی
00:04آره اسرا خوش اومدی بشین لطفا
00:06خوشحال شدم که رسیدی چون خبر خوبی دارم براتو
00:11صبح با چند تا رسطوران معروف که فهمیدن رسطوران نبا وارد اپلیکیشنمون شده گفتگوی تلفونی داشتم
00:19اونا میخوان با امون کار کنن
00:22واقعا
00:25واقعا
00:26واقعا
00:27اسرا تو خیلی زحمت کشیدی
00:30من خیلی خوشحال شدم چالخانم
00:33نمیتونم متوجه شده میانه ولی جفتتون هم خیلی با استدادین هم خیلی پرکار
00:37من میخوام یه چیزی بگن
00:39من هیچ کاری باسه این رسطوران نکردم همش کار ایشونه
00:43مگه میشه ما با هم رفتیم اونجا
00:45به نظرم خیلی اکیب خوبی شدی
00:47اسرا تو یادت میاد روز اول ما اون سرف شدی و میخواستی بری
00:52خدا رو شکه نرفتی
00:55از این که دخترهایی با ازم و ارادهی مثل تو میبینم خیلی خوش دارم
00:59میتونم آینده درخشانه و به جاهایی خیلی خوبی میرسی
01:02شانه خانم خیلی من ممنونم ازتون واقعا خوشحالم
01:05برعکس بقیه بابرم داشتین و به هم کمک کردین و بابر کردین
01:10امیدوارم سالهای زیادی با شما تونی شرکت کار کنم و بتونم کارهی بشم
01:14این ها مطمئنم
01:16ها یکی از رستورانا ما رو به نهار دوت کرده
01:19منم گفتم چهارتامون با هم میریم
01:21چهارتاییمون؟
01:23بله چهارتایی
01:24این موفقیت مل اوناست ازم
01:26چالا خانم خیلی میخوام هممون چهارتایی با هم نهار بخوریم
01:32پس زور تو رستوران میبینم اتون
01:34مگه نه ازم؟
01:36البته البته
01:37میبینیم
01:39آلیه
01:41من دیگه رفتم
01:43ممنون بچه ها
01:49آقا آلیه
01:57مخصصان نسبت به شامه دیشب
01:59آآآ
02:01اسرا شامه اون رستوران رو نه پسندیدی؟
02:03نه چالا خانم اونجوری نیست
02:06توی همه قضاها ریحان بود
02:09منم بهش آلرژی دارم
02:11عجب چقدر بدچه شامس
02:13واقعا بد شد
02:14آقای آزانم همه قضاها رو خود استفارش داده بود و نمیدونست که من بهشون آلرژی دارم
02:21آره بابا از کجا بدونم؟ بد شد
02:25خب دیگه چطوری گذشت؟ از رئیس چیزی یاد گرفتی؟
02:31مگه میشه یادنگرفته باشم؟
02:34به هم درسی داد که تا عم دارم یادم بره
02:39کنچگاف شدم چی بهت یاد دار؟
02:42نه این چه حرفیه من در حدی نیستم که به کسی چیزی یاد بدم من فقط واقعیت ها رو گفتم
02:47چقدر خوب موازن نمیتونیم ازش چیزی یاد بگیریم
02:51اسرا جون چقدر خوششانسی
02:53کم کم به این نتیجه میرستم که این ماه بگذره تو شرکت ما حتما کار میکنید
02:58آقای آزاد، خوب این؟ اگه میخواینا به سرد بخورین یه مقدار
03:05خوبم، خوبم، فقط چلا من به اندازه تو مطمئن نیستم
03:10چون به خاطر کارتی که اسرا گم کرد داده های ما دوزدیده شد
03:14یه لحظه، یه لحظه، فکر کنم که کارتی گم نکرده
03:18یکی ازش دوزدیده، یعنی شاید واسه ما هم پیش بیاد
03:22آره، درسته، راست میگی، بعدش هم آزان، اگه دوز به این راحتی میتونه وارده شرکت بشه
03:30و اگه همه گفلوی درارو میتونه باز کنه، این تقصیر ماست، ما باید درستش کنیم
03:35چلا راست میگی، حق بطوره
03:39من برم دستشوی
03:41خب، من هم یه تماسی با یکی بگیرم برمیگردم
03:56ای جونه برای سنگ دل
03:58چی؟
03:59از وقتی تو کلان تری دیدمت، هر حرفی زدی، هر کاری کردی، تحملت کردم، اما تو واقعا دیرو زیاده روی کردی، به خودت بیا آزان
04:06اسرا صدا تو بیار پاییم
04:08نمیارم، صدا ما نمیارم، پاییم فکر کردی، چون دو غرون پول داری، میتونی هر چی دلت خواست بگی؟
04:13به خودت بیا، حق نداری، با من یک کس دیگه اینطوری رفتار بکنی، متوجه شدی؟
04:17بزگاری که تو کردی چی؟
04:18من چی کار کردم؟
04:20تو اون لباس تو ات کلانو عمدن انتخاب کردی
04:23هیچی عمدن انتخاب نکردم، چه ربطی داره، لباس عادیه دیگه
04:27اسرا این حرف رو نزن، خودت خیلی خوب میدونه که اون لباس عادی نیست
04:30چه رفتی داره، ها، همینطوری پوشیدم اون مدم، بیشگه خاصی داره مگه؟
04:35باشه، باشه، حالا که خودتو میزنی به اون را، بذار همه چی راک و بوسکنده بهت بگم
04:42اون، اون لباس قبلا، لباس مرده الگم بود، و اون رو ات کلانم، دقیقا همینطور
04:48همش اونو عمدن انتخاب کردی، چرا تا دوباره عاشقت بشم، دروغه؟
04:53دروغه، تغمته، میگم همینطوری پوشیده بودم دیگه، اه؟
04:59آره، آره، تو که راست میگی، حتما همینطوره، اصلا من سردر نمیارم، چرا باید با تو در ارتباط بشم؟
05:07من از دست تو خلاصی ندارم؟
05:09نه، از دست من خلاصی نداری
05:11حسنا تو از اون من چی میخوای؟ ها؟ تو رو خدا بگو از من چی میخوای؟
05:15دقیقا همینو میخوام، همینو، میخوام اینطوری تو رو دیوونه کنم، میخوام مدام جلوی چشمات باشم و اصابتو خودم
Be the first to comment
Add your comment

Recommended