Skip to playerSkip to main content
بازیگران :
تی اوزگه اوزپیرینچی
جانر جیندروک
بنو ییلدیریملار
شریف ارول
سرای کایا
کبری سوزگون
علی سمی سفلین

#سریال ترکی زن #Zan #DubleFarsi

Category

📺
TV
Transcript
00:00PYM JBZ
00:30الان کجاست؟
00:37خودتون میدونید که سرپ تو این اتفاقا تخصیری نداره
00:42اون قاتل پسرتون نیست
00:49اون پسرمو کشته
00:52به نظرم این اونو قاتل میکنه
00:55سرپ اون شب پسرتونو نکشته
00:57پیریلو نجت داده
01:01برای همین آدم اشتباهیو تو این ماجره ها مغصر میدونید
01:06که اینطور؟
01:09همینطوره
01:12چون که خیلی سخته که بگین من بابای خوبی نبودم
01:20دیگه؟
01:27پسرتون مشکل اتیاد داشت
01:44و اونقدر ضعیف بود که تحمل نداشت
01:49یه زن ترکش کنید
01:51چون که اینجوری بزرگ شده بود
01:54اگه شما
01:57به پسرتون به جایی
02:02سدم زدن به آدمو
02:04دوست داشتن و یاد میدادین
02:07الان زنده بود
02:17اون پسرم بود
02:19و شوهرتونو کشت
02:23برای همین منم اونو میکشم
02:26اما آرامش پیدا نیمیکنه
02:32حتی اگه سرپو بکشین
02:36میدونین که قاتل حصلی پسرتون هنوز زنده است
02:40متاسفانه
02:57آرامش نمیخوا
02:59عدالت میخوا
03:03دروک امشب با من شام میخوره
03:17شما دو تا میتونید تو اتاقتون بود
03:20نهانه میشه
03:24نه
03:30یادم نمیاد اجازه خواسته باشم
03:33آقا نظیر لطفان این کار رو نکنین
03:39بچه ها به خاطر این اتفاقا شکه شدن
03:44اگه بازور ببرینش خیلی میترسه
03:48لطفان نبرینش
03:50پس شما به امکمک کنید که منم
03:58مجبور نشم با زود ببرمش باشه
04:00باشه
04:04باشه
04:08آقا نظیر آقا نظیر باشه
04:12اما بذارین خودم حرف بزنم
04:16مامان کجا رفت نیستن؟
04:32نمیدونم
04:35من خیلی گرستم شده
04:41هم شده
04:43الان میاد
05:05دروک
05:07دروکشون
05:09امو نقشی شده
05:11به خاطر ما جرای صبح خیلی نراحت شده
05:15برای همین میخواد که دلتو به دست بیاره
05:19بهم گفت که دروک بیاد پایین با من غذا بخوره
05:21تو و نیستنم تو اتاق خودتون غذا بخوریم
05:25میخواد اون پایین
05:27با تو غذا بخوره
05:31البته اگه خودت هم بخوای
05:33میخواد
05:53ماشید
05:55بیا تو
06:05میتونم بیا
06:07آره بیا مامان جو
06:15بدون این که چیزی بگم اتاق مرتب میکنی آفرین
06:19همینطوری دلم خواست
06:23میگم که چیزه
06:25دخترم فردا روز مرخصیمه
06:27اگه میخوای خودم برکو میبرم
06:29آه نه نه نه خودم میبرم
06:31گفتم که خسته نشی آخه
06:33واقعا که مامان جون
06:35مگه میشه خستشم
06:37تو خسته نشو مامان گلم
06:39میبرم خودم میبرم
06:43امروز با آقه امره چیا گفتیم؟
06:47هیچی در مورد آبا هوا
06:51داشتیم حرف میزدیم
06:53اون همه وقت؟
06:57چیزه گرم صحبت شدیم
06:59متوجه گذر زمان نشدیم
07:03ازش خوشت میاد؟
07:11خوشم بیاد؟
07:13خوب، پسر معدبیه
07:19سنشم به سنت میخوره
07:21دروخ چرا؟
07:23دعا کردم که از این مرده
07:25سوات خلاس بشیه
07:27احتمالا خدا صدمو شنیده
07:31شاید؟
07:35نه، به نظرم اونم ازت خوشش میاد
07:37امروز ازم پرسید شیرین هم تو کافه ما کار میکنه؟
07:45واقعا میگی؟
07:47همینو گفت؟
07:49آره اینطوری گفت
07:51اما فکر کنم وقتی جایدا گفت بحار نمیخواد و میونشون شکرابه منصرف شد
08:02به جایدا چه؟
08:05حالا شما این گل کاباره رو دوست دارین آره؟
08:07به اون چه رابطه ای ما به اون چه؟
08:10ای بابا؟
08:13بذار یه چیزی بهت بگم
08:15این جایدا به امره نظر داره
08:19اگه نخواد میونه ای ما رو شکراب کنه اسم من شیرین نیست
08:24نه جونم
08:26حالا میبینی؟
08:28میگم اگه اینطوری که من میگم نشه اسم منم شیرین نیست
08:31ببین اینجا هم نوشتم
08:33که طور تحملش میکنه؟
08:37من برم صفره رو بچینم
08:40فهمیدم
08:42اما ما رو بی خبر نذاریم باشه
08:44اینجا نگرانی میمیریم
08:46ممنونم تلت ممنونم بسن
08:49ممنونم
08:50چی شده؟
08:53عارف و آقا یوسف رو زندونی کردن
08:56نگو
08:58نپس
08:59یعنی الان تو زندونم؟
09:02ای خدا
09:03تو به جیدا خبر بده اون هنون نمیدونه
09:10حالا که گوشی دسته ته خودت خبر بده
09:14باش تو زهی میزنم
09:25الو جیدا دخترم؟
Be the first to comment
Add your comment

Recommended